سرمايه اجتماعي و سلامت اجتماعي (مفاهيم و رويكردها)
کتاب سرمايه اجتماعي و سلامت اجتماعي (مفاهيم و رويكردها): "امروزه در جريان توسعهي جوامع، در كنار انواع سرمايه - اعم از طبيعي، انساني و مادي - سرمايهي اجتماعي برونداد و دروندادِ توسعه به شمار ميآيد. اين انديشه كه سرمايهي اجتماعي اكسير و درمانبخش بسياري از دردهاي جامعه است جذابيت زيادي دارد. سرمايهي اجتماعي جامعه را سالمتر، داراتر، باتدبيرتر و شكيباتر ميكند. شواهد زيادي وجود دارد كه نشان ميدهد سرمايهي اجتماعي ميتواند بر نتايج توسعه همچون رشد، عدالت و كاهش فقر تأثيرگذار باشد كه از مهمترين مؤلفههاي تعيينكنندهي عوامل بهداشت اجتماعي است. فقدان سرمايهي اجتماعي را در كشورهاي توسعهنيافته حلقهي مفقودهي رشد و توسعه نام نهادهاند، طوريكه حتي اقتصاد جديد هم سرمايهي انساني را به كار ميگيرد و به هنجارهايي كه از بيرون نظام اقتصادي سرچشمه گرفته است و بر رفتارهاي اقتصادي تأثير ميگذارد توجه جدي نشان ميدهد. از اين رو اقتصاددانان آن را بهعنوان يكي از شاخصهاي مهم توسعه مطرح ميكنند." (از مقدمهي كتاب)
تكوين جهان مدرن
کتاب تكوين جهان مدرن: «پژوهشي درخشان در باب فرهنگ و جامعه در طي هفت سده. مري اونز در اين اثر به بررسي خاستگاههاي مدرنيته و راههايي مينشيند كه مدرنيته از عصر دينپيرايي تا عصر روشنگري و سپس تا دورهي معاصر پشت سر گذاشته است. در جايجاي اثر، احاطهي او بر انديشههاي بغرنج و شواهد گوناگون خودنمايي ميكند. اونز با بررسي ديدگاههاي شرانگارانهي ... فردريش نيچه، ماكس وبر و تئودور آدورنو دربارهي مدرنيته، از موضوع ميانهاي جانبداري ميكند كه هم به پيآمدهاي مثبت مدرنيته نظر دارد و هم به پيآمدهاي منفي آن. اين اثر جامعهشناسي تاريخي در بهترين شكل آن است: سنجيده است، اطلاعات نظري فراواني در بر دارد، با دقت و وسواس نوشته شده، از پژوهشهاي تجربي برآمده، و بالاتر از هر چيز، هوشيارنه نوشته شده است. تكوين جهان مدرن كتابي ارزشمند براي دانشجوان و همهي كساني است كه ميخواهند گزارش جامعهشناختي عالمانه و كوتاهي از مدرنيته بخوانند.» برايان ترنر
زندگي فضيلت مند درعصرسکولار
کتاب زندگي فضيلت مند درعصرسکولار: "اهل بصيرت و صاحبدلان، خواه اهل دين و خواه اهل جهانبينيِ سكولارِ انسانحضور، خوب ميدانند كه بحران اصلي بشرِ امروز همان است كه هميشه انسان را به خود مشغول داشته و آن جز تشنگي براي يك زندگي موفق از نظر كمّي، و معنادار از نظر كيفي، نيست. البته آنان كه دردِ دين دارند، به دليل اعتقاد و باور ديني، اين موضوع را بهتر درمييابند زيرا آنها ميخواهند هم ديندار بمانند و هم در جهان بازيگر و نقشآفرين باشند. به همين دليل، تشنگي اصليِ امروز همان پرسش هميشگي انسانهاست كه چگونه ميتوان هم موفق بود و هم معنادار و باكيفيت زندگي كرد. آنچه اين پرسش را مهمتر و از جهاتي عاجلتر ميكند اينكه مرحلة امروز تمدن بشر، كه بر تجدد بنا شده است، ظاهراً با كل تجربهي تاريخي بشر در تضاد است. پس چالش اين است: چگونه ميتوان در عصري كه بهتعبير بصيرتآميز مارشال برمن، به تبع ماركس، 'همة چيزهاي استوار به هوا مبدل ميشوند'، كمّيت و كيفيت زندگي را بهطور متناسب در هم آميخت؟ اين پرسش برانگيزنده و راهبر اين رساله بوده است." (از پيشگفتار كتاب)
چند گفتگو درباره تجدد
کتاب چند گفتگو درباره تجدد: "كشاكش ما با تجدد حدود صدوپنجاه سالي است كه آغاز شده و گويا به امر پايانناپذيري بدل شده است. بيآنكه دستاوردهاي اين كشاكش را بتوان پنهان كرد ... ولي هيچيك از اين حركات تهي از ضد خود نبوده و هر بار سنت از درون آن چنان با قدرت سر برآورده كه رسيدن به هدف را دشوار كرده است ... اكنون در آغاز هزارهي سوم به نظر ميرسد ما مقدار زيادي از راه را طي كردهايم و چارهاي هم جز آن نداريم كه بهرغم تمام اختلافات مسلكي در راه تأمين عناصر تجدد يكدله شويم وگرنه، نه تنها از كشورهاي پيشرفته كه از كشورهاي تازه به دوران رسيده نيز عقب خواهيم ماند و ناچار خواهيم شد به تاريخ چندهزارسالهي خود دل خوش كنيم و به زندگي در گذشته ادامه دهيم... . "ا?نجا جاي بحث دربارهي افت و خيزهاي تجدد در دورهي صدساله (اگر مبنا را انقلاب مشروطه بگيريم) يا صد و پنجاه-شصت سالهي گذشته (اگر مبنا را اقدامات عباسميرزا بگيريم) نيست. خوانندگان با خواندن اين مجموعه و در ضمن سؤال و جوابها درخواهند يافت كه راه تجدد چگونه طي شده و به كجا رسيده است... . "اين مجموعه، علاوه بر نگاه به تجدد ايران، گوشهي چشمي نيز به تجدد در افغانستان و تاجيكستان دارد؛ زيرا كه سرنوشتِ اين مجموعهي فارسيزبان را در پيوند با يكديگر ميبيند. ترديدي وجود ندارد كه تجدد ايران بر كشورهاي فارسيزبان ديگر تأثيرگذار بوده و همچنين پيشرفتهاي آنها ميتواند بر ما تأثير گوارايي بگذارد" (برگرفته از متن كتاب). سيروس علينژاد اين بحث را در كتاب گفتوگو با مترجمان (از همين نشر) دنبال ميكند .
آموزش و قدرت
کتاب آموزش و قدرت با وجود توجه بسیار زیادی که اکنون در رسانه ها، در کمیسیون های ملی، در سیاست، و در زندگی روزمره ی ما به نظام های آموزشی می شود، به وضوح مایه ی تأسف است اگر بیش تر در شتاب برای دستیابی به “برتری” باشیم (یک شعار با معانی و وابستگی های اجتماعی و ایدئولوژیک مختلف)، شتابی که باعث می شود به برخی از پرسش های بسیار انتقادی درباره آنچه مدارس انجام می دهند بی اعتنا بمانیم. این پرسش ها عبارت اند از: رابطه ی میان آموزش و جامعه ی بزرگ تر چیست؟ چه کسی در نهایت از روش های سازمان دهی مدارس ما، و برنامه ی درسی و فعالیت های آموزشی درون آن ها بیش ترین سود را می برد؟ طرح این پرسش ها آسان، اما پاسخ دادن به آن ها دشوار است. کتاب “آموزش و قدرت” گام دیگری در تلاش برای جدی گرفتن هم پرسش ها و هم پاسخ به آن ها تا جای ممکن محسوب می شود.