بررسي يك پرونده قتل
کتاب بررسي يك پرونده قتل در 3 ژوئن 1835 ، در دهكدهاي به نام فوكتري (از دهات فرانسه)، ساعت 1 بعد از ظهر 3 قتل همزمان اتفاق ميافتد. پيير ريويير، پسركي بيستساله، با داس مادر آبستن، خواهر هجدهساله و برادر هفتسالهاش را به طرز فجيعي ميكشد. پس از يك قرن و نيم، گروهي يازده نفره به سرپرستي ميشل فوكو بازخواني اين قتل و بازنمايي آن را به عهده ميگيرند. كتاب از دو بخش اصلي تشكيل شده است: بخش اول شامل پروندهي قتل، گزارشهاي مستند و اظهارنظر شاهدان، پزشكان، قضات و روزنامهنگاران و يادداشتهاي پير ريويير است. در اين بخش گروه يازده نفره كاملا سكوت كرده است و با انتشار مجدد پروندهي جزايي و نيز جمعآوري تمام مقالههايي كه در روزنامههاي آن سال 1835 دربارهي واقعه چاپ شده بود، خواننده را در رويارويي بيواسطه با اين اتفاق قرار ميدهد. بخش دوم تحليلهاي اين گروهِ تازهنفس را در قالب 5 مقاله دربرميگيرد. عناوين اين 5 مقاله به شرح زير است: "حيوان، ديوانه، مرگ"؛ "قتلهايي كه روايت ميشود"؛ "كيفيات مخففه"؛ "شاهكشي، پدركشي يا مادركشي"؛ "پزشكان و قضاوت".
کتاب توتالیتاریسم فرهنگی
توتالیتاریسم فرهنگی" اثری است به قلم "نظام بهرامی کمیل"، که در آن "از فاشیسم تا پوپولیسم در فرهنگ و هنر" را مورد بررسی قرار میدهد. کمتر دیده شده که کتابی درباره سیاستهای فرهنگی و هنری دولت های توتالیتر در قرن بیستم به نگارش درآید اما اثر پیش رو، با چنین محتوایی در قالب یک پیشگفتار و سه گفتار به خوانندگان ارائه شده است.
میان استبداد سنتی و دیکتاتوری مدرن یا رژیمهای توتالیتر تفاوتهایی وجود دارد که "نظام بهرامی کمیل" آنها را در این اثر برمیشمرد. وی در پیشگفتار، استبداد شرق و دیکتاتوری غرب را مقایسه کرده و بعد از بازنمایی تفاوتهایشان، نشان میدهد که هر دوی اینها از تمامیتخواهی در قرن بیستم متفاوت هستند.
گفتار نخست کتاب "توتالیتاریسم فرهنگی" به بررسی مولفه های نظری، فلسفی، سیاسی و به ویژه فرهنگی فاشیسم و همچنین موضوعاتی مانند سینما، آموزش و پرورش، معماری، ورزش و خانواده در عصر فاشیسم میپردازد. از آنجایی که فاشیسم در اینجا به طور گسترده در نظر گرفته شده است، این بخش شامل سیاست فرهنگی آلمان نازی، بلشویسم در اتحاد جماهیر شوروی و انقلاب فرهنگی مائو در چین میباشد.
خواننده در گفتار دوم با موضوع پوپولیسم و مولفه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن آشنا میگردد. نویسنده در جداسازی پوپولیستها از دموکراتها، تمایز کلیدی بین دموکراسی، پوپولیسم و فاشیسم را این مساله میداند که دموکراسی به دنبال جلوگیری از تثبیت قدرت در دست یک شخص، گروه یا حتی اکثریت میباشد؛ پوپولیسم، از سوی دیگر، توجهی به تمرکز قدرت ندارد.
گفتار سوم از کتاب "توتالیتاریسم فرهنگی" نوشتهی "نظام بهرامی کمیل"، درسهایی را که دولت های توتالیتر و پوپولیستی به ما آموختهاند، بررسی میکند. نویسنده در پاسخ به این سوال که چرا باید فاشیسم و پوپولیسم را بهتر درک کرد، میگوید که در دنیای امروز، خطرات فاشیسم و پوپولیسم در اوج است و "از فاشیسم تا پوپولیسم در فرهنگ و هنر" سخن میگوید.