چهگوارا: زندگی انقلابی
معرفی کتاب چه گوارا (زندگی انقلابی) اثر جان لی اندرسن
کتاب برجسته سال نیویورک تایمز.
این کتاب یک اثر تحسین شده در سراسر جهان و یک کتاب پرفروش ملی است ، یک اثر جامع در مورد چه گوارا ، شورشی جنجالی ای که آرزوی حماسی او پایان دادن به فقر و بی عدالتی در آمریکای لاتین و کشورهای در حال توسعه از طریق انقلاب مسلحانه بود.
این کتاب زندگی نامه فوق العاده که توسط جان لی اندرسون نوشته شده است زندگی خارق العاده ی چه گوارا را دنبال می کند ، از پرورش آرژانتینی راحت او گرفته تا میدان های نبرد انقلاب کوبا ، از سالن های قدرت در دولت کاسترو گرفته تا مبارزات ناموفق او در کنگو و ترورش در جنگل بولیوی. این کتاب همه چیز را در بر میگیرد.
اندرسون به بایگانی شخصی ای که توسط بیوه ی گوارا نگهداری می شود و اسناد دولت کوبا با دقت محافظت می شود دسترسی بی سابقه ای داشته است.
او مصاحبه های گسترده ای را با رفقای چه گوارا انجام داده است - برخی از آنها برای اولین بار در این کتاب صحبت می کنند - او همچنین با افراد عضو سیا و افسران بولیوی که او را گرفتند نیز مصاحبه کرده است.
اندرسون داستان محل دفن جسد گوارا را یک بار برای همیشه به انتها رساند که منجر به نبش قبر و دفن استخوان های او در ایالت شد. مدتهاست که بسیاری از جزئیات زندگی چه گوارا در پنهان کاری و دسیسه پنهان مانده است.
کتاب چه گوارا با تحقیقات دقیق و پر از اطلاعات انحصاری ، این شخصیت افسانه ای که نماد کمونیسم انقلابی است را به شکلی به عنوان نیرویی در تاریخ تجسم می بخشد که هرگز پیش از این بیان نشده است.
ققنوس و قمری و شکایت عاشق
معرفی کتاب ققنوس و قمری/شکایت عاشق اثر ویلیام شکسپیر
کتاب «ققنوس و قمری/شکایت عاشق» یک شعر تمثیلی از ویلیام شکسپیر است که برای اولین بار در سال 1601 به عنوان مکمل اثر طولانی تر، شهید عشق، اثر رابرت چستر منتشر شد.
شعری که از آن به عنوان «نخستین شعر متافیزیکی بزرگ منتشر شده» نام برده شده است، تعابیر متضاد بسیاری دارد.
عنوان " ققنوس و قمری " یک برچسب معمولی است. همانطور که منتشر شد، شعر بدون عنوان بود. این عنوان از دو پرنده نام می برد: ققنوس اساطیری و و قمری گرفته شده است.
این شعر تشییع جنازهای را توصیف میکند که برای ققنوس و قمری درگذشته ترتیب داده شده است، که برخی از پرندگان به آن دعوت شدهاند، اما برخی دیگر حذف شدهاند. ققنوس و قمری به ترتیب نمادهای کمال و عشق فداکار هستند.
ویژگی سنتی ققنوس این است که وقتی می میرد، به زندگی باز می گردد و از خاکستر تجسم قبلی خود برمی خیزد. در مقابل، قمری فانی است.
این شعر بیان می کند که عشق به پرندگان وحدت کاملی را ایجاد کرد که فراتر از همه منطق و واقعیت های مادی بود. این شاهکار با دعایی برای عاشقان مرده به پایان می رسد.
قطار به موقع رسيد
در بخشی از کتاب قطار به موقع رسید میخوانیم
آندرهآس که در سکوى قطار شاهد شلوغى و بیا وبرو مردم است با خود مىگوید، مىتوانستم اینجا پیاده شوم، بروم یک جائى، یک جائى آن دور دورها، تا من را مىگرفتند مىگذاشتند سینهکش دیوار؛ دیگر بین لمبرگ و چرنوویتس نمىمردم، در یک گُله جا در ساکسون تیربارانم مىکردند و یا در اردوگاه کار اجبارى دُم سیخ مىکردم. ولى حالا پشت این پنجره ایستادهام، به سنگینى سرب. از جا نمىتوانم بجنبم، سِرّ شدهام، خشکم زده، این قطار مال من است و من هم مال این قطارى که باید من را به طرف سرنوشتم ببرد و عجب این است که هیچ دلم نمىخواهد اینجا پیاده شوم و در کنار رودخانه البه زیر این درختهاى نازنین گردش کنم. دلم پیش لهستان است، آن قدر دلم با تمام وجود، با شور و شوق در گرو این افق لهستان است که عاشقى مىتواند سرگشته و دلباخته معشوقهاى باشد کاشکى قطار راه بیفتد، راهش را دنبال کند! چرا اینجا لنگ کنیم، چرا این قدر گذشته و از صداى پُرطنین خبرى نیست؟ صبر و حوصلهام تمام شده، ترس ندارم، عجیب اینکه دیگر نمىترسم، فقط کنجکاوى و دلواپسى نامعلومى دارم. و با وجود این نمىخواهم بمیرم، مىخواهم زنده بمانم، از لحاظ نظرى زندگى قشنگ است، زندگى با شکوه است، امّا نمىخواهم پیاده شوم، عجیب است، کاش مىتوانستم پیاده شوم. همینقدر کافى است از این راهرو بگذرم، این بارو بندیل مضحک را جا بگذارم و بزنم به چاک، بروم جائى، زیر درختهاى پائیزى گردش کنم، و حالا مثل اینکه از سرب ریختهباشندم، اینجا ایستادهام، مىخواهم در همین قطار بمانم، عاشق و مشتاق تاریکى لهستان، این فاصله ناشناس بین لمبرگ و چرنوویتس که باید در آن جا بمیرم هستم.کتاب جونی بی جونز 10: مشکل شاخدار
معرفی کتاب جونی بی جونز 10: مشکل شاخدار
جونی بی جونز دوباره دستهگل به آب داده! او در کتاب جونی بی جونز 10: مشکل شاخدار، سراغ یکی از علایق بزرگ خود، یعنی آرایشگری رفته، با اینکه از سختیهای این شغل اصلاً خبر ندارد. باربارا پارک، نویسندهی محبوب این مجموعه برایمان تعریف خواهد کرد که جونی بی، این بچهی باهوش و بازیگوش، چطور قرار است از پس مشکل شاخدار جدیدش بربیاید! این کتاب در لیست پرفروشهای نیویورک تایمز قرار دارد.دربارهی کتاب جونی بی جونز 10: مشکل شاخدار
شما دوست دارید وقتی بزرگ شدید، چه کاره شوید؟ یک نقاش؟ معلم؟ یا حتی بازیگر؟ جونی بی، شغل آرایشگری را بیش از هر چیزی در این دنیا دوست دارد. باربارا پارک (Barbara Park) در کتاب جونی بی جونز 10: مشکل شاخدار (Jones Is a Beauty Shop Guy)، ماجرای کامل را برایمان خواهد گفت. جونی بی تازگیها به شغل آرایشگری علاقهمند شده. این علاقه درست از روزی شروع شد که پدرش باید برای کوتاه کردن موهایش به آرایشگاه رفت و جونی بی را نیز بهاجبار همراه خود برد. چرا که مادر جونی بی همراه برادر کوچکش منتظر وقت دکتر بودند. حالا جونی بی، هر روز به شغل موردعلاقهی خود یعنی آرایشگری فکر میکند. او روزشماری میکند تا زودتر بزرگ شود و به شغل محبوب خود برسد. اما جونی بی زیادی در این ماجرا عجول است. او برای تجربهی آرایشگری صبر و تحمل چندانی ندارد و میخواهد از همین حالا کارش را شروع کند. چه کسی حاضر است مشتری تمرینی این آرایشگر کوچک و تازهکار شود؟ البته که هیچکس. جز دمپایی خرگوشیاش و البته خود او! اما آیا جونی بی میتواند به همین زودیها از پس یادگیری این مهارت بربیاید؟ یا ممکن است خودش را به دردسر بیاندازد؟کتاب جونی بی جونز 5: کیک بی ریخت بدمزه
معرفی کتاب کیک بی ریخت بدمزه اثر باربارا پارک
جونی خیلی ذوق زده شده. قرار است جمعه جشن مدرسه برگزار شود. جونی در خانه یک عالمه تمرین می کند و می خواهد توی همه ی مسابقه ها بهترترین باشد و یک عالمه جایزه ببرد…
اما جونی! تو دیگر زیادی نگران برنده شدنی… یادت باشد. همه که نمی توانند توی تمام بازی ها همیشه برنده باشند…
کتاب جونی بی جونز 3: دردسرهای دهن گشاد
معرفی کتاب دردسرهای دهن گشاد اثر باربارا پارک
مجموعه «جونی بی جونز» نوشته باربارا پارک نویسنده معروف کودک و نوجوان است. اسم قهرمان این کتاب، جونی بی جونز است. «بی» اول اسم «بئاتریس» است ولی او از بئاتریس خوشش نمی آید و فقط از بی خوشش می آید. او دخترک کودکستانی و بسیار شیطان است و همیشه ماجراهای جدید درست می کند. زمانی می خواهد با عکس بدریخت خودش، لولوی زیرتخت را بترساند، یا نشان دهد که چگونه موهایش را کوتاه می کند یا این که می خواهد ثابت کند دزد نیست. پدربزرگ یک دستکش پوست سیاه به او هدیه داده است. او هنگام بازی آن را زیر درخت می گذارد. پس از بازی آن را پیدا نمی کند به دنبالش همه جا از جمله جعبه امانت و وسایل گم شده را جستجو می کند. او در جعبه دستکش را پیدا نمی کند ولی یک کوله پشتی خوشگل دل او را می برد ولی او اجازه ندارد آن را بردارد. پس از آن جونی یک خودکار چند رنگ پیدا می کند با وجود کشمکش درونی آن را برمی دارد پدربزرگ با شنیدن ماجرای دستکش، داستانی را درباره کیف پولش می گوید و او تصمیم می گیرد که دزد نباشد. او دستکش را دست دختر لباس پفکی صورتی می بیند وآن را پس می گیرد وخ ودش هم خودکار رادرون جعبه امانت می اندازد. مجموعه کتاب های جونی بی جونز موضوع های مختلفی دارد و این دختر شیطان هر بار دسته گلی به آب می دهد. داستان ها علاوه بر طرح مسائل اخلاقی و تربیتی در قالب طنز که جونی آن را تجربه می کند و نمایش شیطنت های کودکان در این سن به چگونگی رفتار والدین با کودکان هم اشاره دارد. در بخشی از این کتاب می خوانیم: «جونی هر کاری می کند نمی تواند جلوی دهن گشادش را بگیرد و همه حرف هایی که نباید بگوید بی اجازه از نوک زبانش می پرند بیرون. تازه این که چیزی نیست. جونی یک مشکل دیگر هم دارد. او باید برای روز شغل ها یک شغل انتخاب کند. اما جونی! این کلیدهای جلینگ جلینگی چیست که از شلوارت آویزان کرده ای؟ چی؟ حرف نمی زنی؟! عجب دختر رازداری!»