ترمینولوژی تحلیلی فیلمنامه
معرفی کتاب ترمینولوژی تحلیلی فیلمنامه
کتاب ترمینولوژی تحلیلی فیلمنامه نوشتهی شاهپور شهبازی یک مرجع آموزنده و قابلاستناد برای روشن ساختن مفاهیم تخصصی فیلمنامه و اصطلاحات مربوط به آن است. این کتاب با توجه به ضعف ساختاری نظام آموزشی هنر دربارهی اصطلاحشناسی میکوشد تا تعریفی واحد از اصطلاحات رایج فیلمنامهنویسی به مخاطب ارائه کند.دربارهی کتاب ترمینولوژی تحلیلی فیلمنامه
ترمینولوژی یا اصطلاحشناسی دانشی است که میکوشد معنایی واحد از چند واژه یا مفهوم تخصصی در یک رشته به دست بدهد. به این ترتیب ترمینولوژی یکی از مهارتهای مهم در زبانشناسی است که به کمک فنون، علوم و حوزههای مطالعاتی مختلف آمده تا از پراکندگی تعریف دربارهی مفاهیم و مضامین تخصصی جلوگیری کند و خوانش و فهمی آسانتر برای مخاطب فراهم آورد. این دانش در زمینههای فلسفه، علوم و هنر کاربرهای فراوانی دارد و میتواند در ترجمهی متون نیز به مترجمان کمکهای فراوانی کند. کتاب ترمینولوژی تحلیلی فیلم نامه نوشتهی شاهپور شهبازی (Shahpour Shahbazi) کتابی است که تلاش میکند یک اصطلاحشناسی واحد در حوزهی فیلمنامهنویسی را برای مخاطب فارسیزبان فراهم کند. این کتاب مفاهیم تخصصی فیلمنامهنویسی را از منظر نظریهپردازان مختلف بررسی میکند و سپس با توجه به امکانات زبانی و کاربردی در سینما، تعریفی واحد از آنها ارائه میدهد. بنابراین از این منظر یک کتاب مهم و حیاتی در حوزهی فیلمنامهنویسی است که میتواند در دانشگاههای هنر مورد استفادهی استادان و دانشجویان قرار گیرد. نویسندهی کتاب سعی کرده تا با توجه به ضعفها و پراکندگی تعریفها در زمینهی تخصصی فیلمنامهنویسی بحث دربارهی گفتمان واحد فیلمنامه آغاز شود؛ او در تألیف خود این پرسش را مطرح میکند که از اساس آیا میتوان برای فیلمنامهنویسی ترمینولوژی واحد داشت یا نه و اگر این ترمینولوژی ساخته و پرداخته شود، تا چه میزان مورد استقبال و مراجعهی افراد و متخصصان این حوزه قرار خواهد گرفت. بنابراین نویسنده، هدف خود در این کتاب را اجماعسازی بر سر مفاهیم مختلف ندانسته و میگوید هدف نهاییاش این است که «گفتمان فیلمنامه» به رسمیت شناخته شود. کتاب ترمینولوژی تحلیلی فیلم نامه نوشتهی شاهپور شهبازی میکوشد تا در گام نخست دیدگاه و زاویهی دید نظریهپردازان حوزهی زبانشناسی و فیلمنامهنویسی را مطرح کند و در گام بعد با ایجاد تردید در صحت و سقم آن دیدگاهها، امکان نقدشان را فراهم کند؛ در این مسیر و در خلال نقد و تفسیری که بر دیدگاه تئوریسنها مطرح میشود، پیشنهادهای تازهای به مخاطب ارائه میشود که به زعم نویسنده میتواند مجابکننده باشد یا برعکس، مجاب نکند؛ اما بهعنوان گامی نو در جهت تحلیل ترمینولوژی عمل میکند و میتواند راه را برای نقدها، تفسیرها و دیدگاههای بعدی فراهم آورد.حرفه: سینماگر 1، فیلمنامهنویس
در بخشی از کتاب حرفه: سینماگر 1: فیلمنامهنویس میخوانیم
هنرمندان سینمایی انگشتشماری به اندازهی وودی آلن پُربار، باقریحه و بهکُلی بیاعتنا به مجموعهی آثارشان بودهاند. او یکبار گفت: «وقتی به خانه میروم و در بستر دراز میکشم و چیزی مینویسم، این فکرهای عجیبوغریب به سرم میزند. تصور میکنم که هر لحظه قرار است تروفرز همشهری کین دستاولی بنویسم، و این نوشته قرار است خیلی محشر باشد. فیلم را میسازم و سپس از آنچه میبینم بسیار شرمسار میشوم. از خودم میپرسم: “کجای راه را اشتباه رفتهام؟ ”» او بینهایت متواضع است. آلن، که در دسامبر 1935 در برانکسِ نیویورک به دنیا آمد، از سال 1969 مدام مشغول نوشتن و کارگردانی (و اغلب بازی در) فیلمهای خودش بوده و تواناییاش در عرضهی کمدیهای خیلی خندهدار و درامهای تأملبرانگیز را به یک میزان اثبات کرده است. هر دوی اینها از دوران کودکیِ آلن او را سر شوق میآوردند: او در نوجوانی به روزنامههای محلی لطیفه میفروخت، ولی فیلمهای اروپایی محشر هم که داشتند به سینماهای امریکا راه پیدا میکردند او را به وجد میآوردند. آلن تعریف میکند: «ناگهان دیدم که سینما بهراستی میتواند چیز ذاتاً معرکهای باشد.» سلوک او در فیلمسازی به طور جدی وقتی شروع شد که در سال 1965 کمدی تازه چه خبر گربهی ملوس؟ را نوشت، ولی سرخوردگی او از فیلمی که روی پرده آمد عزمش را جزم کرد که در آینده خودش فیلمنامههایش را کارگردانی کند. بنابراین، او ترازی از نظارت بر اثر هنری را بنا نهاد که مایهی رشک چندین نسل از فیلمسازان بوده است.فن سینما و بازیگری در سینما
این فیلمساز شاعر نقاش عروسکساز مستندساز افسانهپرداز شعبدهباز
حالا که سالها گذشته، باران اتهام و انگ متوقف شده، خردهگیران ارزش و اعتبار متهم را دریافتهاند، با فراغبال میتوان سخن گفت.
سخن از سرگئی پاراجانف، فیلمساز برجستهی روس است. او که همچون آندری تارکوفسکی، همکار و هموطناش، سالها در ایران به این متهم بودند که آثارشان میانمایه است و نشانی از سینما ندارند و فقط تصویرهای متحرک خوشآب و رنگ هستند، اکنون اعادهی حیثیت شده و آبرو گرفته است.
مدیران بنیاد سینمایی فارابی که نقش اساسی در ایجاد ذهنیت منفی دربارهی پاراجانف در میان ناقدان داشتند، پس از گذشت دستکم سه دهه، به اهمیت این سینماگر معترف هستند و منتقدان از او به نیکی یاد میکنند.
اکنون، روبرت صافاریان، نویسنده، مترجم، منتقد و مستندساز شناخته شدهی روزگار ما همت کرده و نخستین کتاب تالیفی دربارهی پاراجانف را زیر عنوان «این فیلمساز شاعر نقاش عروسکساز مستندساز افسانهپرداز شعبدهباز» نگاشته است.
او در این اثر به ما میگوید که برای شناخت دقیق و سردرآودن از آثار این سینماگر باید با فرهنگ و سنتی که در فیلمهایش نمایش داده میشود آشنا شد و داستانها، نشانهها و عناصر پر راز و رمز را درک کرد تا مانع از حیرتزدگی و غافلگیری شود.
کتاب با بیوگرافی موجزی از پاراجانف آغاز شده و سپس به آثار سینماگر - سایههای نیاکان فراموش شدهی ما، رنگ انار، افسانهی قلعهی سورام، عاشق غریب - و فیلمهای مستندش میپردازد. در بخشهای دیگر به هنر قومی در سینمای پاراجانف پرداخته شده است.
فيلم ساختن
معرفی کتاب فیلم ساختن اثر سیدنی لومت
چرا یک کارگردان فیلمنامه خاصی را انتخاب می کند؟ برای اینکه بازیگران طبیعی و واقعی جلوه دهند بعد از گرفتن یک صحنه چه کاری باید انجام دهند؟
چگونه می توانید یک سکانس پر برخورد و اکشن را در منطقه ای پرتردد و معروف مثلا در قلب منطقه الماس نیویورک اجرا کرد؟
و نکات بسیار زیاد دیگری که درباره ساخت فیلم از ابتدا تا انتها مورد نیاز است را سیدنی لومت یکی از کارگردانان معتبر دوران ما در کتاب فیلم ساختن به تفصیل بیان می کند.
لومت این کتاب را در ۱۳ بخش تنظیم کرده که عبارت است از:
«کارگردان: بهترین شغل جهان»، «فیلم نامه: آیا نیازی به نویسنده هست؟»، «سبک»، «بازیگران: آیا بازیگر می تواند خجالتی باشد؟»، «دوربین: بهترین دوست کارگردان»، «طراحی صحنه و لباس»، «بالاخره رسیدیم به ساختن فیلم»، «دیدن کار روز قبل رنج و سرمستی»، «اتاق تدوین بالاخره تنهایی»، «آوای موسیقی: صدای صدا»، «میکس: تنها بخش خسته کننده سینما»، «کپی اول کودکی متولد می شود» و «استودیو: آیا تمام زحمات من برای این بود؟».
مترجم این کتاب در مقدمه ای نوشته: «یکی از مهم ترین ویژگی های «فیلم ساختن» این است که چیزهایی را درباره بازیگرها و کار با آنها می گوید که در هیچ کلاس درسی نمی توان آنها را شنید و یاد گرفت.
لومت ... دنبال این بوده که توضیح دهد خودش به عنوان کارگردانی خوب و قابل احترام در سینمای امریکا، چگونه فیلم می ساخته؛ برای این است که همه چیز را از اول توضیح می دهد ... تا در نهایت به خواننده اش بگوید فیلم کاری گروهی است نه کاری شخصی».
سینمای ژان پیر ملویل
ژان پییر گروم باخ که در جوانی و به هنگام پیوستن به ارتش متفقین نام خود را از سر ارادت و علاقه به هرمان ملویل نویسندهی آمریکایی به ملویل تغییر داد، فیلمسازی یگانه در سینمای فرانسه و جهان است. او به سرسختی و تن در ندادن به مناسبات مرسوم سینما به راه خود میرود، فیلم های اولیهی او تاثیر بسیاری بر سینماگران موج نو می گذارد.
در ادامه با تثبیت خود در سینمای فرانسه ستاره های بزرگی چون لیتو ونتورا، ژان پل بلموندو، ایو مونتان، آلن دلون و کاترین دنوو برای خلق جهان سینمایی خود به خدمت می گیرد. فیلمسازی یگانه که تا امروز تاثیرش بر فیلمسازان بسیاری چ.
ن اسکورسیزی، تارانتینو و یا لوک بسون دیده می شود. کتاب حاضر گفت و گویی است بلند با ملویل دربارهی تک تک آثار او و روند شکل گیری آن ها و بیش از این دربارهی خود سینما از نگاه ژان پییر ملویل.
چاپلین به روایت بازن
چارلی چاپلین مشهورترین سینماگر جهان است؛ اما آثارش این بخت را نداشتند تا در جایگاه رازآمیزترین آثار تاریخ سینما قرار گیرند.
در طول سالهای پیش از اختراع صدا، مردم سراسر دنیا، بهویژه نویسندگان و روشنفکران، روی خوشی به سینما نشان نمیدادند و به دیدهی تحقیر نگاهش میکردند و چیزی در آن نمیدیدند جز جذابیتی بازارپسند و هنری حقیر.
برای آنها فقط یک استثنا به نام چارلی چاپلین وجود داشت که به دیدهی اغماض نگاهش میکردند.
البته این بحثوجدلها ربطی به مردم کوچهوبازار نداشت؛ مردم با شورواشتیاقی وصفناپذیر که امروز حتا نمیتوان تصورش را کرد، در واپسین روزهای جنگ جهانی اول، چاپلین را به محبوبترین مرد دنیا تبدیل کردند.
مجموعهآثار چاپلین مثل موم در دست آندره بازَن بود و بهتر از هر کسی دربارهی چاپلین حرف میزد و دیالکتیک گیجکنندهاش همیشه با شوخی همراه میشد.
«هرگز در برابر موقعیت ویژهی منظورشده برای چارلی چاپلین در تاریخ سینما قد علم نمیکنم.» فرانسوآ تروفو