کجا می‌برند درختان مرده را

3,500 تومان
داستان «کجا می‌برند درختان مرده را» زندگی، عواطف و آرزوهای سه نسل از زنان را روایت می‌کند. راوی داستان، زنی است که امروز را دوست ندارد، امروزی خود کرده و خود ساخته و حالا با نگاهی نوستالژیک به گذشته فکر می‌کند. زنی غرق در خاطرات و توهمات. آرمانگرا و برج عاج‌نشین. زنی که می‌خواست همه چیز را بر هم بزند. تغییر دهد و بهتر کند. با خویی شتابزده و بی‌احتیاط. و عاقبت شکست خورده و بیمار. دخترش جوان و بیکار است. بی‌هدف و بی‌آرزو و یا به دنبال حقیرترین آرزوها. تنبل و پرمدعا و خودبزرگ‌بین. مصرف‌کننده‌ای بی‌مصرف. تربیت نشده و رها شده در مرداب. اما مادر این زن، زنی تنها، محروم و رنج‌کشیده. مقاوم و صبور. زنی که می‌داند از زندگی چه می‌خواهد. معتقد و سختکوش، اما خشک و بی‌انعطاف. زنی که اعتقاداتش با پوست و گوشت و خونش یکی است و اگر بخواهی تغییرش دهی مثل این است که بخواهی بودنش را از او بگیری و نابودش کنی! زنی که بار خانواده را بر دوش می‌کشد. «عاطفه طیّه» نویسنده جوانی است که داستان این سه زن را روایت کرده است و کتابی خواندنی برای نسل جوان امروزی نگاشته است.

روز گودال

3,500 تومان
« روز گودال» مجموعه‌ای از ١٤ داستان کوتاه و بلند است که بنا به گفته‌ی نویسنده، زمان تألیف این داستان‌ها را می‌توان به دو بخش کلی قبل و بعد از سفر او تقسیم کرد. داستان‌هایی چون «زنی که رفت تا بایستد» و « نه، هیچ چیز » از جمله داستانهایی هستند که پیش از سفر جهانگردی این نویسنده که در سال ١٣٨٤ انجام شد، نوشته شده‌اند. داستانهایی چون «جاده پشت خانه» ، «من در آب زیبا هستم» ، «زن رودخانه» و «روز گودال» دیگر داستانهایی هستند که نویسنده از نظر زمانی بعد از این سفر نوشته است . شکوفه آذر درباره تأثیر سفر بر داستانهایش معتقد است: «هرچه بیشتر داستان را شناختم ، بیشتر فهمیدم که بدون جهان‌بینی و هستی‌شناسی ، آنچه نوشته می‌شود ، نهایتاً داستانی خوش‌ساخت ، اما کم عمق و در نتیجه کم تأثیر است.» او همیشه احساس می‌کرده یک‌ جای کار می‌لنگد و جهان‌بینی چیزی نیست که صرفاً از طریق مطالعه و زندگی روزمره کسب شود . بنابراین ، دنبال ماجراجویی می‌رود و آنگاه که برمی‌گردد با چشم دیگری به کشورش می‌نگرد و آنگاه حاصل سفرهای کولی‌وار بینشی را به او می‌دهد که در برخی از داستانهای روز گودال نمود می‌یابد. چرا که از دید نویسنده، زندگی به مثابه فرایند شناخت هستی درون و بیرون است همان‌طور که ادبیات.

مگر می‌شود هابیل قابیل را کشته باشد

3,500 تومان
« می‌پرسم مگر می‌شود برادر برادر را بکشه . آقای رحیمی می‌خندد : این مهم نیست که نفهمی ، کاش دیر بفهمی ، هر چی دیرتر بهتر . خاطره‌های لعنتی مجال نمی‌دهد . نفسم کم آمده است . نمی‌فهمم چرا آقای رحیمی در مغزم این همه زنده است . مگر آدم عاشق مرد ژولیده هم می‌شود ؟ گفت : آدم عاشق همه چیز می‌شود . به هر چیزی که خوب نگاه کنی می‌توانی عاشقش شوی . مثل یک نویسنده که می‌تواند عاشق شخصیت‌هایش شود . » مجموعه داستان « مگر می‌شود هابیل قابیل را کشته باشد » کنکاشی است در شناخت شخصیت و رسیدن به بلوغ که در ٣ بخش مجزا از هم روایت می‌شود . بخش نخست تحت عنوان چشم‌های سیاه با نگاه نوستالژیک در شیوه روایت همراه است و راوی در حال گذر از بلوغ به گذشته بر می‌گردد و نگاه کودکانه سرخوشی در بازخوانی اتفاقات تلخ گذشته دارد . در بخش دوم اثر با عنوان مگر می‌شود هابیل قابیل را کشته باشد راوی در ابتدای بلوغ است . او با دنیایی مواجه می‌شود که همه چیز را از فیلتر ذهن تازه بالغش نقل می‌کند . از کودکی ناب خبری نیست و کمی مالیخولیا چاشنی کاراکترهای بخش دوم است . شخصیت‌ها مدرن است و فرم در تمام داستان‌ها غالب است . در بخش پایانی که عنوان آن « خراب می‌شود » است با ٣ داستان نیمه بلند وابسته به هم مواجهیم که پایان یک ماجرای عاشقانه را به چالش می‌کشد . در این بخش راوی بالغ است و در دنیای واقعی و دردها و رنج‌های ناشی از یک رابطه خراب شده زندگی می‌کند که از دیدگاه چند شخصیت روایت می‌شود . در نهایت این مجموعه تلاشی است برای درک ساده‌ای از انسانهای به ظاهر پیچیده و مناسباتشان با دنیای مدرن امروز . کتاب « مگر می‌شود هابیل قابیل را کشته باشد » در ١٢٧ صفحه منتشر شده است .

رهبران جهان باستان (7) هانیبال

3,500 تومان
کسی نمی‌داند هانیبال چه زمانی نقشه جسورانه‌ترین حمله نظامی تاریخ جهان را کشید . آفتاب صبحگاهی بهاری ، صخره‌های سنگیِ بالای ساحل غربی دریای مدیترانه را گرم کرده بود . برفراز آن صخره‌های مشرِف به شهر باستانی کارتاژ نو ، قصرهای متعددی قرار داشت که خورشیدِ در حال طلوع به آن‌ها هم گرمی می‌بخشید . این شهر در قسمت بالای سواحل شرقی شبه‌جزیره ایبریا قرار داشت ، یعنی در نزدیکی جایی که امروزه شهر اسپانیایی کارتاخنا قرار دارد . قصرها و ردیفِ خانه‌های شهر در زیر نور صبحگاهی می‌درخشید و کودکان که انگار می‌دانستند اتفاقی مهم در حال رخ دادن است در خیابان‌های شهر می‌دویدند . مردی قوی‌هیکل و گندمگون با چشمان سیاه و نافذ از بالای یکی از قصرها به پایین نگاه می‌کرد . نخست به امواج پر تلألؤ پایین دست‌ها و سپس به باغ‌های سبز زیتون و مزرعه‌های قهوه‌ای رنگی نظر افکند که در سرتاسر ساحل کشیده شده بود . مرد به کارگران متعددی نگاه کرد که مزارع را شخم می‌زدند و زمین را برای کشت محصول در بهار آینده آماده می‌کردند . نام او هانیبال بارکا بود . تنها ٢٨ سال داشت ، ولی بعد از مرگ پدرش ، هامیلکار ، و برادر خوانده‌اش ، هاسدروبال ، فرمانده ارتش یکی از بزرگ‌ترین تمدن‌های تاریخ باستان ، یعنی « کارتاژ » شده بود . این فرهنگِ آفریقای شمالی تا ایبریا ( اسپانیا و پرتغال امروزی ) بسط یافته بود و با تأسیس شهر کارتاژ نو نفوذش را تا آن سوی آفریقا گسترش داده بود .

رهبران جهان باستان (6) نفر تی تی

3,500 تومان
هنگامی که به کشور مصر می‌اندیشیم ، چه فکری به ذهنمان خطور می‌کند ؟ صحرای وسیعی را در ذهن تصور می‌کنیم که سراسر شمال آفریقا را در بر گرفته است ، جایی که مصر در آن قرار دارد ؛ می‌توانیم رودخانه نیل – طولانی‌ترین رودخانه جهان – را ببینیم که از شمال به جنوب جریان دارد و این سرزمین را تقریباً به دو بخش مساوی تقسیم می‌کند و به مردمی با تاریخی بسیار کهن ، زیبا و اسرارآمیز می‌اندیشیم . هنگامی که به مصر باستان می‌اندیشیم ، به اهرام ، ابوالهول و البته مومیایی‌ها نیز خواهیم اندیشید ، و سرانجام به نماد دیگری از زیبایی این سرزمین اسرارآمیز : نیم‌تنه‌ای از نفرتی‌تی ، ملکه محبوب ، مزین به رنگ‌های روشن . ویژگی مجسمه سنگ آهکی نفرتی‌تی این است که جزئیات آن به ظرافت پرداخته و با واقع‌گرایی ساخته شده است . او سرش را با وقاری شاهانه بالا گرفته است و گردن باریکش که به گردن قو می‌ماند ، گونه‌های برجسته‌اش و لبان کاملاً سرخش ما را به یاد زنان زیبای امروزی می‌اندازد . دیهیمی به رنگ آبی آسمانی به سر و گردنبند بزرگی از دانه‌های بلند طلایی به گردن دارد که به آن‌‌ها دانه‌های نِفِر می‌گویند . بارها و بارها تصویر نفرتی‌تی بازآفرینی شده و به نمادی از این سرزمین باستانی و مردمانش مبدل شده است . ممکن است از خود بپرسیم آیا زنی را که هزاران سال پیش ، این‌گونه در برابر هنرمند نشسته است ، می‌شناسیم ؟ برای شناخت بهتر و بیشتر از او مجلد دیگری از رهبران جهان باستان تحت عنوان « نفرتی‌تی » منتشر شد .

ملل 10 … سوریه

3,500 تومان
دهمین جلد از کتابهای «مجموعه ملل» که به وضعیت اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کشورهای گوناگون می‌پردازد تحت عنوان سوریه منتشر می‌شود. کتابهای مجموعه ملل که تاکنون ٩ مجلد آن به چاپ رسیده درباره کشورهای عربستان، ژاپن، یونان، آمریکا، پاکستان، عربستان، افغانستان، ترکیه و آلمان بوده که این بار به بررسی کشور سوریه می‌پردازد، کشوری که مالامال از تاریخ باستانی است. مترجم این کتاب خانم مهسا خلیلی است که پیش از این کتاب ترکیه را از همین مجموعه ترجمه کرده است. «سوریه» ١٤٤ صفحه است و امیدواریم در نمایشگاه کتاب بتوانیم آن را به علاقه‌مندان این مجموعه تقدیم کنیم.

رهبران جهان باستان (4) حمورابی

3,500 تومان
در زمستان سال ١٩٠١ و ١٩٠٢ یک تیم باستان‌شناسی فرانسوی در محوطه باستانی شوش مشغول حفاری بود . یکی از یافته‌های این گروه بلافاصله مشهور شد : سه قطعه بزرگ سنگ سیاه براق که یادمانی به بلندی تقریباً دو متر و سی سانتیمتر را تشکیل می‌داد . در بالای یادمان ، چهره مردی بر سنگ تراشیده شده بود ، پادشاهی ایستاده در برابر پیکری نشسته ، که حال می‌دانیم شَمَش ، رب‌النوع خورشید و همچنین رب‌النوعِ عدالت بابلی‌هاست . زیر تصویر ، سطرهای نوشته شده زیادی به خط میخی دیده می‌شد . این خط با استفاده از یک نی و فشار دادن آن بر روی گِل نرم نوشته می‌شد ، اما در این یادمان ، کلمات با دقت روی سنگ سیاه کنده شده بود . حمورابی چهار هزار سال پیش در سرزمینی که بعدها بین‌النهرین نامیده شد ، زندگی و حکمرانی می‌کرده است . « حمورابی » مجلد چهارم مجموعه رهبران جهان باستان است که در ١٢٥ صفحه منتشر شده است .

رهبران جهان باستان (10) آتیلا رهبر هون‌ها

3,500 تومان
هزاران جنگجو سوار بر اسب از آن سوی صحراها و شنزارها حمله آوردند و خاک از زیر سم اسبانشان به هوا برخاست و روی خورشید را پوشاند . مردانی با شکل و شمایل عجیب حمله را آغاز کرده بودند ؛ مردانی که « منظری هولناک داشتند ؛ جمجمه‌هایی که به دلیل بستن در کودکی از ریخت افتاده بود ، دو شکاف به جای چشم و گونه‌هایی متورم که رد زخم زشتشان کرده و پوشیده از ریشی تُنُک » . اسبان و سوارانی که به نام هون شناخته می‌شدند ، چنان با یکدیگر هماهنگ بودند که انگار با تنی واحد حرکت می‌کنند . اسبانِ کوتاه و پرمو ، سوارانشان را با سرعتی نفس‌گیر به میدان نبرد می‌رساندند و آن‌گاه که راکبان با شمشیر و نیزه درگیر نبرد بودند ، به آسانی یاری‌شان می‌کردند . مردان علاوه بر ظاهر هولناکشان فریادهایی وحشت‌انگیز سر می‌دادند و قربانیان خود را که در کشمکش بودند ، به هول و هراس می‌افکندند . همچنین پوست حیواناتی که به دور شانه می‌پیچیدند ، ظاهرشان را مخوف‌تر می‌کرد . آتیلا ، شاه هون‌ها ، با اعتماد به نفسی جسورانه سپاهش را رهبری می‌کرد . آن‌گاه که اسب سیاهش را پیشاپیش سپاه می‌راند ، جنگجویانش هر حرکت او را می‌پاییدند . عزمِ جزم او از آرواره‌های فشرده‌اش پیدا بود . او به افرادش اشاره می‌کرد تا با سرعت هر چه بیش‌تر پیش بتازند . هون‌ها دومین حمله به امپراتوری روم شرقی را در بهار سال ٤٤٧ میلادی آغاز کرده بودند .