بالون مهتا
رمان کوتاه «بالون مهتا»، فضایی فانتزی و غیرواقعی دارد و علاقهمندان به این فضا، با این رمان به خوبی ارتباط برقرار میکنند. «بالون مهتا» سومین رمان جعفر مدرس صادقی است. او این رمان را در سال ۱۳۶۶ نوشته است.
«بالون مهتا» درباره مهتاست، مردی هندی تبار، که دلش میخواهد بدون کمک بالون پرواز کند. نه فقط پرواز در پهنۀ مکان، که پرواز در پهنۀ زمان را هم میخواهد. او دلش میخواهد به کودکیها و پیریهایش هم پرواز کند. مهتا ویژگیهای خاص و منحصر به فردی دارد. مهتا یک بالون سفید دارد و قدرتی خاص که با کمک آن میتواند خیلی کارهایی را که دوست دارد، انجام دهد و دیگران را هم وادار کند که طبق خواست و نظر او رفتار کنند. رامین و سیما هم از دیگر شخصیتهای این رمان هستند. رامین ، همراه مهتا در یک ساختمان هشت طبقه زندگی میکند. او درگیر تلفنهای زیاد است و مدام در باجه تلفن عمومی روبه روی ساختمان، مشغول تلفن زدن و حرفزدنهای طولانی است. سیما، شخصیت اصلی کتاب، از دیگر ساکنین این ساختمان است. او در طبقه دوم زندگی میکند و سخت تنهاست. پدر و مادر سیما، به آمریکا مهاجرت کردهاند. سیما مدتی است که درگیر تنهایی و افسردگی است. بعد از رفتن پدر و مادرش او باید او لوازم خانه را بفروشد. تنهایی و پریشانی سیما، رفته رفته روی مهتا، تاثیر میگذارد.
در تکهای از کتاب میخوانیم:
«سیما هنوز تصمیمی برای این گلدانها نگرفته. این گلدانها از دوازده سال پیش که پدرش این آپارتمان را خرید این جا بودهاند و جزئی از خود آپارتماناند. هر کسی که این آپارتمان را بخرد صاحب این گلدانها هم میشود. گلدانهای سفالی، گلدانهای بزرگ و کوچک، با گیاههای پر شاخ و برگ و سرسبز. گلدانهای بزرگتر روی بالکن و گلدانهای کوچکتر در گوشه و کنار اتاق پذیرایی، پهلوی شیشۀ پنجرۀ قدی رو به بالکن، روی میزهای کوتاه کنار دیوار. همۀ گلدانها گیاههای پر شاخ و برگ و سرسبزی دارند و سیما هنوز هم به آنها آب میدهد.»
جعفر مدرس صادقی را علاقهمندان جدی ادبیات میشناسند. او سالهاست که مینویسد. در کارنامۀ کاریاش علاوه بر چند رمان و مجموعه داستان کوتاه، ویرایش برخی از متون کلاسیک فارسی هم به چشم میخورد. «گاو خونی» از رمانهای معروف اوست. او بعد از فعالیتهای مطبوعاتی در شروع راه، مثل گزارشنویسی و نقد و معرفی کتاب، اولین داستان کوتاهش را در ۱۹ سالگی در ماهنامه رودکی منتشر کرد. در آثار مدرس صادقی میتوان شاهد وقایع و پدیدههای شگفتانگیز بود. او خیلی خود را مقید به واقعنمایی نمیکند.
برخی اعتقاد دارند، جعفر مدرس صادقی نیز از آن دست نویسندگانی است که تحت تاثیر گابریل گارسیا مارکز است. بنابراین شاید بیربط نباشد که برخی از منتقدان و پژوهشگران ادبی تاثیر «صد سال تنهایی» مارکز را در داستان کمحجم «بالون مهتا» دیدهاند و به تحلیل و مقایسه این دو اثر، از منظر ادبیات تطبیقی، نشستهاند. از پررنگترین نقاط اشتراک میتوان به: میل زیاد به انجام کارهای خارقالعاده، مایوس شدن و تلخکامی نهایی اشاره کرد.
«بالون مهتا» در ۱۲۷ صفحه و ۷ فصل نوشته شده است. برخلاف «گاوخونی» که راوی اول شخص دارد، راوی «بالون مهتا» سوم شخص است. نثر آن با وجود سادگی، کلیشهای و معمولی نیست. شاید خواندن این کتاب کمحجم، برای خوانندگانی که میخواهند با دنیای داستانی و نثر این نویسنده ایرانی آشنا شوند، خالی از لطف نباشد.
ماه کامل می شود
بهاره از خانواده سنتی خود جدا شده و به همراه برادرش بهادر در تهران زندگی می کند. او در شرکتی کار می کند و در آن شرکت با مردی که دوست عزیز خطابش می کند و چند نفر دیگر کار می کند و در ادامه ماجراجویی ها و خودیابی اش به پیشنهاد یکی از دوستانش به ترکیه سفر می کند تا با بهنام ملاقات کند و احیانا ازدواج کند. سفر فرصتی برایش فراهم می کند تا با فاصله به پشت سر نگاه کند و با اعتمادبه نفس بیشتری در مورد انتخاب تازه خود تآمل کند.
پایان یک مرد
فن داستان نویسی
کتاب فن داستان نویسی مجموعه مطالبی در مورد اصول و مبانی داستان نویسی است که توسط محسن سلیمانی ترجمه و در سال 1370 توسط انتشارات امیر کبیر منتشر شده است. بخش عمده ی کتاب حاضر، محصول کلاس های نویسندگی خلاق دانشگاه های آمریکاست و در آن، علاوه بر فن داستان نویسی از مسائل پیرامون نویسندگی نیز سخن به میان آمده است. کتاب «فن داستان نویسی» از آن جهت که چندان به مباحث پیچیدهٔ تئوریک نمیپردازد، برای نوقلمان بسیار خواندنی و سودمند خواهد بود. مباحث مطرح شده درقالب مقالات و یادداشتهایی هستند که به قلم نویسندگان و منتقدان صاحب نام به رشتهٔ تحریر در آمدهاند
وانهاده
در سه داستان که به نقل از The Sunday Herald Times [London] "داستان هایی بسیار هوشمندانه در مورد فروپاشی اشتیاق" اند ، سیمون دو بووار نویسنده ی نام آشنای فرانسوی ما را به درون زندگی سه زن می کشاند ، زنانی که همه شان دوران جوانی شان را پشت سر گذشته ، و با بحران های غیر منتظره ای روبرو هستند. کتابی جنجالی و جذاب که بینش جالب توجه دوبووار درمورد زنان را به خوانندگان ارائه می دهد. هر سه زن این داستان با چیزی مشترک مواجه اند: تنهایی و ترس. ترس از پیر شدن. ترس از آنکه در زندگی شان شکست خورده اند. آن ها وامانده اند. آنها "وانهاده" شده اند .شخصیت اصلی زنی به نام مونیک. او زنی است معمولی مانند میلیون ها زن دیگر. زنی که زندگی اش را فدای همسر و فرزندش کرده است و حالا بحران پیری را از سر می گذراند. خود دوبووار در مورد این کتاب گفته است که هرگز هیچ داستانی به غم انگیزی آن ننوشته است!
دوبووار فیلسوف، نویسنده، اگزیستانسیالیست و فمنیست فرانسوی بود. شهرت او بیشتر به خاطر کتاب جنس دوم او است که چند سال پس از چاپ به عنوان مانیفست فمنیسم شناخته شد.
صادق هدایت و مرگ نویسنده
در مقدمه ی این کتاب آمده است:
" این کتاب شامل دو بخش است: صادق هدایت و مرگ نویسنده مقاله درباره هدایت. اولی را هم به نیت نوشتن مقاله ای شروع معلوم شد که عرضه آن در حد یک مقاله کار را به ایجاز ما می کشاند این بود که به شکل تک نگاری (مونوگراف) کوتاهی درآمد البته می شد آن را تا حد یک کتاب بزرگ تر گسترش داد اما این مانت و اصرار معمول بنده به مختصر نویسی مغایرت می دانست.
بخش دوم کتاب مجموعه پنج مقاله است که همه جز مقاله دوم پیش از این در نشریات ادبی و فرهنگی به چاپ رسیده اند. ملاحظات گوناگون سبب شد که هر دو بخش کتاب با هم در یک جلد واحد منتشر گردند، اگرچه از جهات دیگری باید هر یک جداگانه به چاپ می رسید. اخیرا کتابی از اینجانب درباره زندگی، ادبیات و افسانه صادق هدایت به زبان انگلیسی منتشر شد. اما هیچ یک از نوشته های کتابی که در دست دارید صرفا تکرار مطالب آن کتاب، یا مطالب یکدیگر نیست، اگرچه بدیهی است که همه آنها برداشت و بینش اینجانب را درباره زندگی و آثار هدایت باز می تابند. و نیز بدیهی است که برخی نکات، تعبیرها، تحلیل ها و مأخذهای مشترک در آنها وجود دارد. "
بچه های امروز معرکه اند
کتاب داستانی «بچه های امروز معرکه اند» نوشته عزیز نسین با ترجمه داوود وفایی توسط نشر مرکز به چاپ ششم رسید. این کتاب با قالب داستانی، نامه نگاری دو هم شاگردی را در بر می گیرد، اما در خلال مطالبی که به زبان کودکانه بیان می شود، به بزرگ ترها و رفتارشان انتقاد می کند.«بچه های امروز معرکه اند» با رویکردی انتقادی، سیستم آموزشی و تربیتی کودکان و نوجوانان ترکیه را در دهه های ابتدایی قرن بیستم به سخره می گیرد. «بچه های امروز معرکه اند» که برای اولین بار در سال های دهه ۱۹۶۰ در ترکیه منتشر شد، طنز صریح و مشخصی دارد. نسین در خلال طنزهای جاری در این کتاب، با جدیت و قلمی تند، انتقادات خود را نسبت به خفقان و فضای بسته ترکیه آن روز، مطرح کرده است.چاپ اول ترجمه «بچه های امروز معرکه اند» ، اواخر زمستان ۹۴ منتشر شد و در آخرین روزهای فروردین ماه ۹۵ به چاپ پنجم رسید.
در این کتاب خواهید دانست که بزرگترها از نگاه کودکان چگونه دیده می شوند. در این کتاب کودکان به نقد پدر و مادر و معلمشان می پردازند. این کتاب خطای بسیاری از احکام ارزشی در ظاهر ضروری و معتبر درباره ی تربیت کودکان امروز را نشان می دهد. در این کتاب کودکان در برابر بزرگترها به دفاع از خود و حقوق شان می پردازند.
این کتاب مکاتبات دو همکلاسی به نام احمد و زینب است و در ترکیه بارها و بارها به چاپ رسیده است. عزیز نسین در این کتاب به انتقاد از نظام آموزشی جامعه خود و شیوه های غلط تربیتی خانواده ها می پردازد. مطالب کتاب خنده دار است. کتاب در عین برخورداری از جاذبه و کشش لازم، سخت عبرت آموز و پند دهنده نیز هست. همانطور که نویسند خود معتقد است، این کتاب نه فقط برای بچه ها که برای بزرگ ترها هم خواندنی است. در این کتاب خواهید دانست که بزرگترها از نگاه کودکان چگونه دیده می شوند. در این کتاب کودکان به نقد پدر و مادر و معلمشان می پردازند. این کتاب خطای بسیاری از احکام ارزشی در ظاهر ضروری و معتبر درباره ی تربیت کودکان امروز را نشان می دهد. در این کتاب کودکان در برابر بزرگترها به دفاع از خود و حقوق شان می پردازند.
ترلان
شخصیت های اصلی داستان دو دختر به نام های ترلان و رعنا هستند؛ دو دوست هم مدرسه ای که تصمیم می گیرند پاسبان شوند. آن ها به تهران می آیند و پس از گذراندن دوره ی آموزشی سخت و پررنج، سرانجام به آرزویشان می رسند. ترلان که دختری کتاب خوان و اهل نوشتن است درباره ی اتفاقاتی که در این محیط رخ می دهد می نویسد. او ساکت است و اهل رفتارها و کارهای دخترانه نیست.