وقتی از هرمنوتیک خود صحبت میکنم، منظورم نوع بدی از علوم انسانی نیست که در تضاد با نوع خوب باشد. [بلکه] منظورم این است که پروژهی هرمنوتیک خودْ چارچوب تاریخی همهی علوم انسانی بوده است. مثلاً در فلسفهی یونان چرا فلاسفه طی قرون متمادی به مردم که بسیار دلمشغولِ قواعد زندگی و شیوهی زندگیکردن بودند میگفتند چگونه رفتار کنند و چرا هرگز تصور نمیکردند که مردم به چیزی نظیر علوم انسانی نیاز دارند؟ به اعتقاد من این تصور با مسیحیت آغاز شد، آن هنگام که نهتنها کتاب مقدس بلکه خود نیز به موضوعی برای تأویل بدل شد.» «[…] مسئلهی ما اکنون این است که کشف کنیم این خود چیزی غیر از همبستهی تاریخیِ تکنولوژیهای برساخته طی تاریخمان نیست.»
«دیرینهشناسی دانش به جستوجوی هیچ آغازی ترغیب نمیکند؛ دیرینهشناسی تحلیل را به هیچ حفاری یا عمقیابی زمینشناختی پیوند نمیزند. دیرینهشناسی در درونمایهی عمومی توصیفی دلالت دارد که امر پیشاپیش گفتهشده را در سطح وجودش مطالعه میکند: در سطح کارکرد گزارهای که در آن اعمال میشود، در سطح شکلگیری گفتمانی که این امر پیشاپیش گفتهشده به آن تعلق دارد، در سطح سیستم عمومی بایگانی که این امر پیشاپیش گفتهشده با آن مرتبط است. دیرینهشناسی گفتمانها را کردارهایی خاص در عنصر بایگانی توصیف میکند.»
کتاب دیرینه شناسی دانش، اثری نوشته ی میشل فوکو است که اولین بار در سال 1969 منتشر شد. جنون، جنسیت، قدرت، دانش—آیا این ها حقایق زندگی هستند یا صرفا کلماتی در زبان انسان؟ فوکو در مجموعه ای از پژوهش های درخشان خود، فرضیاتی پنهان را به سطح می آورد که بر شیوه ی زندگی و تفکر ما سلطه دارند.
کتاب دیرینه شناسی تاریخ ابتدا به تشریح این مفاهیم می پردازد و سپس، روابط میان دانش، زبان و اقدام را به شکلی ژرف و قابل همذات پنداری مورد تحلیل و بررسی قرار می دهد. این کتاب که خلاصه ای از انگاره های دیرینه شناسانه ی خود فوکو نیز هست، اولین قدم به سوی داشتن درکی جامع از شیوه ی کنونی زندگی ما است.
معرفی کتاب آیا قیام کردن بیفایده است؟ (گزیدهای از کوتهنوشتها، درسگفتارها و گفتوگوها)
«…اخلاقیات نظری من «پاداستراتژیک» است: احترام گذاشتن هنگامی که یک تکینگی قیام میکند و سازشناپذیربودن بهمجرد آن که قدرت امر عام و جهانشمول را زیر پا میگذارد.
انتخابی ساده اما کاری دشوار چون باید همواره اندکی در زیر تاریخ مترصد آن چیزی بود که تاریخ را برهم میزند و آن را منقلب میکند، و باید اندکی در پس سیاست هشیار آن چیزی بود که باید سیاست را بیقیدوشرط محدود کند.
رویهمرفته کار من این است؛ من نه اولین نفرم نه یگانه کسی که چنین میکند. اما من این کار را برگزیدهام». آیا قیامکردن بیفایده است؟ از دو مجموعه تشکیل شده است.
بخش نخست شامل کوتهنوشتها و گفتوگوهایی است که مستقیماً به انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران مربوطاند و در همان بحبوحه انجام گرفتهاند.
بخش دوم شامل یک کوتهنوشت («در باب نوعی اخلاق ناخرسندی») و دو درسگفتار («روشننگری چیست؟» و «انقلاب چیست؟») است که هرچند به مسئلهی انقلاب ایران نمیپردازند اما چندان هم بیربط نیستند.
آیا قیام کردن بیفایده است؟ (گزیدهای از کوتهنوشتها، درسگفتارها و گفتوگوها) - انتشارات نی