فرهنگ هر جامعه بهصورت مکتوب و غیرمکتوب نظام نمادین آن را در سطح کلان تشکیل میدهد و تولید و بازتولید آن عمدتاً در پهنهٔ تعاملات اجتماعی صورت میگیرد. اما بازتاب آن را، کموبیش و با احتیاط، میتوان در مخرج مشترک شخصیتهای اعضای جامعه ردیابی کرد. کتاب حاضر نتیجهٔ کوشش اولیهای است برای شناخت نسبی «منش» و شخصیت ایرانی. سه مجموعه داده شواهد تجربی این پژوهش را تشکیل میدهند. یکی منابع ثالث است، شامل روایات مکتوب غربی، عربی و ایرانی در مورد «منش ایرانی»؛ دیگری منابع ثانویه، یعنی پژوهشهای درخوری است که دیگران در این مورد انجام دادهاند؛ مجموعهٔ اصلی، منابع اولیهای است که از طریق پیمایش ۲۰۲۱ نفر ساکنان هفده سال به بالای شهرهای استهبان، تبریز، تهران، کرمان و مشهد جمعآوری شده است. پیمایش اجتماعی مزبور بر مبنای مفهوم چهاربعدی از انسان، یعنی انسان اقتصادی، سیاستی، شناختی و اجتماعی انجام یافت.
حداکثر مرزهای قدرت قانونگذاران محدود به خیر و صلاح همگانی جامعه است. هدف نهایی چنین قدرتی چیزی جز مراقبت نیست، و از این رو، هرگز نمیتواند حقی برای نابودی، به اسارت درآوردن و یا، از روی طرح و نقشه، فقیر و تهیدستکردن رعایا داشته باشد. الزامات قانون طبیعت در جامعه متوقف نمیشود، بلکه تنها در بسیاری موارد به قوانین انسانی نزدیک و کیفرهای شناخته شده به آن اضافه میشود که مراقبت و نظارت بر آن قوانین را تقویت کند. از این رو، قانون طبیعت قانونی ابدی برای همه انسانها، قانونگذاران و دیگران است. مقرراتی را که قانونگذاران برای اعمال و رفتار دیگران و خود وضع میکنند باید با قانون طبیعت، یعنی با خواست خداوند، هماهنگ باشد. از آنجا که این قانون حکم یک بیانیه را دارد و بنیان و اساس قانون طبیعت حفظ و مراقبت از نوع بشر است، هر حکم انسانی که علیه آن باشد نمیتواند خوب یا ارزشمند به شمار آید.
بخشی از بند ۱۳۵
غرور و تعصب محبوبترین رمان جین آستین و یکی از معروفترین رمانهای تاریخ ادبیات جهان است. قهرمان داستان یکی از جذابترین قهرمانان در کل ادبیات به حساب میآید. در این رمان، بازیگوشی و انضباط، جنبوجوش و خویشتنداری، ارزشهای رمانتیک و فضیلتهای کلاسیک و بسیاری ویژگیهای دیگر در تقابل و تعادل قرار گرفتهاند. نهایتاً غرور جای خود را به سجایای والاتر میدهد و تعصب (یا پیشداوری) نیز در سیر داستان رنگ میبازد…
معرفی کتاب شکاریم یک سر همه پیش مرگ (جستارها، گفتارها و نوشتارها)
شاهرخ مسکوب بیش و پیش از هر چیز خود را جستارنویس (essayiste) میدانست نه محقق: «محقق به هیزم و خاکستر توجه دارد، جستارنویس به آتش». نمونهٔ برجستهٔ جستارهایش ارمغان مور بود که در سالهای پایانی عمر نوشت. خود او با فروتنی همیشگیاش میگوید: «این چیزهایی که من مینویسم تحقیق به معنای کلاسیک نیست… کارم فکر کردن به ادبیات خودمان است، چه غنایی چه حماسی. برای این کار باید پژوهش کرد، اما سختی کار در این است که بعد حاصل تمام این سوادی را که به دست آمده به فراموشی سپرد. آدم باید یاد بگیرد اقوال این و آن را دور بریزد و فقط بینش آنها را بگیرد.»
شاهرخ مسکوب عاشق زبان فارسی بود. «ایرانی بودن با همهٔ مصیبتها به زبان فارسیاش میارزد. من در یادداشتهایم آرزوی زبانی را میکنم که وقتی از کوه صحبت میکند به سختی کوه باشد و وقتی از جان یا روح… از سَبُکی به دست نتواند آمد».
شکاریم یک سر همه پیش مرگ (جستارها، گفتارها و نوشتارها) - انتشارات نی
در طول دو قرن گذشته شواهد بسیاری از جهان زندهی در حال تغییر گردآوری شده است که برای توجیه آنها راهی جز پذیرش تکامل نبوده است. هرچند نظریههای تکاملی مختلفی برای تبیین این تغییرات ارائه شده اما نظریهی تکامل داروینی بیش از سایر نظریههای تکاملگرایانه مورد پذیرش و البته مخالفت قرار گرفته است. اهمیت این نظریه فارغ از دلایل مخالفان و موافقان، در تأثیرگذاری آن نهفقط بر زیستشناسی بهمنزلهی یک علم تجربی، بلکه بر علوم انسانی و همهی ارکان زندگی بشر از اقتصاد گرفته تا جامعهشناسی و حتا سیاست است. هیچ نظریهای هرچند دقیق و پیچیده را نمیتوان یافت که چنین تأثیری بر علوم و باورها گذاشته باشد.
چیستی تکامل به قلم یکی از سرشناسترین تکاملگرایانِ پس از داروین نوشته شده است؛ کسی که خود سهم بسزایی در توسعهی این نظریه داشته و سعی کرده است در این اثر تصویری جامع و در عین حال نهچندان پیچیده از نظریهی تکامل ارائه دهد تا علاوه بر زیستشناسان، خوانندگانی با گرایشهای مختلف را نیز در جریان این نظریه و شواهد و همچنین کموکاستیهای آن قرار دهد.
پدر نگریستم. اسبی در آتش میسوخت. ترسیدم. روی بهسوی دیگر کردم. باز اسبی دیدم که در آتش میسوخت. هولزده روی بهسوی دیگر کردم. باز آن اسب دیدم که در آتش میسوخت. دلم از آنچه بود به درد آمد. چشم بر هم نهادم. به سمرقند بودم. به باغ سلطان سمرقند. من در آتشی فرو بودم که اسب در آن میسوخت. سرخپوش آنجا بود و مرد. تیغی به دستم بداد. گفت.
میلیونها نفر در سراسر جهان فیلم ذهن زیبا را دیدهاند اما عدهی کمی ریاضیاتی را درک کردهاند که ذهن زیبای جان نش خلق کرده است. امروزه ریاضیات زیبای نش به زبانی جهانی برای تحقیق در علوم اجتماعی تبدیل شده است و در دیگر رشتههای علمی نظیر زیستشناسی تکاملی، علوم اعصاب و حتی فیزیک کوانتومی نیز نفوذ کرده است. جان نش برای تحقیقات برجستهاش در دههی ۱۹۵۰ در زمینهی بازیها برندهی جایزهی نوبل سال ۱۹۹۴ شد. زیستشناسان تکاملی این نظریه را در دههی ۱۹۷۰ به کار بردند و اقتصاددانان در دههی ۱۹۸۰ آن را پذیرفتند. امروزه دانشمندان علوم اعصاب با استفاده از نظریهی بازیها مغز را بررسی میکنند و انسانشناسها به کمک آن خود را به مطالعهی مردم فرهنگهای مختلف مشغول میکنند. زیستشناسان آن را برای تبیین تکامل به کار میگیرند، و ریاضیدانان از آن برای درک بهتر شبکههای اجتماعی بهره میبرند. تام سیگفرید در این کتاب شرح میدهد که نظریهی بازیها چگونه علوم زیستی، علوم اجتماعی، و علوم طبیعی را به طریقی به یکدیگر پیوند میدهد که رؤیای آسیموف را دربارهی روانتاریخ یا رمز طبیعت به واقعیت نزدیکتر میکند.
ریاضیات زیبا (جان نش، نظریه بازیها، و جستوجوی رمز طبیعت) - انتشارات نی
هنگامی که کسی میپرسد فلسفه به چه کار میآید، پاسخ باید ستیزهجویانه باشد، چرا که پرسش کنایهآمیز و نیشدار است. فلسفه نه به دولت خدمت میکند و نه به کلیسا، که هر دو دغدغههای دیگری دارند. فلسفه به خدمتِ هیچ قوهی مستقری درنمیآید. کارِ فلسفه ناراحتکردن است. فلسفهای که هیچکس را ناراحت نکند و با هیچکس ضدیت نورزد فلسفه نیست. کارِ فلسفه آزردنِ حماقت است، فلسفه حماقت را به چیزی شرمآور تبدیل میکند. فلسفه کاربردی ندارد جز افشاکردن پستیهای اندیشه در تمامی اَشکالش. آیا جز فلسفه رشتهای هست که به نقدِ تمامیِ رازآمیزگریها، هر خاستگاه و هدفی که داشته باشند، همت گمارد؟