روش های علمی مانیتیسم، هیپنوتیسم و تلقین
پدیدههایی که در این کتاب بررسی میشوند، از زمانهای بسیار دور شناخته شده بودهاند، آنچه امروزه «مانیتیسم»، «هیپنوتیسم»، «تلقین»، «تلهپاتی» و... مینامیم.
در گذشتههای دور، بخش تجربی علم اسرارآمیزی را در هند، کلده و مصر تشکیل میداد که به اعضای طبقه ممتاز جامعه اختصاص داشت، کسانی چون کاهنان، دولتمردان، و طبیبان که در این زمینه کار آزموده بودند راز تواناییشان را نسل به نسل منتقل کردند. «پل ژاگو» که برای خواننده فارسی زبان چندان غریب نیست، این مجلد را به ٥ کتاب تقسیم کرده است. کتاب اول: بررسی مختصر چهار عنصر تأثیرگذاری و نفوذ (شخصی) کتاب دوم: دوره عملی دستیابی به پدیدههای رایج مانیتیسم و هیپنوتیزم، کتاب سوم: پدیدههای فراروانی استثنایی. کتاب چهارم: واسطهگری و کتاب پنجم شامل کاربرد مانیتیسم، تلقین و تأثیر روانی در درمان بیماریها.
به دنبال دزدان دریایی
سفرهای دریایی از دیرباز مورد توجه ماجراجویانی بوده است که برای آشناسی با نقاط کشف نشده جهان و بومیان ساکن در آن، راهی سرزمینهای دور میشدند. در این راه البته خطرهای بسیاری در کمین آنها بود. کتابی که هماکنون منتشر شده است یکی دیگر از مجلدهای مجموعه به دنبال است که حکایت جوانی ماجراجوست که ما را با دزدان دریایی و شکارچیان آشنا میکند. با خواندن این کتاب با او همسفر خواهید شد، دریاها و ثروتهای دنیای نو (قاره آمریکا) را کشف کرده و با بخش مهمی از تاریخ جهان آشنا میشوید. "به دنبال دزدان دریایی" در ١٣٢ صفحه و با قیمت ٢٥٠٠ تومان راهی بازار کتاب شد.
شوپنهاور
آرتور شوپنهاور متفکری منزوی است. فلسفه او نوعی فلسفه انزواست که حاصل تماس شخصی و نزدیک با آثار گذشته است . او آثار فیلسوفان را به زبان خودشان بیواسطه مترجم، شارح و مفسر میخواند . شوپنهاور خود را در بند آنچه هر یک از آنها میگویند ، روایت میکنند یا میاندیشند نگه نمیدارد. او که ادبیات و فلسفه را کاملاً میشناسد، میخواهد تفاسیر دانشگاهی را به کلی نادیده بگیرد. شوپنهاور که شخصی بدگمان است ، تنها نگاه خاص خود و داوری خویش را قبول دارد. او در بسط و پروراندن فلسفهاش بر این باور نبود که پاسخ دادن به انتظارات، پرسشها و هیجاناتی که به شکل لحظهای سایهگستر میشوند کاری ثمربخش باشد. او از همان ایام جوانی بیدرنگ نسبت به خوشبینی به میراث رسیده از روحیه عصر روشنگری ابراز انزجار میکند. به نظر شوپنهاور ، شدن تاریخی، خود چیزی نیست جز بازنمودی همواره یکسان و غمانگیز از اراده زیستن ، ارادهای که خود، بیگانه با هرگونه آیندگی ، ناتوان از شدن است .
دکارت
« رُنه دکارت » در سال ١٥٩٦ در شهر لاهه دیده به جهان گشود . او پس از تحصیل در مدرسه یسوعیان دیپلم و لیسانس خود را در رشته حقوق ( حقوق مدنی و قانون شرع ) از دانشگاه « پواتیه » دریافت میکند . دانشگاهی که به آموزش حقوقیاش معروف است . دکارت در سال ١٦١٨ تمایل زیادی دارد تا به وجود انسانی خویش بپردازد . او در این زمان تنها ٢٢ سال دارد . دکارت به هلند میرود و وارد سپاه پروتستان « موریس ناسائو » میشود. او بعدها به چیزی اشاره میکند که در آن ایام او را مجذوب حرفه نظامی کرد : « دل پرشور » . گمان نمیرود دکارت هرگز جنگیده باشد .
به نظر میآید که زندگی در پادگان از همان ابتدا او را دچار ملال و خوابزدگی میکند . دکارت با « آیزاک بکمان » دانشمندی که از او بزرگتر است ملاقات میکند ؛ ریاضیات آن دو را به یکدیگر نزدیک میکند . دوستی عمیقی بین آن دو شکل میگیرد و ذهن دکارت بیدار میشود . دکارت زندگی خویش را به گام برداشتن در راه جستجوی حقیقت که آن را « خیر اصلی زندگی » میدانست گذراند . فلسفه مضمون زندگیاش بود و به هیچ روی آن را نوعی بطالت نمیدانست ، بلکه در آن نوعی شور و حرارت مییافت . او در نامهای نوشت : « لطفاً همیشه باور داشته باشید که من زندهام ، فلسفهورزی میکنم و با شور و حرارتم.