رمانتیسم آلمانی
هدف اصلی کتاب حاضر این است که با نقد رویکردهای متداول در تفسیر رمانتیسم آلمانی، بهخصوص رویکردهای پستمدرنیستی، که غالباً رمانتیسم را به جنبههای ادبی و زیباییشناختی آن محدود کردهاند و آن را ضدروشنگری، ضدعقلباوری و غیرسیاسی دانستهاند، از این تفسیر بدیل دفاع کند که رمانتیسم آلمانی نهفقط ضدروشنگری، ضدعقلباوری و ضدسیاسی نبوده است، بلکه جنبههای ادبی و زیباییشناختی این جنبش اساساً اسبابی در خدمت تحقق اهداف متافیزیکی، اخلاقی و سیاسی آن بودهاند.
چنین تفسیری ما را ترغیب میکند بپذیریم که علیرغم همۀ تبلیغات لیبرالها و مارکسیستها علیه رمانتیسم __ که میتوان آن را ماترک دوران جنگهای جهانی دانست __، رمانتیکها اندیشمندانی اصیل بودهاند و به مسائلی اندیشیدهاند که همچنان محل توجه فیلسوفان معاصرند و برای اندیشیدن به عالم کنونی میتوان درسهای ارزشمندی از آنان آموخت.