من و محمد فری
کتاب من و محمد فری از هفت داستان کوتاه تشکیل شده است. داستانهایی با پس زمینه اجتماعی که زندگی مردم را در برگرفته است: شاید دم دمای غروب بود، یا صبح زود، یا بعد از ظهری ابری. چه فرقی میکند؟ همین را بگویم که هوا برای نفس کشیدن بسیار سنگین بود. کف پیاده رو سنگفرش بود با ابعادی بزرگ تر از حد معمول و خیس. اینها را که میگویم مطمئن نیستم. همچنان که از دیدن پیرمردی که غریبانه سرش را به دیوار تکیه داده بود تعجب نکردم. اما چند قدم که دور شدم ناگهان چیزی در وجودم جوشید: پدر- پدرم! بازگشتم. پدر در عالم غمگنانه خودش بود. گویی از مسیری طولانی آمده باشد و اکنون خرد و خسته این جا نشسته باشد. به گونهای روبرویش ایستادم که مجبور باشد نگاهم کند. و کرد. ناگهان آغوش باز کرد و ... .
«امین فقیری» شیرازی است. متولد ٣٠ آذر ١٣٢٣. دبیر بازنشسته، اولین کتاب او «دهکده پر ملال» است و کارنامه پر باری در نوشتن دارد. من و محمد فری تجربهای نو است در زمانهای نو! «از این جا که میگذشتیم» ، «من و محمد فری» ، «در شهری کوچک» و چند داستان کوتاه دیگر کتاب حاضر را شکل دادهاند.
می خواستم نویسنده شوم، آشپز شدم
راوی داستان زنی سیساله و فارغالتحصیل رشته ادبیات فارسی از دانشگاه تهران است. از بد روزگار، از کار بیکار و از همه جا رانده شده و با شوهر مهندس خود زندگی آرام و بی حاشیهای دارد. وقتهای بیکاری و افسردگیهای موسمیاش را با پختن غذا و یادآوری خاطرههای پراکنده شکمی از روزگارهای دورتر میگذراند.
کتاب حاضر تصویرگر یازده روایت آبگوشتی است. در هر روایت یک جور غذا محور داستان میشود: آبگوشت، خورش کرفس، نان و پنیر و گوجه، یتیمچه، کلهپاچه، خورش هویج و... نویسنده کوشیده است با استفاده از موضوع هیجانانگیز غذا، هم قصه بنویسد و هم روش پخت یازده غذا را میان قصههایش بیاورد: خیلی طول کشید تا این گزاره به ما ثابت شود که آبگوشت شاخ دارد. خانهمان داشت از بیخ و بن کنفیکون میشد که یکهو شاخکهای مامانم جنبید و فهمید ما از آن خانوادهها هستیم: از آنها که وقتی آبگوشت میخورند، پاچه هم را میگیرند و از گل و گردن همدیگر آویزان میشوند و میپرند به هم.
نویسنده این کتاب معتقد است دنیا بر مدار سه اصل کلیدی میچرخد: «خواب، کتاب، کباب» و تا کسی میگوید چرا ایرانیها اینقدر شکمو هستند زود میگوید شکمو نیستند اهل دلاند.
گانگستری از دیار حافظ
کتاب «گانگستری از دیار حافظ» نوشتهی «قاسم شکری» است. ناشر دربارهی کتاب آورده است: «کتاب گانگستری از دیار حافظ داستان کوتاهی است که با زبان ساده و عامیانه نوشتهشده است و درباره زندگی مردی ساده است که در زندگی زناشویی خود شکستخورده و همسرش بعد از طلاق با مرد دیگری ازدواجکرده است. ازاینرو با نوشتن نامههای پیوسته به همسر سابق خود رفتار و گفتارهای گذشته خود را در برابر او توجیه میکند و در هر بخش از داستان به توضیح قسمتهایی از نافرجامیهایش در زندگی گذشته میپردازد. راوی داستان که مردی است که باوجود نداشتن مال و ثروت خود را مردی خوشبخت میداند و از زندگی خود راضی است.
اما به خاطر دید سادهلوحانهای که به وقایع زندگیاش دارد از هر اتفاق پیشپاافتاده و سادهای ماجرایی میسازد که درنهایت مخاطب اصلی آن خودش است.» در قسمتی از کتاب میخوانیم: «چند ماه پیش هم توی ملاصدرا داشتم میرفتم که یکهو چشمم خورد به یکی از همین نوشتهها. از این نیسان گاویها بود. مونده بود توی ترافیک بدمصب. شوفرش یه خرمن ریش روی چونهش بود و یه سبیل هم داشت که آبخورش اومده بود تا روی نافش. از همین هایی که عشقشون خلافه. مردک اومده بود پشت ماشینش با خط نستعلیق درشت نوشته بود:"گانگستری از دیار حافظ."» این کتاب را انتشارات «ققنوس» منتشر کرده است.
از اروپا و آمریکای لاتین
گابریل گارسیا مارکز نویسنده توانای کلمبیایی در ایران با کتاب « صد سال تنهایی » شناخته شد که این اثر هنوز محبوبیت خود را با ترجمه بهمن فرزانه حفظ کرده است . کتاب « از اروپا و آمریکای لاتین » گزیدهای از نوشتهها و مقالات این نویسنده در کتاب بسیار مفصل « از اروپا و آمریکای لاتین » است که طیف گستردهای از موضوعات روز را در بر میگیرد ؛ از قضیه جنایتی معمایی در شهر رم گرفته تا جشنواره سینمایی ونیز و رقابت دو هنرپیشه معروف ایتالیایی – سوفیا لورن و جینا لولوبریجیدا – و ماجراهای سفر گارسیا مارکز به مجارستان و روسیه . نوشتههایی که در این مجموعه گرد آمدهاند هر کدام به یک داستان کوتاه شباهت دارند البته حوادث آن با فاصله زمانی سالهای ١٩٥٥ تا ١٩٦٠ میلادی رخ داده که خود جذابیت آن را دو چندان کرده است . بر این اساس میتوان این کتاب را مثل یک مجموعه داستان خواند .
داستانِ من
رمان « داستان من » حدیث آدمهایی همسان است که با قرار گرفتن در گرهگاههای زندگی راه از همدیگر جدا میکنند . نه که حدیث تازهای باشد ، دیگرگون شدن آدمهای همگون با گذر زمان و شرایط زیستن ، اما ، نگاه به آن میتواند تازه باشد . رمان « داستان من » حدیث آدمهایی همسان است که با قرار گرفتن در گرهگاههای زندگی راه از همدیگر جدا میکنند . پختهمردی – به گونه همهمان – گذشته را به دید میآورد : دید اکنونش . شاید به امید بهانهای برای زیستن . سه چهار دانشآموز را میبیند که میبالند با هم و زندگی را چون همهمان آزمون میکنند ، اما . . . اما امواج قَدَر سال ١٣٥٧ از راه میرسند و اینجاست که آن سه چهار یار به ظاهر همسان راههایی نه به یک شکل برمیگزینند . نه که گزیری نباشد ؛ گاه انتخاب است . آنچه در وجودشان جوانه زده پس پشت رفتارها و در باهم بودنشان رشد کرده به یکباره و بیتعارف رو میشود .
راههاشان به صورت هم چنگ میزنند . رمان « داستانِ من » گویههای خاموش مرد میانسالی است از آن روزها ، آن سالها . انتخابی که آشکارا قد برافراخته و ستیز ناگزیر آنها را رو میکند . حدیث بودن آدمهایی چند بر آناتی از گردش این کره خاکی که بسیار آدم دیده و فراوان رویارویی . رمان « داستانِ من » ناخنکی است به حافظه پیر این کره خاکی . جمشید طاهری شاعر و نویسندهای است که بیش از ده رمان نگاشته اما در این دهه آرام آرام از آنها فاصله گرفته ابتدا با رمان « شبانههای پدرم » با ژانر پیشین خداحافظی کرده و اکنون با این رمان راه جدیدی را میآغازد. دیگر او به خوانندگان خاص ادبیات میاندیشد .
خانه آرزوها
«خانه آرزوها» رمانی مهیج و خواندنی از زندگی رامسس سوم فرعون مصر است. در حدود ١٢ قرن قبل از میلاد مسیح دومین پادشاه سلسله بیستم فراعنه و آخرین فرمانروای بزرگ «امپراتوری جدید» پیکارهای متعددی علیه «مردم دریا» انجام داده و طرح های عمرانی عظیمی از جمله طرح «مدینه – هابو» را راه اندازی کرده است. در این زمان «طو» دخترکی روستایی با چشمان آبی، رویای افقهای دیگر و سواحلی دیگر را – بجز آن قسمت از نیل که روی آن متولد شده است – در سر میپروراند. ناراضی از سرنوشتی که از پیش برایش در نظر گرفته شده است. به کمک برادرش – کاتب آینده پرستشگاه محلی – و پنهان از نگاه پدر و مادرش، خواندن و نوشتن میآموزد و با شور و شوق بسیار گوشه کوچکی از علم پزشکی را از مادرش که قابله روستایشان بوده فرا می گیرد.
درست لحظهای که یکبار دیگر از آیندهاش دلسرد و نومید میشود، مردی مرموز به رنگپریدگی ماه و سراپا سفیدپوش سوار بر زورقی مجلل و با شکوه ظاهر میشود… این مرد عجیب که غیبگوی بزرگ سرزمین و پزشک مخصوص فرعون است، «طو» را همراه خود به پایتخت میبرد و او را دستیار خویش میکند و… «پولین گج» نویسنده کانادایی با نوشتن کتابهای «فرزندان خورشید»، «آرامگاه ساکارا» و بخصوص، «بانوی نیل» شهرتی جهانی پیدا کرده است. «خانه آروزها» خواننده را از روستایی خشک و دورافتاده واقع در جنوب مصر به پایتخت و دربار فرعون میبرد و او را با رویدادهای شگفتی آشنا میکند. این کتاب در ٥٩٢ صفحه و با قیمت ٦٧٠٠ تومان با اندازه رقعی وارد بازار کتاب شد.
بازدم
رمان بازدم درباره پسری٣٢ ساله با نام «کسری» است که در فاصله زمانی کمی میخواهد از ایران برود. داستان طی یک روز و در فاصله زمانی صبح تا غروب اتفاق میافتد. در این برش کوتاه خواننده با زندگی کسری و گذشته و دغدغههای او آشنا میشود. پدر کسری زندانی سیاسی بوده و مادرش هم مربی مهد کودک است. کسری و بهار خواهر و برادری دوقلو بودهاند که بهار سالها قبل طی یک دوره بیماری روحی-روانی از دنیا رفته است حادثهای که تأثیری عمیق بر همه اعضای خانواده و بویژه کسری گذاشته است.
«باز هم سرفه کرد. خانه ساکت بود. حتی بیصدای توتک که در قفسش بالا و پائین بپرد. یا بالهایش را باز و بسته کند و نوک بزند به ظرف غذای آبی رنگش. سکوت محض بجز هیاهوی دور و همیشگی تهران به وقت صبح: صدای حرکت ماشینها، ویراژ تند موتورسیکلتها، ترمزی ناگهانی و جیغ کوتاه لاستیکها. صبحی مثل همه صبحهای دیگر این شهر بیخواب که تا نه روز دیگر جایش را میداد به ... به چه واقعاً؟ سکوت صبحدم پاریس یا هیاهویی مشابه؟»
«آنیتا یارمحمدی» پیش از این رمان اینجا نرسیده به پل را نوشته است.