هنر و فلاکت
چند روایت معتبر از اندیشه و داستان صادق هدایت
آن که جدی می گیرد نیازمند جدیت است و درست به همین دلیل است که می خواهد جدی گرفته بشود.
هدایت این گونه نبود. او از جدی گرفته شدن، از به حساب آمدن و از وزن داشتن عقش می گرفت. پس لازم بود سرشاخه ها را رها و به ریشه ها حمله کند، به حافظ، به سعدی، به ادبیات هزار ساله، به تاریخ چند هزار ساله، او بایست از بین دو شق حافظ و خیام، زیبایی و زشتی، شعر و نثر، زندگی و مرگ، سویه نامالوف را بر می گزید و پس زدن حافظ، زیبایی، شعر و زندگی البته کار ساده ای نبود.
ملاقات با سوسک
داستانهای این کتاب همراه با پیش داستان و پس داستان طوری کنار هم قرار گرفتهاند که خوانش آن به صورت جداگانه و حتی پیوسته به کلیت کتاب لطمهای نمیزند. یعنی شخصیتها و روایتهای داستانهای کوتاه به صورت کاملاً مستقل از هم شروع میشوند و پایان مییابند اما اعمال، رفتار و گفتار هر شخصیتی از داستان به داستان دیگر منتقل میشود و بر سرنوشت داستانها و دیگر شخصیتهای آن اثر میگذارد. نویسنده این کتاب اعتقاد دارد نیمی رمان و نیمی داستان کوتاه نوشته است. «بشردان» داستان زندانی بیچارهای است در زندانی پیشرفته و شکنجههایی که او و همه با هم تحمل میکنیم. داستان مادری که دیوانه وار به درد عشق میورزد. در داستان ملاقات با سوسک منتقد و مقاله نویس یکی از مجلات و روزنامههای هنری خودش را برای ملاقات و شاید خواستگاری از همسر بعدیاش آماده میکند اما به ناگهان به ملاقات یک سوسک میرود و ...
«چون خوش قیافه نیستیم مارو میکشید، یعنی اگه ما خوش قیافه بودیم ولی آدم میخوردیم یا مثل شما خوش لباس و خوش چهره بودیم ولی دزد، ریاکار، بیشرف، هزاررنگ و بد صفت بودیم شما ما را نمیکشتید؟ کاری به کارمون نداشتید؟ همان طوری که کاری به کار خودتون ندارید.»
من آلیس نیستم ولی این جا خیلی عجیبه!
ولی اینجا خیلی عجیبه!
راوی اول شخص، دچار سندرم نادری است معروف به «آلیس در سرزمین عجایب» که شخص بیمار چیزها را بزرگتر و یا کوچکتر از اندازه واقعی خود میبیند. او که این حالت را از سنین پایین تجربه کرده است و در بزرگسالی به ماهیت آن پی برده، رد نشانههای آن را در خاطراتش میگیرد. خاطراتی که از مجرای نگاه متفاوت او به جهان بازتاب پیدا میکنند منجر به تصویر معوجی از جهان پیرامونی او میشوند که در نهایت به حذف مرز میان خیال و واقعیت میانجامد. توهمی که او را در دنیایی سیال از اسطورهها و افسانههای دیروز و امروز رها میکند که هیچ ساحل امنی در آن نیست. انگار نسبت راوی بیمار با جهان استعارهای از حضور انسان در جهان مشکوک این عصر است: «همسرم غولها را زیاد جدی میگیرد! آنها را بیخود گنده میکند... دست خودش نیست. این، هم خودش را به هول و ولا میاندازد، هم غول را معذب میکند!
آن نیمه شب هم که داشتم روی متن «درباره ما» برای وبسایتم کار میکردم تا صبح خروسخوان تحویل طراح دهم، به همین دلیل وحشت زده شد. توی اتاق نشسته بودم به نوشتن – چندین بار خط زدم و از نو نوشتم... چشمهایم خسته بود و سردردم داشت پا میگرفت. با این حال فرصت کم بود و باید سروتهش را زودتر هم میآوردم. بالاخره بعد از بالا و پایین بسیار، سر و شکل متن درآمد و رسیدم به ماجرای «فابرژه» و تخممرغها... .»
عشق روی چاکرای دوم
این مجموعه از ١٠ داستان تشکیل شده است. داستان آن که شبیه تو نیست برنده جایزه صد سالگی صادق هدایت از سایت سخن شده است. در این داستان می خوانیم: "بعدها، بی آن که بدانم چرا، یادم می افتاد دیگر اصلا شبیه زنی نیست که دور دریاچه مصنوعی ورزشگاه، برای آب کردن چربی هایش می دوید" داستان های دیگر عبارتند از: همین نزدیکی اما، ششمین نسل با حرف های اضافه، من به توان تو، عشق روی چاکرای دوم، غم میان بادهای موسمی، به چهل روایت دخترانه، هاردت .... ماروت و با تشدید روی جیم.
حسین کرد شبستری
داستان های عامیانه فارسی گنجینه هایی از مضمون،تمثیل، ضرب المثل ها و آداب و رسوم فارسی زبانان به شمار میروند. توجه به چنین گنجینههایی، در اصل پاسداشت فرهنگ و ادب کهن سرزمینی است به وسعت زبان فارسی. در چاپ جدید این داستانها که از این پس با عنوان «مجموعه ادبیات عامه» منتشر خواهد شد، با بهره از نسخه های متعدد و با به کارگیری رسم الخط جدید، نسخه ای حتی المقدور به دور از لغزش ها ارائه میشود. چه بسیار کسانی که با خواندن این داستانها با کتاب پیوندی همیشگی یافته اند، زیرا این داستان که اغلب روایت پهلوانی و مردانگی و عشقند، با نثری شیرین و پرطمطراق با افسانه سازی و خیالپردازی خواننده را بر سر شوق می آورند و به خواندن ترغیبش میکنند. داستان «حسین کرد شبستری» اولین سری از این مجموعه در قطع رقعی و در ٢٢١ صفحه راهی بازار نشر شد.
رستم نامه
مجموعه ادبیات عامه-٦
داستانهای عامیانه فارسی گنجینههایی از مضمون، تمثیل، ضربالمثلها و آداب و رسوم فارسی زبانان به شمار میروند. توجه به چنین گنجینههایی، در اصل، پاسداشت فرهنگ و ادب کهن سرزمینی است به وسعت زبان فارسی. رستم نامه داستان رستم فرزند زال است که آوازه پهلوانیاش در سرتاسر ایران زمین پرتو افکنده است. روزی رستم تهمتن از شکار برمیگشت دید دو نفر با هم حرف میزنند و میگویند که این جوان میتواند از عهده «کک کهزاد» برآید. تهمتن شنید و آن دو نفر را طلبید و پرسید: «کک کهزاد» کیست؟ آنها از حرف خود پشیمان شده بودند ولی تهمتن آنها را قسم میدهد که آنها لاعلاج گفتند: «ای شهریار، در این نزدیکی قلعهای است و پهلوانی در آنجا هست که بسیار مرد زبردست و دلیری است و هر سال از پدر شما مبلغی باج میگیرد.»
تهمتن به نزد پدر آمد و پرسید که این کک کیست؟ زال گفت: او کسی باشد که هیچ کس با او برابری نتواند کرد. حتی سام نریمان هم به او باج میداد. رستم تصمیم میگیرد به جنگ با کک کهزاد برود و در نهایت او را از پا در میآورد.
در رستم نامه نبرد رستم پهلوان نامی ایران زمین با «افراسیاب»، عاشق شدن او به دختر شاه سمنگان، تهمینه، به دنیا آمدن سهراب و جنگ او با رستم، به دنیا آمدن فرامرز و جهانگیر، و نیز داستان سیاوش و دیگر داستانهای مهیج شاهنامه به نثر آمده است. انتشارات ققنوس در چاپ جدید داستانهای مجموعه ادبیات عامه با بهره بردن از نسخههای متعدد و با به کارگیری رسم الخط جدید، سعی نموده حتیالمقدور نسخهای به دور از لغزشها و خوشخوان ارائه کند. چه بسیار کسان که با خواندن این داستانها به جرگه کتابخوانان پیوستند، زیرا این داستانها که اغلب روایت پهلوانی و مردانگی و عشقند با نثری شیرین و با افسانهپردازی و خیالپردازی خواننده را بر سر شوق میآورند و به خواندن بیشتر ترغیبش میکنند.
ملک بهمن
افسانهها و قصههای کهن فارسی علاوه بر اینکه گنجینههایی از مضمون و تمثیل به شمار میروند حاوی نکات شیرین و خواندنی هستند که در همه دورهها خواندن این قصهها خالی از لطف نیست.
ملک بهمن کتاب دیگری از مجموعه ادبیات عامه است که پیشتر انتشارات ققنوس مجلدهایی از آن را روانه بازار کتاب کرده است. ملک بهمن و ملک سهراب پسران «ملک فریدون شاه» هستند که هر کدام در حسن جمال و شجاعت و دلاوری یگانه آفاق بودند. ملک بهمن هجده ساله و ملک سهراب یازده ساله بودند. ملک بهمن علاقه خاصی به سوارکاری داشت و همواره دویست سوار مخصوص او را همراهی میکردند.
کتاب ملک بهمن دوازده باب قصههای مهیج و خواندنی را در خود جمع کرده است. در باب اول میخوانیم: «روزی سواران مرکب میتاختند و غزالان را به خاک هلاکت میانداختند که ناگاه آهوی خوشخط و خالی نمودار شد. ملک بهمن گفت: کسی از عقب آهو نرود که میخواهم او را زنده بگیرم.» ملک بهمن سر در پی آهو میگذارد و به ناگاه سر از جنگلی سبز و خرم در میآورد که تا کنون آنجا را ندیده بود. آهویی که ملک بهمن او را تعقیب کرده بود در آتشی که از زمین برمیخیزد گرفتار میشود و سرا پا میسوزد. ملک بهمن از ترس بر خود میلرزد و قصد فرار میکند اما... .
در چاپ جدید داستانهای کهن که از این پس با عنوان «مجموعه ادبیات عامه» منتشر خواهند شد، با بهره از نسخههای متعدد و با به کارگیری رسمالخط جدید، نسخهای حتیالمقدور به دور از لغزشها و خوشخوان ارائه میگردد. «رستم نامه»، «حاتم طائی»، و «امیر حمزه صاحبقران» مجلدهای قبلی این مجموعه هستند که در سال ١٣٩٤ منتشر شدهاند.