مدرنیته مشروع است
کتاب مدرنیته مشروع است جُستاری است که مسعود آذرفام آن را براساس رسالۀ دکترایش در دانشگاه تهران نوشته است. او در این رساله به یکی از بنیادیترین منازعات فکری غرب مدرن در باب ماهیت سنت و مدرنیته پرداخته که عموماً از آن با عنوان منازعۀ «مشروعیت عصر جدید» یاد میشود.
در قرن بیستم منازعهای میان سه تن از مهمترین اندیشمندان این قرن، کارل اشمیت، کارل لوویت و هانس بلومنبرگ در گرفت. رسالت کل این جُستار در حقیقت به شرح و بررسی این منازعه اختصاص دارد. این منازعه اگرچه بلافاصله به محل تامل و پژوهشهای فلسفی اصیلی در آلمان و با تأخیری در سایر نقاط اروپا و آمریکا بدل شد، در زبان فارسی هنوز نه تنها هیچ پژوهش منسجم و جامعی از این منازعه و تجزیه و تحلیلی از آن در دست نیست، بلکه آثار پژوهشی ما از فقدان شرح جامعی از آن رنج میبرد.
پس از هگل
نیمه دوم قرن نوزدهم در آلمان یکی از خلاقترین و انقلابیترین دورههای فلسفه مدرن به شمار میرود. با این حال، این دوره در میان آلمانیزبانان اندک و در میان انگلیسیزبانان بسی اندکتر مطالعه و بررسی شده است. هدف کتاب حاضر معرفی فلسفه این دوره به خواننده انگلیسیزبان است. جهت اطمینان از گستردگیِ پوششِ تاریخی، و حفظ تمرکز فلسفی، این کتاب نه بر اساس موضوعات و متفکران که بر اساس مناقشات سامان یافته است.
این کتاب تاریخی مجمل و در عین حال بینظیر از فلسفه آلمانی در نیمه دوم قرن نوزدهم است. در این کتاب با متفکرانی مواجه میشویم که در زبان فارسی نامی از آنها نشنیدهایم؛ متفکرانی که، علیرغم گمنامی، چه فلسفه زمان خویش و چه فلسفه معاصر را عمیقاً تحت تأثیر قرار دادهاند.
پس از هگل به عنوان یکی از آثار متأثر بیزر روشی بدیع نیز پی گرفته که واجد نقاط قوت عدیدهای است که آن را از سایر کتب تاریخ فلسفه متمایز میسازد. او با تمرکز بر مناقشات، به جای پرداختن به چهرهها کوشیده است اثرش را از خطاهای تاریخهای فلسفهی متعارف در امان نگه دارد.