مکتب های ادبی (دو جلدی)
کتاب مکتب های ادبی به قلم رضا سید حسینی، نویسنده و از چهره های تاثیرگذار امر ترجمه، نخستین بار در سال ۱۳۳۴ منتشر شد و سپس بارها به تجدید چاپ رسید، اکنون چاپ بیستم این اثر دو جلدی توسط انتشارات نگاه در اختیار خوانندگان قرار گرفته است. اما مکتب ادبی چیست؟ به طور کلی مکاتب ادبی به جمع ویژگی ها و نظریاتی که در نتیجه ی فرهنگ، اجتماع و سیاست یک بازه ی تاریخی در ادبیات کشور یا منطقه ای ایجاد شده، اطلاق می شود.
این ویژگی های مشترک در آثار اهل قلم نمود یافته و سپس به طور جداگانه با ضوابط و آیین های تعریف می شود و پیروان خاص خودش را پیدا می کند و آثاری که مربوط به یک سبک یا مکتب اند از آثار دیگر نویسندگان مجزا می شوند. این ویژگی ها یا به اصطلاح معروف ایسم ها از جمله موارد مهمی است که در زمینه ی نقد و بررسی آثار ادبی مورد توجه قرار می گیرد و جز استانداردهای ارزیابی و نقد مجسوب می شود.
در کتاب مکتب های ادبی شامل بررسی تعدادی از مهم ترین این مکاتب هستیم که در جلد نخست آن باروک، کلاسیسم (اصول ادب و هنر و فلسفه ی روم و یونان)، رمانتیسم که اساس آن تخیل و احساس با تاکید بر فردگراییست، رئالیسم یا واقع گرایی، ناتورالیسم یا طبیعیت گرایی و هنر برای هنر و مکتب پارناس به چشم می خورد.
تولد ادبیات جدید، سمبولیسم یا نماد گرایی، مکتب هایی از سمبلیسم، تحول مکاتب در روسیه، اکسپرسیونیسم یا تعبیرگرایی که ابتدا در نقاشی ایجاد شد و سپس به ادبیات ورود کرد، کوبیسم، دادائیسم که هرگونه اصول و قاعده را مضحک می دانستند، سورئالیسم که آنچه ماورای واقعیت است را بر مبنای خیال و سر ضمیر ارائه می کند، اگزیستانسیالیسم ، تئاتر نو و در نهایت دگردیسی رمان در جلد دوم این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است.
.
کتاب انسانم آرزوست (برگزیده و شرح غزلیات مولانا)
معرفی کتاب انسانم آرزوست (برگزیده و شرح غزلیات مولانا)
برگزیده و شرح غزلیات مولانا با عنوان “انسانم آرزوست” اثری است از “بهاءالدین خرمشاهی” که در آن چهارصد غزل از بهترین های کلیات شمس تبریزی انتخاب شده و و توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است. اشعار دل انگیز مولانا جلال الدین محمد بلخی، چیزی بیش از هفت قرن است که فارسی زبانان ادب دوست در ایران و کشورهای همسایه اش، نظیر افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان را به هم پیوند داده و آن ها را از این شهد شیرین عرفانی بهره مند ساخته است.
علاوه بر آن بیش از یک دهه است که آثار مولانا به صورت جدی، در غرب گسترش پیدا کرده و عرفان و جهانی بینی او، حتی پس از عبور از فیلتر ترجمه و بازگردانی، مخاطبین زیادی را به خود جلب کرده است. اینک کتاب “انسانم آرزوست” به کوشش “بهاءالدین خرمشاهی” ، شرحی از چهارصد غزل برگزیده از کلیات شمس را که به دستان مولوی پژوه برجسته و پرکار، “دکتر توفیق ه.
سبحانی” انتخاب شده اند، در اختیار خوانندگان قرار داده است که انتخاب این تعداد غزل از میان بیش از سه هزار غزل روح نواز، همچون نوشیدن جرعه ای از تنگ شرابی عرفانی است. “بهاءالدین خرمشاهی” در “انسانم آرزوست” ابتدا یک معرفی کوتاه از مولوی و خواجه شمس الدین محمد تبریزی ملقب به شمس ارائه می دهد و برخی از خصایص غزل های انتخابی را بر می شمرد.
او همچنین درباره ی ساختار این گزینش و معیارهایی که در انتخاب غزل ها به کار رفته نیز صحبت می کند و مختصری از آشنایی شمس و مولانا و تاثیر آن بر زندگی هر دو طرف نیز ارائه می دهد. “انسانم آرزوست” در چیزی نزدیک به هزار صفحه توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است.
.
عرفان و رندی در شعر حافظ
"عرفان و رندی در شعر حافظ" اثری است به قلم شیوای "داریوش آشوری"، که بارها مورد تجدید چاپ قرار گرفته است. این اثر نگرشی جدید و با تکیه بر مفاهیم و راهبردهای علوم انسانی، اندیشه و جهان بینی لسان الغیب را مورد کند و کاو قرار داده و از این جهت، از جایگاه ویژه ای در میان حافظ پژوهان و دوست داران خواجه ی شیراز برخوردار است. این اثر که در گذشته با نام "هستی شناسی حافظ" منتشر شده بود، اکنون با همان زمینه و درون مایه منتها در نور تامل و اندیشه ی بیشتر و تحقیق و پژوهش گسترده تر در اختیار خوانندگان قرار گرفته است. مهم ترین هدف این تحقیق، به تصویرکشیدن پیوند میان "عرفان و رندی در شعر حافظ" است و "داریوش آشوری" تلاش می کند تا منطق راهنمای نمادها و تعابیری که در اشعار حافظ به کار رفته را به خواننده بنمایاند.
"داریوش آشوری" کتاب "عرفان و رندی در شعر حافظ" را در چهار بخش کلی تنظیم نموده که بخش نخست آن با عنوان "بنیاد های انسان شناسی صوفیانه" به بررسی اسطوره و سرنمون، علی الخصوص در ادیان ابراهیمی می پردازد. بخش دوم که "مطالعه ی میان متنی" نام گرفته گزیده هایی از "کشف الاسرار" و "مرصاد العباد" ارائه می کند و پس از آن "دو مکتب تاویلی" را زیر ذره بین می برد. در بخش سوم کتاب "عرفان و رندی در شعر حافظ"، "داریوش آشوری" شعر و عرفان را تجزیه و تحلیل می کند و تفاسیری "از تصوف زاهدانه به تصوف شاعرانه" و "از شعر صوفیانه به شعر رندانه" ارائه می کند. بخش چهارم اثر، "عرفان و رندی در دیوان حافظ" نام گرفته و "داریوش آشوری" در این بخش به مطالعه ی درون متنی اثر ورود می کند.
کتاب شعر زمان ما سهراب سپهری
معرفی کتاب شعر زمان ما سهراب سپهری
در این مجلد از مجموعه ی "شعر زمان ما" که هر چند وقت یک بار به همت انتشارات نگاه در اختیار خوانندگان قرار می گیرد، اشعار "سهراب سپهری"، شاعر و نقاش محبوب معاصر مورد بررسی قرار گرفته و ضمن ارائه ی بهترین و موفق ترین اشعار شاعر، مسیرهایی که وی از شکوفایی قلم تا به اوج رسیدن در دنیای شاعری سپری کرد، برای خواننده تبیین می شود.
در این اثر که به کوشش "محمد حقوقی" تدوین شده، نگاهی دیگر به اشعار این شاعر نواندیش عرضه شده و به صورت یک نقدواره ی قابل تامل، به خواننده نشان می دهد که چطور با دقت بیشتری به شعر "سهراب سپهری" بنگرد و در پرتوی این نگاه دقیق و عمیق، نکاتی را ببیند که هم واقعیات مخفی در پس پرده ی اشعار را آشکار کند و هم لذت بیشتری را نصیب خواننده ی آن کند."محمد حقوقی" در این مجلد از "شعر زمان ما"، دوره های شعری "سهراب سپهری" را نیز مورد بررسی قرار می دهد و روند چگونگی بیان را در دوره های اول و دوم شعری او به تصویر می کشد. او همچنین به سه نوع بیان در اشعار "سهراب سپهری" اشاره می کند
و با نشان دادن تفاوت های شعر سهراب با شعر شاملو و نیما، وجه تمایز اشعار او را مشخص می کند. نویسنده با پرداختن به مفهوم ادراک، که یک مفهوم کلیدی در جهان بینی شاعر است، بسامد شعری او را آشکار می سازد و تاثیر پذیری های سهراب را با بررسی عناصر مختلف در اشعارش، نشان می دهد. رسالت مجموعه ی "شعر زمان ما" ارائه ی نگاهی جدید به شعر است که علاوه بر آن با معرفی شاعر، درک خواننده را نسبت به او نیز اعتلا می بخشد.
شعر زمان ما احمد رضا احمدی
کتاب شعر زمان ما احمد رضا احمدی
دربارۀ زندگی احمد رضا احمدی خود حی و حاضر است و دربارۀ خویش پرترهْنوشتهای دارد و تا همین اواخری که این کتاب نوشته میشد مصاحبهای جدید از وی هم منتشر شده است؛ و مصاحبههای متعدد دیگری در طی این سالیان. به انضمام دو مستند ( حول محور یومیه و کاروبار شاعریاش) پس اینکه ما باز همانها را یادآوری کنیم و بنویسیم چیزی از خود ننوشتهایم.
مگر اینکه اطناب مطلب کرده و به حشو روی آورده باشیم. هر چند در تولد 82 سالگی ایشان مطلبی کوتاه در یکی از جراید منتشر کردهایم، که بر همین سنت معرفی زندگینامهایطور شاعر استوار است و همو را هم در فصل پنجم همین کتاب آوردهایم. اما در این فصل برای فرصتیابی بیشتر به مطالبی غیر از نوشتههای راقم این سطور هم که شده از میان مطالب و مصاحبههای متعددی که با شاعر و دربارۀ وی انجام شده یکی را که به کار ما نزدیکتر است احصا و باقی را هم در پانوشتها موکد میکنیم. و هر جایی هم نیاز به توضیح بیشتری باشد در پانویسهای همین فصل بدانها اشاره میکنیم.
هرچند باید تصریح کرد که برای شناختن شاعر و شعرش، _ مخصوصا دربارۀ احمد رضا احمدی_، شاید هیچ بحثی گویاتر و توصیفیتر و شارحْمابانهتر از گفتگوها و پرترهنوشتههای خود احمدی نیست. از این روی حتما مخاطبان و محققان را به مداقه در همانها و به خصوص بررسی در نثر و یادآوردهای احمدی از خویش و از زندگی ادبی و از کارها و نظریاتش _که متناوبا در همین منابع گفته آمده مندرج و گاه با برخی سالها و برخی مصاحبهها متباین است_ دعوت میکنیم.
احمدی عموما از اینجا شروع میکند که: «جد ما یک زرتشی مهاجر بود که از یزد به کرمان آمده بود و در نسلهای بعدازآن همهگی خاندان ما روحانی بودن» (مستند وقت خوب مصائب) اما به صورت کلی از نظر ما، منهای آن روزگاران خوش زندگی در کرمان، بیماری ناگهانی پدر، کوچ اجباری به تهران، سپس مرگ غریبانۀ پدر احمدی و آغاز زندگی سرد و تلخ خانواده در تهران و همزمان تجربیاتی که در آن دورۀ تاریخی و در آن محل جغرافیایی تهران به شکلی خاص و نوعا از روی ناچاری کسب میکند، بر زندگی ادبی و تصویرهای مخیّل شاعر و نیز بر ناخوداگاه هنری احمدرضای نوجوان و جوان تاثیر بیواسطهای میگذارد.
مدرسه عوضکردنها و رشتۀ درسی عوضکردن و طنازی مادرش و آشناییاش با رهنما و آراگون و نادرپور و سپهری هم نیز، بخش عظیمی از فکر و زبان وی را ساختهاند. سال 41 که کتاب «طرح» را چاپ میکند، دوستیهایش با کیمیایی و قریبیان و آشناییاش با فرخزاد و رفتوآمدش با مهرداد صمدی و آغداشلو و… نیز همچنیناند. احمدی هیچگاه در طرحوبسط موج نو چندان الاقول خودش پیگیر نبوده و به جز سرمقالهای برای «جنگ شعر» اظهار نظر چندان مهمی دربارۀ این جریان نمیکند. او فقط شعر مینویسد و در مسیری که غریزی _ یا دستکم بدون دانشیْخودگاه نسبت به آگاهیهایی که از خواندههایش یافته ایدهها و تصاویر و نظرگاهش را با زبان و امکاناتی که خودش در شعرش میآفریند، باز مینماید. هیچگاه به هیچ گروه سیاسی نمیپیوندد، ایبسا از همۀ جریانات فکری و ایدئولوژیک و انقلابی آن دوره که اکثر روشنفکران و ادیبان ایرانی به آنها گرایش داشتند هم گریزان است. حتی هیچگاه به کانون نویسندهگان _که مهمترین نهاد غیرحکومتی روشنفکری در 100 سال گذشتۀ ایران است_ نزدیک هم نمیشود
و به جای آن در مرکز حفظ و اشاعه و نیز در کانون پرورشی مشغول به کار و طرحریزیهایش میشود. ضبط آثار ماندگار و تولید پروژههایی در ارتباط با تاریخ موسیقی و تاریخ شعر میکند (به طریق ضبط صدا و موسیقی) که تاریخا تاثیر ذوقی و عاطفی و ایبسا پژوهشی بینظیری بر نسلهای بعدی میگذارد. تا زمان بازنشستگی در کانون میماند و پس از آن نویسندهای است منظم و خانوادهدار. کمتر در مجامع و مجادلات ظاهر میشود و یکسره خود را وقف نوشتن شعر و رمان و نمایشنامه و کشیدن نقاشی و دکلمۀ شعر و… و… میکند.
بد نیست نکتهای که همین چندوقت پیش از وی در خاطرمان مانده، قبل از ادامۀ مطلب بازگو کنیم. بلکه بخشی از ذهن جوان و پویا و بعضا خلاق شاعر را بتواند باز بنماید. احمدی وقتی شعر مینویسد بهشدت به نثر نزدیک میشود و وقتی نثر هم مینویسد با همان جنم به شعر نزدیک میشود. اساسا کنه مطلبی که دربارۀ وی در فصل چهار دربارۀ وی، بحثهایمان را بر آن میگذاریم ایدهاش همین عدم فاصله بین نثر و شعر احمدی است. علی ایحاله؛ نمایشنامهای نوشته دارد آقای احمدی به نام «فرودگاه پرواز شمارۀ707» که آقای سلیمانی نامی به صحنه آورده بود. کار بد بود. از آنجا که دراماتورژی نشده بود.
شعر زمان ما بیژن الهی
مروری بر زندگی و آثار «بیژن الهی»
بیژن الهی در 16 تیرماه ۱۳۲۴ در چهار راه حسناباد تهران به دنیا آمد. وی تنها فرزند خانوادهای متمکن و متمول بود، که از پدر و مادری با دو ریشۀ زبانی متفاوت _ یعنی پدری شیرازی و مادری تبریزی _ در تهران زاده شد.
دورۀ اول متوسطه را در دبیرستان البرز گذرانید. بعد از نقلمکان از خیابان استخر به منزل دیگری در خیابان شیرکوه زعفرانیه، به دبیرستان شاپور در محلۀ تجریش رفت و در آنجا در رشتۀ ریاضی تحصیل کرد.
در سالهای نوجوانی، ذوقی در نقاشی نشان داد و با شرکت در انجمنهای هنری، نقاشی را پی گرفت. او در نوجوانی در کلاسهای نقاشی جواد حمیدی شرکت کرد.
(1) به گفتۀ کیارس در کتاب شاعران نقاش: «بیژن الهی ۱۴ ساله بود که صحنۀ گلگرفتن و پارهکردن بوم نقاشانی را که به مدرنیست و کوبیست خطاب میشدند در خیابان لالهزار، نمایشگاه باشگاه مهرگان دید. او نیز چون دیگر نوجوانان این دورۀ تهران از پی خستهشدن از واقعیات خشن زمانه نسبت به واقعیت و واقعیت هرز زمانۀ خود بدبین و سپس برای گریز از این (ارض موات)، گرایش به مسائل واقعیتر از رئالیسم پیدا کرد.
دوری این نسل و واکنش به واقعیت هرز، زمینه را برای دریافت دنیای تازهیافتۀ نقاشان غرب (کوبیسم و انشعابات جدید هنری از گذشتۀ تاریخی) ضروری میکرد. الهی که در این زمان بچۀ خوشپوش مدرسهی البرز بود، از پی علاقه به نقاشان مدرن و با توجه به اینکه از کودکی در خانۀ پدری به سفارش و حمایت مادر (که علاقه به نقاشی داشت) تاشهایی میزد و رنگی میکرد.
از پی رفتوآمدها و سرکشیدنهای وقت و بیوقت به انجمنهای هنری و بیشتر از همه از پی شوق به زندگی نقاشانه، در سال ششم مدرسۀ البرز به علت مقابله با ذهنیت خانواده، دست به اعتصاب زد و در امتحان نهایی برگۀ سفید تحویل داد. این اعتصاب تأثیر عجیبی بر خانواده و زندگی آتی او گذاشت.
»
ورود او به عرصۀ هنر به جدال با خانوادهاش انجامید، چرا که مادرش با وجودی که دستی در نقاشی داشت برای تنها فرزندش آیندۀ دیگری میخواست. در سال ۱۳۴۲ ترک تحصیل کرد.
به سفارش استادش، جواد حمیدی، تعدادی از آثارش را برای چهارمین بیینال فرستاد،(2) اما به صلاحدید خانواده، از ادامۀ فعالیت در این عرصه بازماند. نقاشی را رها کرد و راه دیگری در پیش گرفت.
نگاه نوگرا و ذهن خلاقش را اینبار به ساحت قلم رسانید و فعالیتهای ادبیاش را پی گرفت. از کافهنشینیها گرفته تا نشستهای دوستانه؛ در کنار دیگر همنسلانش که بلند پرواز و آرمانخواه بودند؛ نیما میخواندند و به جنبشهای فکری/ادبی دنیا چشم داشتند و با وجود تمام سختیها و عدم پذیرش جامعۀ ادبی، میخواستند به دستاوردی نو برای ادبیات فارسی برسند.
(تا حدی هم موفق شدند)
نویسندۀ کتاب «شاعران نقاش» اشاره میکند که: از او اثری دیگر به جز چاپخششدهها، در کتابچۀ بیینال چهارم دیده نشد، اما دید نقاشانۀ او منجر شد به ایجاد فضای جدیدی در شعر که به سرعت در جوانان (موج نو) تأثیر گذاشت. در واقع شعرهای او فضای مجرد و استریلیزۀ معمول را برهم زد تا با فهم زیباییشناسی جدید شعر او، یک دهه بعد جریان سبکشناختی شعر (موج نو) و (شعر دیگر) برای انتخاب نمونۀ موفق این ژانر به او استناد کند.
برای نخستینبار در جریان جدیدی که در ابتدای دهۀ ۴۰ در میان جوانان شاعر منسوب به (موج نوییها) به وجود آمد، نوعی شعر توسط الهی سروده شد، پر از فیگورها و کاراکترهایی تازه و بدیع که گویی نقاشی میشدند، بیانکه تصویر از لایههای عمقی زبان به درآید.
کتاب شعر زمان ما 8 منوچهر آتشی
معرفی کتاب شعر زمان ما 8 منوچهر آتشی
منوچهر آتشی در اواخر دههٔ ۳۰ با آهنگ دیگر در شعر معاصر به تجربه ای تازه دست می زند. او با کشف و شهود در طبیعت جنوبی و وحشی به نوعی خشونت غریزی در شعر دست می یابد.
اما آنچه خشونت شعری آتشی را از عنصر خشونت آشفته و غیرمنسجم برخی از شاعران قبل و بعد از خودش (مثلا از نصرت رحمانی یا کیومرث منشی زاده) متمایز می کند به جز حضور «جنوب»، لحن حماسی آن است.
.
.
.
کتاب چهره پنهان حرف
معرفی کتاب چهره پنهان حرف
کتاب «چهره پنهان حرف» شامل ده بخش و یک موخره است که موخره را افشین دشتی نوشته است. اما در یک تبویب موضوعی کلان تر می توان این نوشته ها را در سه بخش مقالات نظری، یادداشت ها و شطحیات ادبی تقسیم کرد.
رویایی در این کتاب هم از کلمه و حرف و زبان شعر سخن به میان می آورد و هم از سید علی صالحی و نیما یوشیج و حافظ شیرازی. «چهره پنهان حرف» همان گونه که از نامش پیداست نوعی رفتار زبانی با حرف و کلمه است.
اما در همه نوشته های منثور رویایی رفتار زبانی یکسانی وجود ندارد. در شطحیات به اقتضای موضوع، زبان شناور است و مبنایی برای استناد ادبی نیست.
در یادداشت ها، خاطرات ادبی مرور می شود ولی در نوشته های انتقادی نویسنده به عنوان منتقد حضور فعالی در متن دارد.