آخرين روياي فروغ

140,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

کتاب «آخرین رویای فروغ» نوشته‌ی سیامک گلشیری، نویسنده و مترجم ایرانی است. گلشیری رمان‏‌های بسیاری نوشته که بعضی از آن‏‌ها از پرخواننده‌‏ترین رمان‏‌های ایرانی‌اند و جوایز متعددی را از آن خالق خود کرده‌اند.

او در جایی گفته که دوست دارد در آثارش ناظر مطلق باشد و بگذارد تنها صدای شخصیت‏‌هایش به گوش خواننده برسد. گلشیری در رمانی که پیش روی شماست، به‌‏خوبی این شگرد را به کار گرفته است. آدم‏‌های داستان در شبی طولانی، در موقعیتی ناب و بحرانی، در کنار هم قرار می‌‏گیرند و بی‌‏آن‏که قصدش را داشته باشند، به حرف می‏‌آیند؛ حرف‏‌هایی که شاید هرگز در زندگی روزمره و ملال‏‌آورشان به زبان نیاورده‌‏اند.

سیامک گلشیری در این رمان تماما نمایشی، تصویری محض از انسان‏‌هایی به تماشا می‌گذارد که سرشار از عشق و نفرت‌‏اند؛ عشق‌‏هایی که گمان می‌‏کنند هرگز به آن دست نیافته‌‏اند و نفرتی که گاهی احساس می‏‌کنند قلب و روح‏شان را احاطه کرده است.

در بخشی از رمان می‌خوانیم: «داشتم خیلی آهسته می‌راندم. نگاهم به دیوار ویلایی بود که از جلوش رد می‌شدیم/ می‌خواستم همین‌جا توی ماشین قضیه را تمام کنیم. دوست نداشتم بیشتر از این کش پیدا کند. آذر گفت، خودش هم که می‌خواست، نباید می‌آوردنش. اگه یه ذره عقل توی کله‌هاشون بود، نباید قبول می‌کردن با این حال بیارنش این‌جا.»

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9786002294456 دسته: , , برچسب: , ,
توضیحات

آخرين روياي فروغ

نویسنده
سیامک گلشیری
مترجم
—–
نوبت چاپ 13
تعداد صفحات 160
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786002294456
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “آخرين روياي فروغ”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

تونل وحشت تاریخ/ مصری‌های خفن

48,000 تومان
توضیحات
در کتاب «مصری های خفن» درباره خفن‌ترین اطلاعات راجع به مصری‌ها می‌خوانیم. می‌دانستید تمدن مصری‌ها به شکل عجیب و غریبی طولانی بود؟ بیشتر از ۳۰۰۰ سال، البته طولانی و باشکوه. از خواص جادویی اهرام مصر خبر دارید یا می‌دانید مومیایی را چگونه درست می‌کنند؟ دوست دارید چیزهایی از نوشتن با خط هیروگلیف بدانید؟ چیزهایی هست که معلم‌های تاریخ هیچ‌وقت به شما نمی‌گویند، یا فکر می‌کنند خیلی ترسناک و وحشت‌آور است مثل اینکه چطور مصری‌ها مغز مومیایی‌هایشان را درمی‌آوردند یا خودشان هم از واقعیت خبر ندارند. کتاب «مصری‌های خفن» مانند کتاب‌های تاریخ مدرسه نیست که سوال‌هایی با جواب ساده داشته باشد؛ بلکه ناگفته‌های خوف‌انگیز و خنده‌دار تاریخ است. با خواندن کتاب «مصری‌های خفن» از مجموعه‌ی «تونل وحشت تاریخ»، پاسخ این سوال‌ها را پیدا می‌کنید و مطالب تاریخی جذابی را می‌خوانید.

سگ سالي

60,000 تومان

معرفی کتاب سگ سالی

کتاب سگ سالی به قلم بلقیس سلیمانی، زندگی فردی به نام «قلندر» را روایت می‌کند که از اعضای دون پایه سازمان مجاهدین خلق است و پس از دستگیری اعضای این سازمان زندگی‌اش به تباهی کشیده می‌شود. این داستان از سال‌های دهه 60 آغاز می‌شود. رمان شخصیت محورِ سگ‌سالی، که به نوعی زیر مجموعه ادبیات داستانی انقلاب هم هست، به روایت برشی از تاریخ معاصر ایران می‌پردازد. قلندر، دانشجوی دانشگاه تهران است که گرفتار چنگال بی‌رحم سازمان مجاهدین خلق شده و پس از دستگیری اعضای این سازمان به شهر خود می‌گریزد و به مدت 24 سال خود را در یک طویله محبوس می‌کند. بلقیس سلیمانی متولد کرمان است. او در رشته کارشناسی ارشد فلسفه تحصیل کرده‌ و بیش از هشتاد مقاله در مطبوعات نوشته‌ است. برخی از داستان‌های وی به زبان‌های انگلیسی، ایتالیایی و عربی ترجمه شده ‌است. سال‌های دهه 60 و دغدغه‌های این سال‌ها را به وضوح در آثار بلقیس سلیمانی داستان‌نویس، منتقد و پژوهشگر ادبی می‌توان دید. ویژگی‌ای که خواننده را برای خواندن حوادث آن روزگار بی‌تاب می‌کند. دیگر آثار وی عبارت‌اند از: «بازی آخر بانو»، «بازی عروس و داماد»، «خاله بازی»، «به هادس خوش آمدید»، «پسری که مرا دوست داشت»، «من از گورانی‌ها می‌ترسم» و… در بخشی از کتاب سگ سالی می‌خوانیم: قلندر این‌جور مواقع نگاه می‌کرد به صنم، می‌خواست پیروزی‌اش را در بحث با صنم جشن بگیرد. صنم در جشن قلندر شرکت نمی‌کرد. قلندر به جای برق شادی در چشم‌های صنم نگرانی مبهم و کوری می‌دید که نمی‌دانست منشأ و مبدأش چیست. تا اینکه یک روز صنم گفت دوست ندارد قلندر با حسینعلی بحث کند. موسی به دین خود، عیسی هم به دین خود. «چرا شما دوتا این‌قدر با هم کل کل می‌کنین؟ شما مثلاً پسر عمو هستین‌ها.» و قلندر اضافه کرده بود: «حسینعلی برادر نامزدمم هست ها.» صنم شوخی قلندر را نشنیده گرفته بود و از قلندر خواسته بود دیگر با حسینعلی بحث نکند. گفته بود این بحث‌ها عاقبت ندارد. قلندر آن روز خندیده بود و گفته بود: «هر چی تو بگی، صنم بانو.» ولی شب دوباره نشسته بود رو به روی حسینعلی و از ارتجاع سیاه حرف زده بود. همین ماه پیش بود که ماه ‌سلطان گفته بود حسینعلی منتقل شده سپاه گوران، الحمدلله. قلندر وقتی خبر را شنید نمی‌دانست باید خوشحال باشد یا ناراحت. ناراحت شد. البته وقتی جریان جست‌ و‌ جوی خانه‌ی اسفندیار را شنید. «مرتیکه کار خودشو کرد.» کافی بود گوسفندی که آن تابستان دادالله برایشان می‌کشت تا با خودشان به سرچشمه ببرند لاغرتر از گوسفند سال قبل باشد تا مرتیکه الم‌شنگه راه بیندازد. ظاهراً، آن طور که ماه‌ سلطان داستان را تعریف می‌کرد، اسفندیار به حسینعلی خبر می‌دهد که مادر و دختر چیزهایی در خانه‌اش پنهان کرده‌اند و او می‌ترسد این آت‌ و ‌آشغال‌ها عاقبت بلای جانش بشوند. بهتر است او که مأمور دولت است و امین خانواده، بیاید و رسماً آن‌ها را پیدا کند و به نام قانون ضبط‌شان کند.

مردگان جزيره موريس

12,000 تومان
در بخشی از کتاب مردگان جزیره‌ی موریس می‌خوانید: رضا پشت به مرد چماق‌ به‌ دست می‌رفت و هراسان به درها و نیم‌دری‌های بسته و دیوارهای گلی نگاه می‌کرد و منتظر بود تا مرگ از درها و نیم‌دری‌ها بیرون بزند و راه بر او ببندد. بوی مردار نفسش را بند می‌آورد. در بوی مردار، میان کوچه‌ی دایی ابوالقاسم بیگ ایستاد. نگاه دختر و چهره‌ی وحشت‌زده‌ی مختار آمد جلو چشمانش. نگاه دختر انگار شماتتش می‌کرد که هنوز زنده است و چهره‌ی وحشت‌زده‌ی مختار می‌گفت: «می‌ترسم.» از تنهایی‌اش میان کوچه هراسی به دلش افتاد. دوروبرش را نگاه کرد و تند‌تر قدم برداشت و گفت: «اگر دایی‌ ابوالقاسم بیگ زنده نباشد؟» تصور مرگ دایی ابوالقاسم بیگ، نگاه عجیب دختر، جسد احمدخان، یاور اصغربیگ، ارابه‌ی مردگان و چهره‌ی هراسان مختار را جلو چشمانش آورد. بغض گلویش را گرفت. گفت: «دایی!» پشت در چوبی ترک‌ خورده‌ی خانه‌ی دایی‌ ابوالقاسم‌بیگ ایستاد. کوبه‌ی زنگ‌ زده‌ی در را میان پنجه‌ها گرفت و چند‌ بار به در کوبید. چند لحظه‌ی بعد صدای دایی‌ ابوالقاسم بیگ را شنید: «آمدم!» با ‌خوشحالی گفت: «دایی!» در باز شد و ابوالقاسم بیگ رضا را در آغوش گرفت. رضا گفت: «دایی‌... همه جا مرده و بوی مردار است.» ابوالقاسم بیگ در را بست و گفت: «الحمدالله که سالمی. نگران بودم مبادا مریض باشی... خواهرم تو را سپرده به من... من فقط همین یک خواهر را دارم. لباس بپوشم، برویم پیش میرپنج کاظم خان.»

مسافران زمان 1/ ماجرای خانواده‌ی بالبوئنا در غرب وحشی

335,000 تومان

معرفی کتاب مسافران زمان ۱

کتاب مسافران زمان ۱ نوشته روبرتو سانتیاگو است که با ترجمه آزاده رادکیان‌پور منتشر شده است. این کتاب داستان ماجرای خانواده بالبوئنا است که این بار به غرب وحشی سفر می‌کنند. مجموعه مسافران زمان داستان یک خانواده است که با یک سیاهچاله عجیب در زمان سفر می‌کنند، در این جلد آن‌ها به ۱۵۰ سال قبل و آمریکا می‌روند، جایی که در آن بین سرخ‌پوست‌ها گیر می‌کنند و حالا باید با دوچرخه‌هایشان از دست اسب‌های تندرو آنها و تیرهای تیزشان فرار کنند.
همه‌چیز توی یک روز عادی، مثل بقیه‌ی روزها، شروع شد. رفته بودیم چند تا دوچرخه بخریم.

من و پدرم و خواهر و برادرم و همسایه‌مان، ماری‌کارمن، و دخترش، ماریا. وسط پارکینگ بودیم.

سوار دوچرخه‌هایمان، که یکهو اتفاق افتاد. سروصدایی در آسمان، نور شدید سفیدرنگ، آذرخشی که فرود می‌آید و ناگهان...

... توی بلک‌راک هستیم، در دل غرب وحشی.

ماجرا تازه شروع شده است...

سفارش:0
باقی مانده:1

مبانی تغذیه ورزشی

26,000 تومان
این کتاب برای دانشجویان رشته تربیت‌بدنی گرایش‌های فیزیولوژی ورزشی در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی درس «تغذیه و ورزش» به ارزش 3 واحد ترجمه شده است.

فهرست:

پیشگفتار مترجمان فصل اول: مقدمه بخش اول: جنبه‌های تغذیه‌ای درشت‌مغذیها در ورزش فصل دوم: کربوهیدرات (CHO) فصل سوم: چربی فصل چهارم: پروتئین بخش دوم: جنبه‌های کم‌آبی و تأمین آب یا مایعات در ورزش فصل پنجم: مایعات و الکترولیتها بخش سوم: جنبه‌های تغذیه‌ای ریزمغذیها در ورزش فصل ششم: مواد معدنی فصل هفتم: عناصر کمیاب فصل هشتم: ویتامینها فصل نهم: آنتی اکسیدانها و رادیکالهای آزاد ناشی از فعالیت ورزشی بخش چهارم: مواد غذایی نیروزا و متابولیسم فصل دهم: مواد غذایی نیروزا فصل یازدهم: اختلالات غذایی در ورزشکاران فصل دوازدهم: از تئوری تا عمل فصل سیزدهم: چکیده‌ای از متابولیسم منابع

عشق غريبه ها

420,000 تومان

در بخشی از کتاب عشق غریبه‌ها می‌خوانیم:

آموختن زبان ضروریْ و بنیادِ تمام آموزش‌هاست. این دو مسلمان که علاوه‌بر فارسیِ مادری، زبان فاضلانه‌ی عربی را نیز آموخته بودند، این را خوب می‌دانستند. آن‌ها از ایران سرمشق مهمی آورده بودند: اهمیت تسلط به زبان مادری در کنار یک زبان کلاسیک. از روی همین سر‌مشق بود که آن‌ها یازده‌ ماه در کرویدن هم انگلیسی بخوانند هم لاتین. تلاش‌های متناظر دانشوران آکسفورد، و چنان که بعد خواهیم دید، دانشوران کمبریج برای فراگیری عربی و تا حد کم‌تری فارسی، حاکی از دوسویگی روند آموزش در این دانشگاه بود. از دورانی که همه‌ی کلاس‌های دانشگاه به لاتین بودند مدت‌ها گذشته بود اما آکسفوردی که میرزا صالح و میرزا جعفر در پی ورود به آن بودند، همچنان بر زبان‌های خارجی به‌ویژه زبان‌های «کلاسیکِ» کم‌وبیش مُرده تأکید بسیار داشت. در خاطرات روزانه‌ی میرزا صالح، تلاش‌های او را برای واداشتن خودش به آموختن لاتین علاوه‌بر انگلیسی و فرانسوی می‌بینیم. دانستن چند زبان، به عنوان پیش‌نیاز، برای کسی با سوابق او چندان غیرعادی نمی‌نمود؛ از جوانانی همچون او، که دست سرنوشتْ به کار دیوانی در دربار گماشته بود، انتظار می‌رفت به حد اعلا فارسی و عربیِ ادبی را بیاموزند. محل کارش هم تبریز در غرب ایران بود، پس چه‌بسا ترکی هم می‌دانست. می‌دانیم که او با زبان اردوی «هندوستانی» هم، شاید به واسطه‌ی حضور تجار هندی در زادگاهش شیراز، آشنایی داشت. این زبان‌ها بزرگ‌ترین سرمایه‌های او و میرزا جعفر، و برگ‌های برنده‌ی آنان بودند.