آشنایی با افلاطون

150,000 تومان

چهارمین کتاب از مجموعه ((آشنایی با فیلسوفان)) به زندگی، افکار، تحولات فکری، اجتماعی و فرهنگی عصر افلاطون اختصاص یافته است .علاه بر آن، گزیده‌ای از آثار و نظرات برخی فلاسفه درباره افلاطون به همراه تقویم عصر افلاطون در کتاب به طبع رسیده است .افلاطون بر این باور است که خداوند منزه از خطاست، افزون بر آن، می‌گوید :((فراموش نکن که همراهی مردم، راهی برای کامیابی است ;حال آنکه خلق و خوی استبدادی به جای همراهی، انزوا را در بردارد)) .

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

آشنایی با افلاطون

نویسنده پل استراترن
مترجم مسعود علیا
نوبت چاپ 4
تعداد صفحات 76
قطع و نوع جلد رقعی (شومیز)
سال انتشار 1385
شابک 9789643055202
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “آشنایی با افلاطون”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

شخصیت باستان … توسیدید

2,800 تومان
« توسیدید » یکی از مشهورترین مورخان جهان است که متأسفانه از زندگی خصوصی او اطلاع زیادی در دست نیست . پرورش یافتن وی در یکی از خانواده‌های ثروتمند یونان باستان سبب شد آینده‌ای نویدبخش در انتظارش باشد . پیوند او با خانواده‌های سرشناس سبب شد به مقام رفیع سرداری در آتن دست یابد . شکست در جنگ با سپاه اسپارت دگرگونی تلخی در زندگی‌اش رقم زد و پس از آن مجبور شد آتن را ترک کند . توسیدید از این موقعیت برای مصاحبه با سربازان هر دو طرف جنگ آتن و اسپارت و نوشتن جزئیات دقیق نبردها بهره گرفت . از خودگذشتگی این مورخ در ثبت دقیق وقایع « جنگ پلوپونزی » برای همیشه شیوه تاریخنگاری را تغییر داد . او نخستین کسی بود که روایت‌ها را همان‌گونه که اتفاق افتاده بودند ، ثبت کرد . کار توسیدید فقط گزارش نبردها نبود . او ضمن تحلیل رویدادهای گذشته برای تأثیرشان بر دوره خود به جستجو درباره علل جنگ‌ها پرداخت .

مجمع الجزایر گولاگ (جلد دوم)

620,000 تومان
مجمع‌الجزاير گولاگ، يکي از بزرگ‌ترين و خواندني‌ترين روايت‌هاي تاريخ ادبيات جهان که براي نويسنده‌اش جايزه‌ي نوبل ادبي 1970 را به ارمغان آورده، در واقع تلاشي است براي ارائه‌ي تصويري قابل درک از گستردگي سايه‌ي شر بر زندگي ميليون‌ها شهروند روس در عصر اتحاد جماهير شوروي، به‌ويژه دوره‌ي حکمراني ژوزف استالين بين سال‌هاي 1929تا 1953. الکساندر سولژنيتسين، نويسنده‌ي نامدار روس و از بازماندگان اردوگاه‌هاي کار اجباري گولاگ در شوروي سابق، اين کتاب را طي ده سال و از راه گفتگو با بيش از 220بازمانده‌ي ديگر اردوگاه‌ها، در سه جلد به رشته‌ي تحرير درآورده که آميزه‌اي است از نثر نويسنده‌اي حماسه‌پرداز، مورخي آرمان‌گرا و مصلحي برآشفته، با رگه‌هايي از طنز سياه. آنچه مي‌خوانيد جلد دوم اين مجموعه است. هيچ خواننده‌ي قرن بيست‌ويکمي‌اي که شاهکار سولژنيتسين را براي بار اول مي‌خواند نبايد تصور کند که بناست يک روايت تاريخي سرراست را بخواند. کتاب او فقط وصف تاريخ نيست، خود تاريخ است. به لطف عنايت وسواس‌گونه‌ي سولژنيتسين به جزئيات و استعدادهاي ادبي و جدلي او، مجمع‌الجزاير گولاگ به خلق همين جهاني که ما امروزه در آن زيست مي‌کنيم کمک کرده است.

وقت خواب خرس

8,000 تومان
خرس دوست دارد شب ها موقع خواب، همه جیز مرتب و منظم باشد.خانه اش ساكت ساكت باشد. لیوان آبش كنار تختش باشد و كلاه خوابش درست روی سرش قرار گرفته باشد. اما یك شب موش به خانه خرس می آید تا شب را در خانه او بخوابد. اما خرس چطور می تواند با این همه سروصدای موش بخوابد!

جنگ جهانی دوم در اروپا

160,000 تومان
در سپیده دم روز جمعه اول سپتامبر سال ۱۹۳۹، یک سپاه بزرگ آلمانی در پی فرمان آدولف هیتلر، دیکتاتور آلمانی که چند سالی پس از کسب قدرت به بهانه‌های واهی سودای جهانگشایی در سر می‌پروراند، به کشور همسایه ، لهستان، حمله و هر چه را بر سر راهش بود ویران کرد. این حمله آلمان نازی، سرآغاز جنگی شش ساله در اروپا بود که به مرگبارترین درگیری تاریخ تبدیل شد. جنگی مخوف و هولناک که جان تقریباً پنجاه میلیون انسان را گرفت. مردم آلمان، که مشکلات حیرت‌انگیز اقتصادی و سیاسی دهه ١٩٢٠ و اوایل ١٩٣٠ آنها را به ستوه درآورده بود، پیروی کورکورانه از رهبر پر جنب و جوشی را برگزیدند که وعده می‌داد زندگی آنها را بهبود بخشد و شکوه و افتخار از دست رفته آلمان را احیا کند. اما هیتلر پس از دستیابی به قدرت کامل در آلمان، به جای عمل به وعده‌هایش برنامه مرگبار خودش را در پیش گرفت که شامل تسخیر اروپا و روسیه و نابودی جمعی اشخاص نامطلوب بود.

شش متفکر اگزیستانسیالیست

85,000 تومان
شش متفکر اگزیستانسیالیست نویسنده هرولدجان بلاکهام مترجم محسن حکیمی نوبت چاپ 4 تعداد صفحات 278 قطع و نوع جلد رقعی

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت