آشنایی با شوپنهاور

25,000 تومان

کتاب حاضر، از مجموعة کتابهای «آشنایی با فیلسوفان» است که در آن سرگذشتنامه ای از «شوپنهاور»، به همراه نقد و تفسیر برخی از آثار او ارائه شده است. آرتور شوپنهاور در سال 1788 در «دانتزیک» متولد شد. شوپنهاور متفکر معاصر «هگل»؛ نظام او را شایستة تحقیر میدانست. هگل معتقد بود تجربه های انسان، حرافیهایی بر اساس دریافتهای حسی است. اما شوپنهاور مانند کانت معتقد بود که جهان بنیادی اخلاقی دارد. او در آثارش چون: «جهان همچون اراده و تصور» و «متعلقات و ملحقات» و… نیز اعتقاداتش را نمایان ساخته است. وی در سال 1860 در فرانکفورت درگذشت. در پایان کتاب، گاه شمار رخدادهای فلسفی و زندگی شوپنهاور ضمیمه شده است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

آشنایی با شوپنهاور

نویسنده پل استراترن
مترجم کاظم فیروزمند
نوبت چاپ 4
تعداد صفحات 64
قطع و نوع جلد رقعی (شومیز)
سال انتشار 1400
شابک 9789642130795
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “آشنایی با شوپنهاور”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب پژوهش های فقهی

390,000 تومان
معرفی کتاب پژوهش های فقهی مخطوطات آیت‌ الله‌ صالحی‌ نجف‌آبادی (رضوان الله علیه)، میراثی بس نفیس و گران‌بها در چهار مقوله‌ی (پژوهش‌های‌قرانی)، (پژوهش‌های تاریخی و حدیثی)، (پژوهش‌های فقهی)، و (نقد و نظر) ایشان درباره‌ی چند کتاب و مقاله است. در همه آثار این اندیشمند فقیه، قوت‌ استدلال، روانی‌ قلم، ادب‌ و‌ نزاکت اخلاقی آن‌هم همراه با نوآوری‌های عقل‌پسند به‌روشنی نمایان است. پر واضح است که مولّف ارجمند اگر در قید حیات می‌بود، متناسب با شرایط زمان و مکان آن‌ها را به‌صورت کامل‌تری عرضه می‌نمود. امیدوارم در آینده نه‌ چندان‌ دور، شاهد چاپ‌ و‌ نشر همه (مجموعه آثار) این فقیه محقّق و مفسّر نواندیش باشیم و...

کتاب دیوان شاه نعمت اله ولی

725,000 تومان
معرفی کتاب دیوان شاه نعمت اله ولی قرن هشتم ونهم سیطره افکار وآراء محی الدین ابن عربی در تصوف و عرفان است. تقریبا تمامی فرقه های مختلف تصوف نظیر نقش بندیه نور بخشیه و مولویه مروج آراء ابن عربی هستند. شاه نعمت الله نیز از این قائده مستثنی نیست و از جمله شارحان مهم نظریه های ابن عربی بشمار میرود. شاه ولی به محی الدین ابن عربی به دیده تکریم و احترام مینگریست وکتاب فصوص الحکم او را از حفظ بود و حتی یکی از مفصلترین رساله های خود را به شرح ابیات فصوص الحکم اختصاص داده است. به طور کلی میتوان گفت آثار شاه نعمت الله ولی اعم از منظوم و منثور آیینه تمام نمای آراء ابن عربی نظیر وحدت وجود و انسان کامل و مسئله قطب و ولایت و علم اسرار حروف و نقطه است. آثار شاه نعمت الله به دو دسته منظوم و منثور تقسیم میشوند.

کتاب حیدر بابای شهریار

250,000 تومان
معرفی کتاب حیدر بابای شهریار حیدربابایا سالام یا حیدربابایه سلام (به فارسی: سلام بر حیدربابا) که اغلب به صورت کوتاه «حیدربابا» خوانده می شود، نام منظومه ای است به ترکی آذربایجانی از محمدحسین شهریار. این اثر در ۱۲۱ بند نوشته شده است که ۷۶ بند آن متعلق به قسمت نخست میباشد. .

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

این یک چیق نیست/مرکز

45,000 تومان
یعنی چه که پای تصویر ساده ای از یک چپق نقاش بنویسد:((این یک چپق نیست))؟رنه مگریت نقاش برجسته و نامی سورزئالیست با این کار نقطه آغازی فراهم کرد برای تحلیلی چند سونگر به وسیله میشل فوکو فیلسوف و تاریخ شناس پر آوازه معاصر که درباره قدرت و اقتدار و محرومیت و طرد موشکافی ها و نکته یابی های دقیق دارد و اینجا به کاوش در ابهام ها و چند معنایی ها و چند پهلویی های زبان و نقد تصویری رنه مگریت از این ها می پردازد.نوشته غنی و گیرای فوکو گذشته از روشنایی که بر آثار نقاشی پرنفوذ و مقبول می افکند اندیشه خود فیلسوف ناسازه پرداز فرانسوی را نیز بهتر می شناساند.

کتاب سپیده دم ایرانی

95,000 تومان
معرفی کتاب سپیده دم ایرانی «سپیده‌دم ایرانی» کتابی نوشته امیرحسن چهل‌تن است. این اثر در دسته ادبیات داستانی با بن‌مایه‌ای اجتماعی و تاریخی تقسیم‌بندی می‌شود. نویسنده در این رمان به موضوع مهاجرت اجباری و گسست‌های عاطفی ناشی از آن می‌پردازد. «سپیده‌دم ایرانی» در دو دوره تاریخی که شامل دهه بیست و همچنین سال 1357 است روایت می‌شود. داستان از جایی آغاز می‌شود که ایرج، قهرمان داستان، پس از 28 سال به کشور بازگشته است. ایرج با گذشت از خیابان‌ها و کوچه‌پس‌کوچه‌ها به مرور خاطرات خود می‌پردازد. یادآوری روزهای رفته نشان می‌دهد ایرج از هواداران حزب توده در ایران بوده که به دلیل مشارکت در تهیه سلاح برای ترور نافرجام شاه در ۱۵ بهمن ۱۳۲۷‌، مجبور به فرار از کشور و مهاجرت به شوروی می‌شود. ایرج پیش از ترک ایران دو سال به زندگی مخفیانه روی می‌آورد و بعد ایران را ترک می‌کند. او تصمیم گرفته که پس از مهاجرت به شوروی مقدمات را برای سفر میهن همسرش و پسر دو‌ساله‌شان فراهم کند اما به محض ورود به شوروی دستگیر و به جرم جاسوسی به پانزده سال کار اجباری در اردوگاه محکوم می‌شود. ارتباط ایرج به‌دلیل تحمل شرایط سخت اردوگاه، با خانواده و همه نزدیکانش قطع می‌شود، اما بعد از مدتی با مرگ استالین، او از اردوگاه آزاد و به دلایلی مجبور می‌شود از شوروی به آلمان مهاجرت کند. ایرج پس از بازگشت به ایران با میهن ملاقات می‌کند اما فضای سرد دیدار ایرج و میهن به او می‌فهماند که از عشق شورانگیز قدیم چیزی باقی نمانده است. پسر ایرج نیز شوق چندانی برای دیدار پدر نشان نمی‌دهد. ایرج در دو‌راهی بزرگی برای آینده خود قرار گرفته است: بازگشت به آلمان و ماندن در ایران.