آشنایی با کافکا
36,000 تومان
«آشنایی با نویسندگان» مجموعهای است برای آگاهی از اندیشه و زندگی نویسندگان برجسته و تأثیری که آنها بر جهان فرهنگ و ادب و چالش آدمی برای درک جایگاه خود در جهان هستی گذاشتند. هر کتاب در کنار زندگینامه این اشخاص، افکار و عقاید نویسنده را بهویژه در مواجهه با جریانها و تحولات ادبی و فرهنگی عصرش بازگو و نکات اصلی اندیشههای او را از زبان خود او بیان میکند. مولف به تحلیل روحیات و شخصیت نویسندگان توجهی خاص دارد. در این مجموعه به زندگی و اندیشههای نویسندگان مطرحی چون: بکت، بورخس، تولستوی، داستایفسکی، گارسیا مارکز، ناباکوف، ویرجینیا وولف، جویس و همینگوی پرداخته شده است. پیش از این، مجموعهی «آشنایی با فیلسوفان» از پل استراترن با موفقیتی چشمگیر مواجه شد و تسلط خود بر انتخاب گزیدهها و پرداختن به آنها را نشان داد.
کتاب پیشرو «آشنایی با کافکا» است که به زندگی، اندیشهها و شخصیت «فرانتس کافکا»، از برجستهترین نویسندگان آلمانی پرداخته است. تصویر شخصیت پیچیده کافکا بعد از گذشت دههها هنوز هم قابلبحث است و همواره مورد توجه منتقدین، نویسندگان و علاقهمندان به ادبیات است. در این کتاب با لحنی ساده و به اختصار، نویسنده تلاش میکند تا پیچیدگیهای شخصیت کافکا و افکارش را برای خواننده ساده نماید تا طیف وسیعی از علاقهمندان بتوانند با این نویسنده تأثیرگذار و الهامبخش آشنا شوند. علاوهبر مقدمه و موخره که موقعیت تاریخی و اجتماعی نویسنده و جایگاه او در تاریخ ادبیات را بازنمایی میکند، شامل گاهشماری است که رخدادهای مهم زندگی و دوران نویسنده را دربرمیگیرد. در شرح احوال و آثار کافکا به تحلیل روحیات و شخصیت او بسیار توجه کرده، از همین رو است که خواننده در پایان کتاب احساس میکند فرانتس کافکا، برای او نهفقط یک نام مشهور، بلکه شخصیتی آشنا است.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
آشنایی با کافکا
نویسنده | پل استراترن |
مترجم | احسان نوروزی |
نوبت چاپ | 3 |
تعداد صفحات | 104 |
قطع و نوع جلد | رقعی شومیز |
سال انتشار | 1400 |
شابک | 9789642130047 |
وزن | 0.1 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
سازمان و مدیریت در آموزش و پرورش ویراست سوم
تجربه دینی بشر(جلد اول)
ایران دوران قاجارو برآمدن رضاخان
خاطرات ظلمت
ما اينجا داريم مي ميريم
جملاتی از کتاب ما اینجا داریم میمیریم
خوشبختیها را گم کردهایم، همهشان گم شدهاند. دستمان خالی است دیگر هیچ نوری توی دستهامان نیست.
گاهی همین قدر که بنشینم و ده دقیقه توی حال خودم باشم و کارگرهای ساختمان روبرو تیرآهن خالی نکنند و دلم برای چیزی شور نزند و تسمه کولر پاره نشود به گمانم خوشبختم.
خوبی تهران همین است که همهچیز گم میشود توی های و هوی شهر.
طلاپری میداند که هر ستاره مال کدام آدمیزاد است و حال میبینیم که آدمیزادها همیشه با جام چای کنار پنجره میایستند و هیچوقت پریهای جنگل را صدا نمیزنند. آدمیزادها عاشق آسمان هستند و مدام دنبال ستارههایشان میگردند.
مادرش همیشه میگفت هیچ کار خدا بیحکمت نیست. بعد هم غشغش میخندید که یک خدایا شکر بگو و خودت را راحت کن. تا آن سر دنیا هم که بدوی نمیفهمی چرا بلاهای ریز و درشت سر آدم میآید.
آدمیزادها هیچوقت صدایی را که نمیبینند، نمیشنوند. حتی گاهی خوشبختیهای کوچکشان را هم نمیبینند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.