آقای سناریست، حدیث نفس و آثار سعید مطلبی
290,000 تومان
معرفی کتاب آقای سناریست: حدیث نفس و آثار سعید مطلبی
کتاب آقای سناریست، نتیجهی گفتوگوهای دوستانهی حمیدرضا حاجی حسینی با سعید مطلبی است که به شکل روایتی منظم از زبان مطلبی نوشته شده و به دوران کودکی و نوجوانی، سالهای پرکار او به عنوان نویسنده و کارگردان پیش از انقلاب، دورانهای محرومیت او از فعالیت پس از انقلاب و فعالیتهای سالهای اخیر او میپردازد. کتابی جذاب که میتوانید با آن، نگاهی نو به تاریخ سینمای ایران داشته باشید.
دربارهی کتاب آقای سناریست
خواندن دربارهی رویدادهای تاریخی، باعث میشود ما اطلاعاتی دربارهی آن رویدادها به دست آوریم؛ اما وقتی پای حرف کسانی مینشینیم که آن رویداد را از سر گذراندهاند انگار که به قالب آن افراد در میآییم و با تمام وجود آن اتفاق را لمس میکنیم. همین طور دربارهی مشاهیر، تا وقتی در کتاب یا صفحات ویکیپدیا یا حتی آثارشان، به دنبال درکشان هستیم، چیز زیادی دستگیرمان نمیشود، اما وقتی پای سخن نزدیکانشان مینشینیم، درست انگار روبرویشان نشستهایم و از دریچهی چشمان آنها، فرد مورد نظر را میبینیم و با او معاشرت میکنیم.
انگار نوعی جادو در همنشینی و گفتگو با آدمها وجود دارد که اطلاعات را زنده میکند. حالا تصور کنید آدمی که با او همنشین شدهاید، یکی از نویسندگان پرکار زمانهی ما باشد، که نه تنها بهره بردن از تجارب و نظرات خودش بسیار ارزشمند است، رویدادهای تاریخی بسیاری را از سر گذرانده و با مشاهیر زیادی نیز دمخور بوده است.
قطعاً تجربهی فوقالعادهای خواهد بود. ارزش کار حمیدرضا حاجی حسینی در جمعآوری و نوشتن کتاب آقای سناریست نیز همینقدر است. او روزها و ساعتها وقت گذاشته و با سعید مطلبی، یکی از نویسندگان و کارگردانان صاحبنظر و پیشکسوت ایرانی گفتگوهایی صمیمانه داشته است که پس از مرتب کردن و نظم بخشیدن به آنها، همه صحبتها را در قالب این کتاب با ما به اشتراک میگذارد.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
آقای سناریست، حدیث نفس و آثار سعید مطلبی
نویسنده |
حمیدرضا حاجیحسینی
|
مترجم |
—–
|
نوبت چاپ | 2 |
تعداد صفحات | 321 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1402 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
زندگی نامه و خاطرات
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786227858372
|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
دري وري
معرفی کتاب دری وری
شاهکاری خواندنی از استاد طنز ایران، ابراهیم رها!... در کتاب دری وری که مجلد نخست از سهگانهی هردمبیل به شمار میرود، با ماجراهای آقای معیری همراه خواهید شد؛ پیرمرد فرتوت و پرزحمتی که با مرگ دیرهنگامش حسابی اعضای خانوادهی خود را به دردسر میاندازد...درباره کتاب دری وری
طنز از دیرباز سلاحی نیرومند برای نقد ساختارهای سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه بوده است. در لباس طنز میتوان به هر چیز و هر کس تاخت و از تبعات احتمالی مصون باقی ماند؛ مثل ملیجکهای دربار شاهان که با تظاهر به دیوانگی همه چیز و همه کس، از جمله شخص پادشاه را، به باد سخره میگرفتند. طنزنویس مدرن از جهاتی بیشباهت به همین ملیجکها نیست. او عامدانه و آگاهانه خود را به دیوانگی میزند و با اختیار کردن زبانی هجوآمیز و گزنده، ساختارهایی را که به گمانش در کار به یغما بردن ماهیت زندگی انسانیاند، به باد انتقاد میگیرد. یکی از خبرهترین طنزنویسان ادبیات معاصر ایران، بیگمان ابراهیم رهاست، و یکی از بهترین آثار در کارنامهی ابراهیم رها، بیشک کتاب دری وری است؛ یک داستانِ طنزِ اجتماعیِ کوبنده که خواننده را توأمان میخنداند و به تفکر برمیانگیزد. قهرمان کتاب دری وری آقای معیری نام دارد؛ او پیرمردی فرتوت و ازپاافتاده است که قریب به صد سال از خداوند عمر با عزت گرفته! به قول راوی داستان، گویی حتی ملکالموت، یا همان جناب عزرائیل هم با آقای معیری تعارف دارد و روی ستاندن جانش را ندارد. آقای معیری عاشق پیادهروی، غذای خوب، و البته، شیفته و شیدای دکتر مصدق است! سوال اساسیِ ذهنِ پرسشگر او نه بودن یا نبودنِ شکسپیری، بلکه این است: چرا و چگونه مردم همیشه حاضر در صحنهی ایران، ظرف چهل و هشت ساعت، از «زندهباد مصدق» به «مرده باد مصدق» تغییر موضع دادند؟! به هر جهت، علاقهی آقای معیری به اسطورهاش، مصدق، چنان بیحدواندازه است که به هیچ فرد یا گروهی که رنگ و بویی از کودتای 28 مرداد داشته باشد، روی خوش نشان نمیدهد؛ از شعبان بیمخ گرفته تا ازهاری و که و که و که. داستان کتاب دری وری زمانی روی غلتک میافتد که آقای معیری، پس از مدتی چانهزنی و انجام کارهای اداری، سرانجام راضی میشود که جان شیرینش را تسلیم حضرت جانآفرین کند، و به زبان خودمانی، بساطش را جمع کند و عازم دار فانی شود. یا اگر دوست دارید راحتتر بگوییم: بمیرد! پس از مرگ آقای معیری المشنگهای در خانهی او به پا میشود که بیا و ببین! این المشنگه از آنجا آب میخورد که آقای معیری در طول عمر پربرکتش، به خود زحمت گرفتن شناسنامه نداده بوده، و با شناسنامهی برادر مرحومش کارهای اداریاش را رفعورجوع میکرده. حالا وارثان او چطور این واقعیت را به مأمور ثبت احوال حالی کنند؟... پیرنگ رمان دری وری، چنانکه از توضیحات فوق برمیآید، ضربآهنگی تند و نفسگیر دارد. در این رمان با سلسلهای از شخصیتهای متنوع روبهرو میشویم که هر یک به نوعی، نمایندهی بخشی از جامعهی ایران به شمار میروند. ابراهیم رها به خوبی توانسته از طریق نقل داستانی بامزه و سرگرمکننده، واقعیات ناخوشایندِ حیات ایرانی را به تصویر بکشد. لازم به ذکر است که کتاب دری وری مجلد نخستِ سهگانهای به نام «هردمبیل» به شمار میرود. دو مجلد دیگر این سهگانه به ترتیب «پرت و پلا» و «چرت و پرت» نام دارند.بچهمحل نقاشها 4/ زمانی که همسنگر پیکاسو بودم
موضوع و خلاصه
بچه محل نقاش ها مجموعه 7 جلدی است. و این کتاب جلد چهارم است. در هر جلد با یکی از نقاشان مشهور جهان آشنا می شوید. دایی سامان که از علاقه پنهانی بچه ها آگاه می شود. و میبیند بچه ها خاطرات او را می خوانند. اینبار خودش دست به کار می شود. داستان خودش و پیکاسو را برای بچه ها تعریف می کند.شاهنامهی فردوسی کتاب سوم: از پادشاهی نوذر تا پایان هفتخوان رستم
در بخشی از کتاب شاهنامه فردوسی - جلد 3: از پادشاهی نوذر تا پایان هفت خوان رستم میخوانیم
وقتى خورشید از قله کوه سر زد و جهان را با فر و شکوهش روشن کرد، رستم از خواب برخاست و بهسوی رخش رفت. گرز جدّش را بر روى زین گذاشت و با آرزوهاى محال بهراه افتاد. کلاهخودى شاهانه بر سر و ببر بیان عرقآلوده دربر داشت. بهسوی ارژنگ روى کرد و چون به اردوگاه آن جنگجو رسید، نعرهاى در میان سپاهیانش زد که گویى دریا و کوه از هم دریده شدهاند. وقتى در میان سپاهیان غوغا برپا شد، ارژنگ از خیمهاش بیرون آمد. وقتى رستم او را دید، بىدرنگ همچون آذرگشسب بهسویش تاخت. با دلاورى سر و گوش و یال او را گرفت و مانند شیر سر از پیکرش کند. از جاى کندهشدن سرش، خون جارى شد. رستم سر ارژنگ را در میان سپاهیانش انداخت. وقتى دیوهاى دیگر یال و کوپال او را دیدند، از ترس چنگ پهلوان دلشان لرزید. مرز و بوم خود را فراموش کردند و پدر و پسر راه گریز در پیش گرفتند. رستم شمشیر بر کشید و تمام دیوها را کُشت. وقتى خورشید غروب کرد، بهسرعت خود را به کوه اسپروز رساند و بند از اولاد برگرفت و از او راه شهرى را که کاووس در آن بود پرسید و وقتى راه را از او شنید، بهسرعت راهى شد و راهنمایش نیز دواندوان بهدنبالش رفت. وقتى رستم وارد شهر شد، رخش مانند رعد غرّشى کرد و چون کاووس صداى او را شنید ابتدا و انتهاى آن را فهمید و به ایرانیان گفت: «روزگار بد ما بهسر رسیده است. صداى غرّش رخش را شنیدم و از شنیدن آن، روح و دلم شاد شد. او در زمان کیقباد بههنگام نبرد با تورانیان نیز چنین غرّشى کرده بود.»فهرست مطالب کتاب
نوذر طهماسب گرشاسب کیقباد کیکاووس هفتخوان رستمزندگي جهان و همه چيز
معرفی کتاب زندگی،جهان و همه چیز اثر داگلاس آدامز
شب هاي هند
تحلیل شعر فارسی
This book has been compiled as a textbook for non-Iranian language- learners and students of Persian language and literature as well as on-job training courses for professors and students abroad.
Considering the instructive purpose of the book, poems have been arranged, defined and analyzed in terms of the formats of Persian poetry, from short to long.
In the analysis of the poems, the earlier descriptions are more detailed than the later ones in order to provide an opportunity for the students to practice more.
Moreover, aside from providing the meaning of the poems, some brief explanations of the literary terms and technical points have been added.
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بخت اخلاقی
زیر نظر دکتر مسعود علیا بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عشق
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-دوستی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ایمانوئل کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عقل به روایت کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هرمنوتیک
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-زيبایشناسی هگل
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.