آموزش سواد مالی به کودکان (08) – چطوری پول اسکیت را جور کنم؟

30,000 تومان

«چطوری پول اسکیت را جور کنم؟» یکی از کتاب‌های مجموعه‌ی «آموزش سواد مالی» برای کودکان است که در قالب داستان، دانش، مهارت و استانداردهای رفتارهای مالی را آموزش می‌دهد.

این کتاب، داستان پسری است که اسکیت‌اش کهنه شده و شکسته و یک اسکیت جدید لازم دارد اما برای اسکیت پول کافی ندارد پس باید کار کند. او در کارهای خانه کمک می‌کند، شربت می‌فروشد و هربار شیشه‌ی سکه‌هایش را به بابایش نشان می‌دهد که ببیند پولش کافی است یا نه. یک روز بابا او را به بانک می‌برد و به جای شیشه‌ی سکه‌ها یک حساب بانکی برای پول‌هایش باز می‌کند. حالا پسر یک دفترچه دارد که توی آن میزان پس‌اندازش را نوشته. پسر باز هم کار می‌کند و بالاخره پول کافی برای خرید اسکیت را جمع می‌کند. روزی که به فروشگاه می‌روند او آن‌قدر پول دارد که به جای اسکیت، یک ربات دایناسور می‌خرد! این کتاب به کودکان اهمیت پس‌انداز و کار کردن را نشان می‌دهد. اگر اسباب‌بازی یا وسیله‌ای را دوست دارند خودشان می‌توانند با پس‌انداز و صبر آن را به دست آوردند.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

آموزش سواد مالی به کودکان (08) – چطوری پول اسکیت را جور کنم؟

نویسنده
مرسر میر
مترجم
سودابه فرخنده
نوبت چاپ ——
تعداد صفحات 36
نوع جلد
قطع
سال نشر 1397
سال چاپ اول 1397
موضوع
علمی آموزشی
نوع کاغذ
وزن 0 گرم
شابک
9786000804237
توضیحات تکمیلی
ابعاد 22 × 22 × 0.3 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “آموزش سواد مالی به کودکان (08) – چطوری پول اسکیت را جور کنم؟”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Atta.Afroozeh
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

سرزمین تاریک جلد 16، کیمون، سگ شکاری

12,000 تومان
مجموعه نبرد هيولاها، داستاني است پر ماجرا و فانتزي. جهاني بين واقعيت و خيال. ماجراهايي كه توسط اژدهاي آتش، مار دريايي، غول كوهستان،مرد اسبي ، هيولاي برفي و پرنده‌ي آتشين به وجود مي‌آيد. اين هيولاها كه با طلسم شيطاني جادوگري وحشي مسلح شده‌اند، سرزميني را كه روزگاري از آن مراقبت مي‌كردند، نابود مي‌كنند.

قصه های شب جلد 5، کلاغ غیبگو

4,000 تومان

«دهقانك» تنها دهقان روستا بود كه حتي يك گاو هم نداشت. دهقان‌هاي ديگر نه تنها به دهقانك كمك نمي‌كردند، بلكه او را اذيت هم مي‌كردند. روزي دهقانك يك گوساله چوبي تهيه كرد و آن را به چوپان دهكده سپرد...

ماجراي «كلاغ غيبگو»، اولين داستان كتاب، اين طور شروع مي‌شود.

«انتقام كلاغ‌ها»، «يك روز عجيب» و «هفت كلاغ»، هم از ديگر داستان‌هاي اين كتاب است.

حیوانات از همه رنگ جلد 10، آشنا شویم با حیوانات رنگارنگ

20,000 تومان
اين مجموعه، به صورت ده كتاب جداگانه منتشر شده و در هر كتاب حيوان‌هايي كه همرنگ هستند، معرفي كرده است. حيوان‌هايي به رنگ سبز، آبي، قرمز، خاكستري، سياه، زرد، قهوه‌اي، سياه و سفيد و رنگارنگ. تصويرهاي كتاب‌ها كمك مي‌كند كه خواننده عيناً آن حيوان را ببيند. کتاب "حیوانات از همه رنگ (01) - آشنا شویم با حیوانات قرمز" از انتشارات قدیانی، یک کتاب آموزشی جذاب و رنگارنگ برای کودکان است که به آن‌ها کمک می‌کند تا با حیوانات قرمز رنگ از نزدیک آشنا شوند. این کتاب با تصاویر زیبا و متن‌های ساده، کودکان را به دنیای رنگ‌ها و حیوانات می‌برد و حس کنجکاوی و یادگیری آن‌ها را تقویت می‌کند.

قصه های تصویری از هزار و یک شب جلد 6، دره ی الماس ها

25,000 تومان
اين مجموعه شامل 1 كتاب است. در هر كتاب يكي از قصه‌هاي شيرين هزار و يك شب آمده است. قصه‌ها همراه با تصاوير رنگي و زيبا است. هزار و يك‌شب يكي از آثار معروف و بسيار زيباي جهان است.

قصه های تصویری از هزار و یک شب جلد 7، بچه شیر و آدمیزاد

7,500 تومان
اين مجموعه شامل 1 كتاب است. در هر كتاب يكي از قصه‌هاي شيرين هزار و يك شب آمده است. قصه‌ها همراه با تصاوير رنگي و زيبا است. هزار و يك‌شب يكي از آثار معروف و بسيار زيباي جهان است.

آسمان هفتم

قیمت اصلی: 115,000 تومان بود.قیمت فعلی: 65,000 تومان.
کتاب آسمان هفتم، آخرین اثر نجیب محفوظ است، این کتاب که شامل دست نوشته های او می باشد، پس از مرگ وی توسط فرزندش به انتشار رسید. این کتاب شامل 236 داستان کوتاه است که با نگاهی روانکاوانه انسان را برای کشف حقایق زندگی و رمز و راز روح به تفکر وا می دارد.
در حالی که گرسنگی به من فشار می‌آورد با دوچرخه به هر طرف می‌رفتم، در جست‌وجوی رستورانی ارزان قیمت بودم که با درآمد محدود من همخوانی داشته باشد. اما همه جا بسته بود. به سمت میدان، و ساعت وسط آنکه نگاه کردم دوستم را دیدم که زیر آن ایستاده بود، با اشاره به من گفت که پیشش بروم. با دوچرخه به سمت او رفتم و وقتی متوجه موضوع شد از من خواست دوچرخه را به او بسپارم تا راحت‌تر دنبال غذا بگردم، من هم پیشنهادش را عملی کردم و در حالی که به دنبال غذاخوری می‌گشتم ضعف و گرسنگی بیشتر به من فشار می‌آورد. در یأس و ناامیدی و فشار گرسنگی به سمت رستوران«خانواده« رفتم با اینکه می‌دانستم گران است. صاحب رستوران کنار در ورودی که پرده‌ای به آن زده بودند ایستاده بود. با کنار زدن پرده مشخص شد که سالن رستوران، چیزی جز یک خرابه پر از آشغال نبود، با دلخوری پرسیدم: چه اتفاقی‌افتاده؟ مرد گفت: زود برو کبابی الشباب شاید قبل از اینکه تعطیل کند به آنجا برسی. من هم وقت تلف نکردم و با سرعت به میدان ساعت برگشتم، اما نه از دوچرخه خبری بود نه از دوستم