آنچه با پول نمی توان خرید

129,500 تومان

کتاب آنچه با پول نمی توان خرید نوشته مایکل سندل ترجمه حسن افشار توسط انتشارات مرکز موضوع علوم اجتماعی، جامعه شناسی، مدیریت بازار به چاپ رسیده است.
اثری بـرانگیزنـده و پرمعنـا به لحاظ نظـری. فراخوانـی به بیداربـاش بـرای درک و پذیـرش نیـاز شـدیـد به یافتـن شیوه‌ای عقلانی برای سخن گفتن از انسانیت. رساله‌ای درخشان، آسان‌فهم، زیبا و شوخ‌طبع در مورد این پرسش که در یک جامعه‌ی خوب چه چیزی نباید فروشی باشد.
معرفی مباحث کتاب آنچه با پول نمی توان خرید
بازار و اخلاق
نوبت شکنی
مشوق ها
بازار چگونه اخلاق را به حاشیه می راند
بازار در زندگی و مرگ
حقوق نام گذاری
پی نوشت ها

فقط 2 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789642132300 دسته: , ,
توضیحات

آنچه با پول نمی توان خرید

نویسنده مایکل سندل
مترجم حسن افشار
نوبت چاپ هفدهم
تعداد صفحات 208
قطع و نوع جلد رقعی شومیز
سال انتشار 1402
شابک 9789642132300
توضیحات تکمیلی
وزن 0.241 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “آنچه با پول نمی توان خرید”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب یادداشت هایی از آشوب های عشایری و سیاسی آذربایجان

12,000 تومان
معرفی کتاب یادداشت هایی از آشوب های عشایری و سیاسی آذربایجان در پرتو یک دوره ی مهم تاریخی از جریانات معاصر ایران، منطقهٔ آذربایجان در دوره‌ای مشخص به‌عنوان یکی از مراکز اصلی مداخلات نیروهای خارجی در این منطقه شناخته می‌شود. این دوره با تقاضای گسترده‌ای از آشوب‌های سیاسی و حرکات عشایری به‌وجود آمد و تبدیل به مرکزی از اهمیت تاریخی برای توسعه انقلاب‌ها و تغییرات متعدد در آذربایجان گردید. مجموعه حاضر بخش‌های مختلفی از این تغییرات و واقعیت‌های کلان را مورد تجزیه و تحلیل دقیق قرار داده و برخی از وقایع چون شورش سمکو، انقلاب طفیان عشایر شاهسون، و جنبش شیخ محمد خیابانی را بررسی معطوف به خواهد کرد.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

برهنه در باد

79,500 تومان
وقوع داستان "برهنه در باد "چند ماه قبل از پایان جنگ تحمیلی طراحی شده است .دو دوست قدیمی که یکی قبلا ستوان ژاندارمری بوده و دیگری دیپلمه سپاه ترویج، پس از تغییر رژیم و سال‌ها بی‌خبری، یک دیگر را در سازمان بازنشستگی می‌بینند .راوی که از سال‌ها قبل تصمیم گرفته بود درباره ستوان "منصور مرعشی " معروف به "منصور بیتل "داستانی بنویسد، اینک پرونده بازنشستگی او را زیر دست دارد .آن دو پس از بگو مگو عازم بندر انزلی و چالوس می‌شوند و در راه به مرور خاطرات می‌پردازند .غافل از آن که نفر سومی هم هست که سال‌هاست در انتظار دیدار ستوان یا همان "منصور بیتل "به سر برده و آن کسی نیست جز پدر زن راوی که افسر بازنشسته اداره آگاهی است و از گذشته پر ماجرای زندگی ستوان آگاهی کامل دارد و بر آن است او را به محاکمه بکشاند .یادآور می‌شود در این رمان 328صفحه‌ای چند شعر از شاعران معاصر از جمله "قیصر امین‌پور "و "کریم رجب‌زاده "در لابه‌لای داستان آمده است .ساخت "روایت در روایت "رمان حاضر یادآور داستان‌های تو در توی هزار و یک شب است و داستان از طریق گفت و شنود پیش می‌رود و در این میان، واقعیت داستانی جدیدی پیش روی خواننده قرار می‌گیرد . توجه راوی به زیبایی داستان است و نه آن حادثه‌ای که اتفاق افتاده است .همه چیز، حتی مفاهیم و تعابیر داستانی از یک حادثه در حال بازسازی است .

ماجراهای فرانتس کوچولو

25,000 تومان
فرانتس پسر شش ساله ای است. اما چون خیلی ریزه میزه است اصلا نمی شود سنش را درست حدس زد. برای همین خیلیها خیال می کنند که او چهار ساله است تازه این که چیزی نیست خیلی ها حتی پسربودنش را باور نمی کنند. هر وقت فرانتس می رود مغازه تا برای خودش سیب بخرد. خانم سبزی فروش می گوید: "سلام دختر کوچولو" هر وقت می رود روزنامه بخرد، آقا کیوسکی می گوید: "دخترخانم صبر کن تا بقیه پولت را بدهم." می دانید چرا؟ برای آن که ...

کتاب ای سرزمین من (گلسرخی)

60,000 تومان
معرفی کتاب ای سرزمین من (گلسرخی) رهروان خسته را احساس خواهم داد / ماه های دیگری در آسمان کهنه خواهم کاشت / نور های تازه ای در چشم های مات خواهم ریخت / لحظه ها را در دو دستم جای خواهم داد / سهره ها را از قفس پرواز خواهم داد / چشم ها را باز خواهم کرد / خوابها را در حقیقت روح خواهم داد / دیده ها را از پس ظلمت به سوی ماه خواهم راند / نغمه ها را در زبان چشم خواهم کاشت / گوشها را باز خواهم کرد…/ آفتاب دیگری در آسمان لحظه خواهم کاشت / لحظه ها را در دو دستم جای خواهم داد / سوی خورشید دگر پرواز خواهم کرد…. .

کتاب برف بهاری

625,000 تومان
معرفی کتاب برف بهاری برف بهاری رمانی است نوشته ی یوکیو میشیما نویسنده ی مطرح ژاپنی. برف بهاری اولین رمان از مجموعه ی چهارگانه ی استادانه او ، به نام دریای باروری است. جلدهای دیگر این مجموعه runaway horses، the temple of dawn وthe decay of angel نام دارند که هنوز به فارسی ترجمه نشده اند. در کتاب برف بهاری با شیگوکانی هوندا آشنا می شویم، که این داستان حماسی درباره ی آن چیزی که به عقیده ی خود وی تناسخ پی در پی دوستش ، کیوآکی ماتسوگه است را ، روایت می کند. برف بهاری در سالهای اولیه دوره تایشو با سلطنت امپراتور تایشو می گذرد و در مورد رابطه کیوآکی ، پسر یک خانواده نوکیسه ی در حال رشد ، و ساتوکو آیاکورا، دختر یک خانواده اشرافی و اصیل اما سقوط کرده است که روزهای سختی را می گذارد. شیگوکانی هوندا ، دوست و هم مدرسه ای کیوآکی ، شاهد اصلی وقایع است. موضوعات این رمان درگیری های جامعه ژاپن ناشی از غرب زدگی در اوایل قرن 20 استتوکیوی سال 1912 است و دنیای هرمتی اشرافیت باستان برای اولین بار توسط بیگانگانچ شکسته می شوند ، کسانی که پول و جاه طلبی آنها را به مدعیان قدرتمند اجتماعی و سیاسی تبدیل می کند. شیگکونی هوندا ، یک وکیل مشتاق و دوست کودکی او ، کیوآکی ماتسوگه ، فرزندان دو خانواده از این دست هستند. وقتی کیواکی در میان تنش های فزاینده بین قدیم و جدید روی سن بزرگ می شود ، گرفتار عشق و نفرت همزمان به زن جوان باروجیه ای می شود. اما احساسات واقعی کیوکی فقط وقتی آشکار می شود که نامزدی ناگهانی دختر با یک شاهزاده سلطنتی ، میزان اشتیاق او کیوآکی را به خودش نشان می دهد – و منجر به یک رابطه عاشقانه محکوم و غیرقابل اجتناب می شود. .