

آنکت و دو روايت ديگر
110,000 تومان
معرفی کتاب آنکت و دو روایت دیگر
کتاب آنکت و دو روایت دیگر مجموعه داستانی از احمد قاسمی، عضو کمیتهی مرکزی و نظریهپرداز معروف حزب توده است که به همت کاظم فرهادی جمعآوری شده و به چاپ رسیده است. این مجموعه شامل هشت داستان کوتاه با مضامینی مرتبط با فعالیتهای سیاسی احمد قاسمی و دو ناداستان دربارهی شرایط سخت او در هنگام فرار و زندگی مخفیانه در اروپاست که برای علاقهمندان جالب توجه خواهد بود.
دربارهی کتاب آنکت و دو روایت دیگر
کاظم فرهادی، در مقدمهی کتاب آنکت و دو روایت دیگر، میگوید که داستانهای احمد قاسمی، زیر سایهی فعالیتهای بزرگ او در حزب توده، مغفول مانده است و مانند حلقهی مفقودهای در تاریخ ادبیات معاصر ماست.
در واقع، شاید بررسی داستانهای احمد قاسمی، تأثیر پذیرفتن او را از ادبیات دههی 20 و همینطور تأثیر او را بر ادبیات دههی 50 نشان دهد.
کتاب آنکت و دو روایت دیگر شامل چهار داستان است که پیش از ترور نافرجام محمدرضاشاه در بهمن 1327 نوشته شده است و چهار داستان دیگر این کتاب متعلق به سالهای اوجگیری جنبش ملی و ضدامپریالیستی پیش از وقایع سال 1332 است.
مجموعهی این هشت داستان، در سال 1351 توسط سازمان توفان به نام مجموعه داستان آنکت به چاپ رسیده است. اما دو روایت دیگر کتاب با نامهای فرار و روز امتحان، دو ناداستان یا روایت ادبی از واقعیتهای زندگی احمد قاسمی است.
روز امتحان، روایت احمد قاسمی از اولین روزی است که به عنوان کارگر یک فروشگاه مصالح ساختمانی در فرانسه به کار مشغول شده است و دیگری نیز نوشتهی فرار است که در ضمیمهی خاطرات دکتر غلامحسین فروتن به چاپ رسیده است.
مجموع این داستانها و ناداستانها به علاوهی مقدمهای از کاظم فرهادی و البته زندگینامهی احمد قاسمی در ابتدای کتاب، مجموعهی آنکت و دو روایت دیگر را میسازد.
داستانهای مجموعه داستان آنکت و دو روایت دیگر، به دلیل پررنگ بودن شرایط اجتماعی به نوعی در دستهبندی رئالیسم اجتماعی قرار میگیرند. احمد قاسمی، سعی کرده است در این داستانها با بهره گرفتن از کلمات ساده و جملات روان، تصاویری به یاد ماندنی خلق کند و در این کار موفق بوده است.
اما مضامین داستانها، برگرفته از افکار و مرام نویسنده است و در آنها با شعارزدگیها، رکگوییها و تبلیغات حزبی روبهرو هستیم که ممکن است برای خوانندهی امروزی کمی شوکهکننده باشد اما اگر احمد قاسمی را بشناسید، متوجه میشوید که نوشتن داستان، برای چنین شخصیتی شاید کمی عجیب به نظر برسد، نه کمی شعارزدگی در داستانهایش!
در انبار موجود نمی باشد
آنکت و دو روايت ديگر
نویسنده |
احمد قاسمی
|
مترجم |
—-
|
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 152 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1401 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
داستان فارسی
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786220110767
|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
واژه شناسی انگلیسی همراه با فرایندهای واژه سازی در انگلیسی و فارسی
فهرست :
ntroduction
Lesson One: Key Terms & Basic Concepts Lesson Two: Word-Formation Processes: I Lesson Three: Word-Formation Processes: II Lesson Four: Word-Formation Processes Lesson Five: Greek Roots, Prefixes & Suffixes: I Lesson Six. Greek Roots, Prefixes & Suffixes: II Lesson Seven: Greek Roots, Prefixes & Suffixes: III Lesson Eight: Greek Roots, Prefixes & Suffixes: IV Lesson Nine: Greek Roots, Prefixes & Suffixes: V Lesson Ten: Greek Roots, Prefixes & Suffixes: VI Lesson Eleven: Latin Roots, Prefixes & Suffixes: I Lesson Twelve: Latin Roots, Prefixes & Suffixes: II Lesson Thirteen: Latin Roots, Prefixes & Suffixes: III Lesson Fourteen: Latin Roots, Prefixes & Suffixes: IV Lesson Fifteen: Latin Roots, Prefixes & Suffixes: V Lesson Sixteen: Latin Roots, Prefixes & Suffixes: VI Lesson Seventeen: Latin Roots, Prefixes & Suffixes: VII Appendix: optional Material for Further Studies
References
پیشگفتار
درس اول: اصطلاحات و تعاریف درس دوم: ساختمان واژه در فارسی درس سوم: فرایندهای واژهسازی در فارسی1 درس چهارم: فرایندهای واژهسازی در فارسی2 درس پنجم: فرایندهای واژهسازی در فارسی3 درس ششم: راههای فعال کردن واژهسازی در زبان فارسی: اشتقاق درس هفتم: راههای فعال کردن واژهسازی در زبان فارسی: ترکیب درس هشتم: مبانی علمی واژهسازی و واژه گزینی
کتابنامه
هفت پادشاهی 2/ آذرداد
اينجا باران صدا ندارد
کوفسکی، کارآگاه خصوصی 4/ عقاب دروازه
آگوس و هیولاها 3/ ترانهی پارک
کتابی با یک عالمه ماجرای عجیب و هیجانانگیز!
مثل خون در رگهای من: نامههای احمد شاملو به آیدا
احمد شاملو
در بخشی از کتاب مثل خون در رگهای من میخوانیم: نمیدانم. نمیدانم این «بدترین شبها» را شروع کردهام یا دارم شروع میکنم. اما، به هر تقدیر، این ساعات تاریک و بیامید، این روزهایی که دست کم، اگر هیچ موفقیت دیگری درش نبود، اینش بود که به امید دیدار تو شروع میشد و حتی اگر هم در آخرین ساعات شب با نومیدی کامل، مثل دفتری بر هم نهاده میشد، باز این امید که فردا بتوانم ببینمت زنده نگهم میداشت، میدانی؟ از فردا صبح، دیگر این امید را هم از دست خواهم داد. امید بزرگی بود که اقلاً روزی یک بار تو را ببینم. اقلاً این امید به من نیروی آن را میداد که صورتم را بتراشم و از قبر خودم خارج بشوم برای آن که آفتاب وجود تو به جسم رطوبت کشیدهی من بتابد. میدانستم که آیدای من امید و حرارت و آفتاب زندگی من با لبخندش در انتظار من است. میدانستم که آیدای من با چشمهایی که پر محبتترین نگاهش را به من بخشیده نگاهم خواهد کرد. میدانستم که آیدای من از من شکایت خواهد کرد که چرا ریشم را نتراشیدهام، و این، نیرویی بود برای آن که ریشم را بتراشم. میدانستم که آیدای مهربان من از من گله میکند که چرا با وجود آن که در کنارش هستم افسرده و کسلم، چرا با او حرف نمیزنم و چرا او را نمیخندانم؛ و این، انگیزهیی بود که شاد و سرمست باشم، همهی غمها و ناراحتیهایم را فراموش کنم و دمی را که در کنار او هستم شاد و خندان باشم. اما از فردا این امید را ندارم. این امید را از خودم قیچی کردهام و به دنبال آنچه کلید زندگی فردای ما باشد این شهر را ترک میکنم. آخرین باری که دیدمت، سهشنبهی هفتهی پیش بود. چند دقیقهیی با تو بودم و بعد ترکت کردم که خودم را به دکتربرسانم. بدبختانه آن شب دکتر نیامد. تا نزدیکیهای نیمهشب، تنها و بدبخت، در کوچهها و پسکوچهها پرسه زدم.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.