




آن گاه که زرتشت سخن گفت
11,000 تومان
براستی مسبب پیدایش آخرین مرحله سرنوشتساز در انقلاب نوسنگی چه چیز یا چه کسی بوده است ؟ در متون ادبی کهن میتوانیم نشانهها یا اثری بیابیم که نویددهنده حوزهای تازه برای جستجو باشد . مورخان یونان و روم باستان هنگام بازگویی رویدادهای بسیار کهن در مواردی بسیار اندک به خود اجازه دادهاند تاریخی قطعی تعیین کنند و با این همه چند تن از آنان ( کسانتوس و پلوتارک ) شخصاً و به وضوح برای زندگی زرتشت ، پیامبر افسانهای ایران که گفته میشود رسالت پیامبرانهاش به مکانهایی بسیار فراتر از سرزمین زادگاهش رسید ، تاریخی تقریبی بین سال ٦٥٠٠ تا سال ٦٢٠٠ قبل از میلاد را تعیین کردهاند . تا همین اواخر این ادعاهای کهن و تقریباً اسطورهای نه اثبات شدنی بود نه انکار کردنی .
این ادعاها را عموماً هم دین زرتشتی که بنیانگذارش را به نیمه هزاره قبل از میلاد متعلق میداند ( حدود سال ٦٣٠ ق . م ) نادیده میگیرد و هم پژوهشگران امروزی غرب که معتقدند زرتشت به احتمال زیاد در هزاره دوم ق . م میزیسته به آن بیتوجهی میکنند . کتاب حاضر تغییرات گستردهای که طی چند مرحله در انقلاب نوسنگی رخ داده است را بررسی میکند چرا که نویسنده بر این اعتقاد است این فرهنگ دوره نوسنگی بود که شالوده تمدن شهری را بنیاد نهاد .
در انبار موجود نمی باشد
آن گاه که زرتشت سخن گفت
نویسنده |
مری ستگا ست
|
مترجم |
شهربانو صارمی
|
نوبت چاپ | ٣ |
تعداد صفحات | ٢٠٨ |
نوع جلد | شومیز |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠٣ |
سال چاپ اول | ١٣٩٠ |
موضوع |
زرتشت، پیامبر ایرانی
|
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ۴۵۴ گرم |
شابک |
9789643119133
|
وزن | 0.454 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Samaneh Fathi
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
مارتا کیست؟
مفید در برابر باد شمالی
شب طاهره
یه کار تر و تمیز
بیست و یک داستان کوتاه تشکیل دهنده این کتاب است. گویش محلی شیرازی در اولین داستان- راشه- به چشم میآید: «شب عروسی برایش چای دو رنگ بردم. کوچکه یه بیست تومنی نو گذاشت کنار سینی و استکان رو برداشت و لاجرعه هورت کشید. اما راشه لبتر نکرد. مواظبش بودم همهاش به اندازه «ها» که بگه لباش از هم فاصله داشت... میگفتن لوله رنگو وقتی رفته بوده اشکلک دید وکوچکه رو مجبور کرده یکی برایش بخره.
کوچکه گفت از بی گوشتی مردیم بریم؟ گفتم بریم. برف تا کمرمون میرسید. ابر از زمین تا آسمونو پر کرده بود. شول همی طوره آدم یا بالای ابره یا قاطی ابره. هنوزم که هنوزه قصابی نداره سالی به دوازده ماه بوی گوشت سرسیخ حسرت رو دله. همی شد که یکی یه حسن موسی رو کول انداختیم و دست به کمر، خم، از شیب تند جیر محله راه افتادیم رو به بالا...»
داستانهای دیگر این مجموعه «آقای دوست داشتنی»، «چارهای نیس»، «باید خودم را جا بگذارم»، «خندهها و پنجره خاکستری»، «خواهر مرگ»، «درویش و بانو»، «رنگ تلخ»، «دوشنبهها» و ... هستند که مهناز کریمی از سال ها پیش برای انتشار آن را آماده کرده بود اما به دلایلی منتشر نشدند.
«مهناز کریمی» نویسنده شیرازی مقیم آمریکا پیش از این رمان «سنج و صنوبر» را منتشر کرده است.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.