

آگوس و هیولاها 5/ افسانهی دریا
240,000 تومان
این بار قرار است با اِما و لیدیا به جزیرهای سفر کنیم که هیچکسی در آن زندگی نمیکند..
چه عجیب! نه؟ من که چشمم آب نمیخورد آنقدرها هم که میگویند در این جزیره هیچکس زندگی نکند…
واقعاً نمیدانم اگر دوستهای خوشفکری مثل اِمو نداشتیم، توی همچین موقعیتی چهکار باید میکردیم!
کتابی با یک عالمه ماجرای عجیب و هیجانانگیز!
فقط 1 عدد در انبار موجود است
آگوس و هیولاها 5/ افسانهی دریا
نویسنده |
ژائومه کوپونس
|
مترجم |
سعید متین
|
نوبت چاپ | — |
تعداد صفحات | 176 |
نوع جلد | —- |
قطع | — |
سال نشر | — |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
کودک و نوجوان
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786222040949
|
وزن | 0.5 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
دختر خاندان گات 4/ دختر خاندان گات و سمفونی شوم
در بخشی از کتاب دختر گات و شبح موش میخوانیم
در عین اینکه بقیه مات مانده بودند و نگاه میکردند فُن هِلسانگ یکی از چهارلولها را درآورد و شلیک کرد؛ یکبار، دوبار، چهاربار، هشتبار... با هر شلیک مرگبار، یکی از موجودات جلوِ چشم تماشاچیها از بین میرفت. فُن هِلسانگ هنسل و گرِتِل را با پوزخندی توی جلدشان فروکرد و شمشیر مبارزهی دندانهداری از کمربندش بیرون کشید. «پیش بهسوی بریدن سرها!» این را گفت و با قدمهای بلند روی پشتبام به طرف دودکشها رفت اما سرجایش بیحرکت ماند. غرید: «این چیه؟» پایین پایش یکعالم یخ ریخته بود. در همین لحظه آدا از پشت یکی از دودکشهای یککم دورتر بیرون آمد. سیرن سِستا کنارش ایستاده بود. از پشت دودکشهای دور و برش بقیه اعضای کلوب زیرشیروانی هم هر یک با یکی از موجودات بیرون آمدند. روبی خدمتکارِ انبارِ پشتی موادِ غذایی کنار اومالوسِ فان ایستاد. امیلی کَبِیج روی هر یک از شانههایش یک هارپی و روی سرش هارپی دیگری نشسته بود. کینگزلیِ دودکشپاککن بازوی همسرِ بارنز را گرفته بود و آرتور هالفورد هم دستِ وایلدمَنِ پاتنِی را در دست داشت. ویلیام کَبِیج سرِ پشمالوی هَمیش فانِ شِتلَند را نوازش میکرد. فُن هِلسانگ فریاد کشید: «من جوایزم را میخواهم.» و از روی یک دودکش به روی دودکش دیگر میپرید و شمشیرش را دیوانهوار حرکت میداد و روی پشتبام پیش میرفت. صدای خوشنواز و آرامی که کمی تهلهجه داشت به گوش رسید که میگفت: «روپرت فُن هِلسانگ! بالاخره به هم رسیدیم.» لوسی بورجیا از پشتِ کلاهکِ دودکشی بیرون آمد و چترش را بالا گرفت.خموشان
معرفی کتاب خموشان: داستانهای کوتاه آلبر کامو
کتاب خموشان: داستانهای کوتاه آلبر کامو نوشتهی آلبر کامو، مجموعهای از شش داستان این نویسنده و فیلسوف شهیر فرانسوی است. او در این داستانها به تنهایی انسان و حس بیگانگی و انزوا پرداخته است. احساس تعلق آلبر کامو به الجزایر، پیرنگ بسیاری از داستانهای کتاب خموشان را شکل داده است و در برخی از داستانهای این مجموعه، ما تصویری از خود کامو را مشاهده میکنیم. آلبر کامو که در سال 1957 برندهی نوبل ادبیات شده بود، کمی پس از انتشار این کتاب در یک تصادف در گذشت.دربارهی کتاب خموشان: داستانهای کوتاه آلبر کامو
داستانهای کتاب خموشان (Exile and the Kingdom) نوشتهی آلبر کامو (Albert Camus) همه درونمایههای اگزیستانسیالیستی دارند. نام اصلی کتاب، «جلای وطن و قلمرو» است و در آن شش داستان کوتاه از آلبر کامو، نویسندهی مشهور فرانسوی گرد آمدهاند. اسمِ هیچکدام از داستانهای این مجموعه، جلای وطن و قلمرو نیست، ولی شخصیتهای این داستانها سلطنت و قلمروی خود را به معنایی فلسفی از دست دادهاند. این شخصیتها تنها هستند و به نوعی از جامعهی خود بیرون زدهاند. در تمامیِ این داستانها، شخصیتها با جهانِ اطرافشان تضاد دردناکی دارند. تضادی که انزوایی خودخواسته یا ناخواسته را در پی داشته است. شخصیتهای این داستانها تبعید شدهاند و بر سر دوراهیای قرار دارند؛ بین تنهایی و تعلق؛ بین مهاجرت و بازگشت؛ بین سکوت و صدا. داستانهای کتاب خموشان، این باور آلبر کامو را نشان میدهند که زندگی و جهان بیمعنی هستند و بزرگترین و اصلیترین نیاز و میل بشر یافتن معنایی برای زندگی و جهان است. از نظر آلبر کامو، پوچیِ زندگی ناشی از برخورد و مواجههی این دو واقعیت با یکدیگر است و تنها کاری که میتوان کرد این است که این کشمکش را بفهمیم و بدون آنکه به دنبالِ راهِ فراری باشیم در این کشمکش و تعارض زندگی کنیم. آلبر کامو در داستانهای کتاب خموشان، توانایی بیبدیلی در تصویر کردن مناظر زیبا، اما خشن از خود نشان میدهد. آفتاب سوزان و صحراهای الجزایر، دشتهای متروک، جنگلهای انبوه و رازآلودِ برزیل، همه با نثری قدرتمند و شاعرانه تصویر شدهاند. آلبر کامو با ترسیم چنین مناظری به خوبی توانسته است احساسِ عمیقِ تعلقش به زادگاهش را نشان دهد. همین احساس تعلق هم موجب شده است که در داستانها نشانههای بسیاری از خود کامو را میبینیم. برای مثال، در داستانِ میزمان، شخصیت اصلی نامی شبیه به نامِ کامو و حتی دغدغههایی شبیه به خودِ آلبر کامو دارد؛ این شخصیت هم دلش برای الجزایر میسوزد ولی الجزایریها به واسطهی کشوری که در آن زندگی میکند، به او اعتماد ندارند و او را محرم خودشان نمیدانند. کتاب خموشان، آخرین کتابی از آلبر کاموست که پیش از مرگ نابهنگامش در سال 1960 منتشر شد. این کتاب توسط محمدمهدی شجاعی ترجمه شده و انتشارات چشمه آن را منتشر کرده است.گفتارهایی در خاستگاه ناسیونالیسم کرد
در بخشی از کتاب گفتارهایی در خاستگاه ناسیونالیسم کرد میخوانیم
گفتمان تاریخنگاری ناسیونالیستی کُرد، مانند هر گفتمان دیگری، یک برساخت است؛ اما توسط هیچ کنشگر منفردی و یکبار برای همیشه برساخته نشده است. در وهلهی اول حریفانی بیرونی دارد: به تاریخنگاریهای رسمی دولتی و، در بعضی مواقع، به گفتمانهای تاریخنگارانهی گروههای غیردولتیای چون ارمنیها و علویها واکنش نشان میدهد. وضعیت گفتمان رسمی انکار وجود هویت کُرد در ترکیه یا پذیرش محدود آن در عراق و ایران سرشت و خواستهای این واکنش را تغییر میدهد، آن را کموبیش رادیکال میکند و تأکیدی را که بر زمان باستان یا دورههای متأخر گذاشته شده است تغییر میدهد. دوم، ویژگیهای این گفتمان از کشوری به کشور دیگر، تحتتأثیر مبارزات و آشوبهای لحظهی حال و نیز براساس پایگاه، برنامهها و استراتژیهای نویسندگان تاریخ، تغییر میکند. یک تحصیلکردهی کُرد در خارج، یک مبارز جوان ناسیونالیست در ترکیه و یک مورخ حرفهای کُرد در عراق، همگی ممکن است در طولوتفصیل دادن به تاریخنگاری ناسیونالیستی مشارکت داشته باشند، اما آنها ضرورتاً این کار را با روشها و اهداف یکسانی انجام نمیدهند. سوم، ناسیونالیسم به عنوان یک گفتمان، خودبسنده نیست: اساساً از ایدئولوژیهای مسلط یک دورهی معیّن (همچون غربگرایی، مارکسیسم، اسلام سیاسی) وام میگیرد. متأثر شدن ناسیونالیسم از هر کدام از این ایدئولوژیهای متفاوت، باعث میشود کُردبودگی در پارادایم متفاوتی خوانده شود و امکان این را فراهم میآورد که ناسیونالیسم در یک چارچوب تاریخیِ جامعیتبخش (مثلاً پیشرفت و علم از نظر «غربگرایی»، پایان استثمار و سلطه از نظر مارکسیسم، صلح قدسی بر بنیاد بندگی خدا و اخوت با امت از نظر اسلام سیاسی) قرار داده شود.پنی قشقرق 1/ پنی قشقرق، آهنربای دردسر
خاطرات یک آدمکش
معرفی کتاب خاطرات یک آدمکش
کتاب خاطرات یک آدمکش یک رمان جناییِ جذاب از کیم یونگ ها، نویسندهی مطرح اهل کرهی جنوبیست. در این اثر خواندنی، سرگذشت مردی غریب و هنجارشکن نقل شده که سالهای سال در مقام یک قاتل سریالی به زندگی ادامه داده و اینک که به سن پیری رسیده، نقشهای عجیب برای ارتکاب آخرین قتل خود کشیده است... گفتنیست که اثر پیش رو جایزهی Deutscher Krimi Preis را از آن خود کرده است.درباره کتاب خاطرات یک آدمکش
رمانی که مقابل شماست یکی از عناوین خواندنی و درخشانِ ادبیات روزِ کرهی جنوبی به شمار میرود. کیم یونگ ها در کتاب خاطرات یک آدمکش (Diary of a Murderer) داستانی مهیج و جذاب را نقل کرده که ضمن پرکشش بودن، مملو از مضامین فلسفیِ ناب و درونمایههای روانشناختیِ بدیع است. ها در این اثر اوجِ هنر خود را در داستانپردازی به نمایش گذاشته است. هنری که تا اندازهی زیادی یادآورِ هنرِ ادگار آلن پو، نویسندهی سرشناس آمریکاییست. در نثرِ ها همان غرابت نثر پو، و در داستانهای او همان وحشتِ بهطنزآمیختهی داستانهای نویسندهی آمریکایی قابل تشخیص است. آثارِ ها، خصوصاً رمان خاطرات یک آدمکش، از جهاتی به آثار آلبر کامو نیز شباهت دارند. خصوصاً از جهتِ پرداختن به مسائل اگزیستانسیالیستیای چون معنای زندگی، اهمیت فردیت و ... کتاب خاطرات یک آدمکش اولبار به سال 2013 به انتشار رسید. شخصیت اصلی و راویِ این اثر پیرمردی حدوداً هفتادساله است. پیرمرد در تمام طول دوران جوانی و میانسالیاش درگیرِ عملی خطرناک و مهیب بوده است: قتل! آری، او یک قاتل سریالیِ بزرگ با دهها قربانی است. اما حالا مدتها میشود که مرتکب هیچ قتلی نشده. با فرا رسیدن سن پیری، او زندگی آرام و بیدردسری را با تنها دخترش آغاز کرده است. در همین اوضاع و احوال است که او از بیماری آلزایمرش آگاه میشود. حال که بناست فراموشی پیرمرد را در کام خود بگیرد، چرا تا وقت باقیست خاطرات غریب و تکاندهندهاش را روی کاغذ نیاورد؟... در همین اثنا خبرِ هولناکِ وقوع چند قتل نیز در شهر میپیچد. پیرمرد، این قاتل سابق، برای پیدا کردن قاتلِ نوظهور به صرافت میافتد و در این راه تمام شمّ و استعداد و تجربهی تبهکارانهی خویش را به کار میگیرد. او مدعیست که این کار را برای محافظت از دخترش انجام میدهد. اما آیا وسوسهی قتلی تازه نیست که او را برانگیخته؟...شرورترین دختر مدرسه بازمیگردد 2
معرفی کتاب شرورترین دختر مدرسه؛ جلد دوم
خلاصه کتاب شرورترین دختر مدرسه
الیزابت دختر زیبایی است، با چشمان آبیِ خندان و موهای فرفری قهوهای پُررنگ. او در تمام زندگیِ خود هر کاری که دلش می خواهد انجام میدهد. شش معلم سرخانه تا بهحال برای آموزش او آمدهاند و رفتهاند، ولی هیچکدام نتوانستند او را حرفگوشکن و خوشرفتار بار بیاورند. نظر همه این بود که الیزابت میتواند یک دختر کوچولوی خوب باشد، ولی فقط به فکر این است که به جلد شیطان فُرو رود و از این بابت خوشحال و مغرور است. پدر و مادر الیزابت تصمیم میگیرند که او را به مدرسه بفرستند و یک روز صبح این موضوع را به او اعلام میکنند، اما الیزابت به آنها هشدار میدهد که اگر او را به مدرسه بفرستند آنقدر شیطنت و کارهای بد میکند که مجبور شوند دوباره او را به خانه برگردانند. تمام سه جلد شرورترین دختر مدرسه درباره دردسرهایی است که الیزابت در مدرسه شبانهروزی وایتلیف درست میکند.محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-تاریخ هستی شناسی هنر
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ماکس شلر
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند.
ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.
نقدی بر این کتاب
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.