آگوس و هیولاها 5/ افسانه‌ی دریا

240,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1
سلام! لابد دیگر می‌دانید که من آگوس پیانولا هستم و با یک عده هیولا زندگی می‌کنم.
ما با هم خیلی خوش می‌گذرانیم و کلی کتاب می‌خوانیم و درگیر ماجراهای عجیبی می‌شویم که فکرش را هم نمی‌توانید بکنید.
درضمن، با دکتر بروتِ بدذات و دستیار کله‌پوکش، نپ، هم می‌جنگیم!

این بار قرار است با اِما و لیدیا به جزیره‌ای سفر کنیم که هیچ‌کسی در آن زندگی نمی‌کند..

چه عجیب! نه؟ من که چشمم آب نمی‌خورد آنقدرها هم که می‌گویند در این جزیره هیچ‌کس زندگی نکند…

واقعاً نمی‌دانم اگر دوست‌های خوش‌فکری مثل اِمو نداشتیم، توی همچین موقعیتی چه‌کار باید می‌کردیم!

کتابی با یک عالمه ماجرای عجیب و هیجان‌انگیز!

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

آگوس و هیولاها 5/ افسانه‌ی دریا

نویسنده
 ژائومه کوپونس
مترجم
سعید متین
نوبت چاپ
تعداد صفحات 176
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786222040949
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “آگوس و هیولاها 5/ افسانه‌ی دریا”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

خواستم بگویم خون را ببین

12,000 تومان

معرفی کتاب خواستم بگویم خون را ببین

رویا شکیبایی در کتاب خواستم بگویم خون را ببین، وضعیت دردآور زندگی زنان افغانی را به تصویر می‌کشد؛ زنانی که در شرایطی بسیار سخت و دشوار به کار و تحصیل می‌پردازند و رنج‌های زیادی را متحمل می‌شوند.

درباره‌ی کتاب خواستم بگویم خون را ببین:

در این کتاب با ماجرای زندگی دختری ایرانی به نام سیما آشنا می‌شوید که روزی از طرف یکی از سازمان‌های امنیتی به کابل می‌رود. این سازمان جهت بهبود زمینه‌های اجتماعی-اقتصادی مردم افغانستان و به خصوص توانمندسازی زنان این کشور تشکیل شده است. سیما به همراه دختری افغانی به نام زیبا با طالبان و افغان‌های زیادی صحبت کرده است و در مورد نحوه‌ی رفتار و اعتقاداتشان درباره زنان گزارشی تهیه می‌کند؛ گزارشی که راهکارهایی جدید درباره‌ی علل بدرفتاری مردان با زنان و چگونگی رفع آن‌ها در اختیار این کشور می‌گذارد. رویا شکیبایی این کتاب را برای زنان افغانستان نوشته و معتقد است که از لحاظ فرهنگی میان ایران و افغانستان شباهت‌های زیادی وجود دارد؛ ایرانِ سال‌های دور و گذشته! این کتاب از شرایط دشوار زنانی می‌گوید که تمایل به تحصیل و اشتغال دارند اما برای رسیدن به رویاهایشان باید سختی‌های زیادی را تحمل کنند.

کتاب خواستم بگویم خون را ببین برای چه کسانی مناسب است؟

اگر می‌خواهید درباره فرهنگ و سبک زندگی مردم افغانستان اطلاعات بیشتری به دست بیاورید، کتاب "خواستم بگویم خون را ببین" را حتما مطالعه کنید.

در بخشی از کتاب خواستم بگویم خون را ببین می‌خوانیم:

کنار زیبانسا نشسته بودم. باهم گزارش مالی آماده می‌کردیم. باید همان روز آن را برای دفتر مرکزی در نیویورک ایمیل می‌کردیم. دکتر شینواری رقم بودجه و هزینه‌ی پروژه‌های خودش را آورد و گذاشت روی میز کناردست زیبانسا. کاش در مدتی که این‌جا هستم بتوانم رابطه‌ی زیبانسا و دکتر شینواری را درست کنم. «زیبانسا؛ خیلی خوب داره باهات همکاری می‌کنه. مگه نه؟» زیبانسا همان‌طور که به مانیتور زل زده بود گفت: «بلی. بلی.» دیگر چیزی نگفتم. اگر زیبانسا را عصبانی می‌کردم گزارش نیمه‌کاره می‌ماند. باشد برای بعد. مایک داشت فریاد می‌کشید. باز هم سر فرید. برای همین به زیبانسا اصرار کرده بودم بیاید اتاق من گزارش را بنویسیم. می‌دانستم این‌جا همیشه سروصداست. ولی زیبا هم راست می‌گفت. همه‌ی پرونده‌های پروژه‌ها در قسمت پروگرام بود و این‌جا سریع‌تر کار تمام می‌شد.

خاکستر

18,000 تومان

معرفی کتاب خاکستر اثر حسین سناپور

«خاکستر» یکی از رمان‌های سه‌گانه حسین سناپور است. «آتش» و «دود» دو رمان دیگر این سه‌گانه هستند. که می‌توان اشتراکات و یا فضایی نزدیک به هم در این کتاب‌ها دید.
حسین سناپور را خوانندگان رمان‌های فارسی با رمان «نیمۀ غایب» می‌شناسند که در اواخر دهۀ هفتاد منتشر شد و با اقبال خوانندگان و جوایز ادبی روبرو شد. حسین سناپور نویسندۀ پرکاری است که تاکنون چند رمان‌ و مجموعه داستان از او چاپ شده است. علاوه بر این، او در زمینۀ آموزش نویسندگی نیز تاکنون چند کتاب تالیف کرده است. موضوع رمان‌های «خاکستر» و «دود» به هم شباهت دارد. نگاه شخصیت مظفر در «خاکستر» شبیه به نگاه حسام در «دود» است. بیان دیدگاه‌ها، سرگشتگی‌ها و حتی حدیث نفس این دو شخصیت شباهت زیادی به هم دارد. مظفر شخصیتی است که در دهۀ پنجاه مبارز و آرمانگرا بوده است، در دهۀ شصت چریک و حالا مدیری اقتصادی و سرمایه‌دار است.
او از آرمان‌هایش دست‌شسته و قدرت انجام هر کار کثیف اقتصادی را دارد، او در بیرون از خانه مدیری ظاهرا موفق است اما نتوانسته همسر و پدری خوب یا حتی معشوقی ایده‌آل برای لادن باشد. داستان «خاکستر» در طی بیست و چهار ساعت بعد از خودکشی لادن، معشوقه و همکار مظفر، می‌گذرد. روایتی نزدیک به جریان سیال ذهن، داستان را پیش می‌برد. مرگ لادن از زوایای گوناگون پرداخت می‌شود.
بازگشت به گذشته (فلاش بک) و روایت کابوس‌های او همه در خدمت پرداخت زندگی لادن هستند. نویسنده افکار، واکنش‌ها، خاطره‌ها و تداعی‌هایی که بدون ترتیب منطقی در ذهن شخصیت می‌گذرند، نشان می‌دهد.
این نوع روایت، به شیوۀ جریان سیال ذهن نزدیک است. مرگ لادن گره داستان است و تعلیق نیز با رمزگشایی از این مرگ شکل می‌گیرد و همین امر باعث همراهی خواننده با شخصیت‌ها و داستان می‌شود. شخصیت‌ها هرکدام نمایندۀ قشر خاصی از جامعه هستند و همین باعث شده است که آدم‌های داستان به تیپ نزدیک باشند تا شخصیت.
فسادهای اقتصادی، لابی‌ها، پول‌شویی‌ها، رانت و ... از مواردی هستند که نویسنده به آن‌ها می‌پردازد. دغدغه‌های سیاسی و اجتماعی در آثار سناپور مشهود است و در این رمان نیز این دغدغه‌ها با وضوح بیشتری در داستان گنجانده شده‌اند.
سناپور در گفتگویی بیان کرده است: «داستان‌نویسی بدون جسارت ممکن نیست. چطور ممکن است با این همه خبر دربارۀ فسادهای سازمان‌یافته، نخواهیم بنویسیم‌شان، این طبیعی‌ترین واکنشی است که من می‌توانم نشان بدهم.» علاقمندان به رمان‌ها اجتماعی و سیاسی می‌توانند، بخشی از معضلات امروز جامعۀ ما را در رمان «خاکستر» و در قالب داستانی خوش‌خوان ببینند.
سفارش:1
باقی مانده:1

فارسی عمومی: برگزیده متون ادبی طی پانزده فصل، شیوه نگارش فارسی، مباحث ادبی طی پانزده ف

140,000 تومان

معرفی کتاب فارسی عمومی اثر حسن ذوالفقاری

کتاب "فارسی عمومی" اثری است از دکتر "حسن ذوالفقاری" که شامل "برگزیده ی متون فارسی و آیین نگارشی" می باشد.
این اثر از چهارده فصل عمده تشکیل شده که گلچینی از متون ارزشمند ادبیات فارسی را به خواننده ارائه می کند. در هر فصل درآمدی بر ادبیات مدنظر توسط برخی از بزرگترین ادیبان و صاحب نظران فارسی زبان ارائه می شود و خواننده را در آشنایی با ادبیات مربوطه راهنمایی می کند.
در فصل نخست کتاب "فارسی عمومی" از دکتر "حسن ذوالفقاری"، ادبیات حماسی با داستان های زال زر و آرش کمان گیر بررسی می شود و فصل دوم ادبیات غنایی را در پرتوی آثار برخی از بزرگ ترین شاعران فارسی زبان به تصویر می کشد.
فصل چهارم با عنوان ادبیات نمایشی، سه اثر بزرگ "جعفرخان از فرنگ برگشته"، "چشم در برابر چشم" و "کمال الملک" را معرفی می کند و در فصل پنجم که ادبیات داستانی نام دارد، برخی از زیباترین و به یادماندنی ترین قصه های ادبیات فارسی معرفی شده اند.
آنچه در فصل ششم تا سیزدهم کتاب "فارسی عمومی" در اختیار مخاطبان قرار گرفته، پرداختن به ادبیات عرفانی، معاصر، انتقادی، ترجمه، توصیفی، بین المللی و عامیانه است که برای هر کدام نمونه های درخشانی از بهترین آثار ادبی ذکر شده است؛ آثاری که برخی از شهرت بسیار بالایی برخوردار هستند برخی به رغم کمتر شناخته شدن، کیفیت فوق العاده ای را به مخاطب عرضه می کنند.
در فصل چهاردهم کتاب "فارسی عمومی" از دکتر "حسن ذوالفقاری"، آیین نگارش مورد بررسی قرار گرفته و اثر با فهرستی از منابع و مآخذ که می تواند برای مطالعه ی بیشتر خوانندگان مورد استفاده قرار گیرد، به اتمام می رسد.

حقوق ارتباط جمعی

7,400 تومان
این کتاب برای دانشجویان رشته علوم ارتباطات در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی درس «حقوق ارتباط جمعی» به ارزش 3 واحد تدوین شده است.

فهرست:

پیشگفتار بخش اول: بنیادهای نظری حقوق ارتباط جمعی گفتار اول: آزادی بیان گفتار دوم: آزادی اطلاعات گفتار سوم: استقلال رسانه‌های همگانی گفتار چهارم: تکثرگرایی رسانه‌ای گفتار پنجم: شیوه‌های تنظیم فعالیتهای رسانه‌ای: خودنظام‌دهی رسانه‌ای بخش دوم: قواعد تأسیس رسانه‌های همگانی و فعالیت در آنها گفتار اول: قواعد تأسیس رسانه‌های همگانی گفتار دوم: قواعد فعالیت در رسانه‌های همگانی بخش سوم: حدود فعالیتهای رسانه‌ای گفتار اول: انواع محدودیتها و قواعد حاکم بر مشروعیت آنها گفتار دوم: حمایت از امنیت ملی گفتار سوم: حمایت از حریم خصوصی گفتار چهارم: عدم نقض مالکیتهای فکری گفتار پنجم: عدم ارتکاب هتک حرمت گفتار ششم: عدم اخلال در رسیدگیهای قضایی گفتار هفتم: عدم انجام تبلیغات گمراه‌کننده بخش چهارم: مسئولیتهای ناشی از انتشارهای مجرمانه و زیانبار در رسانه‌های همگانی گفتار اول: انواع مسئولیتها و شرایط تحقق آنها گفتار دوم: نحوه رسیدگی به دعاوی علیه رسانه‌های همگانی یا روزنامه‌نگاران گفتار سوم: آثار مسئولیت منابع و مآخذ

نگهبانان گاهول 1/ اسارت

89,000 تومان

جملات زیبای کتاب اسارت از مجموعه داستانی نگهبانان گاهول

سورن داشت خواب دندان و تپش قلب موش‌ها را می‌دید که از بالای سرش صدای خش خشی آرام شنید. بین خواب و بیداری فریاد زد: «مامان! بابا!» تا ابد از فریاد زدن آن کلمات افسوس می‌خورد، چون بلافاصله جیغی تیز شب را شکافت و سورن چنگال‌هایی را دور بدنش حس کرد. کسی داشت بلندش می‌کرد. بعد هم سریع پرواز کردند، سریعتر از آنچه فکرش را بکند، سریعتر از آنچه حتی در خیالش بگنجد. پدر و مادرش هرگز تا این حد سریع پرواز نمی‌کردند. از توی حفره پر کشیدن و آمدنشان را دیده بود. آن ها آهسته می خرامیدن و در مارپیچی زیبا در آسمان شب اوج می‌گرفتند. ولی حالا زمین شتابان از زیر پایش می‌گذشت. پوستش از گزش هوا ملتهب شد. ماه از پشت توده‌ای ابر بیرون آمد و با سفیدی وهم آور خود رنگِ دنیا را شست. در منظرۀ زیر پا دنبال درختی گشت که خانه‌اش بود. ولی درخت‌ها توده ای محو بودند و بعد هم جنگلِ قلمروی تایتو انگار کوچک و کوچک‌تر و در دل شب تار و تار تر شد، تا جایی که سورن دیگر تاب نیاورد پایین را نگاه کند. برای همین دل و جرئتش را جمع کرد و بالا را نگریست.   اگر هر کدام از این دو بوفچۀ کوچک با معنی کلمۀ «جهنم» آشنا بود، می‌فهمیدند که این بی بروبرگرد ژرف ترین و وحشتناک ترین قسمتش بود. ولی نه سورن و نه گیلفی در عمر کوتاهشان نه اسم جهنم به گوششان خورده بود، نه کلمه‌ای که چنین جایی را توصیف کند. تا پیش از ربوده شدن، فقط جایی به اسم بهشت را می‌شناختند. زندگی درون حفره‌ای در درختی دوست داشتنی یا بالای کاکتوس، روی پَرهای کُرکی و نرم والدینشان، حشرات چاق و چله‌ای که چند بار در روز برایشان می‌آوردند و بعد هم اولین لقمه‌های آبدار و لذیذ موش. کنار آن همه خوراک خوشمزه، داستان‌ها هم بودند… داستان‌های پرواز، آموختن پرواز، حسی که باید در عمق سنگ دانشان می‌‍داشتند تا همراه باد اوج بگیرند.   از آن شب خونین به بعد، سورن و گیلفی به چیزی جز پرواز فکر نکرده بودند. برایشان مثل روز روشن شده بود که چرا هیچ کدام از بوفچه‌های آکادمی سنت ایگی، پَرهای براق صاف یا کُرک پَرهای نرم جغدهای عادی را نداشتند که بعد از مرحلۀ جوجگی می‌رویید. در آمدن پرهای پرواز برای یک جغد معمولا کار چندان پیچیده‌ای نبود، اما بدون خون کافی، این پرها از شاه پَر گرفته تا پوش پَر، می پژمردند و می‌مردند. بعد از آن هم آن شوق و رویای پرواز و مفهوم شادی و آزادی در آسمان هم می خشکید و میمرد. در ماموریت سورن و گیلفی جای هیچ تردید نبود: با آنگه هیچ فرصتی برای شاخه پَری یا جست و خیز یا تمرین پَر زدن نداشتند، باید پرواز را می‌آموختند.
سفارش:0
باقی مانده:1

ماتيلدا

قیمت اصلی: 320,000 تومان بود.قیمت فعلی: 245,000 تومان.

در بخشی از کتاب ماتیلدا می‌خوانیم

زنگ تفریح، خانم هانى یک‌راست به دفتر خانم ترانچبول رفت. به‌شدت هیجان‌زده بود! کمى پیش‌تر با دختر کوچولویى برخورد کرده بود که داراى هوش و استعدادى استثنایى بود؛ یا به‌نظر او این‌طور مى‌آمد. البته هنوز فرصت نکرده بود دقیقاً به میزان هوشش پى بِبرد، با وجود این، آن‌قدر تجربه داشت که بفهمد در چنین مواردى نباید دست روى دست گذاشت. فکر مى‌کرد مسخره است چنان کودکى را در جایى که امکان پیشرفت ندارد، به اَمانِ خدا رها کرد! معمولاً خانم هانى از مدیر مدرسه وحشت داشت و زیاد دور و بَرش آفتابى نمى‌شد. امّا در آن لحظه احساس مى‌کرد آماده است با هر خطرى روبه‌رو شود! درِ دفتر ترسناکش را زد. صداى غُرّشِ بَم و هولناک خانم ترانچبول بلند شد: «بیا تو!» خانم هانى رفت تو. امروزه بیش‌تر مدیرهاى مدرسه‌ها را با توجه به ویژگى‌هاى مثبت‌شان انتخاب مى‌کنند. آن‌ها شرایط کودکان را درک مى‌کنند، بچه‌ها را از تهِ دل دوست دارند، دلسوز و مهربان هستند، با انصافند و واقعاً به امرِ آموزش علاقه‌مندند. امّا خانم ترانچبول...، دریغ از آن‌که یکى از این ویژگى‌ها را داشته باشد! و خدا مى‌داند چه‌طور خود را در این سِمَت جا زده بود! گذشته از همه‌ى این‌ها، زن بسیار قوى و با ابهّتى بود! ظاهراً زمانى ورزشکار مشهورى بود و حتى حالا هم ماهیچه‌هاى پهلوانانه‌اى داشت! این ماهیچه‌هاى قوى در گردنِ کلفت، شانه‌هاى بزرگ، مچِ دست‌هاى عضلانى و ساق پاهاى قدرتمندش به‌خوبى دیده مى‌شد. هرکس چشمش به خانم ترانچبول مى‌افتاد، احساس مى‌کرد او مثل آب خوردن مى‌تواند میله‌هاى آهنى را خم و دفتر قطور راهنماى تلفن را از وسط نصف کند! متأسفانه در چهره‌اش هم هیچ نشانى از زیبایى یا سرزندگى دیده نمى‌شد. چانه‌اى لجوج و سرسخت، دهانى بى‌رحم و چشمانى ریز و خودپسند داشت.
سفارش:0
باقی مانده:1