آینده تاریخ است (چگونه تمامیتخواهی دوباره بر روسیه مسلط شد)
165,000 تومان
در اواخر دههي 1980، رژيم شوروي شروع به تلوتلوخوردن کرد و بعد، فروريخت يا دستکم اينطور ميگفتند. آدمهاي مختلف دراينباره داستانهاي متفاوتي ميگويند.
اين کتاب هفت شخصيت اصلي دارد که در سرتاسر روايت ظاهر ميشوند. اما ليوشا، ماشا، سريوژا و ژانا چهار جوانياند که از شهرها، خانوادهها و در واقع دنياهاي متفاوتي در شوروي به مسکو آمدهاند. هنگامي که داستانهاي آنها را به هم ميبافتم حس ميکردم رمان بلند (غيرداستاني) روسي مينويسم که در پي درک بافت تراژديهاي فردي و رخدادها و فکرهايي است که به آن شکل بخشيدهاند. حاصل اين تلاش کتابي است که حالوهواي زندگي در روسيه طي سي سال گذشته را نشان ميدهد.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
آینده تاریخ است (چگونه تمامیتخواهی دوباره بر روسیه مسلط شد)
نویسنده | ماشا گسن |
مترجم | افشین خاکباز |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 462 |
قطع و نوع جلد | وزیری شومیز |
سال انتشار | 1400 |
شابک | 9789642134564 |
وزن | 0.495 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
آشنایی با افلاطون
کتاب حرف بزنم یا نزنم
کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها
معرفی کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها
کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها نوشتهی آرمان آرین دومین مجلد از مجموعهای به همین نام (پتش خوآرگر) است که بر مبنای اوستا نوشته شده و داستان حول محور نبرد تاریکی و روشنایی میچرخد. این مجموعه برای ردهی سنی نوجوان نوشته شده و از پرمخاطبترین و پرافتخارترین مجموعه کتابهای ایرانی است.
دربارهی کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها داستان کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها چنین آغاز میگردد: در شبی که آسمان به رنگ قیر سیاه بود، سی پاره روشنایی -کمتر یا بیشتر- بر دشتی تیره فرود آمدند. ذرات نور در میانهی آسمان چنان در هم آمیختند که هنگام فرود بر زمین، تنها سه پاره شدند. این سه پاره نور به هیبتی همچون انسان، همراه با دست و پا و سر و تن و البته بالهایی شگفتانگیز از جنس فلز در آمدند. جنس بالهاشان چنان بود که با آنها میتوانستند مهیبترینِ صخرهها را بشکافند و از دل آنها عبور کنند. آن سه پارهی نور، که به شکل سه مرد زیباروی در آمده بودند، در مقابل صفهای آغازین لشکر دیوها ایستادند. حضور نورها همهمهای در قلب سپاهیان تاریکی انداخت و سکوت ظاهری آن شب را در هم شکست. طولی نکشید که دیوها و همهی همقطارانشان آن سه نور فرودآمده را در بر گرفتند و در میان انبوهی از یاران خود محاصره کردند. لحظهبهلحظه حلقهی محاصره تنگتر میشد و تاریکی بیش از پیش سه مرد جوان را در بر میگرفت. بوی تعفن نفس دیوها هر دم بیش از پیش میشد..
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.