ادبیات کودکان و نوجوانان و ترویج خواندن

242,000 تومان

کتاب حاضر اثری است برآمده از تجربه مؤلف در زمینه ادبیات کودکان و نوجوانان ایران و جهان که مباحث گوناگون این حوزه را با نظمی منطقی و زبانی مستند و با بهره گیری از شاهد مثالهای متنوع تشریح نموده. در ساختار یک کتاب درسی به دانشجویان و سایر علاقه مندان ارائه می کند. تمرینهای پیشنهادی در پایان هر فصل راهکاری است جهت کاربردی کردن مباحث نظری، همچنین وجود فهرست منابع فرامتنی دعوتی است از دانشجویان و سایر علاقه مندان برای پژوهش و مطالعه عمیق تر و گسترده تر در این زمینه. اهمیت انتشار این کتاب با توجه به گسترش درسهای ادبیات کودکان در برنامه های درسی منسجم و مناسب، که انتشار آخرین آن به نیمه اول دهه پنجاه خورشیدی باز می گردد، روشن می شود.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات
نویسنده ثریا قزل ایاغ
مترجم
—————–
نوبت چاپ 20
تعداد صفحات 416
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1401
سال چاپ اول ————
موضوع علم اطلاعات و دانش شناسی
نوع کاغذ ————–
وزن 580 گرم
شابک 9786000200374
توضیحات تکمیلی
وزن 0.580 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ادبیات کودکان و نوجوانان و ترویج خواندن”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

گفتگو با بچه ها درباره قرون وسطا

2,500 تومان
چرا باید گذشته را شناخت ؟ برای اینکه زمان حال را بهتر بشناسیم ، برای اینکه بدانیم چگونه گذشته را ادامه می‌دهیم و چگونه از آن جدا می‌شویم . تاریخ‌نگاران دریافته‌اند که اگر تاریخ را به دوره‌های پی در پی با ویژگی‌هایی مشخص تقسیم کنند ، گذشته را بهتر می‌شناسند و می‌توانند آن را مخصوصاً برای بچه‌ها و جوان‌ترها بهتر شرح دهند . این کتاب درباره پرسش‌هایی از « قرون وسطا » است . پرسش‌هایی در مورد طول مدت و معنای آن ؛ زیرا درباره این دوره تاریخی ، از یک سو تفسیری خوشایند وجود دارد و از سویی دیگر ، تفسیری ناخوشایند . قرون وسطا الهام‌بخش نویسندگان رمان‌های تاریخی بوده است . بعضی از این رمان‌ها بسیار خوش اقبال بوده‌اند . اگر می‌خواهید درباره این قرون چیزهای بسیاری بدانید این کتاب را بخوانید . پیش از این چندین جلد از « مجموعه گفتگو‌ها » منتشر شده است .

مزخرفات فارسی

45,000 تومان
دمار از روزگار یعنی کجا؟ کمتر کسی هست که روزی به کسی وعده نداده باشد دمار از روزگارش درآورد. کلاً دست به تهدیمان خوب است. البته بیشتر وقت‌ها هیچ غلطی هم نمی‌کنیم یا بهتر است بگویم نمی‌توانیم بکنیم، ولی همین که سر طرف داد می‌کشیم: «دمار از روزگارت درمی‌آورم»، دلمان خنک می‌شود. حالا این که بعضی‌ها کینه‌جوتر از بیشتر ما هستند یا دستشان به جایی بند است یا پشتشان به جایی گرم یا اصلاً خودشان منبع گرما و اصل دستگیره‌اند، داستانش فرق می‌کند. این‌جور جاهاست که خبرش را می‌شنویم و برای دیگران هم تعریف می‌کنیم که فلانی یا فلان جا دمار از روزگار فلان کس درآورد. خیلی ساده، یعنی بیچاره‌اش کرد. اما خودِ دمار یعنی چه؟

افسانۀ استر و مردخای

210,000 تومان
افسانه‌ی استر و مردخای داستانی قدیمی در کتاب مقدس یهودیان، «عهد عتیق» است. این داستان در میان تاریخ‌دانان محل شک و تردید است که واقعیت تاریخی دارد یا صرفا افسانه‌ است. مرتضی عرب‌زاده‌ی سربنانی در کتاب افسانه‌ی استر و مردخای از همه‌ی جوانب، بررسی و تحلیل کرده است. در بخشی از عهد عتیق داستانی آمده است که با تاریخ هخامنشیان در دوره‌ی خشایارشاه پیوند خورده است. در این افسانه آمده است که دختری به نام استر ناخواسته وارد دربار هخامنشیان شده و بعد از چندی ملکه‌ی دربار و معشوقه‌ی خشاریارشاه گشته است. او هنگامی که به این درجه می‌رسد قوم یهود را حمایت و پشتیبانی فراوان می‌کند. استر همه‌ی مراحل را با راهنمایی و تدبیر مردخای که پدرخوانده‌ و قیم اوست و علاوه بر این، یکی از وزیران خشایارشاه بوده پیش برده. آن‌ها با کمک و همراهی یک‌دیگر دسیسه‌ها و توطئه‌هایی را که در دربار علیه خودشان و قوم یهود برنامه‌ریزی می‌شده است، خنثی کرده و یهودیان را از مهلکه‌ی بزرگ مرگ و نابودی نجات می‌دهند. در انتهای داستان به خاطر پیروزی استر و مردخای بر بدخواهان جشنی می‌گیرند که پس از آن، به نام عید پوریم شناخته می‌شود و یهودیان آن را همه‌ساله جشن می‌گیرند. افسانه‌ی استر و مردخای در میان تاریخ‌دانان محل شک است. عده‌ی زیادی از مورخان بر این باورند که این داستان وجود خارجی ندارد. مورخان یونانی مانند هرودت از استر نامی نبرده‌اند و نام ملکه‌ی غیریهودی دیگر را به خشایارشاه نسبت می‌دهند. از طرف دیگر عید پوریم یکی از مهم‌ترین اعیاد یهودیان است که با تاریخ ایران نسبتی تنگاتنگ دارد. حالا با تمام این اوصاف سوالاتی هنوز درباره‌ی این داستان مطرح است: آیا داستان استر از نظر تاریخی واقعیت دارد؟ این داستان چه اهمیتی برای مطالعات تاریخی دارد؟ خاستگاه عید پوریم چیست؟ آیا یهودیان در زمان خشایارشاه ده‌ها هزار ایرانی را قتل‌عام کردند؟ مرتضی عرب‌زاده‌ی سربنانی در کتاب افسانه‌ی استر و مردخای (واکاوی خاستگاه جشن پوریم) این سوالات را تحلیل کرده است. کتاب حاضر، چهار بخش دارد که در بخش اول به روابط هخامنشیان و یهودیان می‌پردازد، بخش دوم آن درباره‌ی کتاب استر است که بخشی از عهد عتیق است، بخش سوم آن داستان استر به صورت کامل آورده شده است. آخرین بخش کتاب نیز به عید پوریم و خاستگاه‌های آن پرداخته شده است.

گذرگاه‌های‌ تاریخ‌

480,000 تومان
گذرگاه‌های‌ تاریخ‌ طرح‌ کلی‌ فرایندهای‌ تاریخ‌ را از دوره‌ دیرینه‌ سنگی‌ تا به‌ امروز پی‌ می‌گیرد و برداشتی‌ کلی‌، موجز، بی‌همتا و خواندنی‌ از سراسر تاریخ‌ انسان‌ و قوانین‌ حاکم‌ بر آن‌ به‌ دست‌ می‌دهد. این‌ کتاب‌ پژوهشی‌ گسترده‌ و بلندپروازانه‌ است‌ که‌ نظریه‌ تحول‌ اجتماعی‌ مارکس‌ را پایه‌ راه‌جویی‌های‌ تازه‌ خود قرار می‌دهد. اما پروفسور دیاکونف‌ پنج‌ مرحله‌ تحولی‌ مارکس‌ را به‌ هشت‌ مرحله‌ گسترش‌ داده‌ است‌. از آن‌ گذشته‌ و برخلاف‌ مارکس‌، پروفسور دیاکونف‌ نمی‌پذیرد که‌گذار ما از یک‌ مرحله‌ به‌ مرحله‌ بعدی‌ با ستیزه‌ و انقلاب‌ اجتماعی‌ مشخص‌ می‌شود و بر آن‌ است‌ که‌ این‌ گذارها گاهی‌ با مسالمت‌ و آرامش‌ انجام‌ می‌پذیرد. توجه‌ پروفسور دیاکونف‌ تنها به‌ ابعاد اقتصادی‌ و اقتصادی‌ ـ اجتماعی‌ تحول‌ محدود نمی‌ماند، بلکه‌ عوامل‌ قومی‌، فرهنگی‌، مذهبی‌ و نظامی‌ ـ فن‌آورانه‌ای‌ را نیز که‌ طی‌ قرن‌ها دوام‌ آورده‌ است‌ به‌ تفصیل‌ می‌کاود. پروفسور دیاکونف‌ همچنین‌ این‌ نظر را نمی‌پذیرد که‌ تحول‌ اجتماعی‌ حتماً و الزاماً نشانه‌ پیشرفت‌ است‌ و نشان‌ می‌دهد که‌ چگونه‌ «هر پیشرفتی‌ در عین‌ حال‌ یک‌ پسرفت‌ است‌.» سرانجام‌ کتاب‌ با ارایه‌ چشم‌اندازی‌ از آینده‌ انسان‌ پایان‌ می‌یابد و نتیجه‌گیری‌ در این‌ باره‌ را که‌ آینده‌ چه‌ در بر خواهد داشت‌ به‌ خواننده‌ وامی‌گذارد. خواننده‌ همچنان‌ که‌ همراه‌ کتاب‌ از مراحل‌ گوناگون‌ تاریخی‌ می‌گذرد، با پژوهشی‌ سترگ‌ و تأمل‌برانگیز از فرایند تاریخ‌ نوع‌ انسان‌ مواجه‌ می‌شود که‌ پس‌ از توین‌بی‌ مهم‌ترین‌ اثر تاریخی‌ هوشمندانه جهان‌ به‌ شمار می‌آید. ایگور ام‌. دیاکونف‌ استاد ممتاز موسسه‌ شرِشناسی‌ دانشگاه‌ سن‌ پترزبورگ‌ و صاحب‌ تألیفات‌ عالمانه‌ بسیاری‌ از جمله‌ تاریخ‌ ماد، دوره‌ سه‌ جلدی‌ تاریخ‌ جهان‌ باستان‌ (١٩٨٩)، که‌ او سرویراستار آن‌ بود، و اسطوره‌های‌ باستانی‌ شرِ و غرب‌ (١٩٩٣) است‌.

پانوراما ۴… مسافرخانه سرخ

22,000 تومان
به‌رغم ضرباهنگ سریع زندگی امروز، اوقات ما پر است از فراغت‌های کوتاه و فرصت‌های طلایی. اتاق انتظار پزشک و صف و بانک و وقت‌هایی که توی تاکسی و مترو می‌گذرانیم، می‌تواند وقف سرک کشیدن از پنجره‌ای کوچک به جهان عجیب شاهکارهای ادبی شود. نیز، بارها اتفاق افتاده که تلاش کرده‌ایم مطالعه‌ی یکی از این شاهکارها را آغاز کنیم اما به  دلیل هیبت اثر، نداشتن زمان کافی یا همگام نشدن با حال و هوای داستان از این کار بازمانده‌ایم. در این مواقع دسترسی به گزیده‌ای خوشخوان و مناسب از آثار نویسنده می‌تواند جرئت و شوق مطالعه‌ی نوشته‌ای را که خواندنش کاری شاق به نظر می‌رسید در ما برانگیزد. پانوراما همین هدف را دنبال می‌کند: جهان‌نمایی وسیع که به آسانی در دسترس عموم مخاطبان قرار می‌گیرد.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت