از زمین تا ماه

210,000 تومان

با پایان جنگ‌های داخلی آمریکا، توپچی‌های باشگاه گان (باشگاه توپ) از کار بیکار می‌شوند.

روزی، رئیس باشگاه ایده‌ای مطرح می‌کند که مایۀ شگفتی همگان می‌شود. او پیشنهاد می‌دهد که با توپی غول‌آسا گلوله‌ای بزرگ را به ماه بفرستند و با قمر زمین ارتباط برقرار کنند.

همزمان با انجام مقدمات عملیات، مردی فرانسوی گویی به‌یکباره از آسمان نازل می‌شود و با تلگرافی همه‌چیز را به هم می‌زند:

«گلوله‌ای استوانه‌مخروطی را جایگزین خمپارۀ کروی کنید. می‌خواهم داخلش به ماه بروم». او رئیس باشگاه و یک دانشمند را با خود همراه می‌کند و هر سه راهی ماه می‌شوند… .

از زمین تا ماه با شخصیت‌هایی بی‌مانند و نوشتاری طنزآمیز از مهم‌ترین و پیشرویانه‌ترین رمان‌های ژول ورن به حساب می‌آید.

گروه انتشاراتی ققنوس،بنا به اهمیت آثار ژول‌ ورن، تصمیم گرفت نسخه کاملی از مجموعه آثار این نویسنده را تهیه، ترجمه و منتشر کند تا همه مخاطبان  به صورتی منسجم با نخستین آثارعلمی‌ـ‌ تخیلی جهان پیشگویی‌های علمی این نویسنده بزرگ درقالب رمان‌های جذاب و پرکشش او آشنا شوند.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

از زمین تا ماه

نویسنده
ژول ورن
مترجم
محمد نجابتی
نوبت چاپ ٤
تعداد صفحات ٢٥٤
نوع جلد سلفون
قطع پالتویی
سال نشر ١٤٠٢
سال چاپ اول ١٣٩٧
موضوع
داستان‌های فرانسه
نوع کاغذ تحریر
وزن ٢٦١ گرم
شابک
9786003910454
توضیحات تکمیلی
وزن 0.261 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “از زمین تا ماه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

سحابی خرچنگ

12,000 تومان
كراب با یك زن نامرئی زندگی می كند.دریك كلام، شیرین ترین و نازنین ترین زن نامرئی كه خیلی دلرباتر از بقیه است.دروغ نگویم، بین همه زن هایی كه هیچ وقت ندیده ، همانی است كه نبودنش بی رحمانه تر از همه عذابش می دهد.كراب دلش نمیخواهد بختش را با بخت هیچ كس عوض كند. این عشق زندگی اش را نورانی می كند.او خوشبخت ترین مرد دنیاست.  

مه مانی

15,000 تومان
لباس های پیرمرد رنگ و رورفته و پوسیده به نظر می رسید . انگار نور تند و مستقیم سالیان تارو پودش را به نیش كشیده باشد ، كافی بود دست بهشان بزنی تا از هم وا بروند. پیرمرد سرش را خاراند و دستش را توی بقچه كرد و نان خشكی بیرون آورد و سق زد. چق چق جویدن نان خشك در فضای خالی و سوت و كور میدانگاه پیچید و در دل شیری كور مه فرو رفت.

مورسو؛ بررسی مجدد

9,500 تومان
کامل داود نویسنده‌ی الجزایری است که به زبان فرانسه می‌نویسد. مورسو بررسی مجدد مهم‌ترین رمان وی است که برای او شهرت جهانی و جوایز متعدد به همراه داشته است. از جمله این کتاب برنده جایزه گنکور رمان اول ۲۰۱۵، برنده جایزه انگلیش‌پن ۲۰۱۵، برنده جایزه فرانسوا موریاک ۲۰۱۴، برنده جایزه پنج‌قاره فرانسه‌زبان ۲۰۱۴شده است. رمان کامل داود از همان جایی آغاز می‌شود که بیگانه کامو به پایان رسیده و بر مبنای یک ادعای اصلی بسط پیدا می‌کند. مورسو قهرمان رمان بیگانه آلبر کامو، در جریان محاکمه‌اش برای کشتن عربی بی‌نام و نشان ادعا می‌کند قصد قبلی برای کشتن کسی نداشته و فقط بر اثر آفتاب‌زدگی دست به قتل زده. کامل داود در مورسو، بررسی مجدد نامی به مقتول می‌دهد و برادرش را به عنوان راوی انتخاب و از زاویه دیدِ برادر مقتول، تمامی ماجرا را بازبینی می‌کند. کامل داود در مصاحبه‌ای تأکید می‌کند که این نام‌گذاری را نباید تا حد بازبینی مجددِ شخصیت رمان کامو تنزل داد: «با حذف اسامی، قتل و جنایت پیش پا افتاده می‌شود. اما وقتی مدعی نامتان می‌شوید، برای حقوق انسانی‌تان و برای احقاق عدالت بر‌می‌خیزید.»

آخرین سفر زرتشت

15,000 تومان
زرتشت جوان در آغاز علیه کشتار گاوها در معابد میترایی اعتراض می‌کند. پدر و مادرش او را از ترس "کرپن‌ها" به بیرون شهر نزد فرزانه‌ای می‌فرستند. زرتشت که یکی از ارکان آموزشش دانایی است پس از آموختن از آن فرزانه نزد دانایان دیگر و معابد ادیان مختلف می‌رود. پس از سالیانی چند سخن از اهورا مزدا می‌گوید. مردم به تحریک کرپن‌ها قصد جان او را دارند. زرتشت از شهر "شیز" می‌گریزد و در راهی طولانی به سوی باکتریا (بلخ) گرفتار توطئه کسانی می‌شود که با هر اندیشۀ نویی سر ستیز دارند. او سرانجام به سلامت به بلخ می‌رسد و به کاخ گشتاسب می‌رود. در آن‌جا گرفتار توطئۀ کرپن‌ بزرگ می‌شود. او را جادوگر می‌نامند. پس از تحمل سختی‌هایی چند با برملا کردن توطئه‌ها و گذر از آزمون مس، گشتاسب به سخنان زرتشت گوش فرا می‌دهد. پس از پذیرش آئین زرتشت، توطئه‌های پنهان علیه او که پیام‌آور شادمانی، دانایی، سرافرازی، آشتی و کوشش است ادامه می‌یابد.‏ ‏"آخرین سفر زرتشت" اولین رمانی است که دربارۀ زرتشت نوشته شده است. نویسنده با توجه به مطالب بسیار اندکی که در مورد زندگی زرتشت وجود دارد توانسته است با استناد به همان مطالب اندک و بر مبنای تخیل خود رمانی بنویسد جذاب و خواندنی.‏ فرهاد کشوری در سال ١٣٢٨ به دنیا آمد. مدتی معلم بود و هم‌اینک در جنوب ایران مشغول به کار است. از او تاکنون داستان‌های "بچه آهوی شجاع" (کودکان ـ ١٣٥٥)، "بوی خوش آویشن" (١٣٧٢)، "شب طولانی موسا" (١٣٨٢)، "دایره‌ها" (مجموعه داستان ـ ١٣٨٢)، "گره کور" (١٣٨٢)، و "کی ما را داد به باخت" (١٣٨٤) منتشر شده است.‏

بیراهه‌ای در آفتاب

2,500 تومان
به مرد نگاه کردم. دهانش تکان می خورد. گردنم را کج کردم. انگشتان لخت دخترک تکان می خورد. گل های قالی موج می خوردند و کش می آمدند. "یک، دو، سه،...." مگس سیاهی دور سرم می چرخید. من می خواندم: "خوبان پارسی گو. بخشندگان عمرند." کسی داشت نفس نفس می زد و عاطفه و عرفان نخودی می خندیدند. دهان مرد هنوز تکان می خورد. به دخترک نگاه کردم. او عاطفه بود که محکم به پدرش چسبیده بود.

قاب‌های خالی

22,000 تومان
آن روز هم اتاق نیمه تاریک بود و چهره پونه در سایه دلنشینی قرار گرفته بود. نگاهی به دیوارها انداختم. قاب عکس های زیادی به آن ها میخ شده بود. همفری بوگارت که مشتش را زیر چانه حائل کرده بود, میرزاکوچک خان با جنگلی از ریش و مو. چند سال ریش هایش را نتراشید؟.. پنج سال؟؟ رمان «قاب‌های خالی» داستان ثانیه‌های سپری شده اما ثبت نشده زندگی شهاب است که آرزو داشت کسی آن‌ها را به تصویر بکشد و درون قاب بگذارد. شهاب پنج سال در گذشته خود زندانی بود و تمایلی به شکستن در زندانش نداشت تا وقتی که با پزشک معالج خود – ترنج – که او هم به نحوی زندانی است، آشنا می‌شود. این دو نفر راهی سفری می‌شوند که می‌توانست به آزادی هر دو آنها بینجامد اما ... . بدین ترتیب بیمار-شهاب- با پای خود به ملاقات یکی از روانشناسان حاذق سیاتل می‌رود تا زندگی در وجود او دوباره شکل بگیرد. او پنج سال است که هیچگاه نخندیده، حتی گریه هم نکرده است. خصوصیات منحصر به‌فردی دارد. دنیا از دید او تمام نشده بلکه اوست که به پایان راه رسیده است. «سروکله ترنج پیدا شد و یکراست آمد سراغم. بین آن همه آدم تروتمیز، پیدا کردن مردی با ریش‌های پنج سال نزده، کار دشواری نبود. شده بودم شبیه دیو‌، روبرویم نشست. نور آفتاب می‌تابید به صورتش. بعد از یک سال بالاخره ترنج را در روشنایی می‌دیدم. باز هم موهایش را از پشت بسته بود. بند دلم پاره شد و افتاد یک جای‌دور.»