از قیطریه تا اورنجکانتی
380,000 تومان
معرفی کتاب از قیطریه تا اورنج کانتی
«همهچیز از سرفههای حین خواب شروع شد.» حمیدرضا صدر در کتاب از قیطریه تا اورنج کانتی از بیماری مهلک، روند درمان و روزهای پایانی عمرش با ما سخن میگوید و ما را همراه خود از قیطریهی تهران تا اورنج کانتی آمریکا میبرد. کتاب حاضر که زندگینامهای خودنوشت است پس از مرگ صدر منتشر شده.
دربارهی کتاب از قیطریه تا اورنج کانتی:
حمیدرضا صدر چهرهای شناختهشده در عالم فوتبال و سینما و کتاب است. اگر طرفدار فوتبال بوده باشید، حتماً او را در مقام کارشناس در تلویزیون دیدهاید. اگر از دنبالکنندگان سینما بودهاید، تحلیلهای او را در نشریهی هفت خواندهاید.
اگر فردی کتابخوان بودهاید، حتماً کتاب «تو در قاهره خواهی مرد» یا «نیمکت داغ» را خواندهاید یا حداقل نامشان را شنیدهاید. حالا، در کتاب از قیطریه تا اورنج کانتی، با حمیدرضا صدری روبهرو میشویم که هم همان چهرهی آشنای همیشگی است و هم نیست.
در تاریخ 6 شهریور 1397، دکتر تصاویر ریهی حمیدرضا صدر را نگاه میکند و کلمهای را به زبان میآورد که معنای خطرناکی دارد: مشکوک. و این کلمه برای صدر آغاز یک پایان است، آغاز بیماری مهلک سرطان که سرانجامش مرگ این چهرهی محبوب است، و آغاز روندی که منجر به نوشتن کتابی دربارهی بیماری و مواجهه با مرگ میشود.
در کتاب از قیطریه تا اورنج کانتی، با حمیدرضا صدر در طول این سفر دردناک و همینطور معنابخش همراه میشویم و از قیطریهی تهران تا اورنج کانتی آمریکا میرویم. با صدر در بیمارستان مینشینیم، به آزمایشگاه میرویم، در تصمیمگیریهای دشوار او برای پذیرش معالجه مشارکت میکنیم، و با او برای آخرین بار فیلمهای محبوبش را تماشا میکنیم و فوتبال میبینیم.
کتاب از قیطریه تا اورنج کانتی روایتی از روزهای پایانی عمر کسی است که همیشه او را با لبخند و هیجانش به یاد میآوریم. «مقدمه»، «در تهران» و «در آمریکا» بخشهای این کتاب را تشکیل میدهند که صدر آنها را با بیانی شیوا و صادقانه به رشتهی تحریر درآورده است.
بخش مؤخرهی این کتاب را غزاله صدر، دختر حمیدرضا صدر، نوشته که روایتی از سال پایانی عمر پدرش است.
حمیدرضا صدر در تاریخ 25 تیر 1400 از دنیا رفت.
کتاب از قیطریه تا اورنج کانتی، بنا به درخواست صدر، پس از مرگش منتشر شده و در مدت کوتاه، مورد استقبال طرفداران این شخصیت دوستداشتنی قرار گرفته است.
فقط 2 عدد در انبار موجود است
از قیطریه تا اورنجکانتی
نویسنده |
حمیدرضا صدر
|
مترجم |
—–
|
نوبت چاپ | 27 |
تعداد صفحات | 333 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1403 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
زندگی نامه و خاطرات
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786220108757
|
وزن | 0.0 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 10/ سرمگس میرود به جنگ مگسکش!
خیابان گاندی، ساعت پنج عصر: چهار جستار دربارهی پروندهی جنایت سمیه و شاهرخ که دهه هفتاد را در بهت فرو بر
معرفی کتاب خیابان گاندی؛ ساعت پنج عصر: چهار جستار درباره پرونده جنایت «سمیه و شاهرخ» که دهه هفتاد را در بهت فرو برد
مهراوه فردوسی 25 سال پس از وقوع جنایت «سمیه و شاهرخ» بهسراغ این داستان هولناک میرود و در کتاب خیابان گاندی؛ ساعت پنج عصر از ابعاد گوناگونی به این واقعه نگاه میکند. نویسنده در این کتاب بیشتر بر چگونگی مواجههی دیگران با این ماجرا تأکید دارد؛ نه چرایی وقوع این قتل. از همین رو، این اثر در دستهی کتابهای جرمشناسی روایی قرار میگیرد.دربارهی کتاب خیابان گاندی؛ ساعت پنج عصر
وقتی داستان جنایتی را در صفحهی حوادث روزنامه میخوانیم، به آن فقط از زاویهی دید «یک» نفر نگاه میافکنیم. برای مثال ماجرای یک قتل را میتوان در چند جمله خلاصه کرد: «روز چهارشنبه 12 دی 1375 در خانهی شمارهی 19 خیابان گاندی جسد دو فرزند صاحبخانه پیدا شد: پسری نُهساله به نام محمدرضا و دختری چهاردهساله به نام سپیده.» چنین خبری در گوشهای از روزنامه پدیدار میشود و شاید توجه هیچکس را جلب نکند. شاید برخی فکر کنند که سارقی به این خانه حمله کرده و با دیدن این دو کودک، مجبور شده آنان را به قتل برساند. اولین چیزی که به ذهن مأموران میرسد، همین است. اما ماجرا به این سادگی نیست. هیچ چیز از خانه سرقت نشده و اظهارات دختر شانزدهسالهی خانواده، سمیه، ضد و نقیض است. آیا این قتل به یک دعوای خانوادگی برمیگردد؟ فقط دوازده ساعت بعد از وقوع حادثه، مأموران پلیس حقیقت امر را کشف کردند و پرده از یک جنایت وحشتناک و غمانگیز برداشتند. جنایتی که مهراوه فردوسی در کتاب خیابان گاندی: ساعت پنج عصر از آن میگوید. باز هم داستانی یکخطی در روزنامه: «دختر شانزدهسالهی خانواده، سمیه، با همراهی نامزدش، شاهرخ، برای رسیدن به ثروت خانوادگی خواهر و برادر کوچکش را خفه کرد.» اما این تلقی روزنامهنگاران در آن زمان است. با خواندن همین جمله هزاران سؤال به ذهنمان هجوم میآورند: شاهرخ و سمیه چطور عاشق هم شدند؟ رابطهشان چگونه اینچنین جدی شد؟ چرا دست به قتل اعضای خانوادهی سمیه زدند؟ مگر سمیه خواهر و برادرش را دوست نداشت؟ چرا شاهرخ با او همکاری کرد؟ مادر و پدر سمیه پس از شنیدن خبر قتل چه حالی داشتند؟ خواهر و برادر سمیه در آخرین لحظات زندگیشان به چه فکر میکردند؟ پدر و مادر شاهرخ چطور با این اتفاق وحشتناک مواجه شدند؟ و از همه مهمتر، مردم و جامعه راجعبه این جنایت هولناک چه نظری داشتند؟ مهراوه فردوسی سعی داشته از چندین جنبه به حادثهی خیابان گاندی نگاه کند. در کتاب خیابان گاندی؛ ساعت پنج عصر با چندین خردهروایت مواجه میشویم تا شرایط همهی افراد درگیر در این ماجرا را بهتر درک کنیم.از دو که حرف میزنم از چه حرف میزنم
مارکس در واپسین سالها: زندگینامهی فکری (1883-1881)
در بخشی از کتاب مارکس در واپسین سالها (1883 -1881): زندگینامهی فکری میخوانیم
آنچه بیش از همه مارکس را درگیر کرد شیوهی برخورد مورگان با عوامل تولیدی و تکنولوژیک بود که آن را پیششرطهای ترقیِ اجتماعی در نظر میگرفت، و مارکس شدیداً درگیر این شد که گزیدهای در صد صفحه با حروفی بسیار ریز فراهم کند. این مطالب دربرگیرندهی بخش عمدهی آن چیزی شد که به نام دفترهای قومشناسی میشناسیم. این یادداشتها شامل گزیدههایی از آثار دیگر نیز بود: جاوه، یا چگونگی ادارهی یک کلنی (1861) اثر جیمز مانی، وکیل و متخصص مسائل اندونزی؛ دهکدههای آریایی در هندوستان و سیلان (1880) اثر جان فیر (1905 1825)، رئیس دادگاه عالی سیلان؛ و گفتارهایی دربارهی تاریخ اولیهی نهادها (1875) اثر هنری ماینِ تاریخنگار، که حجم آنها در مجموع به صد برگ دیگر میرسید. مقایسهی تطبیقی مارکس از این نویسندگان ما را به این گمان میرساند که او تمام این مطالب را در دورهی نسبتاً کوتاهی گردآوری کرد تا حقیقتاً به این موضوع تسلط پیدا کند. مارکس پیشتر در پژوهشهای پیشینش، یعنی در نخستین پارهی ایدئولوژی آلمانی، در بخشِ بلندی از گروندریسه با عنوان «صورتبندیهای پیشاسرمایهداری»، و در مجلد اول سرمایه، صورتبندیهای اجتماعی سیاسی گذشته را بررسی و دربارهی آنها اظهارنظر کرده بود. در سال 1879، مطالعهی مالکیت اشتراکی زمین (1879) اثر کووالفسکی بار دیگر مارکس را به این موضوع سوق داد. اما اساساً با دفترهای قومشناسی بود که مارکس با پژوهشهای ژرف و بهروز درگیر شد. او این کار را با هدف گسترش دانشش از دورههای تاریخی، حوزههای جغرافیایی و مباحث موضوعیای انجام داد که برای پیشبرد سریع نقدش بر اقتصاد سیاسی ضروری میدانست. علاوهبراین، تحقیقات یادشده مارکس را قادر ساخت تا اطلاعات خاصی دربارهی ویژگیها و نهادهای اجتماعی گذشتههای دور کسب کند و در جریان مطالبی قرار بگیرد که در زمان نگارش دستنوشتههای دهههای 1850 و 1860 در اختیارش نبود. دستآخر، این پژوهش مارکس را با تازهترین نظریههایی آشنا کرد که برجستهترین پژوهشگران وقت آن را پیش برده بودند.خموشان
معرفی کتاب خموشان: داستانهای کوتاه آلبر کامو
کتاب خموشان: داستانهای کوتاه آلبر کامو نوشتهی آلبر کامو، مجموعهای از شش داستان این نویسنده و فیلسوف شهیر فرانسوی است. او در این داستانها به تنهایی انسان و حس بیگانگی و انزوا پرداخته است. احساس تعلق آلبر کامو به الجزایر، پیرنگ بسیاری از داستانهای کتاب خموشان را شکل داده است و در برخی از داستانهای این مجموعه، ما تصویری از خود کامو را مشاهده میکنیم. آلبر کامو که در سال 1957 برندهی نوبل ادبیات شده بود، کمی پس از انتشار این کتاب در یک تصادف در گذشت.دربارهی کتاب خموشان: داستانهای کوتاه آلبر کامو
داستانهای کتاب خموشان (Exile and the Kingdom) نوشتهی آلبر کامو (Albert Camus) همه درونمایههای اگزیستانسیالیستی دارند. نام اصلی کتاب، «جلای وطن و قلمرو» است و در آن شش داستان کوتاه از آلبر کامو، نویسندهی مشهور فرانسوی گرد آمدهاند. اسمِ هیچکدام از داستانهای این مجموعه، جلای وطن و قلمرو نیست، ولی شخصیتهای این داستانها سلطنت و قلمروی خود را به معنایی فلسفی از دست دادهاند. این شخصیتها تنها هستند و به نوعی از جامعهی خود بیرون زدهاند. در تمامیِ این داستانها، شخصیتها با جهانِ اطرافشان تضاد دردناکی دارند. تضادی که انزوایی خودخواسته یا ناخواسته را در پی داشته است. شخصیتهای این داستانها تبعید شدهاند و بر سر دوراهیای قرار دارند؛ بین تنهایی و تعلق؛ بین مهاجرت و بازگشت؛ بین سکوت و صدا. داستانهای کتاب خموشان، این باور آلبر کامو را نشان میدهند که زندگی و جهان بیمعنی هستند و بزرگترین و اصلیترین نیاز و میل بشر یافتن معنایی برای زندگی و جهان است. از نظر آلبر کامو، پوچیِ زندگی ناشی از برخورد و مواجههی این دو واقعیت با یکدیگر است و تنها کاری که میتوان کرد این است که این کشمکش را بفهمیم و بدون آنکه به دنبالِ راهِ فراری باشیم در این کشمکش و تعارض زندگی کنیم. آلبر کامو در داستانهای کتاب خموشان، توانایی بیبدیلی در تصویر کردن مناظر زیبا، اما خشن از خود نشان میدهد. آفتاب سوزان و صحراهای الجزایر، دشتهای متروک، جنگلهای انبوه و رازآلودِ برزیل، همه با نثری قدرتمند و شاعرانه تصویر شدهاند. آلبر کامو با ترسیم چنین مناظری به خوبی توانسته است احساسِ عمیقِ تعلقش به زادگاهش را نشان دهد. همین احساس تعلق هم موجب شده است که در داستانها نشانههای بسیاری از خود کامو را میبینیم. برای مثال، در داستانِ میزمان، شخصیت اصلی نامی شبیه به نامِ کامو و حتی دغدغههایی شبیه به خودِ آلبر کامو دارد؛ این شخصیت هم دلش برای الجزایر میسوزد ولی الجزایریها به واسطهی کشوری که در آن زندگی میکند، به او اعتماد ندارند و او را محرم خودشان نمیدانند. کتاب خموشان، آخرین کتابی از آلبر کاموست که پیش از مرگ نابهنگامش در سال 1960 منتشر شد. این کتاب توسط محمدمهدی شجاعی ترجمه شده و انتشارات چشمه آن را منتشر کرده است.سگ سالي
معرفی کتاب سگ سالی
کتاب سگ سالی به قلم بلقیس سلیمانی، زندگی فردی به نام «قلندر» را روایت میکند که از اعضای دون پایه سازمان مجاهدین خلق است و پس از دستگیری اعضای این سازمان زندگیاش به تباهی کشیده میشود. این داستان از سالهای دهه 60 آغاز میشود. رمان شخصیت محورِ سگسالی، که به نوعی زیر مجموعه ادبیات داستانی انقلاب هم هست، به روایت برشی از تاریخ معاصر ایران میپردازد. قلندر، دانشجوی دانشگاه تهران است که گرفتار چنگال بیرحم سازمان مجاهدین خلق شده و پس از دستگیری اعضای این سازمان به شهر خود میگریزد و به مدت 24 سال خود را در یک طویله محبوس میکند. بلقیس سلیمانی متولد کرمان است. او در رشته کارشناسی ارشد فلسفه تحصیل کرده و بیش از هشتاد مقاله در مطبوعات نوشته است. برخی از داستانهای وی به زبانهای انگلیسی، ایتالیایی و عربی ترجمه شده است. سالهای دهه 60 و دغدغههای این سالها را به وضوح در آثار بلقیس سلیمانی داستاننویس، منتقد و پژوهشگر ادبی میتوان دید. ویژگیای که خواننده را برای خواندن حوادث آن روزگار بیتاب میکند. دیگر آثار وی عبارتاند از: «بازی آخر بانو»، «بازی عروس و داماد»، «خاله بازی»، «به هادس خوش آمدید»، «پسری که مرا دوست داشت»، «من از گورانیها میترسم» و… در بخشی از کتاب سگ سالی میخوانیم: قلندر اینجور مواقع نگاه میکرد به صنم، میخواست پیروزیاش را در بحث با صنم جشن بگیرد. صنم در جشن قلندر شرکت نمیکرد. قلندر به جای برق شادی در چشمهای صنم نگرانی مبهم و کوری میدید که نمیدانست منشأ و مبدأش چیست. تا اینکه یک روز صنم گفت دوست ندارد قلندر با حسینعلی بحث کند. موسی به دین خود، عیسی هم به دین خود. «چرا شما دوتا اینقدر با هم کل کل میکنین؟ شما مثلاً پسر عمو هستینها.» و قلندر اضافه کرده بود: «حسینعلی برادر نامزدمم هست ها.» صنم شوخی قلندر را نشنیده گرفته بود و از قلندر خواسته بود دیگر با حسینعلی بحث نکند. گفته بود این بحثها عاقبت ندارد. قلندر آن روز خندیده بود و گفته بود: «هر چی تو بگی، صنم بانو.» ولی شب دوباره نشسته بود رو به روی حسینعلی و از ارتجاع سیاه حرف زده بود. همین ماه پیش بود که ماه سلطان گفته بود حسینعلی منتقل شده سپاه گوران، الحمدلله. قلندر وقتی خبر را شنید نمیدانست باید خوشحال باشد یا ناراحت. ناراحت شد. البته وقتی جریان جست و جوی خانهی اسفندیار را شنید. «مرتیکه کار خودشو کرد.» کافی بود گوسفندی که آن تابستان دادالله برایشان میکشت تا با خودشان به سرچشمه ببرند لاغرتر از گوسفند سال قبل باشد تا مرتیکه المشنگه راه بیندازد. ظاهراً، آن طور که ماه سلطان داستان را تعریف میکرد، اسفندیار به حسینعلی خبر میدهد که مادر و دختر چیزهایی در خانهاش پنهان کردهاند و او میترسد این آت و آشغالها عاقبت بلای جانش بشوند. بهتر است او که مأمور دولت است و امین خانواده، بیاید و رسماً آنها را پیدا کند و به نام قانون ضبطشان کند.محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-درونگری
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کنددانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-تاریخ هستی شناسی هنر
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ماکس شلر
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند.
ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.
نقدی بر این کتاب
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.