استخوان

48,000 تومان

کاوه از میدان جنگ مرخصی گرفته یا گریخته است تا در روستای پدری، در کنار قوم و خویش، استراحت کند، سوگوار دوستی باشد، خاطراتی بیابد و در عاقبت کارش بیندیشد. اما مردی در آن‌جا به دنبال دختر گمشده‌اش است.

کاوه درمی‌یابد که بسیاری به این روستای مرزی می‌آیند تا بگریزند.اما در میان سخنان و حدیث اقوامش درمی‌یابد که از خانواده‌ی خودش نیز بسیاری گمشده یا مفقودند.

به دنبال پاسخی برای این معما می‌رود و با گذشته‌ی نامعلوم پدر و مادر خودش مواجه می‌شود. دیگر می‌کوشد تا راز زندگی مادرش را بداند و جوابی در چرایی تاریکی و ابهام سرگذشت وی بیابد.

کاوه در این روستای پرت و دورافتاده، در مکانی که قبرستان عظیم‌ترین و مهم‌ترین بخش آن است، با سرگذشت خانواده‌اش روبه‌رو می‌شود، می‌کوشد تا از نقل‌قول‌ها و تصاویر و خاطرات داستانی سرراست ببافد و باز می‌فهمد که این ممکن نیست.

گاه آن اطلاعات در تأیید یکدیگر است و گاه کل ساختمان روایت کاوه را به هم می‌ریزد.

رمان استخوان بازتاب تلاش نسلی است که هویتی جعلی داشته است، با آن خوش بوده و از آن قصه‌ها و افسانه‌ها بافته است اما حوادث روزگار دروغین بودن آن‌همه را عریان کرده است.

کسانی می‌گریزند تا از این واقعیت دردناک در امان باشند، عده‌ای کتمان می‌کنند و دل به همان قصه‌ها می‌بندند و گروهی سر در پی حقیقت می‌گذارند و از پا می‌افتند.

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9786220101154 دسته: , , , , , برچسب: ,
توضیحات

استخوان

نویسنده
 علی اکبر حیدری
مترجم
—–
نوبت چاپ 5
تعداد صفحات 186
نوع جلد شومیز
قطع پالتویی
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786220101154
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “استخوان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

ماجراهای ریکی‌پرنده 3/ کلاه‌گیس فرفری

88,000 تومان
انتشارات هوپا منتشر کرد: ریکی از بالای سر یک سگ و یک گروه دخترهای راهنما پرواز می‌کند. اگر آن‌ها بالا را نگاه کنند، او می‌افتد، آن‌هم درست روی سرشان. برای ریکی این مسئله نه تنها خجالت آور است، بلکه مرگ‌آور است. با خواندن دو داستان کلاه‌گیس فرفری و یک گاز کوچولو احتمالا قاه‌قاه می‌خندید، به کارهای پسری که دنبال شهرت است، هم‌روی زمین و هم بین زمین و آسمان.
سفارش:0
باقی مانده:1

مهماني تلخ

70,000 تومان

در بخشی از کتاب مهمانی تلخ می‌خوانیم

با انگشت جلو را نشان داد. خواستم راه بیفتم که دیدم دنده عقب گرفت و به سرعت آمد طرفم. جلوام که رسید، زد روی ترمز، طوری که لاستیک‌ها چند سانتی روی آسفالت کشیده شدند. سرم را خم کردم و کنار شیشه‌ی نیمه پایین گفتم: « پارک‌وی. » با انگشت شست، صندلی عقب را نشان داد.

وقتی در را باز کردم، زنی که عقب نشسته بود، رفت کنار شیشه. سوار شدم. راننده زد توی دنده. گفت: « حالا تا نیایش بریم. » « من پیاده می شم. » خواستم دستگیره را بکشم که گفت: « بشین، آقاجون. بالاخره یه کاریش می‌کنیم. » برگشته بود. گفتم: « نمی خوام وسط راه تاکسی عوض کنم. » پایش را گذاشت روی گاز و ماشین از جایش کنده شد.

شاید هنوز بیست متر نرفته بود که گفت: « خیلی زود جوش می آری،آقا. » « جوش نمی آرم. گفتم که نمی خوام تاکسی عوض کنم. » « اصلاً اون جا که شما وایساده بودی تا صبح هم کسی سوارت نمی‌کرد. » از توی آینه نگاهی به من انداخت.

بعد سرش را چرخاند طرف مردی که صندلی جلو نشسته بود. گفت: « شما دیدینش، آقا؟ » مرد بی آن که نگاهش کند، گفت: « من اصلاً حواسم به خیابون نبود.» زن گفت: « من دست شونو دیدم. » « آره، منم همون یه دستو دیدم که از لای درخت ها اومده بود بیرون. معلوم می شه شما هم مثل من حواس تون خیلی جَمعه. » گفتم: « می خواستین بیام وایسم وسط اتوبان؟ »

« دیگه آخه شما هم خیلی رفته بودی کنار. تا آدم می اومد بفهمه چی به چیه، پنجاه متر رفته بودجلو. » مردی که جلو نشسته بود، گفت: « اتفاقاً ایشون کار درستی کردن. تو این شهر تا بخوای جوون الکی خوش هست. می زنن به آدم و درمی رن. بعدش هم هیچی به هیچی. جنازه ت افتاده وسط اتوبان. » زن گفت: « آره، واقعاً. » کیفش را که گذاشته بود روی زانویش، باز کرد و دستمالی بیرون آورد

 گفت: « اگه تا پارک وی می رین، من هم می آم. » راننده از توی آینه نگاهش کرد. « تا تجریش هم بخواین می رم. می خوام برم اون جا بنزین بزنم.«من همون پارک وی پیاده می شم.» دوباره توی آینه نگاهش کرد. گفت: «رو چشمم، خانم.» لبخند زد.

کمی بعد، وقتی داشتیم به پل گیشا نزدیک می شدیم، راننده شیشه اش را تا آخر پایین کشید. آرنجش را گذاشت لب پنجره و به ماشین بغلی نگاه کرد که داشت نزدیک ما حرکت می کرد. از پنجره‌ی بازش صدای آهنگ ملایمی به گوش می‌رسید.

گفت: «لامسب، انگار نه انگار پاییز شده. هوا از تابستون هم گرم تره». دست راستش را گذاشت به صورتش. حدس زدم دارد با سبیلش ور می‌رود. باز توی آینه نگاهی به من انداخت. وقتی دید حواسم به اوست، نگاهش را دزدید. با این حال هنوز چشم‌های ریزش پیدا بود.

اسب‌ها اسب‌ها از کنار یکدیگر

120,000 تومان

خواندن کتابهای محمود دولت آبادی جسارت می خواهد و عشق؛ نوشتن از آن که دیگر جای خود را دارد!

عنوان کتاب جذابیت خاصِ دولت آبادی را دارد. نمی دانی با چه قصه ای مواجه هستی. جای هیچ گونه حدس و گمانی باقی نمی ماند.

باید دلت را بزنی به دنیای قصه های دولت آبادی که قطع به یقین احتیاط کنید که فرق شدنتان حتمی است!

ای کاش این‌افتخار نصیبم میشد که میتونستم دستانتشون رو ببوسم.

درخت تنومند ادبیات ایران که ریشه در دل و جان من دارد.

««توصیه»»

این کتاب هم مثل سایر کتابهای دولت آبادی به تمرکز و دقت نیاز داره که سرسری از جملات کتاب گذر کنید که کتاب حاوی جملات بسیار زیبا ‌قابل تاملی است.

راستی شخصیت اصلی کتاب من رو یاد شخصیت اصلی کتاب «سلوک دولت آبادی» یعنی قیس می‌انداخت.

هر دو پیر و سرگرشته و حیران

فضای این کتاب چیزی بود بین کتاب سلوک و بیرون در ولی با قصه ی خاص خودش.

::::اندکی از داستان کتاب::::

کتاب پیش رو در‌مورد مردی است بنام کریما یا کریم مُروا که دچار سرگردانی و به دنبال آن شبگردی شده است. که در همین شبگردی هایش به خانه پیرمردی بنام ملک پروان می رسد.

کریما در جستجوی آدم هایی است که در گذشته آنها را می شناخته و. یا گمان می‌کند که می شناخته!

ر این بین کریما با پسر خوانده ملک پروان آشنا می‌شود با نام مستعار *مَردی*

ملک پروان پسر دیگری هم دارد بنام ثَری که از آن خبری ندارد و منتظر رسیدن خبری از زنده و یا مرده اوست...

:::باقی داستان بماند برای خواندن توسط شما ؛) :::

سفارش:0
باقی مانده:2

گل صحرا

25,000 تومان
در قسمتی از متن پشت جلد کتاب گل صحرا آمده است:
واریس دیری زنی فوق‌العاده است. روح او مانند زیبایی‌اش نفس را در سینه جبس می‌کند. او به شکلی مضاعف زندگی می‌کند. روزها مدل بین‌المللی معروف و سخنگوی حقوق زنان در آفریقاست و شب‌ها رؤیای بازگشت به خانه، به وطنش سومالی را در سر می‌پروراند. وقتی واریس دوازده سال بیش‌تر نداشت، از زندگی کوچ‌نشینی صحرانشینی فرار کرد. چون پدرش در مقابل پنج شتر ترتیب ازدواجش را با مرد غریبه‌ای شصت ساله داده بود. او از صحرای سخت سومالی می‌گذرد و به لندن جایی که به وسیله‌ی عکاسی کشف می‌شود، سفر می‌کند اما با خود خاطرات ناگوار و درد و رتج واقعی سنتی کهن را به همراه می‌برد؛ ختنه، وقتی که او پنج سال داشت، ختنه شد.

نظام اداری مسلمانان در صدر اسلام

8,200 تومان
پس از انحلال دولت عثمانی و بحران در فقه سیاسی مسلمانان که به پیدایش نظریه جدایی دین از سیاست انجامید، عبدالحی کتّانی (متوفای1382ق)، از عالمان برجسته و سیاستمداران مغرب اسلامی، کوشید تا با تدوین کتاب التراتیب الاداریه، نظام حکومتی پیامبر خدا (ص) را در پیش دید مخاطبان قرار دهد. او با تخصّص ویژه ای که در حدیث، رجال و تاریخ داشت، با مبنا قرار دادن کتاب تخریج الدلالات السمعیه علی ما کان فی عهد رسول الله (ص) من الحرف والصنائع و العمالات الشرعیه، نوشته علی بن محمد خزاعی تلمسانی (متوفای 789 ق) و اعتماد بر آن کتاب این اثر جاودانه را بر جای گذاشت. کتّانی به منظور اثبات یکی بودن دین و سیاست در اسلام، آنچه را به نظامات سیاسی و حکومتی در عصر نبوی مربوط بود، از لابه لای متون تاریخی و سیره ها استخراج و با فصل بندی مرتبی ارائه کرد.  او تأکید داشت، ریشه های تمدن اسلامی و تمام آنچه به عنوان اجزای حکومت از آن یاد می شود، در سیره نبوی وجود داشته و بعدها رشد کرده است. این کتاب نه تنها منبعی برای شناخت حکومت در اسلام، که اثری پایه ای برای شناخت تاریخ تمدن اسلام است.  

پدر کشي

130,000 تومان
یکی از جذاب‌ترین رمان‌های املی نوتومب که شاید در نگاه اول شباهت زیادی به کارهای دیگرش نداشته باشد. داستان‌های نوتومب هیچ‌وقت داستان‌های پیچیده‌ای نبوده‌اند. یعنی داستان‌ها را هیچ‌وقت به شکل پیچیده‌ای تعریف نکرده و برعکس ترجیح داده شخصیت‌های پیچیده و چندلایه‌ای را برای داستان‌هایش انتخاب کند که سر درآوردن از درونیات‌شان آسان نباشد. اما چیزی که باعث می‌شود «پدرکشی» ظاهرا شبیه داستان‌های دیگرش نباشد این است که شخصیت اصلی داستان‌های نوتومب بیشتر وقت‌ها خود او هستند یا دست‌کم شباهتی به نویسنده‌ای دارد که پیش از این شناخته‌ایم. البته این‌بار هم خود نوتومب در داستان حاضر است، اما بیشتر به عنوان نویسنده‌ای که دارد داستانی را برای‌مان تعریف می‌کند. داستانی که مثل داستان‌های دیگر او درباره‌ی حسادت و باقی خصوصیت‌های انسانی است. داستان پسری که به عنوان عنصر اضافه از خانه بیرونش می‌کنند و او هم روانه‌ی جایی دیگر می‌شود تا به آرزوی بزرگش برسد. به شعبده‌بازی که در همه‌ی این سال‌ها سعی کرده به کمک فیلم‌های آموزشی و خوب دیدن برنامه‌ها اجرایش کند و البته در این میان نیز تکنیک‌های قمار و کلک زدن در بازی را یاد می‌گیرد. از این نظر پدرکشی دقیقا در فاصله‌ی شعبده‌بازی و کلک زدن در قمار اتفاق می‌افتد. بچه‌ای که دارد بزرگ می‌شود و به خانواده‌ی جدیدش کلک می‌زند. طبیعی است که عنوان کتاب خواننده‌اش را یاد سرگذشت ادیپ بیندازد. اما این نوع پدرکشی واقعا از آن نوع نیست که پیش از این خوانده‌ایم. و خود این کشتن هم به قدم زدن روی خط باریک شعبده و کلک زدن در قمار شبیه است. این کتابی است که می‌شود خواندنش را به هر کتاب‌خوانی پیشنهاد کرد.
سفارش:0
باقی مانده:2