اصلاحات
195,000 تومان
جاناتان فرنزن مانند توماس پینچن، دن دلیلو و دیوید فاستر والاس، از آندست نویسندگان آمریکایی است که با فرهنگ معاصر این کشور که تحت سلطهی تلویزیون و اینترنت است، سر عناد دارد و آگاهانه کوشیده است تا رمانهایش را از فضای ادبی امریکا که به دنبال رمانهای سرگرم کننده و خوشخوان و بیمعناست دور کند.
او در این راه از تمهیدات گوناگون بهره برده. یکی از این راهحلها افزودن به حجم اطلاعات در رمان است که آن را رمان دانشنامهای نیز مینامند و پای علوم مختلف از جمله ریاضیات و شیمی و فیزیک را به متن باز میکند.
فرنزن از سال 1989 میلادی تاکنون پیوسته در کار آفرینش ادبی بوده است. رمان اصلاحات نظر منتقدان و مخاطبان را جلب کرد و به یکی از پرمخاطبترین آثار قرن جدید مبدل شد و برندهی جایزهی ملی کتاب آمریکا شد.
آغاز رمان به هجوم خزان میماند و در چند سطر زوال و نابودی را در پیش چشم ترسیم میکند. فرنزن با این آغاز نشان میدهد که جهان بیرون و درون یکی است و طبیعت همان است که فرد تجربه میکند.
اصلاحات روایت خانوادهای فروپاشیده است. داستان زوجی سالخورده و فرزندانشان که کنار یکدیگر و جدا از هم گرفتار مشکلاتی پیچیده اما سادهاند. خانوادهای که اعضای آن با وجود مشکلات شخصی همچنان دربند و پایبند به احوالات یکدیگرند اما چنان غرق در پریشانی خویشاند که ایشان را تنها میتوان بیعلاقه به زندگی معرفی کرد.
این جهان با سفرهای بسیار و تغییر مداوم فضا چنان رنگارنگ است که مخاطب هرگز گمان نمیبرد که گرفتار زوال خاندانی آمریکایی است. خاندانی که گویی جایی در قرن جدید ندارد.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
اصلاحات
نویسنده |
جاناتان فرنزن
|
مترجم |
پیمان خاکسار
|
نوبت چاپ | 7 |
تعداد صفحات | 744 |
نوع جلد | گالینگور |
قطع | وزیری |
سال نشر | 1402 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
داستان
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786220107538
|
وزن | 0.0 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
از غبار بپرس
تام گیتس 1/ دنیای معرکهی تام گیتس
معرفی کتاب تام گیتس 1: دنیای معرکه تام گیتس
کتاب تام گیتس 1: دنیای معرکه تام گیتس، اثر لیز پیشون، یک رمان گرافیکی طنز و برندهی جایزهی کتاب طنز رولد دال است. این کتاب جلد اول از مجموعهی پرفروش و مشهور تام گیتس محسوب میشود و ماجراهای بامزه و خندهدار یک پسربچهی بازیگوش و دردسرساز به نام تام گیتس را از زبان خودش و در قالب نقاشیها و خطخطیهای او بیان میکند.در بخشی از کتاب تام گیتس 1: دنیای معرکه تام گیتس میخوانیم
توی راه خانه، ماجرای مارکوس را موبهمو برای درک تعریف میکنم (به خصوص آن قسمت ژاکت-دامن پوشیدنش را). وقتی میگوید برای حیوانش یک اسم باحال پیدا کرده، سعی میکنم اسمش را حدس بزنم. «راکی؟» «راور؟» «تیز دندان؟» درک میگوید: «خروس» «خروس؟ اسم سگترو گذاشتی خروس؟» (فکر کنم بعداز مدتی به اسمش عادت میکنیم.)شاهنامهی فردوسی 17: پادشاهی خسرو پرویز
در بخشی از کتاب شاهنامه فردوسی - جلد 17: پادشاهی خسرو پرویز میخوانیم
شاه ایران از کار آنان بسیار تعجب کرد و با سپاهش سه روز پشت درِ آن شهر ماند. روز چهارم کسی را فرستاد و به آنان چنین پیغام داد: «سپاه بسیاری با ما نیست. گرچه به این شهر نزدیک شدهایم؛ اما برای جنگ نیامدهایم. برایمان آذوقه بفرستید و ما را یاری کنید و در پی شکست ما نباشید.» اما حرف در نظر آنها خوار بود و سپاهیان شاه نیز همه خسته و گرسنه بودند. در همان هنگام ابری تیره پدیدار شد و مانند شیر خشمگین غرّید و آنگاه باد سختی بر آن شهر وزیدن گرفت. صدای مردم در هر کوی و برزن برخاست. وقتی نیمی از آن شب تیره گذشت، قسمتی از دیوار شهر فروریخت. تمام مردم داخل شهر از آن کار در شگفت ماندند و اسقف در مقابل خداوند به عذرخواهی پرداخت. در هر کوی و برزن آذوقه تهیه کردند و با سه کشیش پیر آنها را بیرون آوردند. کشیشها از هرچه در آن سرزمین بود، از لباسهایی که محصول سرزمین روم است با زاری و ناله نزد شاه ایران آوردند و گفتند: «ای شاه! ما گناهکاریم.» چون خسرو جوان و خوشکردار بود، آنها را بهخاطر بدیای که کرده بودند، سرزنش نکرد. در آن شهر کاخی بود که بلندیاش به آسمان میرسید. در آن پُر از برده بود؛ زیرا قیصر آنجا را چنان ساخته بود. شاه از دشت به درون شهر آمد و در آن شهرستان بسیار گشت. تمام رومیان او را ستودند و به زیر پایش گوهر افشاندند. وقتی شاه به آن جای آباد رسید، مدتی را در آن به استراحت پرداخت و آنگاه نامهای برای قیصر نوشت و از آن طوفان و باد و باران و ابر سیاه گفت. سپس از آن شهرستان بهسوی سرزمین مانُوی راند که خردمندان آن را بهشت میدانستند. هرکس از اهالی مانُوی که خردمند و بزرگزاده بود و از راهبان و کشیشان، با هدیه و نثار بسیار نزد شاه ایران شتافتند.میلیسنت مین، دختر نابغه
قسمتی از متن کتاب
من کلوچه خودم را تف کردم. ولی امیلی کلوچه اش را خورد. هر طور شده به لبخند زدن ادامه داد. واقعا آدم جالبی است. البته امیلی عیب هایی دارد. همه ما عیب هایی داریم. مثلا خود من. همیشه در تمیز کردن پانچ سه سوراخه ام سهل انگاری می کنم. امیلی هم همینطور. رفتارهایی دارد که من را دیوانه می کند. مثلا اینکه همیشه وانمود می کند. به بازی های جدید پدرم علاقه مند است. یا این که اصرار دارد به مادرم در کار خانه کمک کند. که خیلی مسخره است. چون در خانه شان دست به سیاه و سپید نمی زند. و بدتر از همه. رفتار او با پسرهاست. امیلی جلوی پسرها به کلی عقلش را از دست می دهد. از نظر من حرف زدن با پسرها وقت تلغ کردن است. اما امیلی اصرار دارد. پسرها مهمترین بخش زندگی اند. هر موقع یک سر با نمک ببیند. با انگشت نشانش می دهد. و آبرو ریزی راه می اندازد. بیشتر علاقه دارم . به فکر گرفتن مدرک های درسی ام باشم. تا اینکه به موجوداتی مثل پسرها اظهار علاقه کنم. نمی توانم این را به او بگویمجنگولکبازیهای جناب تام 2/ جناب تام به ساحل میرود
برشی از متن کتاب
یک روز صبح زود آنجلا ثراگمورتون و جناب تام از خانه بیرون رفتند. راه افتادند سمت ساحل. یک عالمه طول کشیده بود تا وسایل سفرشان را ببندند. جناب تام تا آن روز هیچ وقت به ساحل نرفته بود و خیلی دلش میخواست توی ساحل گردش کند. آنجلا تندی زیراندازها را انداخت و بساطشان را پهن کرد. به جناب تام گفت: "برو بازی کن! جای دوری نرو. یک جایی باش که بتوانم ببینمت. مهمتر از همه..." "...پسر خوبی باش!" کمی بعد آنجلا خوابش برد و جناب تام هم شروع کرد به گشت و گذار روی شن های ساحل. یک قلعه آن نزدیکی ها بود. از بالای آن میشد منظرهی زیبای ساحل را تماشا کرد. جناب تام تصمیم گرفت زمین را بکند و گنج پیدا کند. و پیدا هم کرد، آن هم یک عالمه! آن قدر ورجه وورجه کرد که حسابی گرم شد. دوید طرف دکهی بستنی فروشی. مرد بستنی فروش با بد اخلاقی پرسید: "چه مزه ای می خواهی؟" جناب تام همه مزهها را چشید. بستنی خوردن خوب است، اما بازی کردن بهتر است... جناب تام هم قاطی بازی شد. بازی های هوایی بازی های زمینی بعدش دوباره بازی های هوایی همه از پر زوری جناب تام تعجب میکردند. شن های ساحل داشت داغ میشد و کلهی جناب تام از گرمای آفتاب گیج و منگ شده بود. حالا وقتش بود تنی به آب بزند اول که وارد آب شد، حس عجیبی داشت. ولی چیزی نگذشت که مثل برگ روی آب سُر خورد و جلو رفت. از جلوی یک پری دریایی مهربان گذشت و از بالای سر یک نهنگ بزرگ پرید همان طور که آنجلا توی آفتاب دراز کشیده بود و خستگی در میکرد، ناگهان... جناب تام حس کرد چیزی از زیر آب، پایش را گاز میگیرد. شلوار جناب تام غیبش زده بود . جناب تام که توی دریای طوفانی سرگردان بود...نظریه های جامعه شناسی
فهرست:
مقدمه فصل اول: اصول و مبانی تفکر اجتماعی فصل دوم: عصر فلسفه اجتماعی حکومتمدار فصل سوم: عصر تفکر اجتماعی ایمانمدار: سنت دینی مسیحی فصل چهارم: عصر تفکر اجتماعی ایمانمدار: سنت اسلامی فصل پنجم: عصر تبدیل اندیشه کلاسیک به مدرن فصل ششم: عصر اندیشه اجتماعی اقتصادمدار فصل هفتم: اندیشه اجتماعی انسانمدار فصل هشتم: اندیشه اجتماعی جامعهمدار کلام آخر: از اندیشه اجتماعی تا جامعهشناسیمحصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-تاریخ هستی شناسی هنر
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بخت اخلاقی
زیر نظر دکتر مسعود علیا بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ماکس شلر
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند.
ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.
نقدی بر این کتابدانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ژاک لکان
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هگل
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-پدیدارشناسی
دانشنامه فلسفه استنفورد 5: زیباییشناسی
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠١ |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ١٣٥٤ |
شابک | ٧ -٤٦٣-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.