اطلس باستان شناسی ایران(از آغاز تا پایان دوره یکجانشینی و استقرار در روستاها

13,000 تومان

چکیده:

در این اطلس سعی شده است محل‌هایی را که از حدود 200 هزار سال تا 8000 سال پیش، گروه‌هایی در آنها می‌زیستند و در مراحل بعدی به توسعه استقرار خود ادامه دادند، نشان داده شود؛ بنابراین آخرین دوره فرهنگی که در این اطلس در نظر گرفته شده، پایان دوره یکجانشینی و استقرار دائم در روستاهای ایران است.

محل‌هایی در این اطلس آمده‌اند که حداقل یک اطلاعیه درباره آنها چاپ و منتشر یا در یک خبرنامه چاپ شده، نامی از آنها برده شده باشد. از آنجا که توضیحات مفصلی درباره برخی از بخش‌های مندرج در این اطلس در کتاب ایران در پیش از تاریخ: باستان‌شناسی ایران از آغاز تا سپیده‌دم شهرنشینی آمده است، در پایان هر بخش ارجاع به آن بخش‌های کتاب افزوده شده است.

علاوه بر این، نویسنده برای هر یک از مناطق 9گانه تقسیم‌بندی، یک یا حداکثر سه محل باستانی شاخص و برای معرفی محل‌ها‌ی معرف دوره نوسنگی غرب ایران، چهار محل را به اختصار ذکر کرده است.

در پایانِ اطلس برای هر محلی که نام آن در نقشه آمده، حداقل یک مرجع ارائه و فهرست ارجاعات، الفبایی نیز تنظیم شده است.

توضیحات:

این کتاب برای دانشجویان رشته باستان‌شناسی در مقطع کارشناسی به عنوان یکی از منابع دروس مربوط به «باستان شناسی پیش از تاریخ ایران» تدوین شده است.

امید است علاوه بر جامعه دانشگاهی، سایر علاقه‌مندان نیز از آن بهره ببرند.

فهرست:

پیشگفتار
مدخل

فصل اول: ایران از دیدگاه طبیعی و باستان‌شناسی
1ـ1 ایران از دیدگاه طبیعی
2ـ1 ایران از دیدگاه مطالعات باستان‌شناسی
3ـ1 تقسیم‌بندیهای دوران تاریخی ایران

فصل دوم: ادوار مختلف فرهنگی
1ـ2 دوران جمع‌آوری غذا (پارینه‌سنگی)
2ـ2 دوران گردآوری غذا (فراپارینه‌سنگی)
3ـ2 دوران تولید غذا و استقرار در روستاها (Neolithic)

پیوست
منابع محلهای نشان داده شده در نقشه‌ها

در پایان هر فصل پی‌نوشت‌های آن آمده است.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

 اطلس باستان شناسی ایران(از آغاز تا پایان دوره یکجانشینی و استقرار در روستاها

نویسنده
دکتر صادق ملک شهمیرزادی
مترجم
——-
نوبت چاپ 6
تعداد صفحات 124
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1398
سال چاپ اول ——
موضوع
هنر
نوع کاغذ ——
وزن 170 گرم
شابک
9789645303219
توضیحات تکمیلی
وزن 0.170 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “اطلس باستان شناسی ایران(از آغاز تا پایان دوره یکجانشینی و استقرار در روستاها”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

انقلاب زیست‌بومی صلح با کره‌ی زمین

140,000 تومان

معرفی کتاب انقلاب زیست بومی اثر جان بلامی فاستر

فرانسیس فوکویاما، نویسنده و تحلیلگر لیبرال، سی سال پس‌از مدعایش مبنی بر اینکه لیبرال دموکراسی بهترین و کامل‌ترین نظریه برای اداره‌ی جامعه است، در گفت‌وگویی عجیب اعتراف به اشتباه کرده و گفته که برای نجات انسان و جهان نیاز مبرم داریم به جنبشی سوسیالیستی. این نیاز مبرم سال‌هاست که بر همگان روشن شده و به جز سرمایه‌داران و جیره‌خوارانشان، هرآنچه بر زمین و انسان آوار شده نشان می‌دهد که یا باید هرچه زودتر از شر سرمایه‌داری و نئولیبرالیسم خلاص شویم یا اینکه پایان مرگبار جهانمان را بپذیریم.
کتاب «انقلاب زیست‌بومی: صلح با کره‌ی زمین» روایتی تحلیلی و آینده‌نگر از همه‌ی بلایایی‌ست که بر سر زمین عزیزمان و همه‌ی موجوداتش آمده و اگر فکری به حالش نکنیم، پایانی محتوم و دردناک در انتظارمان است.
جان بلامی فاستر، پژوهشگر و نظریه‌پرداز مارکسیست که همواره تحقیقات بزرگی درباره‌ی محیط زیست جهان انجام داده است، این بار در «انقلاب زیست‌بومی» بر الزام همبستگی عمومی و جهانی برای نجات جهان پافشاری می‌کند و می‌نویسد که این کار باید خیلی سریع هم اتفاق بیفتد، چون به گفته‌ی او و بر اساس پژوهش‌های عظیم انجام شده، فرصت بسیار کمی برای نجات جان خودمان و زمین باقی مانده است.
نگاهی سرسری به محیط اطرافمان، بحران‌های آب، خاک و هوا و انبوهی مشکلات ریز و درشت برآمده از دل این بحران‌ها که فقط و فقط سرمایه‌داری و سرمایه‌داران موجب آن شده‌اند، نشان می‌دهد که وضعیت به چه حدی وخیم و بغرنج است.
انقلاب زیست‌بومی دعوتی‌ست به خشمی بزرگ، جهانشمول و همه‌گیر که باید درون همه‌ی ما شعله‌ور شود تا بتوانیم خودمان و جهانمان را نجات دهیم.
این کتاب شرح، توصیف و نقشه‌ی راهی‌ست در راستای بازتنظیم رابطه‌مان با طبیعت برای رسیدن به صلح با کره‌ی زمین، صلحی که ممکن نمی‌شود مگر با نابودی کامل سرمایه‌‎داری.
سفارش:0
باقی مانده:1

تام گیتس 17/ اردوی باحال مدرسه (خیلی باحال)

195,000 تومان
مجموعه تام گیتس داستان گرفتاری‌ها و دردسرهای یک پسربچه‌ی شیطان و گستاخ است که به شکل یادداشت‌های روزانه با زبانی طنز و تصویر روایت شده است. کتاب‌های تام گیتس، تلفیقی از متن و تصویر هستند و بیشتر حجم این کتاب‌های قطور را تصویر پر کرده است که همین امر به‌علاوه‌ی طنز اثر، آن را برای کودکان به‌ویژه کودکان کم خوان مناسب کرده است. از دیگر ویژگی‌های خوب این مجموعه این است که کودکان با خواندن داستان‌های تام گیتس نوشتن را فعالیتی سرگرم‌کننده خواهند یافت و احتمالاً به نوشتن و روایت کردن با کمک نقاشی تشویق خواهند شد. ماجراهای تام گیتس نخستین مجموعه‌ای است که لیز پیشون برای نوجوانان نوشته است. این مجموعه به بیش از ۳۶ زبان ترجمه شده است و طرفداران بسیاری در بین کودکان سراسر دنیا دارد. نخستین جلد این مجموعه جایزه کتاب خنده‌دار رولد دال و جایزه واترستونز و جایزه ردهاوس را در کارنامه‌ی خود دارد. جلد چهارم این مجموعه این مجموعه هم جایزه بلوپیتر را از آن خود کرده است. لیز پیشون نویسنده کتاب متولد ۱۹۶۳ در لندن است. از کودکی عاشق نقاشی کشیدن بود، در دانشگاه گرافیک خواند و مدتی به‌عنوان مدیر هنری در صنعت موسیقی فعالیت کرد؛ اما پس از مدتی شروع کرد به نوشتن و تصویرگری کتاب کودکان. نخستین کتاب تصویری‌اش برای خردسالان را با نام «حشره‌ی خیلی زشت» در سال ۲۰۰۴ منتشر کرد. این کتاب و چهار کتاب دیگرش «برادر بزرگم بویس»، «بیل خسته»، «پنگوئن‌ها» و «سه خوک ترسناک و گرگ گنده‌ی مهربان» که برای خردسالان نوشت و تصویرگری کرد، جایزه‌های بسیاری را از آن او کرد.
تام هر کاری از دستش بربیاید میکند که توی دردسر نیفتد.
ولی خب، بعضی وقتها اتفاقهایی پیش میآید که توی جدول امتیازهای  کلاس سه تا صورتک ناراحت    میگیرد.
اگر تام یک صورتک ناراحت دیگر بگیرد    + ، آقای فولِرمَن اجازه نمیدهد در اردوی مدرسه شرکت کند!
مارکوس، همکلاسی بدجنسش، هی اوضاع را قاراشمیش میکند و خواهر اخمویش، دلیا هم که میرود روی اعصابش. حالا تام چهکار کند با اینهمه بدبختی؟ اگر نتواند برود اردو چی؟!
سفارش:2
باقی مانده:1

قلعه ي پرتغالي

5,000 تومان

فهرست

 
  1. ماهی
  2. دم
  3. دست توی عکس
  4. لارک
  5. قباد
  6. هر وقت
  7. قلعه پرتغالی
  8. خانه
  9. موشک
  10. مد
 

برشی از متن کتاب

با احتیاط و زحمت از راه پله ناقص بالا رفتم. روی پشت بام، باد شدیدتر بود. ملافه را باز کردم از دورم و بالای سرم گرفتم. بال می‌زدم. بال می‌زدم و یک لحظه بعد روی مناره نزدیک‌ترین مسجد آن اطراف فرود می‌آمدم. با یک پرواز دیگر تا لب ساحل می‌رسیدم. پشت ساختمان نوساز اداره بندر یا روی سقف سوله گمرک یا چه می‌دانم سقف قدیمی برکه بی بی. هرجا که بلندتر و دورتر بود. جایی که می‌شد شب و دریا را خوب تماشا کرد. ((جای خوبی است این بالا. می‌شود گاهی شب‌ها آمد و شام را هم آورد این‌جا. با رادیو و فلاسک چای!)) باد تندتر شد و همه چیز را به هم پیچید. ملافه را از دستم کشید و لیوان خالی چای را به گوشه‌ای پرت کرد. آهسته تا لب بام رفتم و باز سرک کشیدم. آن پایین، دورتر از آخرین دیواری که آن دورها پیدا بود، صدای سگ‌ها و روباه‌ها پخش بود. موش‌ها جایی دیگر جمع بودند. گاهی از گوشه دیواری پیدا می‌شدند که به سویی می‌دویدند. شاید بو می‌کشیدند. می‌رفتند و بر می‌گشتند و باز می‌رفتند. توده‌ای جوجه تیغی سیاه و چندتایی موش خرمایی بزرگ، از همان‌ها که قیافه ترسان و مهربانی دارند، در وسط خیابان می‌پلکیدند. با پوزه‌های صورتی و مرطوب‌شان سر به هر سوراخی فرو می‌کردند و مرتب دور خودشان می‌چرخیدند ((آه از شب‌های تابستان، آه از شب‌های این تابستان!)) آه از این ماه و خیابان خاکی پر مهتاب. آه از من... من که داشتم می‌دیدم جز ماه که از آن بالا نور می‌پاشید و اصلا هم دست بر نمی‌داشت از نور پاشیدن به روی ماسه و خاک و بلوک و سنگ و پاکت‌های خیس سیمان و دیوار ناتمام سرپله و کف ناهموار جلو حمام و انباری، هر چیزی دیگری که پیدا بود به یک سو می‌رفت. همه می‌رفتند. نگاه نمی‌کردند به آسمان و ستاره راهنما و با این حال مسیرشان را می‌دانستند. می‌رفتند به سمتی که اسکله بود و هر شب این وقت، حتما خاموش و خلوت بود و باد که می‌آمد خلوت‌تر هم می‌شد. ((می‌توانم بپرم. می‌توانم این ملافه سفید را بالای سرم نگه دارم و رو به باد بایستم و هر زمان خواستم بپرم. بپرم روی کپه ماسه‌های آن پایین و بلند شوم و زود بلند شوم و همین که خودم را می‌تکانم، راه بیفتم به سمت جایی که چند ساعت دیگر، وقتی هوا روشن و باز تاریک می‌شد، بمانم و انتظار آمدن لنجی که هر شب آن موقع از بندر می‌آمد و بار و مسافر می‌آورد.

اعلان قرعه‌ی 49

98,000 تومان
سال‌های پس از جنگ دوم جهانی دوران تثبیت امپراتوری آمریکا و ترویج رؤیا و فرهنگ آمریکایی بود. هر روز هزاران پیام به جهان مخابره می‌شد و از لذت‌های زندگی آمریکایی می‌گفت. وفور کالا و مصرف بی‌پایان، فراوانی سرگرمی و کشف هزاران قهرمان و گروه موسیقی و برنامه‌های شاد و سرگرم‌کننده این کشور را در چشم بیگانگان به مدینه‌ی فاضله‌ی عصر جدید می‌نمایاند، اما منتقدان و نویسندگان و هنرمندان آمریکایی بر این باور نبودند و تجاوز به ویتنام کافی بود تا این منتقدان پا به میدان بگذارند و فریاد بزنند. تامس پینچن نیز از همین دست نویسندگان است. پینچن در «اعلان قرعه‌ی ۴۹» قهرمان زن داستانش را وارث زندگی آمریکایی نیمه‌ی نخست قرن می‌کند. سرمایه‌داری می‌میرد و ارثش به جای آن‌که برای وارث راحتی و رفاه به ارمغان بیاورد جز دربه‌دری حاصلی ندارد. خانم ادیپاماس که گرفتار ملال و بی‌معنایی زندگی و پریشانی و اضطراب و هراس است، ناگهان وارث قانونی یکی از دوستانش می‌شود. باید به سفر برود و هفت‌خوانی را پشت‌سر بگذارد تا به جایزه برسد، اما این سفر، در هر گام و هر مرحله، مبدل به سفر خودشناسی و کسب معرفت نسبت به زندگی به‌ظاهر پر آسایش معاصر می‌شود. هزاران رمزوراز و نماد و جادو در کار می‌آید و هر بار وعده‌ی کامیابی مکرر می‌شود و تحقق نمی‌یابد. تامس پینچن با تکیه بر سنت رمان آمریکایی توانسته است تراژدی تازه‌ای بیافریند. تراژدی‌ای که در آن مخاطب نیز یکی از وراث نکبت و ناکامی خواهد بود.
سفارش:0
باقی مانده:1

دختر خاندان گات 3/ دختر خاندان گات و لولوی بلندی‌های بادگیر

54,000 تومان

در بخشی از کتاب دختر گات و شبح موش می‌خوانیم

در عین این‌که بقیه مات مانده بودند و نگاه می‌کردند فُن هِلسانگ یکی از چهارلول‌ها را در‌آورد و شلیک کرد؛ یک‌بار، دو‌بار، چهار‌بار، هشت‌بار.. با هر شلیک مرگ‌بار، یکی از موجودات جلوِ چشم تماشاچی‌ها از بین می‌رفت. فُن هِلسانگ هنسل و گرِتِل را با پوزخندی توی جلدشان فرو‌کرد و شمشیر مبارزه‌ی دندانه‌داری از کمربندش بیرون کشید. «پیش به‌سوی بریدن سرها!» این را گفت و با قدم‌های بلند روی پشت‌بام به طرف دودکش‌ها رفت اما سرجایش بی‌حرکت ماند. غرید: «این چیه؟» پایین پایش یک‌عالم یخ ریخته بود. در همین لحظه آدا از پشت یکی از دودکش‌های یک‌کم دورتر بیرون آمد. سیرن سِستا کنارش ایستاده بود. از پشت دودکش‌های دور و برش بقیه اعضای کلوب زیر‌شیروانی هم هر یک با یکی از موجودات بیرون آمدند. روبی خدمت‌کارِ انبارِ پشتی موادِ غذایی کنار اومالوسِ فان ایستاد. امیلی کَبِیج روی هر یک از شانه‌هایش یک هارپی و روی سرش هارپی دیگری نشسته بود. کینگزلیِ دودکش‌پاک‌کن بازوی همسرِ بارنز را گرفته بود و آرتور هالفورد هم دستِ وایلد‌مَنِ پات‌نِی را در دست داشت. ویلیام کَبِیج سرِ پشمالوی هَمیش فانِ شِتلَند را نوازش می‌کرد. فُن هِلسانگ فریاد کشید: «من جوایزم را می‌خواهم.» و از روی یک دودکش به روی دودکش دیگر می‌پرید و شمشیرش را دیوانه‌وار حرکت می‌داد و روی پشت‌بام پیش می‌رفت. صدای خوش‌نواز و آرامی که کمی ته‌لهجه داشت به گوش رسید که می‌گفت: «روپرت فُن هِلسانگ! بالاخره به هم رسیدیم.» لوسی بورجیا از پشتِ کلاهکِ دودکشی بیرون آمد و چترش را بالا گرفت.
سفارش:0
باقی مانده:2

من از گوراني ها مي ترسم

76,000 تومان
در بخشی از کتاب من از گورانی‌ها می‌ترسم می‌خوانیم: چی می‌شد اگر دعوتش را قبول می‌کردم و یک روز صبح، صبحانه را با او می‌خوردم؟ چرا نباید این کار را بکنم؟ از چی می‌ترسم؟ چرا این ترس لعنتی ولم نمی‌کند؟ مگر نه اینکه حالا آزادم؟ مگر نه این‌که حالا برای بهداشت اخلاقی جامعه خطری ندارم؟ از اول هم خطری نداشتم. زن‌های زشت، زن‌های معمولی، هیچ‌وقت برای جامعه خطر ندارند. من زشت نبودم اما خوشگل هم نبودم. معمولی بودم. معمولی شدم، بعد از آن‌که دانشجو شدم و آن بینی صدمنی را عمل کردم. من کپی پدرم بودم، پوست سبزه، دماغ بزرگ و پیشانی بلند را از او به ارث برده بودم. مادر هیچ‌چیز به من نداده بود. به بقیه‌ی بچه‌ها چیزی داده بود اما به من دریغ از یک انگشت پا. حتم ابراهیمِ خیابان‌گز‌کن چشم به ثروت پدرم داشت که آمد خواستگاری‌ام، وگرنه من انتخاب یکی‌مانده‌به‌آخرش بودم. عاشقش نبودم. چه‌طور می‌توانستم عاشقش باشم وقتی به تعداد زیادی از دخترهای دبیرستان جلال آل‌احمدِ گوران پیشنهاد ازدواج داده بود و من آخری‌شان بودم؟ با این‌همه خوشحال بودم که یک نفر به خواستگاری‌ام آمده. بختم باز شده بود و همین برایم کافی بود. به دکتر می‌گویم: «من از گورانی‌ها می‌ترسم.» می‌گوید: «چرا؟» «به خاطر شلاق زدن یه هم‌مدرسه‌ای و شریک‌جرمش تو اون سال‌ها.» کلاس اول دبیرستان بودم، پانزده سالم بود و عاشق احسان شیخ‌خانی شده بودم که خانه‌شان روبه‌روی خانه‌مان بود. می‌دانستم شیخ‌خانی‌ها از ملاکین آن اطراف هستند و برای خودشان اسم‌ و رسمی دارند. پدر احسان به نظرم در اداره‌ی کشاورزی، آب، برق، یک همچین جایی کار می‌کرد، رئیس اداره بود انگار. تمام سال‌هایی که در آن خانه بودیم، حتی یک بار من خانه‌شان را ندیدم. آن‌ها از ما هم خاص‌تر بودند. اما صبح‌به‌صبح پسرِ سر‌ به زیر و قد‌بلندشان را می‌دیدم که کیف به دست به دبیرستان می‌رفت، از من بزرگ‌تر بود. من عاشقش شده بودم و او چنان‌ که بعدها فهمیدم عاشق رودابه بود که خویش‌شان بود.