
امپراتور پرتغالستان (شاهلیر سوئدی)
79,500 تومان

دولت و دیوار (افول حاکمیت)
65,800 تومان
“ملل 16 … شهر واتیکان” به سبد شما افزوده شد. مشاهده سبد خرید
الههها (اسرار الوهیت زنانه)
330,000 تومان
نخستين اثر کمبل در مورد الههها، با مقدمه و ويرايش دکتر سافرون رُسي، مدير يک بايگاني بزرگ و مرکز تحقيقات که مجموعهي آثار جوزف کمبل، ماريبا گيمبوتاس، جيمز هيلمن، و ساير پژوهندگان اسطورهشناسي، يونگيها و روانشناسي کهنالگويي، و علوم انساني را در بر ميگيرد.
در ستايش جوزف کمبل
در قرن ما هيچکس، نه فرويد، نه توماس مان يا لوي استروس، به اندازهي کمبل مفهوم اسطورهاي جهان و چهرههاي جاويدان آن را وارد آگاهي روزمره نکرده است.
جيمز هيلمن
کمبل به يکي از نادر روشنفکران زندگي آمريکايي تبديل شده است؛ متفکري جدي که فرهنگ عامه از او استقبال کرده است.
فقط 2 عدد در انبار موجود است
شناسه محصول:
9789642134960
دسته: جوزف کمبل, مرکز, مطالب گونهگون مسیحیت
توضیحات
الههها (اسرار الوهیت زنانه)
نویسنده | جوزف کمبل |
مترجم | عباس مخبر |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 362 |
قطع و نوع جلد | رقعی شومیز |
سال انتشار | 1400 |
شابک | 9789642134960 |
توضیحات تکمیلی
وزن | 0.341 کیلوگرم |
---|
نظرات (0)
اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “الههها (اسرار الوهیت زنانه)” لغو پاسخ
اطلاعات فروشنده
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر
جنگ جهانی دوم در اروپا
160,000 تومان
در سپیده دم روز جمعه اول سپتامبر سال ۱۹۳۹، یک سپاه بزرگ آلمانی در پی فرمان آدولف هیتلر، دیکتاتور آلمانی که چند سالی پس از کسب قدرت به بهانههای واهی سودای جهانگشایی در سر میپروراند، به کشور همسایه ، لهستان، حمله و هر چه را بر سر راهش بود ویران کرد. این حمله آلمان نازی، سرآغاز جنگی شش ساله در اروپا بود که به مرگبارترین درگیری تاریخ تبدیل شد. جنگی مخوف و هولناک که جان تقریباً پنجاه میلیون انسان را گرفت.
مردم آلمان، که مشکلات حیرتانگیز اقتصادی و سیاسی دهه ١٩٢٠ و اوایل ١٩٣٠ آنها را به ستوه درآورده بود، پیروی کورکورانه از رهبر پر جنب و جوشی را برگزیدند که وعده میداد زندگی آنها را بهبود بخشد و شکوه و افتخار از دست رفته آلمان را احیا کند. اما هیتلر پس از دستیابی به قدرت کامل در آلمان، به جای عمل به وعدههایش برنامه مرگبار خودش را در پیش گرفت که شامل تسخیر اروپا و روسیه و نابودی جمعی اشخاص نامطلوب بود.
چشمهایش و ملکوت
110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است.
بخشی از متن کتاب
«بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دستهای داشت. حتا کافه هم نمیرفت. قهوهخانه میرفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافهها بردند و به جلسههای ادبی و شعرخوانی و داستانخوانی کشاندند. هرچند این تلاشها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستانهای پراکندهای را که در مجلّههای سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستانهایی که داشت چاپ میشد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت.
سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامهای به ابوالحسن نجفی مینویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه بردهام» و از احساسی حرف میزند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. میگوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس میکردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتیمتر از خاک قدم برمیدارم...» و تعریف میکند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشستهاند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش میگذرد، ناگهان احساس میکند که سرش داغ شده و خودش را میبیند که سبک شده و از روی قالی بلند میشود و به هوا میرود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیهدار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچهها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفتهام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.»
اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار میشد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را مینوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همهشان را شناختهام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م. ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانوادهام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی میکردم. جوی آب از کنار باغچه میگذشت و پونههای خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست میفرستادند، بچهها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی میکشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچهای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم میسوزد.... همه چیز زرد شد و پردهای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشندهای در سراسر بدنم لول خورد...»
دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق میکند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. میگوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی میخواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و میگوید «درد من این است. نمیدانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردیها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لبلب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردیها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی میاندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی میزدند «اگزی» میگفتند.»
فهرست کتاب چشمهایش
زمین هوا
بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر
بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر
یادداشت
نخستین کتاب بزرگ من جلد 4، اعداد و شمارش
30,000 تومان
آیا ویگلاف ازدواج می کند؟-4
5,000 تومان
مجموعه جدید ٦ جلدی « مدرسه نابودکنندگان اژدها » ماجراهای جالب « ویگلاف » پسربچهای را روایت میکند که از دست برادرانش کتک میخورد و توسط پدر و مادرش استثمار میشود . یک روز ، خواننده دورهگردی به او میگوید که یک قهرمان به دنیا آمده است ولی ویگلاف در زندگیاش کاری به جز سابیدن ظرفها و غذا دادن به خوکها بلد نیست.
ویگلاف اعلامیهای را که بر روی درخت اعلانات زده شده میبیند و به ناگاه زندگیاش تغییر میکند چرا که او تصمیم گرفته وارد مدرسه نابودکنندگان اژدها بشود و راه و رسم کشتن اژدها را یاد بگیرد . اما مشکل بزرگی که سر راه اوست این است که او حتی نمیتواند به یک عنکبوت آسیب برساند چه برسد به یک اژدهای غولپیکر ! خوشبختانه او که در مدرسه دوستان خوبی پیدا کرده حالا یک سلاح مخفی نیز دارد . او بلد است که از مغز خود استفاده کند .
مجموعه « نابودکنندگان اژدها » داستانهای جالبی هستند که همه چیز را به شوخی میگیرند و هیچچیز در این داستانها از شوخی در امان نیست : خانواده ویگلاف ، برادران کودن و تنبلش که مدام کتککاری میکنند ، پدر خانواده و معلمها و . . . داستانهایی پر از خنده و شوخی که حتی سختگیرترین خوانندگان را علاقهمند میکند . « فرزانه مهری » مترجم این کتابها در کارنامه کاری خود ترجمه ٧ جلدی مانولیتوها را دارد که از ترجمه آنها در شورای کتاب کودک ( بهمن ٨٦ ) تقدیر به عمل آمد . همچنین کتاب « مامی جون کم حافظه » نوشته هروه ژوان در چهارمین دوره جشنواره کتابهای برتر انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک و نوجوان به عنوان کتاب برگزیده انتخاب شد .
کتاب نقد و نظر
43,000 تومان
معرفی کتاب نقد و نظر
مخطوطات آیتاللهصالحینجفآبادی (رضوان الله علیه)، میراثی بس نفیس و گرانبها در چهار مقولهی (پژوهشهایقرانی)، (پژوهشهای تاریخی و حدیثی) ، (پژوهشهای فقهی) ، و (نقد و نظر) ایشان دربارهی چند کتاب و مقاله است. در همه آثار این اندیشمند فقیه، قوتاستدلال، روانیقلم، ادبونزاکت اخلاقی آنهم همراه با نوآوریهای عقلپسند بهروشنی نمایان است. پرواضح است که مولّف ارجمند اگر در قید حیات میبود، متناسب با شرایط زمان و مکان آنها را بهصورت کاملتری عرضه مینمود. امیدوارم در آیندة نهچنداندور، شاهد چاپونشر همة (مجموعه آثار) این فقیه محقّق و مفسّر نواندیش باشیم و... مباحثی که در این کتاب میخوانید شامل: · پیرامون نظر دانشمند مجاهد دکترعلیشریعتی دربارة کتاب (شهید جاوید) · نقدکتاب (هفت ساله) · نقدکتاب (دفاع از اسلام و روحانیت) · نقد آقای مهدیچهلتنی (نگاهی به حماسة حسینی) · داستان تیردرآوردن از پای علی(ع) در نماز · ضرورت تحقیق در چند موضوع · نامهها یک مصاحبه با نویسندة شهیدجاوید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.