امروز چیزی ننوشتم

9,000 تومان

دراواخر سال ١٩٣٠ خارمس تعدادی ازقطعات کوتاه نثر ونمایشنامه‌های خود را در یک دفتر ساده پاکنویس کرد. مجموعه آثاری که در این دفتر آمده‌اند غالباً (باجوهرمشکی) از دفترها و چرکنویس‌های دیگر پاکنویس شده‌اند و معمولاً نسبت به نسخهاول کمی ویرایش شده اند. دانیل خارمس از نویسندگانی بود که قربانی خشونت دستگاه پلیس یرژیم استالین شد. او سه بار دستگیر شد که هر سه بار هم ژوزف استالین بر این دستگیری‌ها نظارت داشت. اولین باردرسال ١٩٣١ به اتهام عضویت درگروه نویسندگان کودک ضدشوروی، بار دوم به بهانه فروشندگی در بازار سیاهی مشکوک درسال ١٩٣٥ و در نهایت در سال ١٩٤١ هنگامی که ارتش آلمان به اتحاد جماهیر شوروی حمله کرد و تمام کسانی که سابقه محکومیت سیاسی داشتند در سراسر کشور و همینطور لنینگراد به دلیل احتمال خیانت به کشور دستگیر شدند .
حقایق بسیاری در مورد قربانی شدن خارمس به دست رژیم شوروی برای گفتن وجود دارد. این کتاب دستنوشته‌های مردی است که داستان‌ها، حکایت‌ها و تمثیل‌هایش، تفسیری است بر خشونت قدرت و پوچی زندگی از دید حزب کمونیست در شوروی سابق.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

امروز چیزی ننوشتم

نویسنده
دانیل خارمس
مترجم
رضا مرتضوی
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ٢٣٢
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠٠
سال چاپ اول ١٣٩٢
موضوع
داستان‌های روسی
نوع کاغذ بالکی
وزن گرم
شابک
9786002780805
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “امروز چیزی ننوشتم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

زنی با چکمه ساق بلند سبز

1,400 تومان
داستان‌های این مجموعه نگاهی تازه به مسائل و اتفاقاتی دارند که در زندگی روزمره ما رخ داده یا می‌دهند. در داستان اول این مجموعه نگارنده از جنگ می‌گوید: گزارشگر یک روزنامه که نزدیک به بیست سال در اروپای غربی زندگی کرده، حالا به ایران برگشته است، چرا که مادرش در حال احتضار است. بعد از درگذشت مادر، او قصد دارد به اروپا برگردد اما یک روز که از سر بی حوصلگی در خیابان‌های تهران قدم می‌زند با دیدن یک کتاب با نام "گیرنده: منقطه جنگی" که به طور تصادفی به دستش می‌افتد با نامه‌هایی روبرو می‌شود که دانش‌‌آموزان از شهرای مختلف برای رزمندگان جبهه‌های جنگ تحمیلی نوشته‌اند. او آنها را می‌خواند و یکی از نامه‌ها تأثیر عجیبی بر روی او می‌گذارد. حالا به او سرنوشت نویسنده یکی از نامه‌ها علاقه‌مند شده است. سال‌ها از پایان جنگ گذشته است و او ناخواسته به سوی شهری می‌رود که دختری از آنجا، سال‌ها پیش، برای رزمنده‌ای نامه نوشته است و... دیگر داستان‌های این مجموعه عبارتند از: تالاب، روسان دارند از آب بالا می‌آیند، اتاق طبقه دوازدهم، سینمای مخفی و چند داستان دیگر.‏ مرتضی کربلایی لو متولد ١٣٥٦ نویسنده جوانی است که در داستان‌هایش باید منتظر وقوع حادثه‌ای بود که در آخرین لحظه‌ها رخ می‌دهد. "من مجردم خانوم" و "خیالات" کتاب‌هایی هستند که پیش‌تر از او منتشر شده است. کتاب "من مجردم خانوم" در بیست و دومین دوره کتاب سال جمهوری اسلامی (بهمن ٨٣) مورد تشویق قرار گرفت.

خاله بازی

180,000 تومان
«خاله بازی» داستان یک مرد و سه زن است. زن‌ها هر کدام به فراخوان موقعیت خود وارد زندگی این مرد می‌شوند و نقشی را بازی می‌کنند که برای آن‌ها مقدر شده است. یکی می‌آید تا بمیرد، یکی می‌آید تا بماند، یکی می‌آید تا نپذیرد. آن که نمی‌پذیرد به کاستی‌های طبیعی خود گردن می‌گذارد اما سعی می‌کند رویاروی کاستی‌های اجتماعی بایستد و در نقشی که همگان برایش در نظر گرفته‌اند بازی نمی‌کند. او در پی یافتن و ساختن یک هویت یگانه برای خود است: خانم دکتر گفت: «این هم لیلی شما جناب مسعود خان، صحیح و سالم، از این به بعد بیش‌تر مواظبش باش.» دسته گل را به طرفش دراز کردم. روشنک پقی زد زیر خنده و خانم دکتر گفت: «چرا مثل مجسمه وایستادین، بشینین تا روشنک از خنده غش نکرده.» بلقیس سلیمانی، نویسنده رمان ستوده شده «بازی آخر بانو» در رمان «خاله بازی» نسلی را باز می‌خواند که جهان و بنیادهایش را دیگرگون می‌خواست، نسلی که نقش‌های ازلی را ابدی نمی‌خواست و ... این مرد یک آقای سنتی به تمام معناست. تو چطور متوجه نشدی؟ چرا فکر کردی این مرد به پای تو می‌سوزد و می‌سازد؟ چرا فکر کردی آن شور و شر عدالت طلبی و آزادی‌خواهی مخصوص دوران جوانی، مانع از بروز شخصیت واقعی‌اش می‌شود؟ ما ادامه سر راست پدران و مادرانمان هستیم. ابله!

سمفونی مردگان (جیبی)

210,000 تومان
چکیده آدم‌ها فقط‌ یک‌ نیمه‌ از عمرشان‌ را زندگی‌ می‌کنند، من‌ مال‌ نیمه‌ی اول‌ بودم‌ و او نیمه‌ی دوم‌. آن‌که‌ نیمه‌ اول‌ عمرش‌ را زندگی‌ کرده‌ است‌، برادری‌ است‌ که‌ تلاش‌ می‌کند تا پا جای‌ پای‌ پدر بگذارد؛ پدری‌ مستبد و تمامیت‌خواه‌. و آن‌که‌ نیمه‌ دوم‌ را زیسته‌ است‌، برادری‌ است‌ شاعر و روشنفکر، جوانی‌ که‌ نماد نسل‌ روشنفکران‌ معاصر ایران‌ است‌. برادر روشنفکر در برابر ابتذال‌ خانه‌ و جامعه‌ عصیان‌ می‌کند، دل‌ به‌ عشق‌ می‌سپارد و تلاش‌ می‌کند اگر نه‌ در جامعه‌ لااقل‌ در گوشه‌ انزوایش‌ دنیایی‌ عاری‌ از پستی‌ و بدخواهی‌ بسازد. برادر دیگر پیش‌ می‌رود و به‌ پدری‌ دیگر بدل‌ می‌شود. تضاد میان‌ برادران‌ ادامه‌ می‌یابد و سرانجام‌ یکی‌ قربانی‌ دیگری‌ است‌. اما سرنوشت‌ این‌ هابیل‌ و قابیل‌ معاصر متأثر از هزاران‌ رویداد تاریخی‌ معاصر است‌؛ رویدادهایی‌ که‌ نه‌ هابیل‌ را چون‌ گذشته‌ باقی‌ گذارده‌اند و نه‌ قابیل‌ را. عباس‌ معروفی‌، روزنامه‌نگار و نویسنده‌ مشهور ایرانی‌، ۴۶ سال‌ دارد، جوایز داخلی‌ و بین‌المللی‌ بسیاری‌ را از آن‌ خود کرده‌ و مدتی‌ است‌ ایران‌ را به‌ ناچار ترک‌ گفته‌ است‌. معروفی‌ اکنون‌ ساکن‌ آلمان‌ است‌، همچنان‌ می‌نویسد و تسلطش‌ بر شیوه‌های‌ مدرن‌ داستان‌نویسی‌ و شناختش‌ از تاریخ‌ و اسطوره‌ او را در زمره‌ی پرمخاطب‌ترین‌ نویسندگان‌ ایرانی‌ قرار داده‌ است‌. (برنده جایزه بنیاد سورکامپ- ۲۰۰۱)

ملت عشق

420,000 تومان
مولانا خودش را «خاموش» می‌نامید؛ یعنی ساکت. هیچ به این موضوع اندیشیده‌ای که شاعری، آن هم شاعری که آوازه‌اش عالمگیر شده، انسانی که کار و بارش، هستی‌اش، چیستی‌اش، حتی هوایی که تنفس می‌کند چیزی نیست جز کلمه‌ها و امضایش را پای بیش از پنجاه هزار بیت پرمعنا گذاشته چطور می‌شود که خودش را «خاموش» بنامد؟ کائنات هم مثل ما قلبی نازنین و قلبش تپشی منظم دارد. سال‌هاست به هر جا پا گذاشته‌ام آن صدا را شنیده‌ام. هر انسانی را جواهری پنهان و امانت پروردگار دانسته‌ام و به گفته‌هایش گوش سپرده‌ام. شنیدن را دوست دارم؛ جمله‌ها و کلمه‌ها و حرف‌ها را... اما چیزی که وادارم کرد این کتاب را بنویسم سکوت محض بود. اغلب مفسران مثنوی بر این نکته تأکید می‌کنند که این اثرِ جاودان با حرف «ب» شروع شده است. نخستین کلمه‌اش «بشنو!» است. یعنی می‌گویی تصادفی است شاعری که تخلصش «خاموش» بوده ارزشمندترین اثرش را با «بشنو» شروع می‌کند؟ راستی، خاموشی را می‌شود شنید؟ همه بخش‌های این رمان نیز با همان حرف بی‌صدا شروع می‌شود. نپرس «چرا؟» خواهش می‌کنم. جوابش را تو پیدا کن و برای خودت نگه دار. چون در این راه‌ها چنان حقیقت‌هایی هست که حتی هنگام روایتشان هم باید به مثابه راز بمانند. (از متن کتاب) «ارسلان فصیحی» بیش از این کتاب‌های «زندگی نو»، «قلعه سفید» از اورهان پاموک (برنده جایزه نوبل ادبی ۲۰۰۶) و «سلول ۷۲» از اورهان کمال را ترجمه و راهی بازار کتاب کرده است.

بیراهه‌ای در آفتاب

2,500 تومان
به مرد نگاه کردم. دهانش تکان می خورد. گردنم را کج کردم. انگشتان لخت دخترک تکان می خورد. گل های قالی موج می خوردند و کش می آمدند. "یک، دو، سه،...." مگس سیاهی دور سرم می چرخید. من می خواندم: "خوبان پارسی گو. بخشندگان عمرند." کسی داشت نفس نفس می زد و عاطفه و عرفان نخودی می خندیدند. دهان مرد هنوز تکان می خورد. به دخترک نگاه کردم. او عاطفه بود که محکم به پدرش چسبیده بود.

قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک؟

22,000 تومان
قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک؟ شامل چهارده داستان است که اکثر آن‌ها در شهر نیویورک، به عنوان یکی از پایتخت‌های فرهنگی، هنری و ادبی دنیا، روایت می‌شود. در این داستان‌ها با زندگی شخصیت‌های ایرانی و مهاجران و نگاه جدیدشان به جهانی در هم پیچیده و تازه رو به رو هستیم؛ و همچنین با نوعی مقایسه ناخودآگاه بین ایران و شهر نیویورک و زندگی در دو دنیای گوناگون. در نهایت این مقایسه به برتری هیچ‌کدام نمی‌انجامد اما به شناختی تازه منجر می‌شود. بی‌مکانی و نداشتن قرار، موضوع اصلی این داستان‌هاست. یکی را برای یافتن شهری آرمانی به سقراط و خرابه‌های یونان می‌کشاند و دیگری را به کشتن مادربزرگ و فرستادنش به بهشت. یکی دیگر را به خانه‌ای در شهر نیویورک امید می‌دهد و آن یکی فکر می‌کند در چشم‌های مادرش چیزی تغییر کرده و باید از بوستون بلیط اتوبوس بگیرد و راهی شود تا نگاهی دوباره به مادر بیندازد. دیگری می‌گردد و مرده‌های کشور و سرزمینش را در مرزهای دور شهری دیگر زنده می‌کند و یکی دیگر در قطاری با یک سرباز آمریکایی رو در رو می‌شود و ... .