امپراتوری چنگیزخان
180,000 تومان
مغولها در اوایل قرن سیزدهم میلادی، در بخش وسیعی از قارۀ آسیا وحشت پراکندند و به رهبری چنگیزخان، از سرزمین خود در شمال شرق آسیا به حرکت درآمدند و همۀ کشورهای سر راه خود را نابود ساختند. شهرهایی که مقاومت کردند تسخیر و مردمشان قتلعام شدند. مغولها از چین تا عراق و تا کوههای قفقاز هجوم آوردند و در هر میدانی که جنگیدند پیروز شدند. هیچ دفاعی در برابر سپاه چنگیزخان وجود نداشت. مغولها صحرانشینانی پرطاقت بودند که به زندگی در آب و هوای بسیار خشن عادت داشتند.
آنها با مهارت در به کارگیری تیر، نیزه، تبرهای جنگی و تاکتیکهای غیرقابل پیشبینی و حیلههای جنگی برای تضعیف روحیه دشمنانشان میجنگیدند. چنگیزخان مغولها را از جماعتی پراکنده و فقیر، به ترسناکترین مردم روی زمین تبدیل کرد. او شیوۀ زندگی مغولی را بهترین نوع زندگی میدانست، همچون آرمانی که همه بشریت در آرزوی آن باشند. فتوحات و قوانین او در پی این هدف بودند که آرمانهای او را به قبایل چادرنشین آسیا و همه جهان برسانند. چنگیزخان نظمی را بر قوم خود تحمیل کرد که درآن هر فرد، جایگاه، وظیفه و رفتار معینی داشت. هفتمین مجلد از مجموعه تمدنهای گمشده تحت عنوان «امپراتوری چنگیزخان» در١٢٧ صفحه در دسترس علاقهمندان به موضوعات تاریخی است.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
امپراتوری چنگیزخان
نویسنده |
تامس استریسگات
|
مترجم |
منوچهر پزشک
|
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ١٢٨ |
نوع جلد | سلفون |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠٣ |
سال چاپ اول | ١٣٨٨ |
موضوع |
——
|
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ۴۲۳ گرم |
شابک | 9789643117924 |
وزن | 0.423 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
سماع جان
هنر خوشبختی
برهنه در باد
کتاب مقلدها
معرفی کتاب مقلدها
کتاب مقلدها اثر گراهام گرین، داستان سه نفر با نامهای براون، جونز و اسمیت است که در یک کشتی همسفر میشوند و سرنوشتشان به هم گره میخورد. آنها به کشور هائیتی میروند که دووالیه با سازمان مخوفش، تونتون مکوت، حکومتی دیکتاتوری در آن بنا نهاده. گرین در این کتاب بیان میکند ما همه مسخرهبازانی هستیم که در مسخرهبازی بزرگ زندگی گرفتار شدهایم.دربارهی کتاب مقلدها
کتاب مقلدها (The Comedians) یکی از مفصلترین و لذتبخشترین رمانهای گراهام گرین (Graham Greene) است. داستان این کتاب را شخصیتی به نان براون روایت میکند که صاحب هتلی در پورتو پرنسِ جزیرهی هائیتی است. او قصد دارد که هتل خودش را در این منطقه بفروشد؛ بههمینخاطر با یک کشتی موسوم به مدهآ از آمریکا به هائیتی میرود و در این سفر، با چند شخص دیگر آشنا میشود. از جمله آقا و خانم اسمیت که فکر میکنند گیاهخواری درمان خشونت و ظلم در هائیتی است و میخواهند در آنجا یک مرکز گیاهخواری دایر کنند. البته راوی کتاب اعتقاد دارد که مردم هائیتی چارهای جز گیاهخواری ندارند؛ زیرا گوشتی نصیبشان نمیشود که بخورند! دیگر شخصیت کتاب مقلدها جونز است که خود را سرگرد جونز معرفی میکند؛ اما براون به او شک دارد و احساس میکند این عنوان جعلی است. وقتی جونز از دست حکومت فرار میکند و به هتل براون پناه میبرد، این شک به یقین بدل میشود. یک فروشندهی داروی دورهگرد و سیاهپوستی غمگین به نام آقای فرناندز، دیگر مسافران کشتی مدهآ هستند که هر یک با افکاری در سر، به کشور هائیتی میروند. براون چندین ماه قبل از هائیتی فرار کرده بوده و حال برای فروش هتل و دیدار با معشوقهاش، که همسر سفیر آمریکای جنوبی است، به آنجا سفر میکند. اما علت فرار او چه بوده؟ دکتر فرانسوا دووالیه که طرفدارانش او را پاپا دوک (بابا دکتر) میخواندند، با زدوبندهای سیاسی در سال 1957 رئیسجمهور هائیتی شد. کشوری که بین کوبا و جزیرهی پورتوریکو قرار دارد. در سال 1959 علیه او کودتا شد و دووالیه در واکنش، کارکنان ارشد ارتش را اخراج و نوعی پلیس شبهنظامی با نام تونتون مکوت (لولو خورخوره) را جایگزین ارتش کرد. این گروه هر کسی را که سر راهشان قرار میگرفت تا حد مرگ کتک میزدند و اعمال ظالمانه و وحشتناکی از آنها سر میزد. گراهام گرین بعضی از این اعمال وحشتناک را در رمان مقلدها شرح داده است. کشور هائیتی تا مدتها تحت سلطهی رژیم دیکتاتوری دووالیه بود و مردم آن در وحشتی سراسری به سر میبردند. به همین علت بود که براون تصمیم گرفت از این کشور فرار کند.تاریخ طراحی گرافیک
ژاپن قدیم
همچنان که تاریخ ژاپن از دوران باستان تا سال ۱۸۶۸ نشان میدهد، همبستگی زبانزد ژاپنیها عمیقا ریشه در رویدادهای سیاسی و فرهنگی ژاپن "قدیم" دارد، و این احساس همبستگی آشکارا در نگرش ژاپنیها به بیگانگانی که از ژاپن دیدن میکردند نمایان بود.
حتی امروزه هم آثاری از انزجار از خارجیها که میراث گذشته است در ژاپن دیده میشود. آنها با خارجیهایی که به کشورشان میآیند رفتاری مودبانه دارند، اما با این ذهنیت که دیر یا زود به وطنشان بازمیگردند. از نظر اغلب ژاپنیها، خارجیها همواره بیگانه باقی میمانند، برخلاف آمریکاییها که معمولا خارجیها را شهروندان بالقوه آمریکا میدانند.
نگرش دیگر که ریشه در ژاپن قدیم دارد احساس قوی یکی دانستن خود با سرزمین مادری و احساس تعهدی عمیق به آن است. در دوران گذشته بیشتر ژاپنیها خواستهها و نیازهایشان را در درجه دوم اهمیت و بعد از خواستههای امپراتور و دیگر رهبران قرار میدادند. امروزه بسیاری از ژاپنیها هنوز هم فکر میکنند وظیفهی فردی در قبال کشور بر هر نوع دستاورد شخصی ارجحیت دارد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.