

انجمن نکبت زده ها
49,000 تومان
سلمان امین، دستکم در داستانهایی که از او خواندهایم، عاشق کوچهوخیابان است.
آن هم نه کوچهها و خیابانهایی که معمولا سروکلهشان در داستانهای فارسی پیدا میشود. یکراست میرود سراغ محلههایی که خیلی از نویسندهها کاری به کارشان ندارند و معلوم است هیچ محلهای بدون آدم نیست.
داستانهای سلمان امین داستان همین آدمهاست. آدمهایی که چیز زیادی دربارهشان نمیدانیم. انجمن نکبتزدهها از آن رمانهایی است که میشود آن را در ردهی رمانهای اجتماعی جای داد. رمانی که بخش اعظم آن در خیابانهای تهران و یک پمپبنزین میگذرد.
رمان از جایی شروع میشود که مشکلی در زندگی یک سرباز بختبرگشته به اسم قاسم پیدا میشود و این سرباز هر چه میکند نمیتواند از فرماندهاش سرهنگ غفور مرخصی بگیرد و این تازه شروع مکافات و ماجرایی است که نمیشود بهسادگی از دستش خلاص شد.
انجمن نکبتزدهها یک شخصیت اصلی دارد، اما از آنجا که بقیهی شخصیتها هم ماجراهای خودشان را دارند، ماجراهایشان سر راه ماجراهای شخصیت اصلی قرار میگیرد و ماجرای تازهای را پدید میآورند. تهران این رمان شهری است با همهی مشخصاتی که خیلی وقتها ترجیح میدهیم نبینیمشان.
شهری که خوبی و بدیاش با هم ترکیب شده و سوا کردنشان اصلا آسان نیست و مهمتر از همه اینکه قرار نیست شهر را به عنوان چیزی جدا از مردم این شهر ببینیم. شهر اگر زنده است به خاطر مردمی است که صبح تا شب دنبال این هستند که زندگیشان را ادامه بدهند.
در انبار موجود نمی باشد
انجمن نکبت زده ها
نویسنده |
سلمان امین
|
مترجم |
—–
|
نوبت چاپ | 3 |
تعداد صفحات | 258 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1400 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
ادبیات
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786220105503
|
وزن | 0.0 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
احمق بانمک 3/ بالنی با دو بلیط اضافه
اینجا هم خیلی میخندید و هم خیلی حرص میخورید. برادرهای آنژل او را احمق بانمک صدا میکنند و او هم هر بار با کمک دروهمسایه و دو دوست عزیزش، کلوئه و کوین، حسابشان را میرسد.
در ضمن آنژل عاشق لباس صورتی، آبنبات، ماست لیمویی و مَشویو، عروسک شیرش، است و از دوستی با کوین لذت میبرد، البته اگر برادرهای وحشیاش بگذارند!
آنژل شامبر دشمنان قسمخوردهای دارد، دشمنانی که حتی وقتی میخواهد یک کادوی تولد خشکوخالی به دوستش بدهد هم ولش نمیکنند، حتی ممکن است از طرف او برای دوستش کوین نامه بفرستند و رفاقتشان را خراب کنند.
بهجز برادرهای ترسناکش، آیا آنژل دشمن دیگری هم دارد؟
فعلاً معلوم نیست. اما بهمحض اینکه یواشکی خرگوشی را به اتاقش میبرد، باز هم دارودستهی خرابکارها برایش دردسر تازهای درست میکنند.
البته داشتن یک مادربزرگ باحال همیشه به آنژل کمک میکند، حتی وقتی پای دو برادر خرابکار وسط باشد.
حالا باید دید تعطیلات کنار ساحل و بالنسواری با نقشههای هر دو طرف دعوا کارش به کجا میکشد.
تاریخ تشیع -دولتها،خاندانها و آثار علمی و فرهنگی شیعه
شمايل تاريک کاخ ها
ته جدولیها 1/ راز داورهای خوابآلود
مدیریت منابع انسانی
جنگولکبازیهای جناب تام 6/ جناب تام گوگولی میشود
برشی از متن کتاب
آنجلا ثراگمورتن خیلی جناب تام را دوست داشت، ولی همیشه فکر می کرد او می تواند بهتر و تو دل بروتر از چیزی که هست باشد. برای همین وقتی جناب تام کمی بزرگتر شد، آنجلا هدیه ای بهش داد. این هدیه یک کتاب بود: کتاب گوگولی شدن در چند دقیقه. آنجلا خیلی خوشحال شد وقتی دید جناب تام کتابی را که هدیه گرفته بود، از اول تا آخر خواند. چند روز بیشتر از خواندن کتاب نگذشته بود که آنجلا متوجه تغییری در جناب تام شد. بعد از آن جناب تام همیشه توی حمام بود... آب بازی می کرد، خودش را خشک می کرد و موهایش را برس میکشید. آنجلا از پشت در سرو صدایش را می شنید که داشت سشوار میکشید، آب نمک قرقره میکرد، موهایش را شانه می زد و خودش را تر و تمیز می کرد. جناب تام از رسیدگی به سر و وضعش خیلی خوشش آمده بود. آنجلا با خودش می گفت: کاش همیشه همینطوری بماند! جناب تام دلش می خواست قیافه ی به روز و شیکی داشته باشد و کتاب گوگولی شدن در چند دقیقه خیلی به کارش می آمد. مدل سیخ سیخی جان می داد برای خرید، و مدل گلوله ای هم... برای دورهمی با دوستان آنجلا حرف نداشت. اما فقط سر و وضع تام نبود که داشت عوض می شد. بعد از آن جناب تام به قدری سرش شلوغ شده بود که آنجلا مجبور شد برای دیدنش تلفنی وقت بگیرد. جناب تام اصلا وقت نداشت توی کارهای خانه کمک کند. یک عالمه کرم زیبایی بود که باید می مالید به صورتش... و چند ساعتی هم باید دراز می کشید توی وان شیر توت فرنگی تا پوسته حساسش نرم و لطیف شود. آنجلا داشت وسوسه میشد کتاب گوگولی شدن در چند دقیقه را از او پس بگیرد. احساس می کرد... این کتاب حسابی جناب تام را از کار و زندگی انداخته است. آنجلا ثراگمورتن با خودش میگفت: شاید چند وقت دیگر از سرش بیفتد. ولی هر روز که می گذشت جناب تام را کمتر و کمتر می دید... یک روز وقتی از خرید برمیگشت، اتفاقی چشمش به جناب تام افتاد. یک بار هم او را توی سالن زیبایی دید. یک دفعه دیگر هم توی اتوبوس همدیگر را دیدند، ولی جناب تام محلش نگذاشت. جناب تام دوستان دیگری برای خودش پیدا کرده بود و همه وقتش را با آن ها می گذراند. لباس های شیک می پوشید، به اپرا میرفت و همراه خواننده های روی صحنه آواز میخواند. هرجا مهمانی و جشنی بود، سر و کله ی جناب تام هم فوری پیدا میشد. هیچ وقت منتظر نمی ماند تا دعوتش کنند. وقتی هم میآمد خانه، طوری رفتار می کرد انگار توی هتل است. البته جناب تام فقط برای غذا خوردن، استراحت کردن، نگاه کردن به قرار ملاقات ها و مرور کتاب گوگولی شدن در چند دقیقه، می آمد خانه. آنجلا با خودش فکر میکرد: کاش جناب تام آن قسمت کتاب را هم که درباره ی ادب و نزاکت است، بخواند. آنجلا دلش برای جناب تام قدیمی اش تنگ شده بود. آن روزها فقط دلش به این خوش بود که وقتی جناب تام چرت می زد یواشکی نگاهش کند، یا عکس او را توی روزنامه ها ببینند...محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-تاریخ هستی شناسی هنر
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-روشنگری
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ژاک لکان
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ تکنولوژی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ شوخی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هگل
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-پدیدارشناسی
دانشنامه فلسفه استنفور 1: زیباییشناسی آلمانی
نویسنده | پل گایر، هانا گینزبورگ، استیون هولگِیت، ایئن تامسون و نیکولاس دیوی |
مترجم | سید مسعود حسینی، داود میرزایی، گلنار نریمانی و وحید غلامیپورفرد |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٣ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٣٩٩ |
تعداد صفحات | ٥٣٦ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
شابک | ٦ -٣٤٥-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
وزن | ٧٨٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.