انجیل یهودا

25,000 تومان

انجیل یهودا، که نزدیک به هزار و هفتصد سال مفقود بود، سرانجام در غاری در مصر پیدا شد. کشف این انجیل یکی از بزرگ‌ترین اکتشافات تاریخی قرن بیستم است، هم طراز با کشف طومارهای بحرالمیت و انجیل‌های گنوسی نجع حمادی. این انجیل، برخلاف انجیل‌های عهد جدید، یهودا اسخریوطی را چهره‌ای کاملاً مثبت و الگویی برای تمام کسانی معرفی می‌کند که آرزو دارند پیرو عیسی باشند. کتابی که هم‌اینک در دست دارید نخستین ترجمۀ انجیل یهودا به زبان فارسی است. این انجیل خود بخشی از یک دست‌نوشته یا نسخۀ خطی پاپیروسی است که به «دست‌نوشتۀ چاکوس» مشهور است.

این نسخۀ خطی، که در سال‌های پایانی دهۀ ١٩٧٠ میلادی طی حفاری مخفیانه‌ای در مصر کشف شد، سرنوشت پرماجرایی را پشت سر گذاشت تا سرانجام به دست مؤسسۀ نشنال جئوگرافیک رسید. این مؤسسه بی‌درنگ گروهی از متخصصان را برای ترمیم و ترجمۀ انجیل یهودا برگزید و سرانجام، در سال ٢٠٠٦، ویراست نخست آن را برای اولین بار منتشر کرد.

 

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9786220403258 دسته: , برچسب: , ,
توضیحات

انجیل یهودا

نویسنده
چاکوس
مترجم
شروین اولیایی
نوبت چاپ ٣
تعداد صفحات ١٦٠
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠٢
سال چاپ اول  —————
موضوع
تاریخ
نوع کاغذ بالکی
وزن ٢١٢ گرم
شابک
9786220403258
توضیحات تکمیلی
وزن 0.212 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “انجیل یهودا”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

مغز حرام

7,500 تومان
داستان از شبی شکل می‌گیرد که امیر میهمان خانه شرمین است. تا خرخره خورده بودند و چند نخی هم گل زده بودند. تلوتلو می‌خوردند و می‌خندیدند. شرمین گفت: «وقت دوئل است.» شرمین امیر را به مبارزه می‌طلبد. کمی بعد چشم در چشم با فاصله کم و دو اسلحه پُر روبه‌روی هم ایستاده بودند. آماده؟ سه... دو... یک... آتش! حالا امیر که آرزوی نویسندگی در سرش بود و با همین آرزو از مشهد راهی تهران شده بود باید فرار می‌کرد. ٤٨ ساعت آواره تهران شد. توهم یکی از عارضه‌های مواد مخدر است و مغز حرام به بررسی فاجعه توهم می‌پردازد. طنز نهفته در کتاب و موضوع روز بودن، کتاب را خواندنی کرده است. صالحه مرتضی‌نیا روانشناس است، به همین دلیل شخصیت‌های داستان بسیار باورپذیرند. قسمتی از کتاب: برای هزارمین بار توی خیالاتم تا دم مرگ رفته بودم و سرشکسته برگشته بودم. احساس حقارت که بالا بزند فقط می‌توانی پشت کنی به دره و راه بیفتی سمت دامنه کوه. فیلَم یاد هندوستان کرده بود. حیف امیر، حیف. با این ایده‌ها چه کارها که نمی‌توانستی بکنی. خوب نیست آدم بنشیند برای خودش دل بسوزاند اما حالا که کار از کار گذشته بد نیست کمی به حال خودت افسوس بخوری. استعدادهایت کشف که نشد هیچ، تکفیر هم شد. بعدش هم که این افتضاح... کدام استعداد؟ خودشیفتگی که شاخ و دم ندارد. دارد. تخیل من آبستن شاهکار است. فعلاً که توهمت... خفه لعنتی. این حق من نبود... نقدی بر این کتاب

شب به خرس

28,000 تومان
شب‌ به‌‌خرس روایتی مرموز از جهانی آشناست. آدم‌هایی معمولی با پیشینه و آینده‌ای پُر‌رمزوراز. شب ‌به‌‌خرس جهانی کُند را روایت می‌کند که آرام‌آرام عنصر انتقام، خیال و جادو به ‌آن اضافه می‌شود. شب ‌به‌‌خرس داستانِ مردی تنها به ‌نامِ «فاضل قناعت‌جو» است که زندگی‌ یکنواخت و ساده‌ای دارد و دل‌سپردۀ دخترخاله‌ای است که هیچ‌وقت به ‌او توجه نکرده، اما با آشنایی تصادفی‌اش با «عادل عنصری» که مانند او عشقی از دست رفته دارد و رازی سربه‌مهر، و با به میان آمدن پای شرکت انتقام‌جوییِ بنفشه، زندگی‌اش دستخوش تغییراتی می‌شود و جهان داستان سمت و سویی دیگر می‌گیرد

تسلی‌ناپذیر

780,000 تومان
تسلی‌ناپذیر رمان عدم قطعیت است، آغازی ناگهانی، پایانی ناگهانی‌تر، شخصیت‌های این رمان و اتفاقات آن هر یک به جای روشن‌تر کردن ماجرا، بر پیچ و خم این "لابیرنت" هزار تو می‌افزایند. در این رمان داستانی تعریف نمی‌شود، بلکه انگار راوی کابوسی را تعریف می‌کند که شاید به داستانی دیگر مربوط بوده. "تسلی‌ناپذیر" گویی سایه یک رمان است و راوی آن در این عالم غرق در سایه گم است. سرتاسر داستان تلاش راوی است برای روشن‌تر کردن رازی که به نظر دهشتناک می‌آید، اما از آغاز تا به آخر رمان این عدم قطعیت است که بر خط به خط اثر سایه افکنده است.

فیل‌ ها

7,000 تومان
فیروز مرد چاق میانسالی است که به تنهایی زندگی می‌کند. او انسانی منزوی است که مشغله‌ای ندارد جز جمع کردن اسکناس‌هایی خاص. در واقع او یک کلکسیونر اسکناس است، اما فقط اسکناس‌هایی را جمع می‌کند که مردم روی آنها جملاتی در مورد اندوه یا شادی‌هایشان نوشته‌اند. او نوزده سال یا زمانی در همین حدود اسکناس‌ها را به بازی می‌گرفت تا شاید از تنهایی تاریکش به در آید. در همه این سال‌ها هیچ‌گاه شکل و شمایل، جنس کاغذ، طرح‌ها، امضاها یا تاریخ و موضوعاتی که مربوط به آنها می‌شود برایش آن‌قدر اهمیت نداشتند که چیزهای دیگر، و آن چیزهای دیگر جمله‌ها و نقوشی بود که مردم روی اسکناس‌ها ثبت می‌کردند. فیروز که سال‌ها به این کار مشغول بود طی اتفاقاتی با پیرزن مرموزی آشنا می‌شود. مدتی بعد پیرزن خودکشی می‌کند و مرگ او و تأثیر نوشته‌های روی اسکناس‌ها، باعث ایجاد تغییرات عمیقی در حال و روز فیروز می‌شود و در نهایت به واسطه همین اتفاقات است که او به معنای جدیدی از چیستی زندگی دست می‌یابد و ... . شاهرخ گیوا متولد ١٣٥٥‌ پیش از این رمان‌های مونالیزای منتشر _ اندوه مونالیزا و مسیح، سین، فنجان قهوه و سیگار نیم‌سوخته را نوشته است.

بوطیقای شیطان

6,000 تومان
این مجموعه داستان شامل هفت داستان است که به شیوه سورئالیسم به بیان ضعف‌ها و مشکلات اجتماعی در قالب طنز سیاه می‌پردازد. نویسنده ضعف‌های آدم‌ها و اجتماع را به صورتی سیاه و اغراق آمیز جلوه می‌دهد. منطق موجود در داستان با منطق دنیا کمی متفاوت است. در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: زندگی قایم باشک عجیبی است. یک نفر چشم می‌گذارد و بقیه قایم می‌شوند. آن یک نفر تا آخر عمر دنبال بقیه می‌گردد و در لذت پیدا کردن یا هراس گم شدن پیر می‌شود. بقیه هر کدام در مکان امنی قایم می‌شوند، به مخفیگاهشان عادت می‌کنند و در پناهگاه‌هایشان پیر می‌شوند. صابر صنوبر احساس کرد مدت‌هاست منتظر است کسی که چشم گذاشته بیاید و پیدایش کند. بعد فکر کرد دنیا سگ هاری است که پاچه همه آدم‌ها را گرفته است. زنگ تلفن دوباره به صدا درآمد . زنش از کیلومترها آن‌طرف‌تر، آن طرف مرزها، از یک کشور دور موفق شده بود دوباره شماره صابر را بگیرد. زن گفت: «چهل ساعت شد. هنوز تصمیمت را نگرفته‌ای؟ مانده‌ای آن‌جا که چه؟ به چه دردت می‌خورد آن نقاشی‌ها؟ بفروش بیا. مردم از تنهایی.» نقدی بر این کتاب

کوچه پریدخت

2,200 تومان
ببین روشنک‌جان، این کوچه‌ای که الآن آسفالت شده، قبلاً خاکی بود، کوچه پریدخت. این جوب آبی که این وسط ساختن و خشکه، قبلاً نبود، اما یک راه‌آب باریک بودش که می‌رفت ته این پارکی که قبلاً خاکی بود و ما توش گُل‌کوچیک بازی می‌کردیم. اون ساختمون شیشه‌ای که می‌گی شبیه ساختمون‌های فضاییه، قبلاً یه خونه آجری بود که توش حوض داشت و چند تا درخت انجیر و خرمالو، درست کر خونه بغلیش، همون آجریه رو می‌گم، اون خونه رسول‌ایناست، شیشه‌اییه هم خونه ماست.
قدیما، خیلی سالای پیش توی اون زمین خاکی، بچه‌های محل وول می‌خوردن. فوتبال بازی می‌کردیم، تیله‌بازی، هفت‌سنگ، دخترا لی‌لی بازی می‌کردن. اما حالا که پارک شده و این همه وسیله هم توش داره، پرنده هم پر نمی‌زنه. اون موقع‌ها عصر که می‌شد رسول با سنگ می‌زد به شیشه ما، می‌پریدیم توی کوچه می‌رفتیم تو اون زمین خاکی و تا شب که با کتک و داد و دعوا می‌کشیدنمون تو خونه، بازی می‌کردیم. بابای رسول مغازه عطاری داشت، اون مغازه‌ای که اون‌جاست و کرکره‌هاش پایینه، همونه. بزرگ‌تر که شدیم با رسول هفته‌ای یه بار می‌رفتیم سینما، یه فیلم می‌دیدیم و تا یه هفته بعدش هزار بار جای هنرپیشه‌هاش بازی می‌کردیم. از فیلمای فارسی گرفته تا «وسترن» و هندی و «بروس لی». خلاصه هر چی که بود. کم‌کم من شدم عشق فیلم، هفته‌ای چند بار می‌رفتم سینما و بعدش می‌اومدم واسه رسول تعریف می‌کردم.