انسان و حيوان

32,000 تومان

صادق هدایت را با بوف کور می‌شناسند. شاید برایتان جالب باشد که بدانید او کتابی درباره‌ی لزوم گیاه‌خواری دارد و انسان را موجودی گیاه‌خوار می‌داند.

امروزه نوشتن و گفتن درباره‌ی این سبک از تغذیه عادی است و دور و برمان آدم‌های زیادی را می‌بینیم که گیاه‌خواری را در پیش گرفته‌اند؛ اما هدایت این حرف‌ها را تقریبا 89 سال پیش مطرح کرده است.

بنابراین کتاب انسان و حیوان را می‌توان جزو نخستین تلاش‌ها برای جاانداختن گیاه‌خواری و توجه به حقوق حیوانات دانست. هدایت معتقد بود که رابطه‌ی انسان و حیوان احتیاج به بازنگری و تغییر دارد و انسان باید شکل جدیدی از رابطه را جایگزین آزار و کشتار حیوانات کند.

نگارش کتاب «انسان و حیوان» به بیست‌وسه‌سالگی هدایت برمی‌گردد.

در آن زمان هنوز شاهکارهای ادبی‌اش را ننوشته بود. خود صادق هدایت در معرفی این کتاب این‌طور می‌نویسد: «…حرف زدن برای بی‌زبانان، دفاع از ناتوانان، دادخواهی برای ستم‌دیدگان، احقاق حق زیردستان و جلوگیری از مظالم و قبایحی که برای مقام انسانیت یک لکه‌ی ننگ‌آوری است…»

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «اگر انسان در نظر فلاسفه و ماوراء‌الطبیعیون و الهیون یک اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد، در نزد علمای علوم طبیعی بیش از یک حیوانی که نسبتاً از حیث ساختمان اعضاء از سایر هم‌جنسان خود، یعنی حیوانات کامل‌تر است چیز دیگری نیست.

از نقطه‌نظر علمی حیوان از همان عناصری ترکیب یافته که انسان را تشکیل می‌دهند، آیا مثل حیوان از یک سلول (Cellule) مرموزی به وجود نیامده؟

علم‌الأبدان، علم‌الأنساج، علم‌الجنین، معرفت‌الأرواح (Physiologie, Histologie, Embryologie, Psychologie) هر کدام به نوبت خود ثابت می‌کنند که ترقی و نشو و نمای آن سلول تغییرات و عوارض متشابهی را نزد انسان و حیوان طی می‌نماید، علاوه‌براین هر دو دارای اعضای مخصوصی هستند که آن‌ها را برای کار معینی استعمال می‌کنند و همان احساسات را درک می‌نمایند و در هوا و هوس چنان که در خصائل و معایب، مشترک‌اند.»

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

انسان و حيوان

نویسنده
صادق هدایت
مترجم
 گردآوری: جهانگیر هدایت
نوبت چاپ 9
تعداد صفحات 84
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1401
سال چاپ اول ——
موضوع
جامعه شناسی
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9789645571502
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “انسان و حيوان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

پسرکی با پیژامه‌ی راه‌راه

13,000 تومان
رمان «پسرکی با پیژامه‌ی راه‌راه» نوشته‌ی جان بوین به روزگار سیاه تاریخ می‌پردازد و درباره انسان‌هایی حرف می‌زند که باید بین قربانی و ظالم بودن یکی را انتخاب کنند. حد وسط و راه نجاتی وجود ندارد. برنو‌نه ساله به خاطر شغل پدرش مجبور می‌شود همراه اعضا خانواده خانه‌شان را در برلین رها کنند و به جایی دورافتاده بروند. در طرف دیگر، پسری با پیژامه‌ی راه راه در اردوگاه نازی در لهستان زندانی شده. از خانواده‌اش جدا شده و غذایی برای خوردن ندارد. دو کودک در دو جای متفاوت فکر می‌کنند بدبخت‌ترین انسان‌های روی زمین هستند. اما زندگی آن‌ها را در موقعیت دشوار «انتخاب» قرار می‌دهد. در بخشی از رمان می‌خوانیم: «آرام راهش را گرفت و از پله‌ها بالا رفت، یک دستش به نرده بود، و از خود می‌پرسید آیا خانه‌ی جدید در جا و مکان جدید، آن‌جا که کار جدید باید آغاز می‌شد، چنین نرده‌ی خوبی خواهد داشت که مثل همین یکی بشود ازش سُر خورد. چون نرده‌های این خانه از همان طبقه‌ی بالا تا کف زیرزمین کشیده می‌شد. همان اتاق بالایی که اگر روی نوک پاهایش بلند می‌شد و قاب پنجره را سفت می‌چسبید می‌توانست سراسر برلین را ببیند و برونو هیچ‌چیز را بیشتر از این دوست نداشت که در طبقه‌ی بالا سوار آن نرده شود و تا آن سر خانه سُر بخورد و توی راه صدای ویژویژ از خود دربیاورد. از طبقه‌ی بالا سُر می‌خورد تا طبقهٔ بعدی، همان جا که اتاق پدر و مادرش و حمام بزرگ قرار داشت تا جایی که به هر صورت قرار نبود او در آن‌جا باشد. سُر می‌خورد تا طبقهٔ دیگری که اتاق خود و همچنین گرتل قرار داشت با آن حمام کوچک‌تر، حمامی که قرار بود بیشتر از آن‌که باید از آن استفاده کند.»

به کسي مربوط نيست

155,000 تومان

معرفی کتاب به کسی مربوط نیست

چه اتفاقی رخ می‌داد اگر خاک زمین را در جزیره‌ای واحد جمع می‌کردند و آدمیان همگی از زیر یک خاک سر برمی‌آوردند؟ کتاب به کسی مربوط نیست مجموعه‌داستان جذاب جومپا لاهیری، نویسنده‌ی هندی‌تبار برنده‌ی جایزه‌ی پولیتزر است. کتابی که شما را با چند داستان به‌ظاهر ساده از زندگی مهاجران هندی همراه می‌کند و از یک حقیقت واحد در نسل بشر و در میان فرهنگ‌های گوناگون پرده برمی‌دارد. گفتنی است که این کتاب در زمره‌ی پرفروش‌ترین آثار نیویورک تایمز و جزو ده کتاب برتر سال 2008 قرار دارد.

درباره‌ی کتاب به کسی مربوط نیست

جومپا لاهیری (Jhumpa Lahiri) را بیش از آنکه یک نویسنده‌ی چیره‌دست به‌شمار آورد، می‌بایست جادوگری دانست که قلم خود را با جادوی ذهنش روی کاغذ حرکت می‌دهد و داستان‌های سحرآمیزی را خلق می‌کند. کتاب به کسی مربوط نیست (Unaccustomed Earth) بدون‌شک یکی از همین روایت‌های خاص و ویژه‌ی لاهیری است که با زبان ساده اما عمیق، پیچیده و خواندنی، شما را با خودش همراه می‌کند. این مجموعه‌داستان کوتاه، شامل دو بخش و نُه داستان بی‌نظیر از زندگی خانواده‌های هندی‌ست که به جایی دیگر، دور از وطن خود مهاجرت کرده‌اند. اگرچه در ابتدای روایت‌ها این‌طور به‌نظر می‌رسد که داستان‌ها قرار است درباره‌ی سختی‌ها و مصائب مهاجران در کشورهای مقصد حرف بزند، اما در میانه‌ی داستان‌ها کاملاً شگفت‌زده خواهید شد. جومپا لاهیری در مجموعه‌داستان به کسی مربوط نیست به‌زیبایی درباره‌ی معنای زندگی و یکسان بودن این معنی در میان فرهنگ‌های گوناگون صحبت می‌کند. مسئله‌ای که بشر را فارغ از منطقه‌ی زیست آن‌ها و یا تجربیات و تفاوت‌های نسلی، در یک نقطه‌ی مشترک در کنار هم قرار می‌دهد. لاهیری در هر داستان با زبردستی خاصی این پیام را پنهان کرده و با خواندن هر یک از آن‌ها، بیش از پیش به این حقیقت نزدیک می‌شوید که زندگی، با همه‌ی گوناگونی‌هایش، در هر نقطه از این کره‌ی خاکی، یک معنای واحد دارد! این کتاب را گلی امامی با نثری روان و شیوا ترجمه کرده و نشر چشمه آن را به چاپ رسانده است. با خواندن این اثر دوست‌داشتنی، هم وقتتان را به خواندن یکی از بهترین مجموعه‌های داستان کوتاه اختصاص می‌دهید و هم برای چند دقیقه، به زیر پوست زندگی سفر خواهید کرد.
سفارش:0
باقی مانده:1

ديوانه بازي

105,000 تومان

معرفی کتاب دیوانه بازی

کتاب دیوانه بازی توسط کریستین بوبن؛ نویسنده سرشناس و معروف فرانسوی به نگارش درآمده است. بوبن یکبار دیگر با استفاده از جملات شگفت‌انگیز هر خواننده‌ای را مجذوب خود کرده و در این داستان سعی می‌کند که پستی و بلندی زندگی یک دختر را روایت کند. کتاب دیوانه‌بازی (The crazy pace) بازگو کننده داستان دخترکی است که جنون‌آمیز زندگی خود را می‌گذراند، دختری که در سیرک زندگی می‌کند و نخستین عشق حیات خود را با علاقه‌مند شدن به یک گرگ تجربه می‌کند. این داستان پر از گفتارهایی است که هر خواننده‌ای در هنگام خواندن کتاب به بازگویی چندین‌ باره آن‌ها علاقه نشان می‌دهد. کریستین بوبن (Christian Bobin) در کتاب دیوانه بازی تلاش می‌کند تا دخترکی نترس و مستقل را نشان دهد که همین مورد سبب جذاب بودن این داستان شده. واقعه‌ای انباشته از احساسات پاک و متعجب کننده یک دخترک غیر مطیع. چیزی که باعث تفاوت داستان‌های کریستین بوبن در قیاس با دیگر نویسنده‌های سرتاسر دنیا شده است، ارزش دادن این نویسنده به جزئیات است، چیزی که دیگر نویسنده‌ها توجه کمتری به آن نشان می‌دهند، به‌ طرزی که خواننده با خواندن کتاب‌های بوبن خود را در محیط داستان احساس می‌کند. در مدت زمان خواندن کتاب دیوانه بازی متوجه علاقه فرار این دختر می‌شوید، گریز از خانواده و حتی گریز از خود. دخترکی که شادی و آسایش خود را در فرار می‌بیند و در آخر نیز آن را پیدا می‌کند. به نظر دخترک داستان، کسانی که دوستمان دارند بیشتر باعث از بین رفتن شادی ما می‌شوند، چراکه آن‌ها فرار و دیوانه‌ بازی ما را قبول نمی‌کنند. کریستین بوبن در این کتاب نشان می‌دهد که آسایش و شادی تنها در ضمانت حرکت در قالب استانداردها و مقررات جامعه نیست، بلکه بعضی مواقع نیاز است برای رسیدن به موفقیت و نشاط از قالب جامعه رها شد و خوشبختی را در چیزهای دیگر تجسس کرد. نویسنده در عین لطافت و با بهره‌گیری از جملات هنرمندانه طوری دخترک را به تصویر کشیده و از زبان او حرف می‌زند که خواننده در مرد بودن نویسنده این کتاب شک می‌کند، چرا که این همه ظرافت تنها از یک زن سر می‌زند، در حالیکه در کمال ناباوری نویسنده این داستان یک مرد است. کریستین بوبن همان‌طور که خودش زندگانی متمایزی داشته است، در داستان‌هایش، شخصیت‌هایی متمایزی به وجود می‌آورد و زندگی و رخدادها و رویدادهای معمول آن را از منظر این شخصیت‌ها با نگاهی فلسفی و گفتاری شاعرانه بازگو می‌کند. داستان، از دختر بچه‌ای شروع می‌شود که مدام در فرار است برای پیدا کردن خود، و تا به پایان در ذهن، زبان و دید او به جهان، انسان‌ها و محیط اطراف جریان می‌یابد. زبان زنانه‌ی این نوشتار یکی از نکته‌های در‌ خور اندیشه آن است. جملات برگزیده کتاب دیوانه بازی: - آن‌هایی که توی بستر می‌مانند، یا توی وان پرآب، مثل هم‌اند. آن‌ها می‌گذارند آواز نهنگ‌های آبی‌رنگ، و گریز شاهانه‌ی زمان که سپری می‌شود، تا قلب‌شان رخنه کند. - عشق مثل سیرک دایره‌ای می‌سازد، با خاک‌ اره فرش شده و زیر پاهای برهنه نرم است و زیر پارچه‌ی قرمز متورم از باد، درخشان. - آدم‌های کمی قادرند به دیوانگی‌های خودشان بخندند. - کمتر دوست داشتن به معنای دیگر دوست نداشتن است. - تجربه‌ی تحقیر شدن مانند تجربه‌ی عشق، فراموش نشدنی است.
سفارش:0
باقی مانده:2

آداب دنيا

95,000 تومان
کتاب «آداب دنیا» اثر یعقوب یادعلی نویسنده و فیلم‌ساز ایرانی و برنده جایزه ادبی گلشیری است. این کتاب پس از یازده سال سکوت و بعد از یکی از مشهورترین رمان‌های فارسی معاصر یعنی «آداب بی‌قراری»‌منتشر شد. رمان تازه یادعلی نیز چون نخستین اثر او‌، رمانی نفس‌گیر است. نویسنده در این اثر درعین پای‌بندی به واقع‌گرایی، روحی متافیزیکی را احضار می‌کند که در آن چهره‌های عجیبی از شخصیت‌هایش پنهان شده‌اند؛ چهره‌هایی که با جلو رفتن داستان از سایه بیرون می‌آیند… یک پلیس خسته و توبیخ‌شده، درگیر ماجرای ناپدیدشدن مردی می‌شود که پایش را به ویلایی بزرگ باز می‌کند؛ ویلایی که براساس نگاهی آرمانی ساخته شده و ساکنانش را گرد هم آورده ‌است. هم‌زمان عشقی قدیمی در این میانه ظهور می‌کند که عامل اصلی رفتارهای قهرمان یادعلی‌است. رمان با اتفاق‌های ریزودرشت غیرقابل‌پیش‌بینی جلو می‌رود و اتاقی که کسی نباید وارد آن شود… اتاق دربسته... در بخشی از رمان می‌خوانیم: «نمی‌فهمید دارد بهش حال می‌دهد در آن آفتاب تند، یا به‌عمد می‌آید می‌پیچد دور خیسی شلوار تا ساق پایش را مورمور کند، بدجنس! بهش گفته بودند تنها نرود. هر چه جلوتر می‌رفت، بیشتر می‌ترسید. به خودش نهیب می‌زد: برو! سر جاده آسفالت، پیش از وارد شدن به خاکی، لحظه‌ای ایستاد تا از دکه‌ای آدرس بپرسد.»
سفارش:0
باقی مانده:2

بچه هاي سبز

48,000 تومان

معرفی کتاب بچه های سبز اثر اولگا توکارچوک

در قرن هفدهم ، ویلیام دیویسون ، گیاه شناس اسکاتلندی که پزشک خصوصی پادشاه لهستان جان دوم کازیمیر شد ، در یک سفر طولانی بین لیتوانی و اوکراین به دنبال این پادشاه رفت.
وی که ذهنی علمی دارد و ناظری دقیق وتیز است ، شرایط سخت آب و هوایی در مرزهای لهستان و آداب و رسوم محلی آن منطقه را مطالعه می کند. یک روز ، در هنگام توقف ، سربازان پادشاه دو کودک را اسیر می کنند.
این دو کوچولو هیکل و اندامی غیرمعمولی دارند: علاوه بر ظاهر ضعیفی که این دو بچه دارند ، پوست و موهای آنها کمی سبز است ... اولگا توکارچوک، غریبه ای گرفتار در تلاطم تاریخ ، اروپا را از طریق صدای روایتگر خود ، ، زیر سوال می برد. همواره دیگری به عنوان یک خطر بالقوه درک شده است.
دیگری همیشه ترسناک است. اما ما در مورد همسایگان خود ، به ویژه کسانی که در حاشیه ی جهانی که به ما نزدیک است زندگی می کنیم ، چه می دانیم؟ آیا مفهوم مرکز و پیرامون برای همه یکسان است؟ امروز چطور؟ مشاهدات ویلیام دیویسون ، به عنوان یک اروپایی که از لهستان درگیر جنگ بسیار فاصله دارد همچنان مربوط به وقایع امروزه در جهان است. آدم هایی که رنگ چشم و پوستشان فرق می کند ... کتاب بچه های سبز انعکاسی ظریف و خالی از شوخ طبعی در مورد درک دیگری و رد ناشناخته ها است. کتاب بچه های سبز را کاوه میرعباسی ترجمه کرده و نشر چشمه آن را منتشر کرده است.
سفارش:0
باقی مانده:1

دست آخر

280,000 تومان

معرفی کتاب دست آخر

ساموئل بکت برنده جایزه نوبل ادبی در کتاب دست آخر در قالب نمایشنامه‌ای تک پرده‌ای، ماجرای زندگی یک ارباب را به همراه خدمتکارانش شرح می‌دهد که گویی تنها بازمانده‌های جهان هستند و دچار رنجی عجیب شده‌اند.

درباره‌ی کتاب دست آخر:

این نمایشنامه چهار شخصیت دارد. ارباب خانه «هم» نام دارد که در طول زندگی‌‌اش گناهان زیادی را مرتکب شده است، اما اکنون نابینا شده و دیگر توان راه رفتن و ایستادن هم ندارد. «کلاو» خدمتکار اوست که از کودکی برایش کار می‌کند. «نگ و نل» نیز پدر و مادر «هم» هستند که آن‌ها هم توانایی راه رفتن ندارند و معلول‌اند. داستان نمایشنامه دست آخر (Fin de partie) مربوط به زمانی می‌شود که حیات بشری در اثر حادثه‌ای نابود شده و تنها همین 4 نفر بازماندگان کره‌ی زمین هستند. این کتاب سبکی مینیمالیستی دارد و به خوبی مواجه شدن انسان را با مرگ به تصویر می‌کشد. ساموئل بکت اولین بار نمایشنامه «دست آخر» را به زبان فرانسه به نگارش درآورد، سپس خودش آن را به انگلیسی ترجمه نمود. این اثر در کنار نمایشنامه در انتظار گودو از آثار شاخص این نویسنده پوچ‌گرا به شمار می‌آید.

نکوداشت‌های کتاب دست آخر:

- دست آخر، یک تجربه‌ی نمایشی باشکوه است. (Sunday Times) - تلفیقی از زیبایی، تصور، سرزندگی و طنزی زیرکانه. (New York Post) - اگر «در انتظار گودو» را دوست دارید، این نمایشنامه را بخوانید. (Point  

در بخشی از کتاب دست آخر می‌خوانیم:

هَم نوبتِ (خمیازه می‌کشد.) بازیِ منه. (دستمال بازشده را در برابر خود می‌گیرد.) خون‌ بند بیار لعنتی! (عینکش را برمی‌دارد، چشم‌ها، صورت و عینکش را پاک می‌کند، دوباره عینک می‌زند، دستمال را تا می‌زند و ماهرانه در جیب بغل لباس‌ خوابش می‌گذارد. گلویش را صاف می‌کند، سر انگشتانش را در هم چفت می‌کند.) عذابی (خمیازه می‌کشد.) بالاتر از عذاب من هست؟ بی‌شک. قبل‌ها. ولی الان؟ (مکث.) پدرم؟ (مکث.) مادرم؟ (مکث.) س... گم؟ (مکث.) اُه، حاضرم باور کنم به قدر چنین مخلوقاتی رنج می‌کشن. اما این یعنی رنج‌شون با من برابره؟ بی‌شک. (مکث.) نه، همه‌چیز (خمیازه می‌کشد.) مطلقه، (مغرورانه.) آدم هر چی بزرگ‌تر پُرتر. (مکث. با اندوه.) و تهی‌تر. (بینی بالا می‌کشد.) کلاو! (مکث.) نه، تنها. (مکث.) چه رؤیاهایی! اون جنگل‌ها! (مکث.) کافیه، وقتشه که تموم بشه، توی پناهگاه حتا. (مکث.) اما هنوز دودلم، توی... توی تموم‌کردنش دودلم. آره، همینه، وقتشه که تموم بشه اما هنوز (خمیازه می‌کشد.) توی تموم‌کردنش دودلم. (خمیازه می‌کشد.) خدا، خسته‌م، بهتره برم تو رخت‌خواب. (سوت می‌زند. کلاو بی‌درنگ وارد می‌شود. کنار صندلی می‌ایستد.) تو هوا رو آلوده می‌کنی!