انگار خودم نیستم

58,000 تومان

انگار خودم نیستم داستان آدم­‌هایی است که خودشان را گم کرده‌اند و آن­قدر از خود فاصله گرفته‌اند که دیگر خودشان را نمی‌‌­شناسند. داستان از زبان چند راوی روایت می‌­‌شود و رویدادهایی از گذشته و حال را به هم پیوند می‌دهد تا پازل شخصیتی آدم‌­هایش تکمیل شود

انگار خودم نیستم در سبک رئالیستی به رشته تحریر درآمده و وقایع، رخدادها و دیالوگ­‌های آن کاملاً با رویدادهای زندگی عادی و روزمره منطبق‌اند. کتاب قصد ندارد وقایع دور از ذهن و ناملموس را شرح دهد بلکه آنچه نویسنده درصدد آن بوده است ترسیم روزمرگی­‌هایی‌ است که به مرور زمان منجر به تحول انسان­‌ها می‌شوند؛ انسان­‌هایی که از جنس تمامِ آدم­‌های طبقه متوسط جامعه مدرن امروزی­‌اند.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

انگار خودم نیستم

نویسنده
یاسمن خلیلی‌فرد
مترجم
——-
نوبت چاپ ٩
تعداد صفحات ٤٤٠
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠١
سال چاپ اول ١٣٩٦
موضوع
داستان‌های فارسی
نوع کاغذ بالکی
وزن ٣٧٦ گرم
شابک
9786002783400
توضیحات تکمیلی
وزن 0.376 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “انگار خودم نیستم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

مختارنامه

8,200 تومان
«مختارنامه» در ٢٤ باب به تحریر درآمده است. باب اول درباره آمدن مسلم بن عقیل به کوفه و آگاه شدن یزید بن معاویه و فرستادن عبیدالله زیاد به ایالت کوفه. در چاپ جدید این داستانها که تحت عنوان ادبیات عامه منتشر میشود، دومین سری آن با نام مختارنامه به بازار کتاب عرضه شده است. در این مجموعه سعی شده با بهره گیری از نسخه های متعدد و با به کارگیری از نسخه های متعدد و با به کارگیری رسم الخط جدید، نسخه ای حتیالمقدور به دور از لغزش ارائه شود. چه بسیاری که با خواندن این داستانها با کتاب پیوندی همیشگی یافتهاند. «مختارنامه» در اندازه رقعی در ٥٢٠ صفحه با قیمت ٣٨٠٠ تومان منتشر گردید.

سگ خارجی

7,000 تومان
راوی داستان، سرگشته از نسل جنگ، تاریخ زندگی جستجوگرانه‌اش را که آغازش مقارن با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران است، به دنبال گمشده‌هایش تا زمان حال امروز ایران معاصر پی گرفته است. گمشده یا گم کرده‌هایش هم انسان‌هایی هستند که از او دور مانده‌اند و هم هویت خانه و زندگی جا مانده در کودکی و نوجوانی‌اش: «مدتی است احساس معلق شکست دارم، یک شکستِ بد و دور. انگار این احساس را از خیلی وقت پیش داشته‌ام. نمی‌دانم چرا گفتم «معلق». مثل حس‌هایی که برای همیشه در ذهنمان می‌مانند اما گاهی چون فراموششان می‌کنیم فکر می‌کنیم رفته‌اند و به محض تکرار حادثه‌ای، به سرعت برق و باد می‌ریزند توی ذهنمان، لابد همین نزدیکی‌ها بوده‌اند و جای دوری نرفته بودند...» سگ خارجی روایت روح شرحه شرحه آدم‌هایی است که در حیرت و تعلیقی ناشی از همان حیرت روزگار می‌گذرانند. دختر (راوی) که می‌خواهد خانواده‌اش را گردِ هم آورد و نجات دهد... تا دختری کُردِ عراقی که آوارگی‌اش سر آوارگان این سوی مرز خراب می‌شود... تا برادرانی که هر یک به شکلی می‌روند و دیگر بر نمی‌گردند، گم می‌شوند، حتی به زندگی برگرداندن برادری که به ظاهر هست، جایی نرفته، اما در حقیقت نیست... نوجوانی گُنگ که در ذهن و زبان خویش گم شده... تا دخترانی که بعد از جنگ تازه یادشان آمده می‌شود زیبا هم بود و شاد هم بود و دوست هم داشت و نخلستان‌ها و هورهای جنوب را از یاد برد و توأمان در یاد داشت تا حکایت مادری که پیراهن سیاه عزا، دیگر، پوستی است بر تن‌اش، بر موجودیت و بر زندگی بی اهمیتش... رمان سگ خارجی روایت بوکشیدن است. بوهای شیرین و شاد، تلخ و نوستالژیک و گاهی گس و سوزاننده و حیوانی! مثل بوی سوزان سگی که ذره ذره جان می‌کند و می‌خندید!

مردی که هیچ بود

6,000 تومان
در قسمتی از این کتاب می خوانیم: یاشا کمی چاق و تپل و سرخ و سفید بود، لب پرخنده ای ام داش. همه جام جاش بود، با اون لهجه شیرین نیمه آذریش توجه اطرافیانشو به خودش جلب می کرد، قاپشونو می دزدید و یار غارشون می شد. اون مرد بی شیله پیله و کم سوادی بود، اما خیلی سرش می شد. اهل سیر و سفر نبود، چون وضع مالی میزونی نداش. دور هیچ فرقه ای ام تاب نمی خورد، سرش به کار خودش و زن و بچه ش بود، نماز و روزه ش ترک نمی شد و راه مسجدم گم نمی کرد. اگه کسی تو محل جشنی، عروسی ای چیزی داش، یه راس می اومد سراغش و آشپزیشو به اون می داد، دستمزدی ام بهش می دادن که کمک خرجیش می شد. یاشا پولاشو صنار سه شی روی هم می ذاشت و جم می کرد تا تونس یه تیکه زیمین آخرای سبزیکاری امین الملک، چسبیده به باغ ملا، نزدیکای حندق دس و پا کنه و یه اتاق خشت و گلی کنج اون جا علم کنه و زن و بچه شو از آوارگی و خونه به دوشی و اجاره نشینی نجات بده. چن سال بعد با تقلای زیاد و از خرجی خونه زدن و نخوری و ته خونه رو فروختن و قرون قرون رو هم گذاشتن و قرض و قوله تونس چار تا اتاق دیگه و دو تا زیرزیمین به اون اتاق اضافه کنه و به آدمای مختلف اجاره بده...

گیسیا

21,000 تومان
گیسیا زنی است که دل در گرو فرهنگ و ادبیات سرزمین مادری‌اش دارد. بین او و ریشه‌هایش سال‌ها فاصله افتاده است. او درگیرودار زندگی روزمره و در آخرین شب تابستان با تغییری غیرمنتظره در زندگی‌اش روبه‌رو می‌شود. گیسیا در تکاپوی سروسامان دادن به اوضاع و در تلاش برای برگردان زندگی‌اش به وضعیت قبل، سفری می‌کند به درون خودش و خاطراتش را با سه مرد مهم زندگی‌اش، می‌کاود. سپس... در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: گیسیا موها را خیس کرد. شانه را نوازشگرانه بر رشته‌ای از  موهای ابریشم‌گون ارکیده کشید و با  قیچی آن را برید. تارهای مو بر زمین ریخت.  شانه بار دیگر رشته‌ای مو را نوازش کرد. تارهای مو از شانه گریختند. گیسیا، این موها هوس جدایی از سر ارکیده ندارند. تو داری آن‌ها را به زور می‌بری. دست‌کم  آن‌ها را بنواز گیسیا. تو سلاخی گیسیا! پس به قربانی‌ات آب بده نوازشش کن و آنگاه  سلاخی‌اش کن.  گیسیا رشته‌ای دیگر از موها را نوازش کرد و برید. به نوک موها نگاه کرد و گلوله داغ در سینه‌اش چرخید؛  از نوک موهای ارکیده  خون می‌چکید.

حالا کی بنفشه می‌کاری؟

8,500 تومان
مسواک آب کشیده را تکان تکان می‌داد تا آبش بپرد که اسفند از در نیمه باز دستشویی سرک کشید ، ابرو بالا برد و به مسخره گفت : « وقت خواب است یا وقت مهمانی ؟ » مسواک سر به پایین را نیم چرخی در هوا داد و رو به دماغ نوک تیز اسفند گرداند و تکاند . با تقلید صدای تو دماغی جناب ناظم گفت : بچه‌های خوب قبل از رفتن به مهمانی مسواک می‌زنند تا دهانشان بو ندهد . شیر فهم شد ؟ اسفند بی خنده نگاهش کرد و آرام گفت : هیچم بلد نیستی ادا دربیاوری و تند دور شد . عوضش تو خوب بلدی آدم را خیط کنی . . . و باقی حرفش را خورد . توی دلش به خودش آفرین گفت که نگفته است درست مثل باباجانت ! درس بعدی خودآموزهای تربیت فرزند به متد غربی می‌شد که « تغییر موضوع » باشد . در گنجه آینه‌دار بالای دستشویی پی برق لب گشت و گفت : من دیگر حاضرم . می‌شود لطفاً بابات را صدا کنی ؟ قرار بود آنجا باشیم ، حالا کی هست ! صدای بلند اسفند از اتاق نشیمن ، سوار بر صدای دائمی تلویزیون شنیده شد . « حالا کی بنفشه می‌کاری ؟ » جدیدترین رمان فرشته مولوی است که در ٢٠٨ صفحه راهی بازار نشر شده است .

گره کور

1,000 تومان
هفته اول باور نمی کردیم. روز هشتم یا نهم بود، آمدیم نشستیم این جا، زیر این تیر چراغ برق،‌ وکم کم باور کردیم. پرسیدم:(( اسمش چیه؟)) مشت ها رابهشکم فشرد وخم شد به جلو وگفت ((‌پردیس)) نفس عمیقی کشید ومشت ها رااز روی شکم برداشت. گفت: (( یعنی بهشت)).