انگیزش و هیجان

440,000 تومان

موجود در انبار

توضیحات

انگیزش و هیجان

نویسنده جان‌مارشال ریو
مترجم یحیی سیدمحمدی
نوبت چاپ 33
تعداد صفحات 704
قطع و نوع جلد
سال انتشار 1398
شابک 9786008348269
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “انگیزش و هیجان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

فسقلی ها جلد 15

7,000 تومان
مجموعه فسقلی ها دربرگیرنده ی سی جلد کتاب است که شخصیت اصلی هر یک از آنها پسر یا دخترکوچولویی است که یک ویژگی یا عادت منفی دارد این داستان ها به گونه ای هستند که خواننده ی خردسال از همان ابتدا، بدی رفتار شخصیت داستان را حس می کند و متوجه زشتی کارش می شود.

اولین تجربه های تو (جلد 9) – روز اثاث کشی

30,000 تومان
کتاب اولین تجربه های تو (جلد 9) - روز اثاث کشی، نهمین جلد از مجموعه‌ ي "اولين تجربه‌هاي تو" است. در هر يك از داستان‌ های این مجموعه، كودكي كه شخصيت اصلي داستان است موضوعي را براي نخستين‌بار تجربه مي‌كند. شرح هر يك از اين ماجرا ها، بچه‌ها را با نكاتي آشنا مي‌كند كه همگي آنها را تجربه كرده‌اند يا به‌زودي تجربه مي‌كنند.
سفارش:0
باقی مانده:1

چیرگی بر اختلال وسواسی- اجباری

170,000 تومان
اختلال وسواسی- اجباری می تواند زندگی فرد مبتلا را با محدویت‌های زیادی مواجه کند. این کتاب می‏ تواند راه‏‌حلی برای این مشکل باشد. تکنیک‌های ارائه‏ شده در کتاب همگی در پژوهش‏های علمی بالینی بررسی و تأیید شده‏‌اند و کاربرد آنها می‏ تواند تاثیر قابل ‏توجهی در کاهش نشانه‌های اختلال وسواسی داشته باشد. سبک نگارش کتاب ساده و روان است و برای عموم خوانندگان به راحتی قابل فهم است. علاوه بر درمانگران ، خود مراجعان هم می ‏توانند در قالب یک کتاب خودیاری از روش‌های معرفی شده در کتاب استفاده کنند. اهدافی که با خواندن این کتاب قابل دسترس هستند: - فهم ماهیت وسواس‌ها ، اجبارها و آیین‌های وسواسی - تدوین یک برنامه عملی برای غلبه بر وسواس - معرفی روش گام به گام برای مقابله و تسلط بر موقعیت‌های که فرد اجتناب می‏‌کند - تسلط بر وسواس‌های عملی - رهایی از افکار مزاحم وسواسی - کاهش اضطراب و بهبود روابط با نزدیکان
سفارش:0
باقی مانده:1

مردی که هیچ بود

6,000 تومان
در قسمتی از این کتاب می خوانیم: یاشا کمی چاق و تپل و سرخ و سفید بود، لب پرخنده ای ام داش. همه جام جاش بود، با اون لهجه شیرین نیمه آذریش توجه اطرافیانشو به خودش جلب می کرد، قاپشونو می دزدید و یار غارشون می شد. اون مرد بی شیله پیله و کم سوادی بود، اما خیلی سرش می شد. اهل سیر و سفر نبود، چون وضع مالی میزونی نداش. دور هیچ فرقه ای ام تاب نمی خورد، سرش به کار خودش و زن و بچه ش بود، نماز و روزه ش ترک نمی شد و راه مسجدم گم نمی کرد. اگه کسی تو محل جشنی، عروسی ای چیزی داش، یه راس می اومد سراغش و آشپزیشو به اون می داد، دستمزدی ام بهش می دادن که کمک خرجیش می شد. یاشا پولاشو صنار سه شی روی هم می ذاشت و جم می کرد تا تونس یه تیکه زیمین آخرای سبزیکاری امین الملک، چسبیده به باغ ملا، نزدیکای حندق دس و پا کنه و یه اتاق خشت و گلی کنج اون جا علم کنه و زن و بچه شو از آوارگی و خونه به دوشی و اجاره نشینی نجات بده. چن سال بعد با تقلای زیاد و از خرجی خونه زدن و نخوری و ته خونه رو فروختن و قرون قرون رو هم گذاشتن و قرض و قوله تونس چار تا اتاق دیگه و دو تا زیرزیمین به اون اتاق اضافه کنه و به آدمای مختلف اجاره بده...

گود

32,000 تومان

در بخشی از کتاب گود می‌خوانیم

خلیل هر روز هفت صبح دوتا جعبه انار می‌ذاشت دم خونه‌ی سوری‌خانم و فخری کارش رو شروع می‌کرد. وقت‌هایی که انار می‌رسید، شیش ‌و نیم صبح اون‌جا بود. تابستون و بهار که انار نبود دیرتر می‌اومد. جعبه‌ها رو باید خودش تا طبقه‌ی سوم و اتاق بغل خرپشته می‌کشید روی پاش و بالا می‌برد. اون هم طوری که نه دخترها بیدار بشن و نه سوری داد بزنه «فخری نزنی به درودیوار.» جعبه رو می‌نداخت روی زانوی پای راستش و پله‌پله تا بالا می‌رفت. دور آخر پله‌ها که می‌رسید هن‌هن‌کنان چهارتا لیچار بار همایون شوهرش می‌کرد. خلیل یه‌بار می‌خواست کمک کنه جعبه‌ها رو تا اتاق فخری ببره، اما سوری که خلیل رو توی حیاط خونه‌ش دید، چنان قشقرقی به پا کرد که صداش تا خود بازارچه رفت و همه توی بازار به خلیل طعنه می‌زدن که رفته بودی «خونه‌ی سوری‌خانم». تا یکی دو هفته حالش خراب بود اما قول داده و طی کرده بود صبح‌به‌صبح دوتا جعبه انار ببره دم اون خونه، و می‌برد. فخری وقت‌هایی که خیلی خسته می‌شد، دهنش رو فرمی شبیه خندیدن بازوبسته می‌کرد و آب دهنش ولو می‌شد روی لباسش که با پشت آستین پیرهنِ همیشه‌سُرمه‌ایش پاک می‌کرد. «باس قرص کمر بندازم، دیگه جون واستادن ندارم. کی دست داره اون رو تو هاون بکوبه؟» کار صبحش توی پاییز و زمستون تکه‌تکه کردن انارها بود. اوایل سوری گیر داده بود که «باس انارا رو دون کنی.» فخری که هیچ‌وقت نفهمید کار سوری با انارها چیه. گفت «اینا رو تیکه‌تیکه کنم بعد له کنم، همون نمی‌شه؟» «آره. اما باس صاف بشه.»

یوزپلنگانی که با من دویده‌اند (مجموعه داستان)

95,000 تومان
کتاب حاضر، مشتمل بر 10 داستان کوتاه با نام‌هاي سپرده به زمين؛ استخري پر از کابوس؛ روز اسبريزي؛ تاريکي در پوتين؛ شب سهراب‌کشان؛ چشم‌هاي دکمه‌اي من؛ مرا بفرستيد به تونل؛ خاطرات پاره پارة ديروز؛ سه شنبة خيس و گياهي در قرنطينه است. نگارنده در هر يک از اين داستان‌ها بخش‌ها و برش‌هايي از زندگي انسان‌هايي معمولي با نام‌هايي مشابه و در رده‌هاي سني مختلف را بيان کرده و گوشه‌هايي از دغدغه‌ها و غم‌هاي مردم جامعه را شرح داده است. داستان «سپرده به سرزمين» ماجراي پيرزن و پيرمرد تنهايي است که سال‌ها پيش از هياهوي مردم روستا متوجّه پيشامدي شده و در همراهي با آن‌ها با جسد کودکي مواجه مي‌شوند که کنار رودخانه و زير پل پيدا شده است. هيچ کس قادر به شناسايي کودک نيست و کسي علّت غرق شدن او را نمي‌داند. پيرزن و پيرمرد از داشتن بچّه محروم بوده‌اند، پيکر کودک را با خود برده و دفن مي‌کنند و پس از آن براي او همچون فرزند خود عزاداري مي‌کنند.