اينجا باران صدا ندارد
12,000 تومان
کتاب «اینجا باران صدا ندارد» نوشتهی کامران محمدی، داستان دو مرد به اسم اسماعیل و هومن را روایت میکند که به دلایل بیهودهای به همسران خود شک دارند و دو فاجعهی متقاطع در سه روز متوالی بارانی در تهران شکل میگیرد.
حسادت و تعصب مردانه، عنصر محوی این داستان است. در روز اول یک اتفاق غیر منتظره رخ میدهد که باعث یادآوری حادثهی دردناکی در گذشته میگردد و در روزهای دوم و سوم یادآوری خاطرات آن اتفاق و اثر روانشناختی آن بر شخصیتهای داستان را شاهد هستید.
فراموشی پسزمینهی فکری در لایههای زیرین این داستان محسوب میشود و پیرامون روابط دو زوج و یک فرد تنهاست که روایتی از سالهای جنگ نیز در آن بازگو میشود و نویسنده به گونهای به فعالیتهای گروهکها در کردستان در اوایل دههی 60 اشاره میکند.
در بخشی از رمان میخوانیم: «اسماعیل به گوشیاش نگاه کرد. چرا شیرین این همه به این ماجرا علاقهمند است؟ چرا در حالی که میدانست به بیمارستان رفته، تماس گرفته است؟ چرا هومن این حوالی بوده و …
نمیتوانست از تصور وجود رابطه میان تماس مرد غریبه و ماجرای هومن فرار کند. اما آنچه آشفتهاش میکرد چیزی فراتر از اینها بود؛ کرد بودن مرد و گلوی بریدهی هومن؛ دو واقعیت همزمان که انگار از گذشته، از زیر خروارها برف ناگهان بیرون پریده بودند تا دوباره او را به عقب برانند. باید با مردی که هومن را آورده بود تماس میگرفت. باید با هومن حرف میزد.»
فقط 1 عدد در انبار موجود است
اينجا باران صدا ندارد
نویسنده |
کامران محمدی
|
مترجم |
—–
|
نوبت چاپ | 2 |
تعداد صفحات | 159 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1394 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
ادبیات
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 185 گرم |
شابک |
9786002290861
|
وزن | 0.185 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
ستارهی شرق
معرفی کتاب ستارهی شرق: زندگی و زمانهی ام کلثوم، حنجرهی عشق و انقلاب
در کتاب ستارهی شرق اثر محسن بوالحسنی روایتی جذاب و پرجزئیات از زندگی خوانندهی مشهور مصر، ام کلثوم خواهیم خواند. ام کلثوم که به ستارهی شرق شهرت دارد، از سرشناسترین خوانندگان مشرقزمین به شمار میرود. او با فعالیتهای هنری خویش تأثیر گستردهای بر نسلهای جوان خوانندگان مصری گذاشت.دربارهی کتاب ستارهی شرق
کتاب ستارهی شرق نوشتهی محسن بوالحسنی، زندگینامهی بانوی خوانندهی مشهور مصری، فاطمه البلتاجی یا همان ام کلثوم (Umm Kulthum) است. فاطمه البلتاجی با نام هنری ام کلثوم، دختری روستایی و مصری بود که در طی سالهای پرشکوه فعالیتش به نمادی در تلویزیون مصر بدل شد. «بانوی آواز عرب»، «ستارهی شرق» و «هرم چهارم مصر» از القاب این بانوی هنرمند هستند. ام کلثوم در در حدود سال 1898 در شهر سنبلاوین مصر و در نزدیکی دلتای نیل متولد شد. خانوادهاش مذهبی بودند و پدرش شیخ مسجد روستا بود. او زمانی با آواز آشنا شد و آن را فرا گرفت که پدرش به برادرش درس آوازهخوانی میداد. پدر نمیدانست دختری که تنها از دور به درس آواز او گوش میدهد و خود حق آواز خواندن ندارد، استعداد بینظیری در این کار دارد. زمانی که توانایی بالای دختر در آواز خواندن برای پدر نمایان شد، تصمیم گرفت تا به او اجازهی خواندن بدهد؛ ولی به شرطی که مانند پسرها لباس بپوشد تا کسی متوجه نشود این صدای جادویی متعلق به یک دختر است. ام کلثوم آواز میخواند و در تأمین معاش به خانواده کمک میکرد. این دختر سادهی روستایی در ۱۶ سالگی مورد توجه ابوالعلا محمد قرار گرفت که از مشهورترین خوانندگان آن زمان بود. ابوالعلا محمد به ام کلثوم رپرتوارهای عربی کلاسیک را یاد داد. ام کلثوم سپس توسط زکریا احمد عودنواز مشهور، به قاهره دعوت شد.مسئولیت مدنی
قصه گو
در بخشی از کتاب قصهگو میخوانیم
غالباً در فرصت بین دو کلاس، عادت داشتیم باهم به سالن بیلیاردی که زیر پلهها قرار داشت، برویم. بعد باهم در خیابان قدم میزدیم و من حس میکردم که برای او زندگی میان این مردم موهن و نفرتانگیز، چهقدر مصیبتبار است. مردم رویشان را برمیگرداندند یا سرِ راهش سبز میشدند تا خوب نگاهش کنند. خیرهخیره، زل میزدند به او و به خودشان زحمت نمیدادند که نفرت یا تحقیری را که توی نگاهشان موج میزد، پنهان کنند. این مسئله زیاد اتفاق میافتاد. بزرگترها و بهخصوص بچهها، به او اشارههای توهینآمیز میکردند. بهنظر نمیرسید که برای او خیلی اهمیت داشته باشد و بیشتر اوقات به حرکات زشت آنها با شوخی پاسخ میداد. آن روز هم، حادثهی سالن بیلیارد، خیلی باعث تحریک او نشد، اما روی من خیلی تأثیر گذاشت، چون طبیعت من فاصلهی زیادی از طبیعت یک فرشتهی واقعی دارد. یک مست، آرنج خود را روی پیشخان گذاشته بود. لحظهای که چشمش به ما افتاد، تلوتلوخوران جلو آمد و روبهروی شائول ایستاد، دستها را به کمر زد و داد زد: «حرامزاده، عجب هیولای غریبی! از کدام باغ وحش فرار کردهای؟» شائول جواب داد: «کدام را پیشنهاد میکنی رفیق؟ دوروبر اینجا یکی بیشتر نیست، که آن هم البته در همین بارانکو است. اگر جرئت کنی و بپری جلو، آن وقت قفس مرا پیدا میکنی، هنوز درش باز است.» شائول خودش را کنار کشید تا او بتواند عبور کند. اما مرد مست دستش را دراز و با انگشتانش اشارهای کرد. همان واکنشی که معمولاً بچهها وقت فحش دادن از خودشان نشان میدهند.من از گوراني ها مي ترسم
زن و سينما
معرفی کتاب زن و سینما
کتاب زن و سینما دربردارندهی چندین مقالهی فمینیستی است که میکوشند با دیدی انتقادی نقش زنان در سینما و بازنمایی تصویر آنان در فیلمها را بررسی کنند. در این کتاب منتقدان و نظریهپردازان سرشناسی همچون لارا مالوِی و ای. آن کاپلان، تئوریها و ایدههایشان را در مورد سینما ارائه کردهاند. همچنین ساختارشکنی سینمای مارگریت دوراس و فیلم بیل را بکشِ کوئنتین تارانتینو مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است.دربارهی کتاب زن و سینما
با آنکه سینما در اوایل قرن بیستم شکل گرفت و دنیا را تسخیر کرد، اما پذیرش زنان بهعنوان انسانهایی مستقل و دارای هویت و ارائهی تصویری واقعی از آنها، دهها سال بعدتر اتفاق افتاد. تا پیش از دههی 1970، زنان معمولاً فقط بهعنوان بازیگر در فیلمها حضور داشتند. نقشهایی هم که به آنها محول میشد کاملاً کلیشهای بود؛ زنانی اغواگر، دخترانی معصوم یا مادرانی نگران. در بخش فنی هم اجازهی ورود به زنان داده نمیشد و تقریباً هیچ زن کارگردان یا نویسندهی سرشناسی در آن دوران وجود نداشت. در نهایت، جنبشهای اجتماعی و انقلابهای جنسی دههی هفتاد، عمیقاً بر روی سینما تأثیر گذاشت و باعث شد تمام این کلیشهها برهم بخورد. زنانِ فیلمها به دنیای واقعی نزدیکتر شدند و هویت پیدا کردند. همزمان تعداد قابلتوجهی کارگردان، نویسنده، تدوینگر و فیلمبردار زن آموزش دیدند و توانستند وارد سیستم فیلمسازی شوند. در نتیجه، سینما شکل دیگری به خود گرفت و توانست تصویر حقیقیتری از زنان ارائه دهد. در آن زمان نقد فمینیستی هم از حوزهی ادبیات به سینما وارد شد و منتقدین و نظریهپردازان زن، دیدگاههایشان را در مورد سینمای جدید ابراز کردند و کوشیدند آن را اصلاح کنند. منیژه نجم عراقی، مرسده صالحپور، نسترن موسوی و مهرناز صمیمی، تعدادی از همین مقالات فمینیستی و انتقادی را در کتاب زن و سینما گردآوری کردهاند. این مقالات تصویری که فیلمها از زنان ارائه میدهند را نقد میکنند و خواهان نقشی جدیتر و جدیدتر برای زنان هستند.دزدان دریایی تصادفی 2/ سفر به جزیرهی اژدها
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-تاریخ هستی شناسی هنر
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-روشنگری
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-این همانیشخصی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-دوستی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ایمانوئل کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-پدیدارشناسی
آدمکش کور
دانشنامه فلسفه استنفورد 2: فلسفه و مسائل زندگی
موضوع | فلسفه |
نویسنده | جان ماریال، تادئوس مِتس، دن هِیبرون، تاد کالدر، بِنِت هِلم، رونالد دِ سوسا، کرولین مک لاود، الیزابت برِیک، جوزف میلم، رابین س.دیلون، استیون لوپر |
مترجم | امیرحسین خداپرست، مریم خدادادی، غلامرضا اصفهانی، ابوالفضل توکلی شاندیز، حسین عظیمی، ایمان شفیعبیک، ندا مسلمی، مهدی غفوریان، راضیه سلیمزاده |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٤٠٠ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ٨٧٢ |
شابک | ١ -٠٣٨٢-٠٤-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.