ایرانیان در بابل هخامنشی

55,000 تومان

این کتاب یکی از مهم‌ترین پژوهش‌های محمد داندامایف متخصص تاریخ ماد و هخامنشی درباره ایرانیان ساکن در بابل در طول فرمانروایی هخامنشیان است. او با دقت بسیار گِلنوشته‌های بابلی باقیمانده از بایگانی عظیم موراشو را بررسی کرده است. فرهنگ بابل باستان در طول دو سده تسلط پارس‌ها گسترش یافت. اخترشناسی ریاضی بابل تحت فرمانروایی هخامنشیان پیشرفت ویژه‌ای داشت. توفیقات آن از جمله بزرگ‌ترین پیشرفت‌های تأثیرگذار تمدن باستان به شمار می‌رود.

در همان دوران حقوق بابل به شکوفایی رسید و تحولات چشمگیری نیز در روابط اجتماعی–اقتصادی کشور روی داد. دستگاه اداری پارس در بابل افزون بر دربار شاهی، که پائیز و زمستان را در بابل به سر می‌برد، به میزان گسترده‌ای از خدمات دبیران محلی در نگارش آرامی و اکدی سود برد. اگرچه نمایندگان دولت در بابل هخامنشی زبان آرامی را به کار می‌بردند، ولی زبان اکدی به عنوان زبان فرقه‌های دینی و منابع پزشکی و ریاضی و تا حدی اسناد حقوقی باقی ماند. مطالعۀ اسناد بابلی از اهمیت خاصی برخوردار است، زیرا تنها از میانرودان منابع متنوعی موجود می‌باشد که ما را به بازسازی اشکال گوناگون روابط اجتماعی و اقتصادی این دوره قادر می‌سازد.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

ایرانیان در بابل هخامنشی

نویسنده
محمد ا.داندامایف
مترجم
محمود جعفری دهقی
نوبت چاپ ٣
تعداد صفحات ٢٤٤
نوع جلد سلفون
قطع وزیری
سال نشر ١٤٠٣
سال چاپ اول ١٣٩١
موضوع
تاریخ
نوع کاغذ تحریر
وزن ٥١٧ گرم
شابک
9789643119829
توضیحات تکمیلی
وزن 0.517 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ایرانیان در بابل هخامنشی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب از انجمن حجتیه تا سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی

69,000 تومان
معرفی کتاب از انجمن حجتیه تا سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی کتاب از انجمن حجتیه تا سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی حاصل چهار جلسه و بیش از هشت ساعت گفتگوست که در تابستان 1384 انجام شده است. آن زمان دکتر هاشم آقاجری عضو گروه تاریخ دانشگاه تربیت مدرس تهران بود و جلسات گفتگو در دفتر وی، عمدتا بعدازظهرها و با چاشنی سیگار و چای برگزار می شد. این گفتگو دوره ی خاصی از زندگی دکتر سید هاشم آقاجری را دربر می گیرد و...

کتاب خاطرات بولیوی ارنستو چه گوارا

140,000 تومان
معرفی کتاب خاطرات بولیوی ارنستو چه گوارا چه، در دورۀ فعالیت چریکی اش عادت داشت روزنگارهایش را به دقت در یک دفتر یادداشت خصوصی ثبت کند، راهپیماییهای دراز، از روی زمینهای ناهموار و دشوار گذر، در وسط جنگلهای مرطوب، هر وقت نیروی رزمی، که همیشه زیر بار سنگین کوله پشتیها و مهمات سلاحهای خود خم شده بودند، یا وقتی اردو میزدند، چه را میدیدی که دفتر یادداشت کوچکی در می آورد و با دستخط نسبتا ناخوانای یک پزشک تندتند یادداشتهایش را به دقت مینوشت. در پی انقلاب کوبا، ارنستو چه گوارا به دنبال رویکرد عملگرایانه ی وقت، در سفری مخفیانه در سال 1966 به امید برانگیختن حس انقلابی در سرزمین های آمریکایی جنوبی به بولیوی عزیمت کرد.

متعلقات و ملحقات

397,000 تومان
کتاب متعلقات و ملحقات (مجموعه مقالات شوپنهاور) نوشته آرتور شوپنهاور ترجمه رضا ولی یاری توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات ملل، مجموعه مقالات، فلسفه به چاپ رسیده است. کتاب حاضر شامل گزیده هایی از مجموعه مقالات دوجلدی شوپنهاور، با عنوان متعلقات و ملحقات، است که البته بخش اعظم این مقالات را در برمیگیرد. متعلقات و ملحقات، علاوه بر اینکه نخستین کتابی بود که طعم شهرت را به شوپنهاور چشاند و نام او را سر زبانها انداخت و پس از آن بود که مردم متوجه اصل فلسفه ی او و آثار اصلی اش شدند، پر است از عبارات درخشان و جملات نغز و سخنان تازه و بدیعی که خواندن شان برای خواننده بسیار لذت بخش، هیجان انگیز، و آموزنده خواهد بود. معرفی مباحث کتاب متعلقات و ملحقات پاره گفتارهایی در باب تاریخ فلسفه درباره تاریخ فلسفه فلسفه ی پیشاسقراطی سقراط افلاطون ارسطو رواقیان نوافلاطونیان غنوسیان اسکوتوس اریگنا مکتب مدرسی فرانسیس بیکن فلسفه متاخرین شفاف سازی های بیشتر درباره فلسفه ی کانتی برخی ملاحظات درباره فلسفه خودم درباب فلسفه در دانشگاه ها در باب فلسفه و روش آن

آئین و اسطوره (جهان اسطوره‌شناسی 11)

145,000 تومان
براي فهم آئين، بايد اسطوره‌ي بنيانگذارش را شناخت و اين اسطوره، همواره و الزاما ديني نيست، اما هميشه قدسي است، حتي اگر به نخستين نگاه، عرفي بنمايد زيرا به گمان اسطوره‌باور، از ناشناخته‌ها و ناديده‌ها حكايت دارد و غيب‌آموز است و بنابراين گويي در زمان بي‌زمان سير مي‌كند و مكان يا فضاي آفاقي نيز نمي‌شناسد. و اين شگفت نيست زيرا اسطوره، حديث كاري كارستان است كه به دست يا به مدد انسان‌هايي فرهمند، برخوردار از نيرو و توانايي خارق عادت يا سرشتي ابرطبيعي صورت مي‌گيرد و به همين جهت سرنوشت‌ساز مي‌نمايد.

کتاب جنبه های رمان

110,000 تومان
معرفی کتاب جنبه های رمان کتاب «جنبه های رمان» اثری نوشته ی «ادوارد مورگان فورستر» است که نخستین بار در سال 1927 به انتشار رسید. این کتاب مجموعه‌ای از سخنرانی‌های ای. ام. فورستر در کالج ترینیتی، کمبریج گردآوری شده و در آن رمان های انگلیسی زبان را مورد بحث قرار داده است. او با استفاده از نمونه هایی از متون کلاسیک، هفت جنبه جهانی رمان را برجسته می کند: داستان، شخصیت ها، طرح داستان، فانتزی، پیشگویی، الگو و ریتم. برخی از منتقدان با این واقعیت که فورستر، به عنوان یک رمان نویس مشهور، نظریه ای هنجاری در مورد چگونگی نثر نویسی تدوین کرده است، مخالفت کرده اند. دبلیو سامرست موام اظهار داشت که با خواندن کتاب، “یاد گرفتم که تنها راه نوشتن رمان مانند آقای ای ام فورستر است. ” ویرجینیا وولف نیز برخی از جنبه های کتاب را تحسین کرده است. ». «فورستر»، خالق آثار ماندگاری همچون «گذری به هند» و «اتاقی با یک منظره»، با استفاده از زبانی جذاب و همچنین به کارگیری بخش هایی از آثار کلاسیک شناخته شده، به هفت عنصری می پردازد که در خلق رمان ها حیاتی هستند. او نه تنها اصطلاحاتی همچون «کاراکتر ایستا» و «کاراکتر پویا» را تعریف می کند (و این که چرا هر دو گونه، در رمان ها ضروری هستند)، بلکه نمونه هایی از کاربرد این عناصر را در متون نوشته شده توسط بزرگانی همچون «چارلز دیکنز» و «جین آستین» در اختیار مخاطبین قرار می دهد. .

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت