ایران بین دو کودتا

56,000 تومان

کتاب حاضر برای دانشجویان رشته تاریخ در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی درس «تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران از انقراض قاجاریه تا کودتای 28 مرداد» به ارزش 4 واحد تدوین شده است. امید است علاوه ‌بر جامعه دانشگاهی سایر علاقه‌مندان نیز از آن بهره‌مند شوند.

فهرست :

مقدمه
بخش نخست: انقراض قاجار
بخش دوم: تحولات ایران در دوره رضاشاه
بخش سوم: تحولات دهه 20 شمسی (تحولات ایران از سقوط رضاشاه تا …
کتابنامه

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

 ایران بین دو کودتا

نویسنده
دکتر داریوش رحمانیان
مترجم
—————-
نوبت چاپ 6
تعداد صفحات 508
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1396
سال چاپ اول  ————
موضوع
تاریخ
نوع کاغذ  —————
وزن 705 گرم
شابک
9789645308375
توضیحات تکمیلی
وزن 0.705 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ایران بین دو کودتا”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

طاعون

260,000 تومان

در بخشی از کتاب طاعون می‌خوانیم:

بعضی‌های‌مان اما لجاجت به خرج می‌دادند و از نامه نوشتن دست نمی‌کشیدند و یک‌بند در جست‌وجوی ترفندهایی برای ارتباط با دنیای بیرون بودند، که همواره آخرسر خیال باطل از آب درمی‌آمدند. اگر هم به‌فرض بعضی از شگردهایی که به عقل‌مان رسیده بودند نتیجه می‌دادند، باخبر نمی‌شدیم زیرا جوابی دریافت نمی‌کردیم. خلاصه، هفته‌های متوالی کارمان این بود که مدام همان مطالب را رونویسی کنیم و این‌طوری به‌مرور واژه‌هایی که در آغاز خون‌چکان از دل‌مان بیرون تراویده بودند بی‌معنا می‌شدند. آن‌گاه رونویسی‌شان را به شکلی مکانیکی ادامه می‌دادیم و می‌کوشیدیم این جمله‌های بی‌جان را به نشانه‌های زندگانی مشقت‌بارمان بدل کنیم. سرانجام به نظرمان می‌رسید ارتباط متعارف از طریق تلگرام، بر این تک‌گوییِ سترون و لجوجانه و این گفت‌وگوی بی‌حاصل با دیوار ترجیح دارد. از سوی دیگر، با گذشت چند روز، هنگامی که مسلم شد هیچ‌کس نخواهد توانست از شهرمان خارج شود، به فکرمان رسید بپرسیم آیا کسانی که قبل از اعلام طاعون رفته‌اند اجازه دارند برگردند. پس از چند روز تأمل و بررسی فرمانداری پاسخ مثبت داد. اما این نکته را نیز گوشزد کرد که هر کس برگردد دیگر تحت هیچ شرایطی مجاز به ترک شهر نخواهد بود؛ به عبارت دیگر ورود آزاد است و خروج ممنوع. در این قضیه هم بعضی خانواده‌ها موضوع را سرسری گرفتند و چون بی‌اندازه مشتاقِ دیدارِ مجددِ خویشاوندان‌شان بودند، احتیاط و دوراندیشی را کنار گذاشتند. اما خیلی زود کسانی که اسیرِ طاعون بودند دریافتند نزدیکان‌شان را در معرض چه خطری قرار خواهند داد و پذیرفتند جدایی را تاب بیاورند. در حادترین مرحله‌ی بیماری، فقط شاهد یک مورد بودیم که عواطف انسانی زورش بر ترس از مرگی عذاب‌آور چربید. برخلاف آن‌چه معمولاً تصور می‌شود، قهرمانانِ ماجرا دو دلداده نبودند که رنج را به هیچ می‌گیرند و شوریده و عاشق آغوش یکدیگر را می‌جویند. پای دکتر کاستلِ پیر و همسرش در میان بود که سال‌های بسیار از زناشویی‌شان می‌گذشت. خانم کاستل، چند روز قبل از شیوع بیماری به یکی از شهرهای مجاور رفته بود. حتی جزء زوج‌هایی نبودند که نمونه‌ای از سعادت بی‌نظیر را به عالم‌وآدم عرضه می‌کنند و راوی خود را مجاز می‌داند بگوید به احتمال زیاد این زن‌وشوهر تا آن هنگام یقین نداشتند از پیوندشان خرسندند. اما این جداییِ ناگهانی و طولانی به‌شان اطمینان بخشید که قادر نیستند دور از یکدیگر زندگی کنند، و در برابر این حقیقت، که یک‌باره آشکار شده بود، طاعون بی‌اهمیت جلوه می‌کرد.
سفارش:0
باقی مانده:2

زندگي همين است

30,000 تومان

معرفی کتاب زندگی همین است

روایتی سورئالیستی و غیرمعمول از دنیای مردگان! محمدهاشم اکبریانی در کتاب زندگی همین است شما را دعوت می‌کند تا در جریان کشمکش‌های افرادی باشید که زندگی پس از مرگ هم برای آن‌ها کفایت نمی‌کند و سر از خاک بر آورده‌اند تا بار دیگر با زندگان نشست و برخاست کنند.

درباره کتاب زندگی همین است:

نویسنده این رمان تلاش کرده تا با استفاده از داستانک‌ها و خرده روایت‌هایی که در طول داستان پیش می‌کشد، اثری با فضایی متفاوت و سورئالیستی را پیش چشمان شما ترسیم کند. ماجراهای این داستان میان واقعیت و خیال، مرگ و زندگی، گذشته و حال می‌گذرند و اشتراکاتی با هم دارند. زمان و مکان دقیق و مشخصی را نمی‌توان برای آن‌ها تعیین کرد که همین ویژگی بر خاص بودن این اثر تاکید دارد و به خوبی نمایانگر خلاقیت نویسنده است. داستان این کتاب لحنی محاوره‌ای و ساده دارد و از جایی آغاز می‌شود که یک مرده در گور خود در حال پوسیده شدن است و باقی مانده‌های جسد او مورد حمله‌ی جانوران زیرزمینی قرار گرفته. او کم‌کم متوجه مکالمات دیگر مرده‌های اطراف خودش می‌شود و با آن‌ها ارتباط می‌گیرد. اما ماجرا به همین جا ختم نمی‌شود، با ورود شخصیت‌هایی که به نظر تاریخی، اساطیری و هنری می‌آیند، کم‌کم وارد فضایی نیمه واقعی خواهید شد. غافلگیری‌ها پایان ندارد، پس از نمایش گیرودارهای مختلف میان شخصیت‌هایی که از مرگ بازگشته‌اند، داستان مردی روایت می‌شود که حال به یک گربه نر تبدیل شده است. در کنار همه این‌ها مترجمی حضور دارد که می‌تواند صداها را از پشت دیوارها بشنود و این به خودی خود نیرویی خارق‌العاده برای هر کسی به شمار می‌رود. اما همچنان ماجراهایی هیجان‌انگیزتر و البته مرموزتری به وقوع خواهد پیوست. باری، هدف از این همه پیچیدگی و بالا پایین چیست؟ شاید بتوان آن را در یک کلام خلاصه کرد: زندگی همین است. بله زندگی همین گونه است... پر از پیچیدگی‌ها و پستی و بلندی‌هایی که گاه در نظر آدمی غیر واقعی به نظر می‌رسد، اما حقیقتی غیرقابل انکار است و چاره‌ای جز پذیرفتن آن نیست.

مو قرمز

250,000 تومان
در بخشی از کتاب مو قرمز می‌خوانیم: در سکوت دلنشین سر غروب، اوس ‌محمود از سویی هر چند دقیقه یک ‌بار درِ قابلمه‌ی روی اجاق را برمی‌داشت و غذای داخلش را که در حال قُل ‌زدن بود از نظر می‌گذراند تا خوب بپزد و ته نگیرد و از سوی دیگر با تلویزیون کوچکش ور می‌رفت، بلکه تصویری بدون برفک پیدا کند. تلویزیون و منبع برقش را که یک باتری کار کرده‌ی ماشین بود از گبزه با خودش آورده بود. دو روز اول باتری جواب نداد، برای همین روز سوم با وانت به اون ‌گورن فرستاده شد تا تعمیر شود. حالا باتری برق لازم را برای کار کردن تلویزیون تولید می‌کرد، اما تلویزیون تصویر واضح پخش نمی‌کرد و این قضیه بد جوری اوس ‌محمود را دمغ کرده بود، طوری که ساعت‌ها با آن ور می‌رفت تا حسابی عصبانی می‌شد. من را صدا می‌کرد و آنتنی را که خودش از مفتول‌های بدون روکش و ورق حلبی ساخته بود دستم می‌داد و آن‌قدر «چپ، راست راست، بگیر بالا، بشین بشین.» می‌گفت تا تصویر واضح شود. بالاخره پس از ساعت‌ها سعی ‌و تلاش، تصویری که بر صفحه‌ی تلویزیون نقش می‌بست واضح و شفاف می‌شد و ما سفره‌ی شام را پهن می‌کردیم. اما هنوز مشغول خوردن ‌نشده و درست هنگامی که زمان پخش اخبار شبانه فرا می‌رسید، تصویر مانند خاطره‌ای دور و دراز آرام ‌آرام محو و محوتر می‌شد و موج برمی‌داشت و لرزان‌ لرزان می‌رفت و می‌آمد و زیر انبوهی برفک گم می‌شد. در این مواقع من یا اوستا نوبتی از پشت سفره بلند می‌شدیم و دستی به آنتن می‌رساندیم. ولی در نهایت بی‌خیال تصویر می‌شدیم و سر جای‌مان سر سفره آرام می‌نشستیم و به صدای گوینده‌ی خبر بسنده می‌کردیم و غذای‌مان را می‌خوردیم.
سفارش:0
باقی مانده:1

سریال چهار سابقه‌دار، قسمت 2/ مأموریت تمام‌عیار

155,000 تومان

نقد و بررسی

چهار سابقه دار 1 – یورش به زندان شهر سگی به احتمال زیاد شما هم انیمیشن جدید و خیلی جذاب «بچه‌های بد (the bad guys) (2022)» رو تماشا کردید و از دیدنش حسابی لذت بردید! برای شما یک خبر بد و یک خبر خوب داریم! خبر بد این است که انیمیشن «بچه‌های بد» همه داستان‌های این دوستان تبهکار و بامزه رو روایت نمی‌کند! اما خبر خوب این است که جای هیچ نگرانی‌ای نیست! چرا که این انیمیشن نسخه‌ای خلاصه شده از مجموعه کتاب‌های «سریال چهار سابقه دار» است و در ادامه، قرار است با این مجموعه آشنا شویم! مجموعه «سریال چهار سابقه‌دار» یکی از جذاب ترین و مشهورترین مجموعه داستان‌های ماجراجویانه، طنز و کمیک (مصوّر) سراسر دنیاست. این مجموعه به دست «آرون بلیبی» نوشته شده است و به سرعت با استقبال بی‌نظیر کودکان و نوجوانان در سراسر دنیا مواجه شد، تا جایی که به یکی از پرفروش‌ترین آثار فهرست نیویورک تایمز تبدیل گشت و انیمیشن اقتباسی و بسیار موفق آن نیز، برندۀ جوایز متعدد شده است. آقای بلیبی نوشتن این مجموعه را در سال 2015 شروع کرد و تا زمان حال نیز، نوشتن قسمت‌های جدید از این مجموعه ادامه داشته است. در ایران نیز، نشر هوپا تاکنون 11 جلد از این مجموعه را ترجمه و چاپ کرده است. نشر «هوپا» بازۀ سنی مناسب برای مخاطبین این مجموعه را «9 تا 13 سال» تعیین کرده است
چهار سابقه‌دار برگشته‌ن!
10000تا ‌مرغ، توی یه مرغدونی ناجور، با یک سیستم امنیتی خیلی‌خیلی پیشرفته گیر افتاده‌ن. کی می‌تونه نجاتشون بده؟ خب... نظرتون درباره‌ی گرگ، کوسه، پیرانا و مار چیه؟ وقتی یکی از بَدها به «جوجه‌خوارِ کبیر» مشهوره، چه‌جوری می‌تونن مرغ‌ها رو نجات بدن؟
سفارش:0
باقی مانده:3

آداب دنيا

95,000 تومان
کتاب «آداب دنیا» اثر یعقوب یادعلی نویسنده و فیلم‌ساز ایرانی و برنده جایزه ادبی گلشیری است. این کتاب پس از یازده سال سکوت و بعد از یکی از مشهورترین رمان‌های فارسی معاصر یعنی «آداب بی‌قراری»‌منتشر شد. رمان تازه یادعلی نیز چون نخستین اثر او‌، رمانی نفس‌گیر است. نویسنده در این اثر درعین پای‌بندی به واقع‌گرایی، روحی متافیزیکی را احضار می‌کند که در آن چهره‌های عجیبی از شخصیت‌هایش پنهان شده‌اند؛ چهره‌هایی که با جلو رفتن داستان از سایه بیرون می‌آیند… یک پلیس خسته و توبیخ‌شده، درگیر ماجرای ناپدیدشدن مردی می‌شود که پایش را به ویلایی بزرگ باز می‌کند؛ ویلایی که براساس نگاهی آرمانی ساخته شده و ساکنانش را گرد هم آورده ‌است. هم‌زمان عشقی قدیمی در این میانه ظهور می‌کند که عامل اصلی رفتارهای قهرمان یادعلی‌است. رمان با اتفاق‌های ریزودرشت غیرقابل‌پیش‌بینی جلو می‌رود و اتاقی که کسی نباید وارد آن شود… اتاق دربسته... در بخشی از رمان می‌خوانیم: «نمی‌فهمید دارد بهش حال می‌دهد در آن آفتاب تند، یا به‌عمد می‌آید می‌پیچد دور خیسی شلوار تا ساق پایش را مورمور کند، بدجنس! بهش گفته بودند تنها نرود. هر چه جلوتر می‌رفت، بیشتر می‌ترسید. به خودش نهیب می‌زد: برو! سر جاده آسفالت، پیش از وارد شدن به خاکی، لحظه‌ای ایستاد تا از دکه‌ای آدرس بپرسد.»
سفارش:0
باقی مانده:2

نگهبانان گاهول 1/ اسارت

89,000 تومان

جملات زیبای کتاب اسارت از مجموعه داستانی نگهبانان گاهول

سورن داشت خواب دندان و تپش قلب موش‌ها را می‌دید که از بالای سرش صدای خش خشی آرام شنید. بین خواب و بیداری فریاد زد: «مامان! بابا!» تا ابد از فریاد زدن آن کلمات افسوس می‌خورد، چون بلافاصله جیغی تیز شب را شکافت و سورن چنگال‌هایی را دور بدنش حس کرد. کسی داشت بلندش می‌کرد. بعد هم سریع پرواز کردند، سریعتر از آنچه فکرش را بکند، سریعتر از آنچه حتی در خیالش بگنجد. پدر و مادرش هرگز تا این حد سریع پرواز نمی‌کردند. از توی حفره پر کشیدن و آمدنشان را دیده بود. آن ها آهسته می خرامیدن و در مارپیچی زیبا در آسمان شب اوج می‌گرفتند. ولی حالا زمین شتابان از زیر پایش می‌گذشت. پوستش از گزش هوا ملتهب شد. ماه از پشت توده‌ای ابر بیرون آمد و با سفیدی وهم آور خود رنگِ دنیا را شست. در منظرۀ زیر پا دنبال درختی گشت که خانه‌اش بود. ولی درخت‌ها توده ای محو بودند و بعد هم جنگلِ قلمروی تایتو انگار کوچک و کوچک‌تر و در دل شب تار و تار تر شد، تا جایی که سورن دیگر تاب نیاورد پایین را نگاه کند. برای همین دل و جرئتش را جمع کرد و بالا را نگریست.   اگر هر کدام از این دو بوفچۀ کوچک با معنی کلمۀ «جهنم» آشنا بود، می‌فهمیدند که این بی بروبرگرد ژرف ترین و وحشتناک ترین قسمتش بود. ولی نه سورن و نه گیلفی در عمر کوتاهشان نه اسم جهنم به گوششان خورده بود، نه کلمه‌ای که چنین جایی را توصیف کند. تا پیش از ربوده شدن، فقط جایی به اسم بهشت را می‌شناختند. زندگی درون حفره‌ای در درختی دوست داشتنی یا بالای کاکتوس، روی پَرهای کُرکی و نرم والدینشان، حشرات چاق و چله‌ای که چند بار در روز برایشان می‌آوردند و بعد هم اولین لقمه‌های آبدار و لذیذ موش. کنار آن همه خوراک خوشمزه، داستان‌ها هم بودند… داستان‌های پرواز، آموختن پرواز، حسی که باید در عمق سنگ دانشان می‌‍داشتند تا همراه باد اوج بگیرند.   از آن شب خونین به بعد، سورن و گیلفی به چیزی جز پرواز فکر نکرده بودند. برایشان مثل روز روشن شده بود که چرا هیچ کدام از بوفچه‌های آکادمی سنت ایگی، پَرهای براق صاف یا کُرک پَرهای نرم جغدهای عادی را نداشتند که بعد از مرحلۀ جوجگی می‌رویید. در آمدن پرهای پرواز برای یک جغد معمولا کار چندان پیچیده‌ای نبود، اما بدون خون کافی، این پرها از شاه پَر گرفته تا پوش پَر، می پژمردند و می‌مردند. بعد از آن هم آن شوق و رویای پرواز و مفهوم شادی و آزادی در آسمان هم می خشکید و میمرد. در ماموریت سورن و گیلفی جای هیچ تردید نبود: با آنگه هیچ فرصتی برای شاخه پَری یا جست و خیز یا تمرین پَر زدن نداشتند، باید پرواز را می‌آموختند.
سفارش:0
باقی مانده:1