ایل بختیاری در دوره قاجار
470,000 تومان
ايل بختياري در دورهي قاجار متني است مستند دربارهي مقطعي خطير از تاريخ اين مردمان در قرن سيزدهم هجري. در بحبوحهي انقلاب مشروطه در ايران، امپراتوري بريتانيا براي پيشبرد منافع اقتصادي خود در مناطق کوهستاني بين ايران و عراق، که پيشتر دسترسناپذير بود، رسوخ کرد و به اقداماتي چون احداث راه در دل کوهها، گردآوري اطلاعات جغرافيايي و قومشناختي و اکتشاف نفت دست زد.
اين طرحها سبب شد ايلات کوچرو و خودمختار در حاشيهي قلمرو قاجار در پهنهاي گستردهتر به هم بپيوندند و با اقتصاد جهاني نيز ارتباط بيابند؛ در نتيجهي اين تغييرات فاصلهي ميان حکومت و ايلات هم کاهش يافت. البته اين مردمان در برابر اين دگرگونيهاي زيستمحيطي و اجتماعي منفعل نماندند؛ گاه در برابر طرحهاي بريتانيا مقاومت ميکردند و گاه خود را با آنها سازگار ميکردند. جنگ ميان طوايف هم البته گهگاه رخ ميداد.
آرش خازني، برخلاف پژوهشهاي معمول که کانون توجه در آنها طبقات اجتماعي شهري و مرکز سياسي است، با بهره گرفتن وافر از تواريخ و وقايعنامههاي فارسي، تواريخ ايلاتي و منابع آرشيوي در لندن و تهران و اصفهان، از چادر ايلنشينان به اين وقايع نگريسته است و آن را در مرکز داستاني دربارهي سلسلهي قاجار قرار داده و به اين ترتيب توانسته است خلئي را در تاريخ اجتماعي و فرهنگي ايران پر کند. پژوهش او نوري تازه بر روابط مرکزـ پيرامون در دورهي قاجار و نقش ايل بختياري در انقلاب مشروطه ميافکند
فقط 1 عدد در انبار موجود است
ایل بختیاری در دوره قاجار
نویسنده | آرش خازنی |
مترجم | شهلا طهماسبی |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 416 |
قطع و نوع جلد | رقعی شومیز |
سال انتشار | 1400 |
شابک | 9789642134342 |
وزن | 0.361 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
شخصیت معاصر … آبراهام لینکلن
کتاب مقلدها
معرفی کتاب مقلدها
کتاب مقلدها اثر گراهام گرین، داستان سه نفر با نامهای براون، جونز و اسمیت است که در یک کشتی همسفر میشوند و سرنوشتشان به هم گره میخورد. آنها به کشور هائیتی میروند که دووالیه با سازمان مخوفش، تونتون مکوت، حکومتی دیکتاتوری در آن بنا نهاده. گرین در این کتاب بیان میکند ما همه مسخرهبازانی هستیم که در مسخرهبازی بزرگ زندگی گرفتار شدهایم.دربارهی کتاب مقلدها
کتاب مقلدها (The Comedians) یکی از مفصلترین و لذتبخشترین رمانهای گراهام گرین (Graham Greene) است. داستان این کتاب را شخصیتی به نان براون روایت میکند که صاحب هتلی در پورتو پرنسِ جزیرهی هائیتی است. او قصد دارد که هتل خودش را در این منطقه بفروشد؛ بههمینخاطر با یک کشتی موسوم به مدهآ از آمریکا به هائیتی میرود و در این سفر، با چند شخص دیگر آشنا میشود. از جمله آقا و خانم اسمیت که فکر میکنند گیاهخواری درمان خشونت و ظلم در هائیتی است و میخواهند در آنجا یک مرکز گیاهخواری دایر کنند. البته راوی کتاب اعتقاد دارد که مردم هائیتی چارهای جز گیاهخواری ندارند؛ زیرا گوشتی نصیبشان نمیشود که بخورند! دیگر شخصیت کتاب مقلدها جونز است که خود را سرگرد جونز معرفی میکند؛ اما براون به او شک دارد و احساس میکند این عنوان جعلی است. وقتی جونز از دست حکومت فرار میکند و به هتل براون پناه میبرد، این شک به یقین بدل میشود. یک فروشندهی داروی دورهگرد و سیاهپوستی غمگین به نام آقای فرناندز، دیگر مسافران کشتی مدهآ هستند که هر یک با افکاری در سر، به کشور هائیتی میروند. براون چندین ماه قبل از هائیتی فرار کرده بوده و حال برای فروش هتل و دیدار با معشوقهاش، که همسر سفیر آمریکای جنوبی است، به آنجا سفر میکند. اما علت فرار او چه بوده؟ دکتر فرانسوا دووالیه که طرفدارانش او را پاپا دوک (بابا دکتر) میخواندند، با زدوبندهای سیاسی در سال 1957 رئیسجمهور هائیتی شد. کشوری که بین کوبا و جزیرهی پورتوریکو قرار دارد. در سال 1959 علیه او کودتا شد و دووالیه در واکنش، کارکنان ارشد ارتش را اخراج و نوعی پلیس شبهنظامی با نام تونتون مکوت (لولو خورخوره) را جایگزین ارتش کرد. این گروه هر کسی را که سر راهشان قرار میگرفت تا حد مرگ کتک میزدند و اعمال ظالمانه و وحشتناکی از آنها سر میزد. گراهام گرین بعضی از این اعمال وحشتناک را در رمان مقلدها شرح داده است. کشور هائیتی تا مدتها تحت سلطهی رژیم دیکتاتوری دووالیه بود و مردم آن در وحشتی سراسری به سر میبردند. به همین علت بود که براون تصمیم گرفت از این کشور فرار کند.1 سال بعد
کتاب کودتا
کتاب خاطرات بولیوی ارنستو چه گوارا
۱۹۸۴ (۲۳) (نمایشنامه)
معرفی کتاب ۱۹۸۴ (۲۳) (نمایشنامه)
جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.○ دارم خاطره مینویسم، شرح حال. مدرکی که نشون بده وسط این همه جنون یه نفر بود که محکم چنگ زد به حقیقت. من میتونم ببینم آینده چه شکلیه. آیندهای بدون حزب. مردم آزادن حرف بزنن و فکر کنن. همهچی تغییر میکنه. باید تغییر کنه. ص ۵۲ ۱۹۸۴ (۲۳) (نمایشنامه) - انتشارات نی
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.