این خانه پلاک ندارد

7,000 تومان

زن جوانی تصمیم می‌گیرد برای اینکه از هزینه‌های زندگی‌اش بکاهد برای یافتن همخانه در روزنامه یک آگهی چاپ کند. او آرزوهای بزرگی در سر دارد و بالاخره همخانه خود را پیدا می‌کند و همراه او در خانه‌ای مرموز مستقر می‌شوند. در اولین روز زندگی در این خانه آنها هشدارها و نشانه‌هایی می‌بینند که همه علایمی است برای نجات از خطری که در کمین آنهاست. ماجراها و اتفاق‌هایی که رخ می‌دهد همه حکایت از آن دارد که نشان دهد به راستی چرا این خانه پلاک ندارد؟
کتاب این خانه پلاک ندارد در تلاش است با نزدیک شدن به لایه‌های پنهان روانشناختی شخصیت مرموز داستان «احمد» نشان دهد چگونه یک فرد سودای قتل دیگری را در سر می‌پروراند.
«برای زندگی در این خانه، به همخانه نیاز داریم. به کسی که پشت پلک‌هاش دلواپسی نباشد وقتی درهای تودرتو و دیوارهای بلند را می‌بیند. همخانه‌ای که درهای پنهان خانه را کشف کند و اشباح اتاق‌های نمور را به حال خود بگذارد.»
فرزانه کرم پور و لادن نیکنام پیش از این رمان «علائم حیاتی یک زن» را در سال ١٣٨٩ با یکدیگر و بطور مشترک نوشتند و حالا  این دومین رمان مشترک است که نوشته‌اند. «مورچه در ماه» و «حفره‌ای در آینه‌ای» داستان‌هایی است که از لادن نیکنام منتشر شده و «حوا در خیابان»، «نقطه گریز» و … دیگر آثار فرزانه کرم پور هستند.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

این خانه پلاک ندارد

نویسنده
لادن نیکنام و فرزانه کرم پور
مترجم
——-
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ١٥٢
نوع جلد شوميز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٣
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ ——
وزن 210 گرم
شابک
9786002781246
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.21 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “این خانه پلاک ندارد”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

رنسانسِ ایتالیا‏

12,000 تومان
مردم به رنسانس که فکر می‌کنند، به یاد نمازخانه سیستین میکلانژ (میکلانجو)، مونالیزای لئوناردو داوینچی، و تعداد زیادی نقاشی‌ها، مجسمه‌ها و ساختمان‌های عظیم دیگری می‌افتند که در اواخر قرن پانزدهم و اوایل قرن شانزدهم در ایتالیا آفریده شد. گرچه این هنرمندان بزرگ و آثارشان به راستی مظهر اوج این عصرند، اما رنسانس صرفاً انقلاب هنری نبود. در طول چندین قرن (تقریباً از ١٣٧٥ تا ١٦٢٥) در تمام وجوه زندگی انسان در اروپا تغییرات چشمگیری صورت گرفت. مردان و زنان عصر رنسانس شاهد بودند که در همه عصرها، از روش کسب و کار مردم گرفته تا شیوه سیاست‌ورزی و اسلوب بنای خانه‌هایشان، نو دارد به سرعت جانشین کهنه می‌شود. تمایل به ایجاد تغییرات در ایتالیا آغار شد و به مدت حدود یک قرن (تقریباً از ١٣٧٥ تا ١٤٧٥) پدیده‌ای کاملاً ایتالیایی بود. از آنجا که ایتالیا در محل تلاقی اروپای شمالی، آفریقا، و آسیا واقع شده بود، به دیگِ در هم جوشِ عقاید و آرای فرهنگ‌های بسیار متفاوت تبدیل شد. ایتالیایی‌ها از اروپای شمالی، به ویژه فرانسه، سبک‌های ادبی و موسیقایی را به وام گرفتند که آن‌ها را با ذوق و سلیقه‌ی خود سازگار کردند.‏

سلام

11,000 تومان
رمان «سلام» شرح اضطراب‌ها و اضطرارهای چند زوج جوان در اواسط دهه ٧٠ است که در فضاهای روشنفکری و فرهنگی آن روزگار با هم در حال گفتگو و مراوده‌اند. هر یک از شخصیت‌ها به قلم خود، درون و چیزی را که بر وی می‌گذرد، بازگو می‌کند، شخصیت‌هایی که از یک سو تابع امیال و غرض‌های شخصی خود هستند و از سوی دیگر، خود را پیرو اصول اخلاقی پذیرفته شده می‌دانند و این گونه تضادها و تعارض‌ها، آنان را دچار بحران‌های خانوادگی و اجتماعی متعدد می‌سازد. رمان سلام ترس‌ها و بحران‌های زندگی در کلانشهر تهران و درگیری‌های سیاسی و فرهنگی اجتماعی شخصیت‌ها با این شهر را درگیرودار تحولات این دهه به شیوه چند صدایی روایت می‌کند: «آقای فرزاد مولایی عزیز، سلام شما من را نمی‌شناسید. در واقع این اسم را نمی‌شناسید. چطور بگویم؟ گیج شده‌ام و نمی‌دانم از کجا شروع کنم. می‌شود خواهش کنم صبور باشید و تا پایان نامه را بخوانید؟ پیش از هر چیز از شما می‌خواهم که متن این نامه محرمانه بماند، هر چند با نام دیگری برای شما می‌نویسم. مجبورم ناشناس بمانم، چون هنوز از شما مطمئن نیستم و اگر به گوش شوهرم برسد زندگی‌ام از آنچه هست بدتر می‌شود. متأسفانه تا زمانی که از کمک شما مطمئن نشوم، نمی‌توانم شوهرم را هم به شما معرفی کنم. من به مقداری پول احتیاج دارم تا از مشکلی که به آن گرفتار شده‌ام به جایی دور فرار کنم و بعد از مدتی بتوانم کار کنم و پول را به شما برگردانم.»

درماندگی بزرگ ما

29,000 تومان
در یکی از روزهای سرد زمستان، دو دوست قدیمی در کنار هم بر سر تپه‌ای در میان ابرها ایستاده‌اند. در برابرشان دریای سیاه است، و پشت سرشان استانبول با هزار خاطره و رؤیا. هر دوی آن‌ها در آن لحظه به یک چیز فکر می‌کنند: به کسی که حالا در دوردست‌ها روزگار می‌گذراند. چتین در سکوت به اندر نگاه می‌کند و همان پرسشی را که در دل دارد در چشمان او می‌بیند: آیا نهال هم به ما فکر می‌کند؟ پیش از این‌که تمام کوهستان در میان تودۀ سفید مه فرورود، دو دوست، دست در گردن هم، از شیب تپه پایین می‌آیند. نامه‌ای که اندر همان شب برای نهال می‌نویسد با این جملات به پایان می‌رسد: «چتین و اندر هنوز درون آن مه درانتظار تو هستند، در انتظار تو هستند، در انتظار تو هستند...» درماندگی بزرگ ما چهارمین رمان نویسندۀ جوان باریش بیچاکچی است که موفقیت‌های بزرگی برای او به ارمغان آورده است. این رمان، که در سال ۲۰۱۱ فیلمی نیز بر اساس آن ساخته شده است، روایت رفاقت‌های دیرپای دو مرد میانسال در شهر کودکی‌شان آنکاراست، شهری که به‌راستی می‌توان بیچاکچی را نویسنده‌ای برخاسته از آن دانست. داستان با ورود نهال به زندگی دو دوست آغاز می‌شود، دختری جوان که در حقیقت خواهر کوچک‌تر ِفکرت دوست دوران کودکی آن‌هاست و بناست به‌اجبار مدتی با این دو دوست هم‌خانه شود. اما ورود نهال ِجوان زندگی دو مرد را بیش از آنچه تصور می‌کردند تحت تأثیر قرار می‌دهد.

کوچه پریدخت

2,200 تومان
ببین روشنک‌جان، این کوچه‌ای که الآن آسفالت شده، قبلاً خاکی بود، کوچه پریدخت. این جوب آبی که این وسط ساختن و خشکه، قبلاً نبود، اما یک راه‌آب باریک بودش که می‌رفت ته این پارکی که قبلاً خاکی بود و ما توش گُل‌کوچیک بازی می‌کردیم. اون ساختمون شیشه‌ای که می‌گی شبیه ساختمون‌های فضاییه، قبلاً یه خونه آجری بود که توش حوض داشت و چند تا درخت انجیر و خرمالو، درست کر خونه بغلیش، همون آجریه رو می‌گم، اون خونه رسول‌ایناست، شیشه‌اییه هم خونه ماست.
قدیما، خیلی سالای پیش توی اون زمین خاکی، بچه‌های محل وول می‌خوردن. فوتبال بازی می‌کردیم، تیله‌بازی، هفت‌سنگ، دخترا لی‌لی بازی می‌کردن. اما حالا که پارک شده و این همه وسیله هم توش داره، پرنده هم پر نمی‌زنه. اون موقع‌ها عصر که می‌شد رسول با سنگ می‌زد به شیشه ما، می‌پریدیم توی کوچه می‌رفتیم تو اون زمین خاکی و تا شب که با کتک و داد و دعوا می‌کشیدنمون تو خونه، بازی می‌کردیم. بابای رسول مغازه عطاری داشت، اون مغازه‌ای که اون‌جاست و کرکره‌هاش پایینه، همونه. بزرگ‌تر که شدیم با رسول هفته‌ای یه بار می‌رفتیم سینما، یه فیلم می‌دیدیم و تا یه هفته بعدش هزار بار جای هنرپیشه‌هاش بازی می‌کردیم. از فیلمای فارسی گرفته تا «وسترن» و هندی و «بروس لی». خلاصه هر چی که بود. کم‌کم من شدم عشق فیلم، هفته‌ای چند بار می‌رفتم سینما و بعدش می‌اومدم واسه رسول تعریف می‌کردم.

تاریخ نشر چین

88,000 تومان
تاریخچۀ شکل‌گیری و توسعۀ صنعت نشر در چین تا حدودی مانند تمدن این کشور است؛ تمدن چین تنها تمدن دنیاست که هیچ‌گاه از حرکت نایستاده و ویژگی‌های بارزی شامل تاریخ طولانی، محتوای غنی، یکپارچگی در سبک، تأثیرگذاری عمیق و نوآوری مداوم دارد. خط مهم‌ترین ابزار ثبت معلومات و فرهنگ و نیز مهم‌ترین پیش‌شرط تولید صنعت نشر است. در میان خط‌هایی که چهار تمدن بزرگ دنیا اختراع کرده‌اند تنها خط چینی شکل ثابت و معنی مشخصی داشته. در دیدی وسیع‌تر، چین‌، که یکی از کشورهایی است که صنعت نشر آن زودتر توسعه یافته، تأثیر تعیین‌کننده‌ای در تاریخ شکل‌گیری صنعت نشر در دنیا داشته است. تاریخ نشر چین به معرفی طرح کلی توسعۀ فرهنگ نشر در چین و ویژگی‌های کلی آن پرداخته، دوره‌ای بیش از سه هزار سال.

مغز حرام

7,500 تومان
داستان از شبی شکل می‌گیرد که امیر میهمان خانه شرمین است. تا خرخره خورده بودند و چند نخی هم گل زده بودند. تلوتلو می‌خوردند و می‌خندیدند. شرمین گفت: «وقت دوئل است.» شرمین امیر را به مبارزه می‌طلبد. کمی بعد چشم در چشم با فاصله کم و دو اسلحه پُر روبه‌روی هم ایستاده بودند. آماده؟ سه... دو... یک... آتش! حالا امیر که آرزوی نویسندگی در سرش بود و با همین آرزو از مشهد راهی تهران شده بود باید فرار می‌کرد. ٤٨ ساعت آواره تهران شد. توهم یکی از عارضه‌های مواد مخدر است و مغز حرام به بررسی فاجعه توهم می‌پردازد. طنز نهفته در کتاب و موضوع روز بودن، کتاب را خواندنی کرده است. صالحه مرتضی‌نیا روانشناس است، به همین دلیل شخصیت‌های داستان بسیار باورپذیرند. قسمتی از کتاب: برای هزارمین بار توی خیالاتم تا دم مرگ رفته بودم و سرشکسته برگشته بودم. احساس حقارت که بالا بزند فقط می‌توانی پشت کنی به دره و راه بیفتی سمت دامنه کوه. فیلَم یاد هندوستان کرده بود. حیف امیر، حیف. با این ایده‌ها چه کارها که نمی‌توانستی بکنی. خوب نیست آدم بنشیند برای خودش دل بسوزاند اما حالا که کار از کار گذشته بد نیست کمی به حال خودت افسوس بخوری. استعدادهایت کشف که نشد هیچ، تکفیر هم شد. بعدش هم که این افتضاح... کدام استعداد؟ خودشیفتگی که شاخ و دم ندارد. دارد. تخیل من آبستن شاهکار است. فعلاً که توهمت... خفه لعنتی. این حق من نبود... نقدی بر این کتاب