باستان شناسی آسیای مرکزی(جلد دوم)

29,000 تومان

منابع فارسی مربوط به باستان شناسی آسیای مرکزی یا آسیای میانه (که در زمان های قدیم خراسان بزرگ و ماوراءالنهر نام داشت)، انگشت شمارند. ازاین رو دکتر سیدمنصور سیدسجادی اقدام به نگارش اثری با مضمون کلیات تاریخ فعالیت های باستان شناسی این منطقه کرده که حاصل سال ها تحقیق و پژوهش وی است.

جلد اول این کتاب در قالب هشت فصل به مباحثی چون حدود و ثغور آسیای مرکزی و جغرافیای تاریخی آن، خصوصیات طبیعی و اکولوژیک، تاریخچه پژوهش های باستان شناسی در غرب آسیای مرکزی و تطورات فرهنگی این منطقه، دوره های پارینه سنگی، میانه سنگی، نوسنگی، انئولیتیک و مفرغ می پردازد که همراه با تصاویر، نقشه ها و جدول های مرتبط توضیح داده شده اند.

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9786000202668 دسته: , , برچسب: , ,
توضیحات

باستان شناسی آسیای مرکزی(جلد دوم)

نویسنده دکتر سید منصور سید سجادی
مترجم ————
نوبت چاپ 2
تعداد صفحات 535
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1396
سال چاپ اول  ————
موضوع هنر
نوع کاغذ  —————
وزن 733 گرم
شابک 9786000202668
توضیحات تکمیلی
وزن 0.733 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “باستان شناسی آسیای مرکزی(جلد دوم)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

سفر به مرکز زمین

215,000 تومان
ژول ورن در سومين اثر بزرگ علمي تخيلي خود به شرح چگونگي كشف و شناسايي تونلي مخفي مي‌پردازد كه از طريق آتشفشان به مركز زمين راه مي‌يابد. راهنماي اين سفر اكتشافي تخيلي يك دانشمند مضحك و غريب است كه همراه فرزندخوانده‌اش و يك بلد راه ايسلندي عازم سفر مي‌شود.

گره گشایی از اضطراب

210,000 تومان
جادسون بروئر عصب‌شناس آمریکایی در این کتاب طرحی ارائه کرده که از غلبۀ چیزهای طاقت‌فرسای این دنیا برما جلوگیری می‌کند. او علوم آزمایشگاه و داستان‌های کلینیکش را با هم ترکیب می‌کند و ماهرانه نشان می‌دهد که اضطراب چگونه ایجاد می‌شود، چگونه به عادت تبدیل می‌شود و چه گام‌های عملی می‌توانند چرخه اضطراب را متوقف کند.

نظریه و روش در تحلیل گفتمان

180,000 تومان

معرفی کتاب نظریه و روش در تحلیل گفتمان

ده سالی است که «گفتمان» واژه‌ای مد روز شده است. آن را بی‌هدف و غالباً بی‌آنکه تعریف کنند در متن‌ها و بحث‌های علمی به‌کار می‌گیرند. اکنون گفتمان به واژه‌ای مبهم و گاه بی‌معنا بدل شده است که حتی زمانی که آن را با دقت به‌کار می‌برند در هر بستری معنایی متفاوت دارد. اما در بسیاری از موارد منظور از «گفتمان» این است که زبان در چارچوب قالب‌هایی ساختاربندی شده و مردم به هنگام مشارکت در حوزه‌های مختلف حیات اجتماعی در گفتار خود از این قالب‌ها تبعیت می‌کنند.
و در این جست‌وجو به‌سرعت درخواهیم یافت که تحلیل گفتمان نه یک رویکرد واحد بلکه مجموعه‌ای از رویکردهای میان‌رشته‌ای است که می‌توان از آن‌ها در انواع گوناگون مطالعه‌ها و برای کندوکاو در قلمروهای مختلف اجتماعی استفاده کرد. در ضمن، هیچ اجماع روشنی درباره‌ی چیستی گفتمان‌ها و نحوه‌ی عملکرد و نحوه‌ی تحلیل آن‌ها وجود ندارد.

کتاب حسنی نگو یه دسته گل

20,000 تومان
مشهورترین اثر احترامی در زمینه ادبیات کودکان "حسنی نگو یه دسته گل" نام دارد که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است. نویسنده اصل این داستان را که در متل های قدیمی وجود داشته با مسائل روز درآمیخته و به صورت شعر کودکانه در قالب آزاد (نیمایی) درآورده است. محتوای این کتاب که برای گروه های سنی "الف" و "ب" چاپ شده، شعر تعلیمی است و نویسنده در آن برای تأثیرگذاری بیش تر روی کودکان، نکات تربیتی را به صورت غیرمستقیم آموزش داده است.
سفارش:1
باقی مانده:2

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

کتاب لیبرالیسم و نارضایتی های آن

195,000 تومان
معرفی کتاب لیبرالیسم و نارضایتی های آن کتابی کوتاه درباره چالش‌های لیبرالیسم از راست و چپ اثر نویسنده پرفروش «منشأ نظم سیاسی».لیبرالیسم کلاسیک در وضعیت بحرانی است. لیبرالیسم که در پی جنگ های اروپا بر سر مذهب و ناسیونالیسم ایجاد شد، سیستمی برای اداره جوامع مختلف است که بر اساس اصول اساسی برابری و حاکمیت قانون استوار است. این بر حقوق افراد برای پیگیری اشکال شادی خود بدون تعرض توسط دولت تأکید می کند.بر کسی پوشیده نیست که لیبرالیسم همیشه به آرمان های خود عمل نمی کند. در آمریکا، بسیاری از مردم از برابری در برابر قانون محروم بودند. افرادی که به عنوان انسان های کامل و شایسته حقوق جهانی به حساب می آیند، قرن ها مورد مناقشه قرار داشتند، و تنها اخیرا این دایره به زنان، آمریکایی های آفریقایی تبار، LGBTQ+ و دیگران گسترش یافته است. محافظه کاران شکایت دارند که لیبرالیسم زندگی مشترک را از معنا تهی می کند. همانطور که فیلسوف سیاسی مشهور فرانسیس فوکویاما در کتاب لیبرالیسم و نارضایتی‌های آن نشان می‌دهد، اصول لیبرالیسم نیز در دهه‌های اخیر از سوی راست و چپ به افراط‌های جدید کشیده شده است: نئولیبرال‌ها کیش آزادی اقتصادی ایجاد کردند و مترقی‌ها بر روی آن تمرکز کردند. هویت بر جهانی بودن انسان به عنوان محور بینش سیاسی آنها. فوکویاما استدلال می کند که نتیجه شکست جامعه مدنی ما و خطر فزاینده ای برای دموکراسی ما بوده است.در این گزارش کوتاه و روشن از نارضایتی‌های سیاسی کنونی ما، فوکویاما دفاعی اساسی از لیبرالیسم احیا شده برای قرن بیست و یکم ارائه می‌کند.