

با (بی) باکتری/ زندگی با باکتری بهتر است یا بی باکتری؟
32,000 تومان
دربارهی باکتریها چه میدانید؟ کتاب «زندگی با باکتری بهتر است یا بی باکتری؟» خوانندگان را به سفری شگفتانگیز در دنیای باکتریها میبرد و نشان میدهد که این موجودات کوچک تا چه اندازه برای زندگی ما ضروری هستند.
اگرچه باکتریها اغلب میکروبهای مضر در نظر گرفته میشوند که باید از آنها اجتناب کرد، کاناوان، نویسندهی کتاب، به خوانندگان کمک میکند تا درک کنند که زندگی بدون باکتری تقریباً غیرممکن است!
نویسنده در این کتاب به بررسی انواع گوناگون باکتریها میپردازد و توضیح میدهد که چگونه برخی از آنها میتوانند به ما کمک کنند، مانند باکتریهای موجود در سیستم گوارش که به هضم غذا کمک میکنند.
همچنین، کتاب به باکتریهای مضر نیز اشاره میکند و توضیح میدهد که چگونه میتوان با آنها مقابله کرد.
از دیگر بخشهای مهم کتاب، توضیح دربارهی اهمیت بهداشت فردی و نقش آنتیبیوتیکها در مقابله با باکتریهای مضر است.
این کتاب برای گروه سنی کودک و نوجوان نوشته شده است و به دلیل رویکرد آموزشی و سرگرمکنندهاش، هم برای یادگیری علمی و هم برای تقویت آگاهی دربارهی بهداشت شخصی مناسب است.
تصاویر جذاب و متنهای کوتاه و روان، خواندن آن را برای کودکان لذتبخش میکند و باعث میشود که مطالب علمی پیچیده را بهسادگی درک کنند.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
با (بی) باکتری/ زندگی با باکتری بهتر است یا بی باکتری؟
نویسنده |
راجر کاناوان
|
مترجم |
سارا قربانی
|
نوبت چاپ | — |
تعداد صفحات | 40 |
نوع جلد | —- |
قطع | — |
سال نشر | — |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
کودک و نوجوان
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786222043353
|
وزن | 0.5 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
گرامشی و انقلاب: مقالاتی پیرامون انقلاب اکتبر
جزء از کل
معرفی کتاب جزء از کل
کتاب جزء از کل یکی از پرفروشترین رمانهای نیویورک تایمز است که در سال 2009 برنده جایزه ادبی مایلز فرانکلین شد. استیو تولتز در این داستان پرکشش و جذاب زندگی پر فراز و نشیب دو نسل از خانوادهای به نام دین را به تصویر میکشد که در کشورشان استرالیا به دلیل رفتارهای عجیب و غیر عادیشان معروف هستند. او در این کتاب با شوخطبعی و بیانی طنز ذهن شما را با سوالات فلسفی مختلفی مواجه میکند.درباره کتاب جزء از کل:
جاسپر دین در تمام طول زندگی خود نتوانست تصمیم بگیرد که چه احساسی به پدر عجیب و غریب خود دارد؛ آیا از او نفرت دارد؟ به او ترحم و عشق میورزد یا میخواهد هیچگاه در زندگیاش نباشد و بمیرد. پدری که بیش از اندازه همه چیز را تجزیه و تحلیل میکند و نظری کاملا بدبینانه و سیاه نسبت به دنیا و آدمها دارد و همواره سعی کرده افکار فلسفی و آزار دهندهاش را به فرزند خود انتقال دهد. استیو تولتز در کتاب جزء از کل (A Fraction of the Whole) داستانی فلسفی و طنز برای شما روایت میکند که در آن همه قوانین دنیای مدرن و جوامع انسانی را زیر سوال میبرد و با طرح پرسشهای جالب، شک و تردیدی در باورهایتان ایجاد میکند. جزء از کل پر از خرده روایتهای متفاوت و اتفاقات هیجانانگیز است و شخصیتهای داستان از استرالیا به پاریس و تایلند نیز سفر میکنند و ماجراهای جالبی را از سر میگذرانند. این کتاب به خوبی توانسته تاریخچه خانوادگی خاندان دین را توصیف کند و رابطه پدر و پسری عجیب را به تصویر بکشد که مجبورند باهم در یک خانه زندگی کنند؛ پسری که پدرش مارتین دین را منفورترین مرد استرالیا میداند و عمویش تری دین را محبوبترین فرد در کشورش. عمویی که در گذشته ورزشکار حرفهای بوده اما به خاطر تبهکاری به زندان میافتد اما یک روز با حضورش در زندگی جاسپر همه چیز تغییر میکند.جوایز و افتخارات کتاب جزء از کل:
- برنده جایزهی NSW Premier در سال 2009 - نامزد جایزه من بوکر در سال 2008 (Man Booker Award) - بهترین رمان جوایز ند کلی در سال 2008 (Ned Kelly Awards) - نامزد جایزه کتاب اول گاردین در سال 2008 (Guardian First Award) - برنده جایزه ادبی مایلز فرانکلین در سال 2009 (Miles Franklin Literary Award) - برنده جایزه صنعت کتاب استرالیا (ABIA) برای بخش ادبیات داستانی در سال 2008 - نامزد جایزه Bollinger Everyman Wodehouse برای داستانهای کمیک در سال 2009آمادگی جسمانی پیشرفته
غزنویان: از پیدایش تا فروپاشی
فهرست:
مقدمه یادداشتها فصل اول: بررسی منابع و مآخذ فصل دوم: البتگین بنیانگذار حکومت غزنوی فصل سوم: غزنین از گذشتههای دور تا عهد البتگین فصل چهارم: جانشینان البتگین فصل پنجم: سبکتگین، بنیانگذار سلسله غزنوی فصل ششم: اختلاف در موضوع جانشینی سبکتگین فصل هفتم: سلطان محمود غزنوی فصل هشتم: کشمکش بر سر تاج و تخت محمود فصل نهم: سلطان مسعود غزنوی فصل دهم: امیرمحمد غزنوی و بازیابی حکومت فصل یازدهم: سلطان مودود و تلاش برای تجدید قدرت غزنوی فصل دوازدهم: آشفتگیهای سیاسی و حکومت کمدوام فصل سیزدهم: سلطان ابراهیم فرمانروایی مدبر و نیکنام فصل چهاردهم: سلطان مسعود سوم و حکومتی بیدغدغه فصل پانزدهم: کشمکش بر سر جانشینی سلطان مسعود سوم فصل شانزدهم: بهرامشاه و نقش او در زوال قدرت غزنویان فصل هفدهم: فروپاشی سلسله غزنونی فصل هجدهم: نهادهای اداری و اوضاع اجتماعی، اقتصادی، مذهبی، فرهنگی و ... پیوستهاتندباد
معرفی کتاب تندباد
لوران گوده در کتاب تندباد، شما را با شخصیتی مواجه میکند که به خاطر فساد، تلخی و رنجی که در پیرامونش وجود دارد از زندگی به تنگ آمده و مدام مشغول روایت از جهان خشنی است که او را دربرگرفته و به قول خودش «دوست دارد سیاه و آزاد بمیرد». تندباد (Ouragan roman) رمانی پر از روایتهای کوچک از محلههای پست، کشمکشها و تلاش برای حفظ هویت است. راوی مانند قصهگویان سیاه پوست قرن نوزدهم مداوم روایت میکند و باعث میشود شما با قصهها و کلماتش میخکوب شوید. لوران گوده (Laurent Gaude) نویسندهای است که در هر یک از آثارش به گوشهای از جهان میرود و با پرداختن به رویدادها، آداب و رسوم، تاریخ و مصیبتهایی که انسان ناخودآگاه با آنها درگیر میشود، نگاهی از دنیای متفاوت در برابر چشمان شما میگذارد. او در این داستان به آمریکا میرود و قهرمانانش را از نیواورلئان و لوئیزیانا انتخاب میکند، شخصیتهایی که خود را رودرروی تندباد کاترینا (اوت 2005) میبینند و خط سرنوشتشان در تصویری از آخر زمان با هم تلاقی میکند. هنگامی که توفان شروع شد بیشتر محلههای مرفهنشین خانه خود را تخلیه کردند، اما ساکنان سیاه پوست بخشهای فقیر در خانههای خود ماندند چون نه وسیلهای برای فرار داشتند و نه تمایلی، چرا که زندگی برای آنها در جای دیگر بیمعنا بود. گوده که پس از این فاجعه بسیار دگرگون شده بود، تصمیم گرفت عکسها و مقالههایی از روزنامههای آن روزها را گردآوری کند. او در برنامهای تلویزیونی میگوید که عکس زن سیاه پوستی که پرچم امریکا را بر شانه حمل میکند از یکی از همین عکسها زاده شده است. او به دنبال شخصیتی بود که لبریز از خشم و نفرت است و اضافه میکند «برای من جالب است که در چنین مواقعی آتشسوزی جنگلها، زمین لرزهها، فوران آتشفشانها انسان پی میبرد که نیروی حاکم بر این سیاره هم تراز قدرت او نیست و چیزی مبهم و ژرف وجود دارد که بشر واقعاً در برابر آن حقیر است. اینکه غرور انسان در چنین لحظههایی خرد میشود و از بین میرود واقعاً جالب است.» بسیاری از استعارههای رمان برگرفته از تورات هستند، از جمله کشتی نوح در دل توفان و سیلاب و هرگونه ارجاع به کتابهای مقدس ناخواسته و غیر عمد بوده و نویسنده هیچ علاقهای نداشته که مفاهیم دینی را وارد چهارچوب داستان کند. در بخشی از کتاب تندباد میخوانیم: به خیابانهای شهر نگاه میکند که دارند خالی میشوند و به مردمی که دسته دسته میدوند و خانهها را ترک میکنند و میداند که جایی برای او نخواهد بود. پدرها را میبیند که ماشینها را پر از بار میکنند و بنزین ذخیره برمیدارند، مادرها را میبیند که با قیافههای درهم کشیده برای چندمین بار از بچههاشان میپرسند که آیا قمقمهها را پر کردهاند یا نه، همه را نگاه میکند و میداند که جزء آنها نیست. او میماند چون ماشینی ندارد، چون نمیداند کجا برود و خسته است. میماند، شهر در تب و تاب است و او جزء شهر نیست. مردم میترسند، عرق میریزند و هول برشان داشته که یک دقیقه را هم هدر ندهند، ولی او با آنها نیست. واقعاً نمیترسد، به مرگ فکر نمیکند، فقط فکر میکند که این هم یک امتحان است، امتحانی سخت. میداند که دوباره از پا درمیآید، انگار زندگی فقط همین است و او باید تسلیمش شود. به مردها و زنهایی که میروند نگاه میکند و به محلهی نکبتبارش برمیگردد، سرافکنده برمیگردد. خیابانهای اینجا آرامتر از مرکز شهرند. کسی در جنب و جوش نیست. باز خیابانهای پهن و فقیرانهای را میبیند که حتی خانههاشان هم خسته به نظر میرسند و بیاختیار صدای چکشِ قاضی را میشنود. باد بلند میشود. توفان نزدیک میشود و مثل همیشه قسمت آنهاست، قسمت بدبخت و بیچارههای درمانده، فقط مال آنها. موقع پرداخت صورت حساب به نظرش میرسد که زن جوان طور عجیبی نگاهش میکند. شاید از اینکه آدمی عادی دیده جا خورده است. حتماً با خودش فکر کرده بود که مسافر اتاق 507 مردی است بدبخت، معتادی که بیرون کردنش به این راحتیها نخواهد بود. « از مینیبار استفاده کردید؟» اشاره میکند که نه و بعد اضافه میکند، «فقط یک تماس تلفنی داشتم.» زن درحالیکه با اخم به صفحهی کامپیوتر زل زده تصدیق میکند. رسیدش را چاپ میکند و میگیرد طرفش. او نگاه میکند. مدت مکالمه مشخص است: یک دقیقه و پنج ثانیه. خندهاش میگیرد. یک دقیقه و پنج ثانیه. زمان خیلی کمی بود برای بیرون کشیدنش از آن اتاق. شماره گرفته بود. به رغم سالهای سپریشده هنوز شماره را از بر بود. فکر کرده بود خودش گوشی را برمیدارد یا اینکه باید پیغام بگذارد. برای شنیدن صدایش سر از پا نمیشناخت، ولی صدای بچگانهای جواب داده بود. لحظهای مکث کرده و بعد گفته بود «سلام، اسمت چیست؟» پسر بچهی آن طرف خط با اطمینان جواب داده بود «بایرون.» پرسیده بود «رز آنجاست؟» بچه انگار مردد بود. با صدای اخمآلودی جواب داده بود «مامانم؟» گفته بود «آره، به مامانت بگو من دارم میآیم.» بچه حرفش را بریده بود، «شما؟» شرم عجیب و خاصی سرتاپایش را گرفته بود. «کینو برنس.» و تکرار کرده بود «بهاش بگو من دارم میآیم.» و گوشی را گذاشته بود. یک دقیقه و پنج ثانیه. حالا دوباره به این لحظهها فکر میکند و نیروی تازهای در وجودش ریشه میدواند. ضربان رگهایش را حس میکند. عجله دارد. عجله دارد که این چند صد کیلومتر را طی کند و برود، آنقدر برود تا به او برسد، عجله دارد که پشت فرمان ماشینش بنشیند و بدون خوردن و نوشیدن براند، چهارصد کیلومتر براند. عجله دارد. این بیقراری از کی سراغش نیامده بود؟حتا شبيه خودم زندگي نکرده ام
معرفی کتاب حتا شبیه خودم زندگی نکردهام
کتاب حتا شبیه خودم زندگی نکردهام، شامل بیش از پنجاه شعر نو از منیره حسینی است که در آنها با بیانی شاعرانه و خیالانگیز به تبیین مفاهیم انسانی و طبیعی مانند امید، آزادی، عشق و زندگی پرداخته است. اشعار او سرشار از جزئیات و حوادث روزمرهاند و شاعر به زیبایی توانسته زندگی روزمره را در اشعار خود بازتاب دهد.دربارهی کتاب حتا شبیه خودم زندگی نکردهام
منیره حسینی در مجموعه اشعار خود، کتاب حتا شبیه خودم زندگی نکردهام، در بیش از پنجاه شعر نو کوتاه، به بیان مفاهیم شاعرانهای مانند عشق، امید و عواطف انسانی پرداخته و از مظاهر طبیعی مانند باران، آفتاب، آزادی بهره برده است. شعر نو (یا شعر نیمایی) گونهای از شعر معاصر فارسی است که در آن از وزن عروضی و قالب شعر کهن فارسی پیروی نمیشود. شعر نیمایی از اولین سبکهای شعر نو در ادبیات فارسی است که مبدع آن شاعر معاصر ایرانی، نیما یوشیج میباشد. اشعار سبک نو منیره حسینی، بیشتر از آن که بیانگر تخیل و بیان موسیقایی رایج شاعرانه باشد، بیانگر احساسات و عواطف پررنگ شاعرانگی است. او در کتاب حتا شبیه خودم زندگی نکردهام به شرح و بسط روزمرگیها از دید شاعرانه پرداخته که به نوبهی خود میتواند لذت خواندن این اشعار را در خواننده افزایش دهد. مجموعه شعر نو منیره حسینی توسط نشر چشمه به چاپ رسیده است.در بخشی از کتاب حتا شبیه خودم زندگی نکردهام میخوانیم
یک روز پوستم را کنار میزنی و استخوانهایم را مثل عتیقهای بغل میکنی من آن روز تو را از دو حفرهی تاریک نگاه میکنم از حفرهای تاریک صدایت میزنم و در گوشهای خودم میپیچم تو حرفی بزن از تاریکی درنمیآیم میترسم نور تکتیراندازی باشد که هر دو چشمم را بزند دیگر چگونه تو را نگاه کنم؟ در دستهایت دردهای مناند که تجزیه میشوند بگذار به طبیعت خودم برگردند از من تنها لبخندی برای توست که آنقدر نیامدی تا بر اسکلت لبهایم ماسیدفهرست مطالب کتاب
جادهی یکطرفه نامردها مویرگهای پوسیده رفیق عمق دوست داشتن خودکشی دلتنگی پوسیدگی به تو فکر میکنم زنان عاشق جنوب حسادت نشانهها حکایت ما چهار فصل آزادی دوستت ندارم میز تنهایی دروغ زمستان محاکمه سفر تاریکخانه خانواده بازجویی راه فرار ویرانی زن بود آمدی شعری که عاشقانه نباشد لبخندی برای توست راهی نمانده است زنی زیباتر جانم خراش سطحی تو آخرین گلوله بیحواسترین زن دنیا خوانندهی عزیز بهمرزنرسیده زن خوشبخت خانهی رؤیاهایم زن باید زن نباید آوازهای خیس جای اسم من موشک کاغذی بیحواسترین زن دنیا اگر بروی... آهای زندگی همین حالا سرنخ شلیکمحصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-روشنگری
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ژاک لکان
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عشق
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-سعادت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ اخلاق کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-معنای زندگی
آدمکش کور
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.