

برادر زاده ي رامو
37,000 تومان
معرفی کتاب برادرزادهی رامو
رمانی فلسفی که هگل، انگلس و فروید را شیفتهی خود کرد. دُنی دیدرو کتاب برادرزادهی رامو را در سال 1762 میلادی نوشت، اما این داستان بلند اولینبار پس از ترجمهی گوته، به زبان آلمانی به چاپ رسید.
این رمان که بیشتر در قالب گفتوگوهایی میان راوی و شخصیت «او» روایت میشود، بازتابی از علاقهها، ایدههای فلسفی و اندیشهی اجتماعی نویسنده و نقدهای او به سیاستمدارها و صاحبان سرمایه است و همزمان مهمترین دیدگاههای فیلسوفهای عصر روشنگری را بازتاب میدهد.
دربارهی کتاب برادرزادهی رامو
وقتی در ابتدای سدهی هفدهم میلادی، کتاب دنکیشوت (Don Quixote) اثر میگل سروانتس (Miguel de Cervantes) بهعنوان اولین رمان مدرن جهان منتشر شد، امکانی تازه برای دانشمندان علوم انسانی و فیلسوفهای اجتماعی پدید آمد تا دغدغهها و دلمشغولیهای اجتماعی و فلسفی خود را در قالب این سبک ادبی به مخاطبها عرضه کنند.
بهعنوانمثال در سدههای هجدهم و نوزدهم میلادی، اندیشمندهایی مانند ولتر، شارل دو مونتسکیو، تئودور داستایوفسکی و فردریش نیچه، آثار مهم فلسفی خود را در قالب رمان منتشر کردند.
یکی از مشهورترین آثار داستانی با درونمایههای فلسفی، کتاب برادرزادهی رامو (Rameau’s Nephew) است که دُنی دیدرو (Denis Diderot) آن را احتمالاً در سال 1762 نوشت، اما بهخاطر ترسش بابت انتقادهای اجتماعی و سیاسی صریحی که نسبت به بعضی سیاستمدارها و سرمایهدارهای فرانسوی مطرح کرده بود، ترجیح داد از خیر انتشارش بگذرد.
در انبار موجود نمی باشد
برادر زاده ي رامو
نویسنده |
دنی دیدرو
|
مترجم |
مینو مشیری
|
نوبت چاپ | 4 |
تعداد صفحات | 122 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1402 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
ادبیات
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786002295354
|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
درخت خون
معرفی کتاب درخت خون
داستان گوشهگیری و فراموشی... کتاب درخت خون نوشتهی مهدی جواهریان، روایتی از یک نقاش عزلتنشین دورهی قاجاریه است؛ هنرمندی که خیال جاودانه شدن در سر دارد، اما آگاهانه در انزوایی خودخواسته قرار میگیرد. این داستان بلند که با زبانی شبیه نثر دورهی قاجار نوشته شده، روایتگر نسبت هنرمند با قدرت و جامعه است و وضعیتی مشابه صادق هدایت را در اوایل دههی بیست برای قهرمان داستان ترسیم میکند. فضای داستان با مضمونهایی مانند عشق، خیانت، مرگ و زندگی درآمیخته میشود.دربارهی کتاب درخت خون
منتقدان ادبی معتقدند داستاننویسی مدرن ایران با کتاب «بوف کور» صادق هدایت شروع میشود و سپس نویسندههایی مثل ابراهیم گلستان و صادق چوبک به استحکام این ساختار کمک میکنند؛ ازهمینرو تأثیرپذیری جریان داستاننویسی ایران از این نویسندهها امری بدیهی محسوب میشود. بااینحال مهدی جواهریان در کتاب درخت خون عامدانه تلاش میکند تا با استفاده از بازیهای فرمی و راویهای مختلف، فضایی شبیه بوف کور به وجود بیاورد و در هر سه فصل کتابش، زمان را در هم میریزد. او برای آنکه به گرفتار آمدن در دام تقلید نیز متهم نشود، با انتخاب زبانی آرکائیک و نثری مسجع، فرمی آمیخته به آرایههای ادبی و استعارههای زبانی خلق میکند. رمان در سه فصل نوشته شده و ماجرا در دورهی سلطنت ناصرالدینشاه قاجار رخ میدهد. فصل اول کتاب قصهی جمالالدین نقاش از زبان راوی اولشخص است؛ او بهعنوان هنرمندی آرمانخواه و خلاق، در بسیاری از هنرها ازجمله تذهیب، نگارگری، خوشنویسی، سفالگری، گچکاری و طراحی نقش قالی و پارچه خود را میآزماید؛ بااینوجود، از موقعیتش رضایت ندارد و به همین خاطر، خود را در تنهایی و انزوا قرار میدهد. در فصل دوم کتاب، راوی سومشخص، جزئیات پیرامونی شخصیت اصلی داستان را با توصیفاتی دقیق ذکر میکند و خردهروایتهایی را دربارهی جمالالدین نقاش از دورههای مختلف زندگیاش توصیف میشود. در فصل سوم نیز راوی دومشخص در قالب مونولوگهایی طولانی، با خودش گفتوگو برقرار میکند. مهدی جواهریان برای ایجاد فضایی هماهنگ با زبان و زمان داستان، از ضربالمثلها، باورهای عامیانه و آدابورسوم دورهی قاجار بهره میبرد و فضایی باورپذیر را از زیست اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آن دورهی تاریخی ترسیم میکند. کتاب درخت خون از این منظر، اثری متفاوت در ادبیات داستانی امروز ایران است و در فرم و روایت، در فضایی جدید خلق میشود. این کتاب را انتشارات چشمه منتشر کرده و به عنوان اثری متفاوت، مورد اقبال مخاطبهای قرار گرفته است.مومی ترولها 4/ ماجراهای باباترول
جویندگان مقبره 3/ درهی پادشاهان
بخشی از رمان
عبد ناگهان به خودش آمد. او با شیطان معامله کرده بود! میدانست که باید از دستورش سرپیچی کند، که باید فرار کند. ولی صدای رعدآسای مرد توی سرش پیچید و برخلاف میلش عمل کرد. با چشمانی که از وحشت گشاد شده بود، دست خودش را تماشا کرد که جلو رفت و چفت در را باز کرد. در روی لولایش غژغژ کرد و صداهایی جدید توی گوشش پیچید. همنوایی زمزمههایی شیطانی دوروبرش چرخید و بدن گرمش سرد شد. خیانت در صحرا به انتظار نشسته ... اگر الکس و رن بخواهند فراریان مرگ را متوقف کنند باید طلسمهای قدرتمند گمشده را پیدا کنند. پس راهیِ درهی پادشاهان میشوند ... به مصر میروند. مصر را در چنگال آشوبی دیوانهوار میبینند. صداهایی در هوا رازهایی تاریک زمزمه میکنند و پرتوهای نور آسمانِ شب را میشکافند و مثل روز روشن میکنند. در راه جستوجوی طلسمها یک نفر خرابکاری میکند. هر قدمی که برمیدارند، سازمان تعقیبشان میکنند. نه راه فراری است نه جایی برای مخفیشدن. چه کسی به آنها خیانت میکند؟ آیا میتوانند به کسی اعتماد کنند؟شاهنامهی فردوسی 13: از پادشاهی اشکانیان تا پایان پادشاهی بهرام پسر شاهپور
در بخشی از کتاب شاهنامه فردوسی - جلد 13: از پادشاهی اشکانیان تا پادشاهی بهرام پسر شاهپور میخوانیم
وقتی بهرامِ بهرامیان بر تخت نشست، برای داد و دهش کمر همت بست. بر تاج او زبرجد افشاندند و او را به نام کرمانشاه خواندند. کرمانشاه گفت: «از خداوند یکتا و دادگر میخواهم که ما را از داد و رای بلند بهرهمند کند. پدرم همیشه نیکی کرد و مانند چوپان بود و دیگر شاهان چون گله، پس اکنون از خداوند میخواهم تا نیکی را پیشهام سازد و اندیشهام را به خوبی و داد رهنمون شود. مبادا در کارهایم کجی و ناراستی پیشه گیرم تا اینکه در پیشگاه خداوند جهاندار با شرمندگی حاضر شوم. این دنیای فانی برای کسی نمیماند و تنها نیکیهایم فریادرسم خواهند بود، پس بیایید پیمان بندیم که بهسوی نیکی روی آورده، جسممان را گروگان داد و دهش کنیم و بخواهیم اگر از این راه برگشتیم زنده نمانیم، زیرا خوبیها و زشتیها از ما به یادگار میماند، پس نباید جز تخم نیکی کاشت.» هنگامی که پادشاهی کرمانشاه به چهارماه رسید، تخت و تاج پادشاهی بهزاری بر او گریست. وقتی بهرام فهمید مرگش فرارسیده، دنیا را به فرزند سپرد و به او گفت: «امیدوارم پادشاهیات همیشه ستودنی باشد. بپوش و بنوش و بر شوکتت بناز و همچنین بخشش کن و با بیداد موجب تیرگی تاج و تخت پادشاهی مشو.» زمانی که فرّه و بخت از بهرام برگشت، تاج و تخت شاهی را به نِرسی سپرد و آنگاه آهی از دل برآورد و مُرد و از دنیا تنها در دخمهای آرام گرفتقصههای هفت کلاغون: کودکانههای بامداد
معرفی کتاب قصه ی هفت کلاغون اثر احمد شاملو
رژ قرم
معرفی کتاب رژ قرمز
سیامک گلشیری یکی از داستاننویسان پرکار و پرافتخار امروز ایران است. در کتاب رژ قرمز (نامزد دریافت جایزهی احمد محمود) مخاطب بیست و دو داستان کوتاه درخشان از این نویسنده خواهید بود . گفتنی است که کتاب حاضر ذیل مجموعهای موسوم به «جهان تازهی داستان»، از سوی نشر چشمه به انتشار رسیده است.درباره کتاب رژ قرمز
سیامک گلشیری یکی از نویسندگان برجستهی نسل حاضر است؛ داستاننویسی پرکار که در آثار گوناگون خویش به روایت دردها و خوشیها، بیمها و امیدها، و زشتیها و زیباییهای مردمِ خویش نشسته است. گلشیری در زمرهی نویسندگان رئالیست قرار میگیرد. به این معنی که اولاً، بنمایههای آثار خویش را از واقعیات جاری در جامعه میگیرد، و دوماً، در پرداخت و بازنمایی این بنمایهها، تا حد ممکن پایبند و وفادار به واقعیت باقی میماند. با این حال، در برخی از بهترین آثار او، از جمله بسیاری از قصههای حاضر در مجموعهی رژ قرمز، متوجه شاعرانگیای خاص در زبان و نگاه او میگردیم. این شاعرانگی همانا نقطهی اتصال او به نویسندگان مدرنیست در سنت ادبی اروپاست. در کتاب رژ قرمز مخاطب بیست و دو داستان کوتاه از سیامک گلشیری خواهید بود آثاری که هر یک به تنهایی گواهی بر قدرت قلم نویسنده به شمار میروند. گلشیری در داستانهای کوتاه مجموعهی رژ قرمز از همان قواعدی پیروی کرده که در اغلب آثار خویش بدانها وفادار بوده است؛ یعنی: توجه به معضلات اجتماعی، ساخت و پرداختِ شخصیتهای ملموس و واقعنما، و البته، برخورداری از نگرش انتقادی نسبت به مسائل گوناگون. با این حال، او در این اثر، چنانکه خواهید خواند، مجال بیشتری به قوهی خلاقهی خویش داده و گاه به کلی از رئالیسم صرف و ساده دور شده است. در ادامه نگاهی داشتهایم به عناوین داستانهای مجموعهی پیش رو: «رؤیای باغ»، «مسافری به نام مرگ»، «ضجههای پنهان»، «رژ قرمز»، «مهمان هر شب»، «مار»، «بعد از مهمانی»، «ویلاهای آن سوی دریاچه»، «لباسهای نمدار»، «عنکبوت»، «همهاش همینهاس»، «ابرهای سیاه»، «قهوه ترکِ کافه فیاما»، «بدلکار»، «کاپوچینو»، «شب آخر»، «سنگ سیاه»، «خواب»، «سایهای پشت پنجره»، «بوی خاک»، «خودنویس»، «موزهی مادام توسو».افتخارات کتاب رژ قرمز
- نامزد دریافت جایزهی احمد محمود برای بهترین مجموعه داستان - نامزد دریافت جایزهی مهرگان ادب برای بهترین مجموعه داستانمحصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هنر مفهومی و دستساخته
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-درونگری
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کنددانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ماکس شلر
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند.
ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.
نقدی بر این کتاب
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.