



بركناره
5,500 تومان
در باره کتاب کناره اثرنصرالله كسرائيان:، عكاس زادهي لرستان، پدر عکاسي قومشناسي و مردمنگاري ايران لقب گرفته است. او مجموعههاي باارزشي از فرهنگها، قوميتها و مكانهاي ايران عكاسي و منتشر كرده است، از جمله قشقاييها، تختجمشيد، ابيانه، بازارهاي ايران، دماوند، ماسوله، شمال، بركناره، معماري ايران، اصفهان، كردهاي ايران، كويرهاي ايران و سرزمين ما ايران. بركناره هم عكسهايي است دقيقشده در جزئيات زنگخوردهي كنارههايِ مدام درون و بيرون از آب و هم چيزي است بيرون از عكاس و عمل عكاسياش. كسرائيان بعد از وقفهاي كه در كار، و از نظر او در حياتش پيش ميآيد، كه “گويا فعاليت بهعنوان نشانهاي از زندهبودن شناخته شده است”، ميگويد: “اواخر پاييز سال گذشته [پاييز 83] يكباره احساس كردم سكوت و انزوا دارد خستهام ميكند.
و انگار دلام ميخواهد كاري بكنم، چيزي بگويم؛ اما چه كاري؟ چه چيزي؟ “پس از كلنجار رفتنهاي بسيار ياد دوربينم افتادم، ياد سفرهايم، ياد آدمها، جروبحثها، متقاعد كردنها، چيزهايي كه حالا ديگر توان و حوصلهاش را ندارم. ديگر چه؟ خيلي چيزها و سرانجام، چالهچولههاي كنار جادهها، چهارتا نخ علف، يك بوته خار، تكهاي يخ، كمي برف، چهار تكه لولهي زنگزده…” (از مقدمهي كتاب)
در انبار موجود نمی باشد
بركناره
نویسنده |
نصرالله كسراييان
|
مترجم |
——
|
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 58 |
نوع جلد | گالينگور |
قطع | رحلي |
سال نشر | 1384 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
——
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 560گرم |
شابک |
9789643291204
|
وزن | 0.56 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها
معرفی کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها
کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها نوشتهی آرمان آرین دومین مجلد از مجموعهای به همین نام (پتش خوآرگر) است که بر مبنای اوستا نوشته شده و داستان حول محور نبرد تاریکی و روشنایی میچرخد. این مجموعه برای ردهی سنی نوجوان نوشته شده و از پرمخاطبترین و پرافتخارترین مجموعه کتابهای ایرانی است.
دربارهی کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها داستان کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها چنین آغاز میگردد: در شبی که آسمان به رنگ قیر سیاه بود، سی پاره روشنایی -کمتر یا بیشتر- بر دشتی تیره فرود آمدند. ذرات نور در میانهی آسمان چنان در هم آمیختند که هنگام فرود بر زمین، تنها سه پاره شدند. این سه پاره نور به هیبتی همچون انسان، همراه با دست و پا و سر و تن و البته بالهایی شگفتانگیز از جنس فلز در آمدند. جنس بالهاشان چنان بود که با آنها میتوانستند مهیبترینِ صخرهها را بشکافند و از دل آنها عبور کنند. آن سه پارهی نور، که به شکل سه مرد زیباروی در آمده بودند، در مقابل صفهای آغازین لشکر دیوها ایستادند. حضور نورها همهمهای در قلب سپاهیان تاریکی انداخت و سکوت ظاهری آن شب را در هم شکست. طولی نکشید که دیوها و همهی همقطارانشان آن سه نور فرودآمده را در بر گرفتند و در میان انبوهی از یاران خود محاصره کردند. لحظهبهلحظه حلقهی محاصره تنگتر میشد و تاریکی بیش از پیش سه مرد جوان را در بر میگرفت. بوی تعفن نفس دیوها هر دم بیش از پیش میشد..
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.