گرافیک مطبوعاتی قیمت اصلی: 116,000 تومان بود.قیمت فعلی: 38,036 تومان.
بازگشت به محصولات

برنامه آموزش و پرورش در دوره پیش از دبستان

قیمت اصلی: 114,000 تومان بود.قیمت فعلی: 53,700 تومان.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

برنامه آموزش و پرورش در دوره پیش از دبستان

نویسنده دکتر فرخنده مفیدی
مترجم  —————
نوبت چاپ 20
تعداد صفحات 304
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1401
سال چاپ اول  1401
موضوع علوم رفتاری
نوع کاغذ ————–
وزن 425 گرم
شابک 9786000200701
توضیحات تکمیلی
وزن 0.425 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “برنامه آموزش و پرورش در دوره پیش از دبستان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

جغرافیای تاریخی کشورهای اسلامی(جلد دوم)

175,000 تومان
جغرافیای تاریخی کشورهای اسلامی(جلد دوم ) نویسنده دکتر حسین قرچانلو مترجم —————- نوبت چاپ 4 تعداد صفحات 592 نوع جلد

مشعشعيان (ماهيت فكري اجتماعي)

100,000 تومان
مادر کتاب مشعشعيان (ماهيت فكري اجتماعي)می خوانیم: جنبش مشعشعيان يكى از جنبش‏هاى شيعىِ سده‏ى نهم هجرى بود كه موفق به تشكيل حكومت شد، اما اين حكومت برخلاف حكومت صفويان، حكومتى فراگير و ديرپا نبود، و از آغاز تا پايان، بيش از هفتاد سال به درازا نكشيد. در اين كتاب از سويى مشعشعيان به عنوان يك خيزش اجتماعى متأثر از شرايط سياسى، اجتماعى و فرهنگىِ سده‏ى نهم هجرى، به‏ويژه در منطقه‏ى جنوب بين‏النهرين و خوزستان معرفى شده، و از چگونگى شكل‏گيرى و رهبرىِ آن سخن به ميان آمده است. اين روند در مرحله‏ى حكومت مستقل و سپس دوران فرمان‏روايى پيرو و وابسته به حكومت صفويه نيز دنبال شده است. از سوى ديگر، به ماهيت فكرى و اعتقادىِ مشعشعيان توجه شده و در اين بُعد، به مهم‏ترين اصول بنيادىِ انديشه‏اى، و تحولات فكرى آن‏ها پرداخته شده است.

کتاب بار مسئولیت

17,500 تومان
معرفی کتاب بار مسئولیت کتاب «بار مسئولیت»، اثری نوشته ی «تونی جات» است که اولین بار در سال 1998 انتشار یافت. مورخ برجسته «تونی جات» با استفاده از زندگی سه اندیشمند فرانسوی پیشگام در قرن بیستم، به شکلی منحصر به فرد به این موضوع می پردازد که اندیشمندان و روشنفکران چگونه می توانند فشارهای سیاسی را نادیده بگیرند و تعهدی قهرمانانه را نسبت به تمامیت فردی و مسئولیت اخلاقی خویش، در زمانه ای سخت و پرهیاهو از خود نشان دهند. «جات» در این اثر، تصور مرسوم از نقش اندیشمندان را به چالش می کشد و از امکان تأثیرگذاری آن ها در شکل دادن به نظرات جمعی و سیاست های کلی سخن می گوید. این نویسنده در زندگی «بلوم»، «کامو» و «آرون»، سه شخصیت کاملا متفاوت را می بیند که به نقش های تحمیل شده بسنده نکردند، بلکه مسئولیت پذیری و شجاعتی را از خود نشان دادند که آن ها را از معاصرین خود کاملا متمایز کرد.

کتاب طوفان

145,000 تومان
معرفی کتاب طوفان Tempest نمایشنامه ای است که در اوایل دهه 1600 توسط ویلیام شکسپیر نوشته شده است.با شروع نمایش ، پروسپرو ، دوک مخلوع میلان و دختر نوجوانش میراندا در یک جزیره دورافتاده زندگی می کنند که در طی دوازده سال گذشته در آنجا محاصره شده اند.تنها همراهان آنها آریل هستند ، روحی جادویی که توسط پروسپرو به بردگی گرفته شده است و کالیبان، بومی این جزیره است که توسط پروسپرو نیز به بردگی گرفته شده. پروسپرودر ابتدا دوک میلان بود ، اما مقام وی توسط برادرش آنتونیو غصب شد ، احتمالا با رضایت پادشاه ناپل، آلونسو و برادر آلونسو، سباستین.این نمایشنامه با آنتونیو ، آلونسو و چندین مستخدم آنها در یک کشتی در یک توفان بزرگ آغاز می شود.نمی دانستند که توفان کار پروسپرو است، که قصد دارد کشتی را غرق کند و آن ها را به جزیره خود ببرد.پروسپروقصد دارد از دشمنان خود انتقام بگیرد و جایگاه خود را به عنوان دوک میلان بدست آورد.سرانجام ، با جادو ، ارعاب و فریبکاری ، پروسپرو در برنامه های خود موفق می شود.پروسپروبه قلمرو خود بازگردد ، افشاگری خیانت آنتونیو را انجام داد و ازدواج میراندا را با پسر پادشاه آلونسو ، شاهزاده فردیناند تضمین می کند.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

به دنبال محمد (ص)‏

9,000 تومان
این بار کتاب به دنبال محمد(ص) از مجموعه به دنبال... به زندگی پرفراز و نشیب پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد(ص) می‌پردازد. در آغاز قرن ششم میلادی قبیله قریش در شهر مکه به دو گروه مهم و رقیب تقسیم شده بود. بزرگ یکی از این گروه‌ها، هاشم بن عبد مناف بازرگان ثروتمند و نیکوکار بود و در رأس گروه دیگر برادرزاده او امیه جای داشت. بعد از مرگ هاشم، رهبری بنی هاشم به پسرش عبدالمطلب رسید. در سال ٥٦٨ میلادی، عبدالله، پسر عبدالمطلب با آمنه بنت وهب ازدواج کرد که حاصل این پیوند، تولد مبارک پیام‌آور اسلام، حضرت محمد مصطفی(ص) بود. در این کتاب با حوادث و رویدادهای دوران کودکی محمد(ص) آشنا می‌شویم تا زمانی که ایشان تحت حمایت و سرپرستی عموی بزرگوار خویش ابوطالب قرار می‌گیرند و... . خدیجه که از بزرگان و نجبای مکه است با محمد که سرپرستی کاروان تجاری او را بر عهده دارد، ازدواج می‌کند، پانزده سال از زندگی مشترک آنان می‌گذرد. تا اینکه می‌شنود محمد به کوه حرا رفته است و هنوز بازنگشته است... .‏